محبوبه عارفی
چکیده
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به ...
بیشتر
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به طور کلی و با روش مطالعه نظری و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر گسترده بودن طیف مفهومی رویکرد و سطوح چند گانه و الزامات متعددی است و علیرغم پیچیده بودن و وجود مشکلات، می توان از آن به عنوان یک رویکرد موثر در جهت پاسخگوئی به نیاز های جدید در آموزش عالی استفاده نمود.
غلامحسن عبیری
چکیده
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده ...
بیشتر
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده است. پوشش منطقی پیوند میانرشتهای به منظور انسجام تخصصهای جدید، میتواند ساختار اقتصادی ایران را، که با عدم تعادل روبرو میباشد، از بحران خارج نموده، شرایط پویایی را در نظام سیاسی ـ اجتماعی، در جهت افزایش بهرهوری، نوید دهد. آزادسازی، فعال نمودن و انعکاس پذیری، سه اصل برای پویایی امر آموزش عالی است. ادغام دانش موجود با هدف ایجاد تخصصهای جدید، ساختار دانشگاهها را با تعییر روبرو خواهد کرد. این تغییر میبایست در یک چارچوب منطقی، اعتماد دانش پژوهان را به رشتههای تحصیلی جدید بدنبال داشته باشد. آماده سازی جامعه برای کنشهای پیش رو باید بهرهوری نظام سیاسی ـ اجتماعی را افزایش دهد، تا پویایی به ساختار اقتصادی برگردد.
زبان و ادبیات
زهرا حیاتی
چکیده
در مطالعات بینرشتهای سینما و ادبیات، نقد یک فیلم اقتباسی و مقایسه آن با اثر ادبی مبدأ، نوعی نقد تطبیقی بهشمار میآید. از آنجا که در پژوهشهای ادبی جدید، اتخاذ یک رویکرد و فرضیه مرتبط با آن اساس تحقیق است، در مقاله حاضر داستان «آشغالدونی»، نوشته غلامحسین ساعدی با فیلم اقتباسی از آن، «دایره مینا» با نگاه به ...
بیشتر
در مطالعات بینرشتهای سینما و ادبیات، نقد یک فیلم اقتباسی و مقایسه آن با اثر ادبی مبدأ، نوعی نقد تطبیقی بهشمار میآید. از آنجا که در پژوهشهای ادبی جدید، اتخاذ یک رویکرد و فرضیه مرتبط با آن اساس تحقیق است، در مقاله حاضر داستان «آشغالدونی»، نوشته غلامحسین ساعدی با فیلم اقتباسی از آن، «دایره مینا» با نگاه به ادبیات تطبیقی جدید بررسی شده است. هرچند این نظریهها هنوز منسجم و تثبیتشده نیستند، اما ادبیاتِ آن درحال شکلگیری است. در مقایسه داستان ساعدی با فیلم مهرجویی، یافتههای پژوهش نشان میدهد: جنبه تمثیلی داستان مکتوب در فیلم اقتباسی، تحت تأثیر پردازشِ سینمایی طرح قرار گرفته و گاه واقعگرایی فیلم بر نمادگرایی داستان ادبی غالب شده است. مهرجویی رویدادها را در گفتمان سینمای کلاسیک ساماندهی کرده است تا خواننده را در مدتزمانی مشخص به پیگیری ماجراها ترغیب کند. نحوه زمانبندی فیلم براساس ساختار سهپردهای، بیننده را به دنبال کردن ماجراها برمی انگیزد و برخلاف داستان آشغالدونی، «طرح» بر «ایده» غلبه می کند. ازآنجاکه غلبه طرح یا ایده، هرکدام درونمایهای متفاوت خلق میکنند، میتوان گفت همین تغییر ساختاری تاحدی به تغییر معنایی انجامیده است. همچنین تغییر پایان آزاد روایت ساعدی به پایان بسته در روایت فیلم، مانع مشارکت مخاطب در بازسازی سرنوشت داستانی شخصیت اصلی میشود.
قاسم درزی؛ احد فرامرز قراملکی؛ منصور پهلوان
چکیده
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند ...
بیشتر
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند که همین امر، تعیین محدوده و بیان تعریفی منسجم از میانرشته ای و همچنین بیان گونه های قرآنی آنرا لازم می گرداند. در حقیقت ترکیب همگرایانه را می توان معیار اصلی برای تحقق میانرشتهای در نظر گرفت. بنا به میزان تحقق همگرایی میانرشته ها، سه گونۀ اصلی را برای مطالعات میانرشته ای می توان برشمرد؛ چندرشته ای؛ میان رشته ای و فرارشتهای. بر این اساس، برای مطالعات میانرشتهای قرآن کریم نیز سه گونۀ اصلی را می توان برشمرد: چندرشته ای قرآنی؛ میانرشته ای قرآنی و فرارشتهای قرآنی. هر یک از این گونه ها نیز دارای اشکال مختلفی است که با ایجاد منظومه ای از این گونه ها می توان تا حدی به انسجام بیشتری در مطالعات میانرشته ای قرآن کریم دست یافت و نقشۀ راهی را پیش روی علاقهمندان به این گونه از مطالعات گشود.
حسین جمالی؛ وحید ذوالفقاری
چکیده
برزیل کنونی (در نخستین سالهای دهه دوم قرن بیستویکم)، بهعنوان دهمین اقتصاد برتر جهان و دومین کشور جذبکنندة سرمایه خارجی و نیز بهعنوان یکی از اعضای نسل سوم کشورهای تازهصنعتیشده (NICs)، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته است. یکی از مسائل اساسی برزیل، نسبت بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، طی دهههای گذشته است. این نسبت، بهویژه، ...
بیشتر
برزیل کنونی (در نخستین سالهای دهه دوم قرن بیستویکم)، بهعنوان دهمین اقتصاد برتر جهان و دومین کشور جذبکنندة سرمایه خارجی و نیز بهعنوان یکی از اعضای نسل سوم کشورهای تازهصنعتیشده (NICs)، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته است. یکی از مسائل اساسی برزیل، نسبت بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، طی دهههای گذشته است. این نسبت، بهویژه، از دهه 1960 که نظامیان، قدرت سیاسی را با کودتا بهدست گرفته و برای مدت محدودی، رشد اقتصادی را با عنوان «معجزه برزیلی» بهوجود آوردند، اهمیت زیادی پیدا میکند. روند توسعة پرفرازونشیب برزیل، در جریان بحران بدهیها در اواخر دهه 1970 و شکلگیری حکومت انتخابی و دموکراتیک در نیمه دهه 1980، بههمراه رشد و توسعه نسبتاً پایدار در دو دهه 1990 و 2000، نسبت بین دو عرصه توسعه سیاسی و اقتصادی را در این کشور دوچندان و قابلتأمل میکند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تحلیلی و تاریخی این روندها و نسبتسنجیها است. ایده اصلی مقاله این است که روند رشد و توسعه اقتصادی برزیل، بدون بهبود و پیشرفت نسبی توسعه سیاسی، بهشدت شکننده، ناپایدار و نامتوازن بوده و با برقراری توازن نسبی توسعهای بین حوزه اقتصاد و عرصه سیاست، شاهد رشد و ثبات نسبتاً پایدار و مداوم هر دو قلمرو خواهیم بود.
غلامرضا کاظمیان؛ مجید حقیقی
چکیده
رشته مدیریت شهری چند سالی است که در دانشگاههای معتبر کشور ارائه میشود. هدف این رشته آماده کردن دانشجویان برای اداره و مدیریت شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده و مشتمل بر مؤلفهها و متغیرهای غیرمنتظره است. با وجود گذشت چند سال از برقراری رشته مدیریت شهری هنوز هم در میان برخی مجامع تخصصی و اجرایی ابهاماتی در مورد ضرورت و نیاز به این ...
بیشتر
رشته مدیریت شهری چند سالی است که در دانشگاههای معتبر کشور ارائه میشود. هدف این رشته آماده کردن دانشجویان برای اداره و مدیریت شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده و مشتمل بر مؤلفهها و متغیرهای غیرمنتظره است. با وجود گذشت چند سال از برقراری رشته مدیریت شهری هنوز هم در میان برخی مجامع تخصصی و اجرایی ابهاماتی در مورد ضرورت و نیاز به این رشته وجود دارد. همچنین به نظر میرسد این رشته دانشگاهی، با وضعیت مطلوب یک میانرشته فاصله زیادی دارد و بسیاری از الزامات و ضرورتهای رشتههای میانرشتهای در آن رعایت نشده است. این مقاله سه هدف اصلی را دنبال میکند: اول شناسایی ماهیت رشته مدیریت شهری؛ دوم بررسی ضرورتها و الزامات رشته مدیریت شهری به عنوان یک میانرشته و تبیین و آسیبشناسی وضعیت موجود آن؛ و سوم ارزیابی و تدوین چهارچوب تحلیلی فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری در ایران. از مشاهده، مطالعات نظری ـ تطبیقی، تدوین و توزیع پرسشنامه و مصاحبه با متخصصان و مدیران شهری کشور به عنوان روشهای تحقیق استفاده شده است. نتیجة پژوهش بر ماهیت میانرشتهای مدیریت شهری و ضرورت توجه جدی به این ماهیت در دانشگاههای کشور تأکید دارد. همچنین طبق یافتهها، بسیاری از الزامات رشتههای میانرشتهای مانند ویژگیهای اساتید، شیوههای تدریس و برنامه درسی در رشته مدیریت شهری دانشگاههای کشور رعایت نمیشود و نیازمند تجدیدنظر و اصلاح در برخی امور است. فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری طبق چهارچوب تدوینشده، بر چهار پایه نیاز نهادهای اصلی مدیریت شهری کشور به یک میانرشته جامع در زمینه مدیریت شهرها، امکان رفع بسیاری از مسائل و مشکلات شهری، عدم جامعیت رشتههای دانشگاهی مرتبط با اداره و مدیریت شهرها در داخل و تجربه موفق برگزاری رشته مدیریت شهری در دانشگاههای خارجی استوار است که ضرورت و صدق همه موارد فوق مورد تأیید قرار گرفت.
احمد آقازاده؛ قدسی احقر؛ رضا فضلعلی زاده
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای برنامه درسی آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران بوده است در این پژوهش شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای برنامه درسی موسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدور در ایران بررسی و مقایسه شده است. براین اساس نوع مطالعه این پژوهش تطبیقی- ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای برنامه درسی آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران بوده است در این پژوهش شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای برنامه درسی موسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدور در ایران بررسی و مقایسه شده است. براین اساس نوع مطالعه این پژوهش تطبیقی- توصیفی و روش آن توصیفی تشریحی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسهای، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی میباشد. اطلاعات مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسشها ازطریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارشهای تحقیقی و جستجو در شبکه جهانی اینترنت مرتبط و سایتهای وزارت تحقیقات و آموزش عالی کشورهای مورد مطالعه گردآوری شده است مهمترین نتایج بدست آمده نشان داده است که استفاده از تجربیات کشورهای موفق و بومی سازی آن و ترسیم چشم انداز آموزش عالی از راه دور به دلیل بالا بردن قدرت انتخاب فراگیران، ارتقای جامعیت و ابتکار عمل و توان اثرگذاری نظام آموزش از راه دور در کشورمان به ضرورت رویکرد تلفیقی در تکنیکها و روشهای آموزش از راه دور و همچنین توجه به اصول و رویکردهای اساسی این نظام که دانشجو محوری و تأکید بر تفاوتهای فردی در طراحی آموزشی دارد
محمد سمیعی
چکیده
حوزههای علمیه پس از انقلاب اسلامی با پرسشهای بسیاری که ارتباطی دوسویه با اسلام و جهان مدرن داشت مواجه شدند و برای پاسخ به این پرسشها چارهای جز به کار گرفتن روشهای میانرشتهای نبود. البته حوزهها عمدتاً ناخودآگاهانه به عرصه میانرشتهای کشیده شدند و فعالیتهای آنان منعکس کننده روشهای مدوّن برای این دست از فعالیتها ...
بیشتر
حوزههای علمیه پس از انقلاب اسلامی با پرسشهای بسیاری که ارتباطی دوسویه با اسلام و جهان مدرن داشت مواجه شدند و برای پاسخ به این پرسشها چارهای جز به کار گرفتن روشهای میانرشتهای نبود. البته حوزهها عمدتاً ناخودآگاهانه به عرصه میانرشتهای کشیده شدند و فعالیتهای آنان منعکس کننده روشهای مدوّن برای این دست از فعالیتها نیست. دو مسیر ارتباطی حوزه با دانش مدرن یعنی دانشجو-طلبهها و مؤسسات تحقیقاتی حوزوی که هم سَری در سنت و هم سَری در مدرنیته داشتهاند در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. در نهایت نتیجهگیری میشود که حوزه در برخی فعالیتهای میانرشتهای موفق بوده و در برخی دیگر چندان کامیاب نبوده است. البته برای پاسخگویی به نیازهای جامعه اسلامی راهی جز بسط و توسعه فعالیتهای میانرشتهای و بهینهسازی روشهای به کار گرفته شده و رفع موانع موجود وجود ندارد.
میان رشتهای
شادی کسنوی
چکیده
ارزیابی هر نظام حقوقی از جمله نظام حمایت از علامت تجاری، بینش و درک عمیقی از آن نظام حقوقی را میطلبد که این امر در گرو شناخت صحیحی از اهداف و مبانی تشکیلدهنده هر نظام حقوقی است که ضرورت این امر در نظام حمایت از علامت تجاری، بیش از هر چیز در مرحله تفسیر دامنه حمایت از علامت و در موارد خلاء قانونگذاری مشهود است. نظام حمایت از علامت ...
بیشتر
ارزیابی هر نظام حقوقی از جمله نظام حمایت از علامت تجاری، بینش و درک عمیقی از آن نظام حقوقی را میطلبد که این امر در گرو شناخت صحیحی از اهداف و مبانی تشکیلدهنده هر نظام حقوقی است که ضرورت این امر در نظام حمایت از علامت تجاری، بیش از هر چیز در مرحله تفسیر دامنه حمایت از علامت و در موارد خلاء قانونگذاری مشهود است. نظام حمایت از علامت تجاری در کنار مبانی اخلاقی و حقوقی، بهشدت تحت تأثیر مبانی اقتصادی در بازار است، زیرا علامت تجاری از ماهیتی کاملاًاقتصادی برخوردار بوده و فلسفه وجودی علامت تجاری تحقق کارایی در بازار است، که این امر ضرورت نگاه میان رشتهای را در راستای درک صحیحی از این نظام حمایتی روشن میسازد. دو تئوری حقوق طبیعی و تئوری قراردادگرایی، حمایت از علامت تجاری را از لحاظ حقوقی توجیه میکنند. در کنار این مبانی، دو منطق اقتصادیِ کاهش هزینه جستجوی مصرفکننده و انگیزه تولیدکننده نیز چه بسا با استدلالی قویتر، لزوم حمایت از علامت را توجیه میسازند. با این وجود نظام حمایت از علامت تجاری، فارغ از مبانی اخیر نبوده و هر یک از این مبانی به سهم خود در ساختار نظام حمایت از علامت تجاری موثر هستند.
آموزش زبان
مهدی دهمرده؛ امیر نعمتی لیمائی
چکیده
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا ...
بیشتر
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا از زبان فارسی که همواره مورد استفادۀ اقوام گوناگون ساکن در ایران برای ارتباط با همدیگر بوده است، به فراخور زمان، زبانهای خارجی گوناگونی نیز در ایران رواج یافتهاند. علاوهبراین، آموزش و یادگیری زبانهای خارجی در ایرانزمین بهویژه در سدههای اخیر همواره یکی از دغدغههای ساکنان این سرزمین بوده است. در این مقاله که برای نخستینبار توسط اندیشمندان تاریخ و زبانشناسی در حوزه علم و با بهرهجستن از روش تحقیق تاریخی و زبانشناسی انجام شده است، تلاش میشود تا این مطلب که در دورههای مختلف تاریخ ایران کدامیک از زبانهای خارجی رونق یافتهاند و هرکدام از آنها در رهگذر زمان چه تحولاتی را به خود دیدهاند، درک شود. بررسی اطلاعات تاریخی، زبانشناسی و آگاهیهای موجود، گوناگونی و تنوع چشمگیر زبانهایی را که در طول تاریخ در ایران کاربرد یافتهاند، نشان میدهد.
علوم انسانی و توسعه
غلامرضا غفاری؛ محسن جعفری مقدم
چکیده
توسعهنیافتگی، مسئله اصلی جوامع درحالتوسعه ازجمله ایران است. این مسئله پس از انقلاب اسلامی همواره دغدغه اندیشمندان و سیاستگذاران بوده که در دورههای مختلف، موجد طرح گفتمانهای چندگانهای شده و نسبتهای متفاوتی را با برنامهریزی توسعه برقرار کرده است. بهمنظور بررسی موانع برنامهریزی توسعه، دورهٔ زمانیِ بعد از انقلاب اسلامی ...
بیشتر
توسعهنیافتگی، مسئله اصلی جوامع درحالتوسعه ازجمله ایران است. این مسئله پس از انقلاب اسلامی همواره دغدغه اندیشمندان و سیاستگذاران بوده که در دورههای مختلف، موجد طرح گفتمانهای چندگانهای شده و نسبتهای متفاوتی را با برنامهریزی توسعه برقرار کرده است. بهمنظور بررسی موانع برنامهریزی توسعه، دورهٔ زمانیِ بعد از انقلاب اسلامی تا سال 1392 براساس روش تحلیل موقعیتی (منطق موقعیت)، موردمطالعه قرارگرفته و در قالب پنج موقعیت اجتماعی توصیف شده است. تلاش شده در هر دوره، وضعیت برنامهریزی توسعه بهویژه در نسبت با علوم انسانی انتقادی مورد تحلیل قرار گیرد. همچنین کنشگران، نهادها و جریانهای مؤثر در فرایند برنامهریزی و تصمیمگیری کشور نیز ارزیابی شدهاند. یافتهها نشان میدهند برنامهریزی توسعه و فرایندهای نوسازی در ایران در دو سطح نظری (عقلگرایی انتقادی) و عملی (مهندسی اجتماعی) با چالشهای اساسی مواجه است. موفقیت در برنامهریزی توسعه از حیث معرفتشناسی مستلزم فهم واقعگرایانه مسائل، پیشرفت علوم انسانی و نقد اندیشههاست و از بعد اجتماعی نیز منوط به اصلاحات تدریجی، نقد عملکردها و رشد مشارکت اجتماعی در فرایندهای سیاستگذاری است.
ناصرالدین علی تقویان؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی؛ جواد غلامی
چکیده
در این مقاله، بر پایه نظریه کاربردشناسی عام هابرماس، کوشیدهایم نشان دهیم که کاربردشناسی تجربی مرسوم در دانش زبانشناسی، در حوزه آموزش زبان خارجی از نقصان «کسری هنجارمندی» رنج میبرد. کسری هنجارمندی به معنای فقدان منابع هنجارین برای داوری بر سر داعیههای اعتباری است که توافق بر سر آنها زمینهساز رسیدن به فهم مشترک و برقراری ...
بیشتر
در این مقاله، بر پایه نظریه کاربردشناسی عام هابرماس، کوشیدهایم نشان دهیم که کاربردشناسی تجربی مرسوم در دانش زبانشناسی، در حوزه آموزش زبان خارجی از نقصان «کسری هنجارمندی» رنج میبرد. کسری هنجارمندی به معنای فقدان منابع هنجارین برای داوری بر سر داعیههای اعتباری است که توافق بر سر آنها زمینهساز رسیدن به فهم مشترک و برقراری همرسانشهای زبانی است. رویکرد کاربردشناسی تجربی به دلیل همین کسری هنجارمندی، نخواهد توانست نظریه و عمل آموزش زبان خارجی را واجد وجوه اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. رویکرد میانرشتهای این مقاله، دامنهای از فسلفه، تربیت، آموزش زبان و زبانشناسی را در بر میگیرد.
حمید نساج
چکیده
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میانرشته ای بودن برخی ...
بیشتر
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میانرشته ای بودن برخی تالیفات و آثار علمی دانش پژوهان ایرانی، میتوان به شعر و نظم به مثابه حوزهای معرفتی با کارکرد میانرشتگی نگریست. کارکردهای میان رشتگی شعر را در سه سطح میتوان تحلیل کرد: سطح اول، سطح موضوعات است. سطح دوم، سطح مسئله هاست. و سطح سوم، سطح راه حل است. گرچه شعر پارسی را نمی توان یک حوزهی میان رشتگی به معنای دقیق کلمه دانست اما نگاه به شعر به مثابه یک فعالیت احساسی از سر بطالت یا ذوق نگاهی تقلیل گرایانه است و اگر با رویکردی پدیدارشناسانه فارغ از پیش فرض های برساخته بنگریم شعر یکی از دیرپاترین، عمیق ترین و آسمانی ترین انواع کنش فرهنگی و معرفتی بشر در گذر روزگاران بوده و کارکردهای میان رشتگی مهمی را به سامان رسانده است؛ هرچند که دقیقاً یک حوزه میانرشتهای با دیسیپلین های علمی نیست.
فلسفه
مرتضی مردیها
چکیده
فلسفه علوم اجتماعی، همچون فلسفه علوم طبیعی، با پرسش از معنای علم و مفاد و معیار تبیین و توضیح علمی آغاز میشود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «تولید علمی، در حوزه علوم اجتماعی، دقیقاً در پی چیست؟ به تعبیر دیگر، در یک توضیح و تبیین علمی در پی معلوم کردن چه مجهولی هستیم؟» بهطور معمول، دستکم سه پاسخ به این پرسش داده میشود: ...
بیشتر
فلسفه علوم اجتماعی، همچون فلسفه علوم طبیعی، با پرسش از معنای علم و مفاد و معیار تبیین و توضیح علمی آغاز میشود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «تولید علمی، در حوزه علوم اجتماعی، دقیقاً در پی چیست؟ به تعبیر دیگر، در یک توضیح و تبیین علمی در پی معلوم کردن چه مجهولی هستیم؟» بهطور معمول، دستکم سه پاسخ به این پرسش داده میشود: علت، دلیل، و معنا. در این مقاله ضمن توصیف، تحلیل، و نقد هریک از این پاسخها، که مکتبی در فلسفه و روششناسی علم محسوب میشوند، سعی میکنم نشان دهم که هیچیک از این موارد، نمیتواند به داعیه غلبه مطلق در امر تبیین وفا کند، که البته این امر بهمعنای برابری ارزش آنها نیست. فرضیهݘ مقاله حاضر این است که توضیح علّی، توضیح دلیلی، و توضیح معنایی، هم از منظر تحلیل نظری و هم در روال غالب عالمان علوم اجتماعی، بهترتیب، دارای بیشترین اهمیت و کارآمدی در امر تبیین علمی هستند.
توسعه
هاشم داداش پور؛ نینا الوندی پور
چکیده
نابرابری منطقهای همواره مسئلهای چالشبرانگیز برای جوامع انسانی و یکی از موضوعات اصلی در پژوهشهای دانشگاهی و نیز از نگرانیهای عمده سیاستگذاران دولتی است. بر این اساس، مباحث بسیاری درباره حدود، ابعاد، مکانیسم و پیامدهای این موضوع، بهویژه سیاستهای منجر به فقر و نابرابری، صورت گرفته و نظریهپردازان، ایدههای متفاوت ...
بیشتر
نابرابری منطقهای همواره مسئلهای چالشبرانگیز برای جوامع انسانی و یکی از موضوعات اصلی در پژوهشهای دانشگاهی و نیز از نگرانیهای عمده سیاستگذاران دولتی است. بر این اساس، مباحث بسیاری درباره حدود، ابعاد، مکانیسم و پیامدهای این موضوع، بهویژه سیاستهای منجر به فقر و نابرابری، صورت گرفته و نظریهپردازان، ایدههای متفاوت و گاه متضادی را در این زمینه بیان داشتهاند. در این میان، توجه به ابعاد فضاییِ عدالت در مقابله با نابرابریهای منطقهای یکی از حوزههای میانرشتهای موردتوجه، بهویژه در دهههای اخیر، بوده است. ازاینرو، مقاله حاضر قصد دارد با تحلیل و تفسیر نظاممند و جامع محتوای متون دانشگاهی در حوزه نابرابریهای منطقهای از منظر عدالت فضایی، به سنخشناسی و استخراج مفاهیم و اصول و نگرشهای اصلی مطرحشده در این حوزه بپردازد. این مقاله برگرفته از طرح پژوهش کیفی، راهبردِ استفهامی و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. تحلیل محتوای کیفی یکی از روشهای رایج پژوهش برای تبیین و تفسیر عینی و منظم پیامهای مفهومی موجود در متون دانشگاهی است. از این روش بهمنظور آشکارسازی خطوط اصلی و جهتدهنده متون دانشگاهی و کاربرد آنها در سیاستگذاریهای دولتی استفاده میشود. بر این اساس، در مقاله حاضر، چارچوب تفسیریـنظری مستخرج از متون دانشگاهی مطرح در حوزه عدالت فضایی در مواجهه با نابرابریهای منطقهای تدوین و واکاوی شده و خطوط جریانساز درخور توجه در این حوزه به پژوهشگران، برنامهریزان، تصمیمسازان و سیاستگذاران ایرانی برای مقابله با نابرابریهای منطقهای معرفیشده است.
اسماعیل ضرغامی؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا ...
بیشتر
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا یکسره در انقیاد زمان درآمد، «مراحل» زمانی توسعه موردتوجه قرار گرفت، زمان خطی بود و فضا حاشیهای. در تمام این دوره مراد از «فضا»، فضای انتزاعی دکارتی/نیوتنی بود که نسبت به تاریخ، زمینه و جامعه خنثی و بیاثر بود و لذا در حیطه و بازۀ مطالعات علوم اجتماعی واقع نمیشد. در قرن بیستم اما فضامندی بهتدریج راه خود را به تحلیلهای اجتماعی گشود تا آنجا که تحولات اواخر قرن بیستم در این زمینه را «چرخش فضاوار» علوم اجتماعی نامیدند. در این مقاله ضمن بررسی این تحولات در هر دو عرصه در نتیجهگیری اشاره خواهدشد که با روی آوردن به یک هستیشناسی رابطهای در باب فضا و غنا یافتن آن از مطالعات میان و ترارشتهای، کلیدواژۀ فضا همچنان در نظریۀ معماری رهگشا خواهدبود و در رابطۀ آن با علوم اجتماعی نقشی میانجیگرانه خواهد داشت.
جغرافیا
احسان لشگری؛ علی ولیقلی زاده
چکیده
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطۀ متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمینهای مختلف، علاوهبر ریشههای تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگیهای طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که بهشکل ...
بیشتر
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطۀ متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمینهای مختلف، علاوهبر ریشههای تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگیهای طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که بهشکل آموزههای دینی خاص در آن فضا، تجلی مییابند. اصولاً بخشی از کارکرد دین، ارائه راهحل برای مشکلات مکانیـفضایی است. بدیهی است که ادیان در ایران نیز از این مقوله مستثنا نیستند و بخشی از سرچشمه ظهور آموزههای ادیان موجود در فلات ایران نیز متأثر از بنیادهای طبیعی این فضای جغرافیایی است. در این راستا در این مقاله این پرسش مطرح شده است که شاخصهای جغرافیایی طبیعی فلات ایران، چگونه پیش از ظهور اسلام و پس از آن، بر ویژگیها و نوع آموزههای دینی در این حوزه تأثیرگذار بودهاند؟ در این مقاله کوشش شده است که با رویکردی توصیفیـتحلیلی، بنیادها و دلایل بومپایۀ ظهور آموزههای دینی در ایران بررسی شوند. یافتههای پژوهش، نمایانگر این است که شرایط و ویژگیهای طبیعی فلات ایران، ازجمله ویژگیهای اقلیمی، هیدرولوژیک، و طبیعی، نقش بسزایی در ظهور ویژگیها و آموزههای ادیان در ایران داشتهاند. بهعبارت روشنتر، آموزهها و اعتقادات ادیان ایرانی، ازجمله مذهب تشیع، تحت تأثیر مستقیم بُعد طبیعی فضای جغرافیایی ایران بودهاند.
میان رشتهای
فردین محمدی؛ محسن نوغانی؛ مهدی کرمانی؛ کمال خالقپناه
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد ...
بیشتر
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد توسعه و بودجه بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی، با استفاده از نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31نفر از معلمان مصاحبه شد؛ سپس دادههای گردآوریشده با استفاده از نرمافزاز Maxqda و تکنیکهای کدگذاری باز و محوری موردتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهرغم وابستگی مالی میدان آموزش به میدان قدرت، بهلحاظ اهداف میدانی تحت سیطره آن قرار دارد. البته بهلحاظ مالی در سالهای اخیر از سوی میدان قدرت تا حدی نیز مورد طرد و بیاعتنایی واقع شده است. این امر بدانمعناست که میدان آموزش نزد میدان قدرت «وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا» است. این امر موجب شده است که میدان آموزش از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و با چالشهای متعددی مواجه شود. بهطورکلی، نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که میدان آموزش نزد این میدان قدرت از جایگاه والایی برخوردار نیست.
محسن خلیلی
چکیده
هدف برنامۀ درسی دانشگاهی رشتۀ علومسیاسی، افزون بر آموزش و پژوهش در علم سیاست، تربیت افراد کارآمد با توانایی علمی بالا برای تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی کشورهای جهان است. یک برنامهریزی مطلوب باید دربرگیرندۀ این نکته باشد که یک فرهیخته میبایست به چه مهارتهایی مجهز باشد تا بتواند در بازار کار حضور مؤثر پیداکند؟ امروزه فرهیختۀ ...
بیشتر
هدف برنامۀ درسی دانشگاهی رشتۀ علومسیاسی، افزون بر آموزش و پژوهش در علم سیاست، تربیت افراد کارآمد با توانایی علمی بالا برای تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی کشورهای جهان است. یک برنامهریزی مطلوب باید دربرگیرندۀ این نکته باشد که یک فرهیخته میبایست به چه مهارتهایی مجهز باشد تا بتواند در بازار کار حضور مؤثر پیداکند؟ امروزه فرهیختۀ علومسیاسی به انبانی از انبوهه واژگان و مفاهیم تبدیل شده و این توان را نیافته است که آموختههای خود را به محیط عملیاتی بکشاند. از یکسو، بنمایۀ رشتۀ علومسیاسی، تئوری است؛ اما از دیگر سو، این پرسش به نحوی چشمگیر مطرح است که چگونه میتوان تئوری را به فن یا تکنیک همپیوند نمود؟ چگونه میتوان رشتۀ علومسیاسی را قابل استفادهتر یا کاربردیتر کرد؟ چگونه میتوان نظریهها را به مبنای سیاستگذاری تبدیل نمود؟ با توجه به در حاشیه قرارداشتن دروس روششناسی، ناکافی بودن تعداد واحدهای اختصاص داده شده، عدم دستیابی به یک تعادل مطلوب در مباحث درسهای روششناختی، نادیدهگرفتن تنوع مکاتب و رویکردهای روششناختی، و معضل چیرگی مونیسم روششناختی، و با عطف توجه به ماهیت میان-رشتهای علومسیاسی، پیشنهاد میشود گروه درسهای روششناسی در دورۀ کارشناسی علومسیاسی تأسیس گردد. درسهای پیشنهادی عبارتاند از: ماهیت پژوهش در علومسیاسی، پژوهشهای کیفی در علومسیاسی، پژوهشهای کمّیدر علومسیاسی، تاریخ و فلسفۀ علم، فلسفۀ علوم اجتماعی، آیین نگارش مقالههای علمی در علومسیاسی، آشنایی با منابع کتابخانهای و روشهای جستجو در اینترنت (مهارتهای اطلاعیابی)، و کارگاه پژوهشی در علومسیاسی.
میان رشتهای
سید محسن ساجدی راد؛ سیامک نادری
چکیده
صادقهدایت، نویسنده نامدار معاصر، که با ارائۀ شیوۀ نوینی در فن داستاننویسی به آوازهای بلند دست یافت، با تکیه بر مطالعاتش در انسانشناسی زیستی محتوای منحصر بهفردی از خود بر جای گذاشت که بخشی از آنها در قالبی روایی شامل داستانها و مجموعهنوشتارهایی چون: افسانهٔ آفرینش، س.گ.ل.ل، پدران آدم، نمک ترکی و تاریکخانه ...
بیشتر
صادقهدایت، نویسنده نامدار معاصر، که با ارائۀ شیوۀ نوینی در فن داستاننویسی به آوازهای بلند دست یافت، با تکیه بر مطالعاتش در انسانشناسی زیستی محتوای منحصر بهفردی از خود بر جای گذاشت که بخشی از آنها در قالبی روایی شامل داستانها و مجموعهنوشتارهایی چون: افسانهٔ آفرینش، س.گ.ل.ل، پدران آدم، نمک ترکی و تاریکخانه میشد. بخشی دیگر شامل کتابهای مستندی چون فواید گیاهخواری و انسان و حیوان که در آنها بهطور مستقیم از انسانشناسی زیستی، مبانی و پدیدآورندگان آن سخن میگفت. انسانشناسی زیستی، از شاخههای مهم دانش انسانشناسیست که به بررسی ساختار تکاملی انسان میپردازد. تعدادی چند از آثار او دربردارندۀ برخی نظریات انسانشناسی زیستیست که با بازخوانی آنها میتوان به میراث ماندگاری از این دانش دست یافت. این مقاله میکوشد در کنار بررسی این آثار از نقطهنظر انسانشناسی زیستی میزان اثرگذاری او را بر تکوین این دانش در ایران بازگوید و به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجه به انگارههای مطالعاتی هدایت در آثارش، میتوان او را در دانش انسانشناسی زیستی ایران نیز پیشگام دانست یا بایستی این مطالعات را در حوزۀ دیگری دنبال کرد؟ از این رو با تکیه بر مطالعات بینرشتهای، این آثار را در مقایسۀ تطبیقی با نظریات انسانشناسی زیستی قرار داده تا میزان این مطالعات را در آثار او بازیابد و از آنجا که تاکنون این مطالعات در کانون توجه هیچیک از پژوهشگران هدایتشناس و انسانشناس نبوده است؛ وجه تمایزی آشکار با سایر تحقیقات پیشین دارد که تنها فعالیتهای او را از نقطهنظر انسانشناسی فرهنگی بررسی کردهاند.
عظیمه سادات خاکباز؛ نعمتالله موسیپور
چکیده
حوزههای میانرشتهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در ایران قرار گرفته و دورههای مختلفی تحت عنوان رشتههای میانرشتهای طراحی شده است؛ که دانشجویان مشغول تحصیل در آنها هستند. ارزیابی از چگونگی اجرای برنامه درسی این دورهها میتواند نشانگر وضعیت، مشکلات، موانع، نقاط قوت و ضعف باشد ...
بیشتر
حوزههای میانرشتهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در ایران قرار گرفته و دورههای مختلفی تحت عنوان رشتههای میانرشتهای طراحی شده است؛ که دانشجویان مشغول تحصیل در آنها هستند. ارزیابی از چگونگی اجرای برنامه درسی این دورهها میتواند نشانگر وضعیت، مشکلات، موانع، نقاط قوت و ضعف باشد و پشتوانهای برای تجربههای آتی برنامهریزی درسیِ میانرشتهای در آموزش عالی محسوب شود. یکی از دورههای میانرشتهای طراحیشده در سالهای اخیر، کارشناسی ارشد آموزش ریاضی است که تلفیقی از علوم پایه و علوم تربیتی محسوب میشود و در حال توسعه در آموزش عالی میباشد. بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی میپردازد. این پژوهش به روش کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش را تمامی فارغالتحصیلان دوره کارشناسی ارشد آموزش ریاضی و نمونه پژوهش را دانشآموختگان دانشگاههای شهید بهشتی، شهید باهنر کرمان، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دانشگاه آزاد واحد کرمان تشکیل میدهند که تا مهر ماه 1387 فارغالتحصیل شده بودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه (بازپاسخ و بستهپاسخ)، مشاهده، یادداشتبرداری و مصاحبه بود که به شیوه کدگذاری و از طریق مقولهبندی دادهها تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش، نمایی از چالشهای دوره کارشناسی ارشد آموزش ریاضی به دست میدهد که میتواند چشماندازی برای سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در راستای توسعه و بهبود میانرشتهایها، بهخصوص میانرشتهایهای حاصل از تلفیق علوم پایه و علوم تربیتی، محسوب شود.
شیما شصتی؛ محمدمنصور فلامکی؛ مهرداد جواهریپور
چکیده
آشفتگی کالبدی در معماری امروز شهر تهران، مسئلهای است که حتی بیننده غیرمتخصص نیز از آن آگاه است. برخی از پرسشهای بنیادین که در این مورد مطرح میشوند عبارتند از اینکه: متولی تبیین این امر، کدامیک از رشتههای دانشگاهی است؟ آیا معماری و شهرسازی باید این وظیفه را برعهده بگیرد یا جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی؟ آیا اقتصاد سیاسی شهر ...
بیشتر
آشفتگی کالبدی در معماری امروز شهر تهران، مسئلهای است که حتی بیننده غیرمتخصص نیز از آن آگاه است. برخی از پرسشهای بنیادین که در این مورد مطرح میشوند عبارتند از اینکه: متولی تبیین این امر، کدامیک از رشتههای دانشگاهی است؟ آیا معماری و شهرسازی باید این وظیفه را برعهده بگیرد یا جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی؟ آیا اقتصاد سیاسی شهر تهران باید مبنای تبیین این درهمریختگی باشد یا آسیبشناسی نحوه مدیریت شهر؟ بهنظر میرسد فهم این پروبلماتیک، از توان هریک از این رشتهها بهتنهایی، بیرون است و تنها نگاه به پدیده موردنظر از منظری بینارشتهای میتواند پرتوی بر ماهیت آن بیفکند؛ ازاینرو ما در این مقاله، تلاش خواهیم کرد آشفتگی کالبدی در معماری امروز تهران را از منظر جامعهشناختی و حوزه مطالعات فرهنگی، مورد بررسی قرار دهیم. از نظر نویسندگان، این رهیافت در مقایسه با مطالعات مستقل (غیرمیانرشتهای) به فهم عمیقتری از ماهیت این پروبلماتیک منجر خواهد شد؛ بنابراین، در این مقاله خواهیم کوشید نسبت میان شکل مسکن و معماری با عناصر فرهنگی و جامعهشناختی را مورد تحلیل قرار دهیم. بهعبارت دیگر، برآنیم تا نشان دهیم که تغییرات آشوبناک در عرصه معماری شهر تهران، بیشتر از آنکه ناشی از ذائقهای زیباشناختی و یا ضرورتی مبتنیبر اقتضاهای مهندسی معماری باشد، متغیری وابسته به عناصر فرهنگی و جامعهشناسی است.
بحران ویروس کرونا
محمد یکرنگی
چکیده
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل مبنای حق بر فرار محکوم از کیفر و به تبع آن حق دولت بر مقابله با مجرم فراری از زندان بهمثابهٔ شهروند و یا دشمن ایجاد شد. این پرسش که آیا محکومی که بیم خطر جانی خود را در زندان میدهد، از نظر فلسفی، حق دارد از زندان فرار نماید و آیا باید این حق برای وی به رسمیت شناخته شود؟ آیا دولت حق دارد در شرایط پاندمی و در صورت فرار با او چون یک دشمن برخورد نماید؟ مسئلهٔ این مقاله موضوعی بینرشتهای حقوق کیفری و فلسفه میباشد. مقاله به تحلیل این موضوع با محوریت فلسفهٔ سیاسی هابز بهعنوان فیلسوفی میپردازد که اگرچه به حق دولت بر کیفر تأکید کرده اما بر حق مجرم بر مقاومت در برابر کیفر نیز اصرار ورزیده و در ظاهر نوعی تعارض درونی در اندیشهٔ وی در این زمینه وجود دارد. براساس یافتههای این مقاله، محبوسین حق فرار از زندان را در شرایط پاندمی کرونا نه در معنای «حق/ادعا» بلکه در معنای «حق/امتیاز» داشته و دولت حق مقابله با آنان را بهمثابهٔ «شهروند» در مفهوم «حق/قدرت» دارد.
علوم اجتماعی
زینب شفیعی
چکیده
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است. در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد: دوره اول، دورهای است که صنایعدستی بهمثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا، ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود؛ در دوره دوم، همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم؛ و در دوره سوم، ...
بیشتر
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است. در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد: دوره اول، دورهای است که صنایعدستی بهمثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا، ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود؛ در دوره دوم، همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم؛ و در دوره سوم، ظهور صنایع خلاق را داریم که از سویی با مفهوم خودانجامی(آماتور)، و از سویی دیگر، با بازتولید هژمونی گفتمانی هنرهای والا پیوند خورده است. بسیاری از تألیفات دانشگاهی ظهور این مدلهای جدید اقتصاد خلاق را در سایه فرهنگ وب۲ مطالعه کردهاند. در این پژوهشها آمده است که اتسی (Etsy) بهعنوان یک مکان بازار، مرز بین کار حرفهای و آماتور را از بین برده و بحث کار را پیچیدهتر کرده است. پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در دنیای امروز با حرکت صنایعدستی به سوی «دوره پساحرفهای»، آیا مفاهیم «آماتور» و «حرفهای» کاربرد خود را از دست دادهاند؟ نقطه عزیمت مقاله حاضر همینجاست و قصد دارد از طریق مطالعهای کیفیـاکتشافی به این پرسش پاسخ داده و به جایگاه صنایعدستی مدرن در ایران بپردازد. بدینمنظور، دو تیپ سازنده، از یکدیگر تفکیک شدهاند:حرفهایها و آماتورها. هر تیپ ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد. حرفهایها فارغالتحصیلان رشتههای هنری هستند که کنش خود را در قالب مفاهیم خاص میدان هنرهای والا توصیف میکنند. اینها اصل هومولوژی را برای کارآفرینی هنری به کار میگیرند. در مقابل آماتورها خودآموختگان هنری قرار میگیرند. آنها در پی یک شانس، سرگرمیشان به کسبوکار تبدیل شده و قدرت پیوند با غریبهها را جایگزین قدرت پیوندهای ضعیف کردهاند. فقدان اصل هومولوژی در بین آماتورها مانع کارآفرینی آنها نشده است.
آینده پژوهی آموزش عالی
محمد حسینی مقدم؛ مهرداد حمیدی
چکیده
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری ...
بیشتر
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری شده است. موضوعاتی ازقبیل تغییرات آب و هوا، آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش طول عمر و پیری جوامع، فقر جهانی، بحرانهای مالی بینالمللی، بیماریهای عالمگیر، تروریسم، اعتیاد و بیعدالتی از جمله مسائلی است که تدبیر، اندیشهورزی و آیندهنگری آنها از حوزه و توان تخصصهای فردی خارج بوده و نیازمند هماندیشی، گفتوگو و همکاری حوزههای تخصصی متفاوت است. با توجه به این نکات، پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شوند؟ روشهای استفادهشده در این مقاله عبارتاند از: مطالعات اسنادی، پانل خبرگان، ذهنانگیزی و تحلیل لایهلایۀ علتها. دستاوردهای مقاله عبارتاند از: نخست، دانشهای میانرشتهای در پاسخ به مسائل پیچیده که در زمان اکنون و آینده ریشه دارد، هویت پیدا میکنند؛ دوم، توسعۀ میانرشتهایها در علوم پزشکی نیازمند فرایند توسعۀ همزمان از بالا به پایین و از پایین به بالای نظام خطمشیگذاری و اقدام در اجتماعات علمی علوم پزشکی است؛ سوم، ساخت آیندۀ مطلوب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در علوم پزشکی کشور مستلزم توجه به واقعیتهای شکلدهنده به موضوع در لایههای متفاوت عینی تا ذهنی است و برایناساس، به رویکردها، برنامهها و اقدامات کوتاهمدت تا بلندمدت برای ساخت عینیتها و ذهنیتهای مرتبط نیاز است.