حمید جاودانی؛ جعفر توفیقی
چکیده
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات ...
بیشتر
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات میانرشتهاى، روششناسى مناسب در این مطالعه، تحلیل نظریهها و اندیشههاى رایج در این زمینه با رویکردى نقادانه است. یافتههاى این کندوکاو نظرى بر این نکته تأکید دارد که درهمتنیدگىِ مفهومى، دگراندیشى و تفکر نقاد، از جمله بایستههایى است که به پیشبرد مطالعات و آموزش میانرشتهاى مىانجامد. افزون بر آن، مطالعات میانرشتهاى، بیش از آنکه به کوششهاى فردى متکى باشد، نیازمند همکنشى گروهى است. افزون بر آن، عواملى نظیر منابع مالى، سوگیرى حرفهاى و حمایت نهادى، از جمله نیروهاى زمینهاى است که بر مطالعات میانرشتهاى اثر مىگذارد و عوامل گروهى، عوامل شناختى و حل مسئله نیز از جمله نیروهاى هدایتکننده آن است.
جعفر توفیقی؛ حمید جاودانی
چکیده
درک بهینه میانرشتهایها، نخست، نیازمند واکاوی مفهوم مطالعات رشتهای است که بخش نخست این نوشتار را به خود اختصاص داده است. به باور بسیاری از اندیشهپردازان، کاستیها و نقاط ضعف مطالعات رشتهای، پیچیدگی مسائلی که جامعه بشری با آنها روبرو شده است و تغییرات پارادایمی پدید آمده در عرصه جامعه بشری، که مسیر را برای گذر از جامعه ...
بیشتر
درک بهینه میانرشتهایها، نخست، نیازمند واکاوی مفهوم مطالعات رشتهای است که بخش نخست این نوشتار را به خود اختصاص داده است. به باور بسیاری از اندیشهپردازان، کاستیها و نقاط ضعف مطالعات رشتهای، پیچیدگی مسائلی که جامعه بشری با آنها روبرو شده است و تغییرات پارادایمی پدید آمده در عرصه جامعه بشری، که مسیر را برای گذر از جامعه صنعتی به سوی جامعه دانش هموار میکند، از جمله بایستههای پرداختن به فعالیتهای میانرشتهای قلمداد شده است. بخش دوم این نوشتار بیشتر بر مفهومسازیها در قلمرو میانرشتهایها، بر مبنای رویکردهای متفاوت، به نگارش درآمده است که از جمله، دربرگیرنده رویکرد دگرگونهساز، رویکرد هنجاری، و رویکرد شناختشناسانه است که مفهومسازیهای متفاوتی را درباره میانرشتگی موجب میشود.