طاهره شاه جعفری؛ حسین ابراهیمآبادی؛ محمدهاشم رضائی؛ عیسی ابراهیمزاده
چکیده
این پژوهش چگونگی استفاده از اینترنت را توسط دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهار چوب با انجام نیاز سنجی، نیازهای نوجوانان ایرانی در محیطهای مجازی و فضای اینترنت شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور از پرسشنامه محقق ساخته و نیز مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران در حوزههای ...
بیشتر
این پژوهش چگونگی استفاده از اینترنت را توسط دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهار چوب با انجام نیاز سنجی، نیازهای نوجوانان ایرانی در محیطهای مجازی و فضای اینترنت شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور از پرسشنامه محقق ساخته و نیز مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران در حوزههای برنامهریزی درسی، تکنولوژی آموزشی، برنامهریزی آموزشی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس رویکرد میانرشتهای استفاده گردید. در نهایت نیازهای دانشآموزان بر اساس روش تحلیل عاملی به دو عامل دانش و مهارت و ویژگیهای فردی _ اجتماعی تفکیک شده است والگوی استفاده از اینترنت شامل عوامل فراغتی و دسترسی به اطلاعات و منابع طراحی و ارایه شد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد این عوامل اثر مستقیمی بر ویژگیهای شبکه ندارد و این تأثیر در رابطه با عوامل فراغتی از طریق محل برنامهها صورت میپذیرد.بیشترین علاقهمندی دانشآموزان در اینترنت به دانلود فیلم و آهنگ و سپس بازیهای بر خط و برنامههای تفریحی اشاره دارد که لزوم توجه برنامهریزان را به تهیه و ارایه فیلم و بازیها و برنامههای آموزنده، علمی و تفریحی _ آموزشی مشخص مینماید.
حسین ابراهیمآبادی
چکیده
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهمترین چهارچوبهای تبیینی در مباحث جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی در دهههای اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوتهای فردی، عادتها ،ذائقهها، رجحانها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران ...
بیشتر
مفهوم سبک زندگی به رغم اهمیت کارکردگرایانه و وجه انضمامی آن، یکی از مهمترین چهارچوبهای تبیینی در مباحث جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی در دهههای اخیر بوده است. این درحالی است که خاستگاه این مفهوم، فرد، تفاوتهای فردی، عادتها ،ذائقهها، رجحانها و به طور کلی تمایزیافتگی افراد و همچنین تفاوت رفتار افراد در فضای کنش با دیگران است که اصولاً امری روانشناختی محسوب میشود. در این میان، سبک زندگی مفهومی وابسته به زمینه تلقی میشود و با طیفی از متغیرهای فردی، فرهنگی، دینی و اجتماعی گره خورده است که در توصیف و تحلیل نیازمند رویکردی میانرشتهای میباشد. به عبارت دیگر تفاوتها و تمایزهای فردی و روانشناختی به ویژه در موضوعی مانند، سبک زندگی بر خلاف نظریههای کلاسیک روانشناختی، امری صرفاً فردگرایانه و شخصیتی محسوب نمیشود، بلکه به شدت با ساختار و متن اجتماعی و بافت و سرمایه فرهنگی در تعامل هستند. در این مقاله، ضمن توجه به این عوامل و عناصر، ابعادی از تأثیر رسانههای جمعی و الکترونیکی و نیز مدرسه و دانشگاه به عنوان شواهدی از تأثیر زمینه و متن برسبک زندگی طرف توجه قرار میگیرد. در پایان با اتخاذ رویکردی میانرشتهای به توصیف و تحلیل مواردی از کاربرد سبک زندگی در جامعه ایران پرداخته میشود و تلاش میشود با افزودههایی از آرای دانشمندان اسلامی، دیدگاههایی برای عرصه سیاستگذاری ارائه شود.
حسین ابراهیمآبادی
چکیده
تاسیس و گسترش آموزش عالی میانرشتهای یکی از دغدغههای مهم ذهنی و برنامهای وزارت علوم در طول سالهای 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامهها، فعالیتها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشتههای میانرشتهای» نشانگراستقبال سرد دانشگاهها، جامعه علمی و حتی بخشهای ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی ...
بیشتر
تاسیس و گسترش آموزش عالی میانرشتهای یکی از دغدغههای مهم ذهنی و برنامهای وزارت علوم در طول سالهای 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامهها، فعالیتها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشتههای میانرشتهای» نشانگراستقبال سرد دانشگاهها، جامعه علمی و حتی بخشهای ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی که برشمرده میشود درسطح کلان، میتوان به پیش افتادگی مفهومی و فراهم نبودن زمینههای عملی، ناوابسته بودن طرح به نیازهای محیط ملی وسازگارنبودن با بافت اجتماعی و دانشی، و در سطح خرد، کژراهه ترجیح آموزش به پژوهش میانرشتهای، در دسترس نبودن استاد- محتوا و روشن نبودن الگوی آموزش میانرشتهای اشاره داشت. در این مقاله تلاش میشود ابتدا با تامل درخاستگاه و منشاء ایده دانش میانرشتهای، موانع چرخش ازآموزش رشتهای به آموزش و یادگیری میانرشتهای در چارچوب گسترش مرزهای دانش و رویکردهای جدید یادگیری و تاکید ویژه بر تجربه ایران مورد بررسی قرارگیرد. سپس دو الگوی آموزش مبتنی بر رشته و میانرشتهای مقایسه و ویژگیهای آموزش میانرشتهای به بحث گذاشته میشود. در پایان نیز علاوه بر طرح ایدههایی برای عمل در مسیر بهبود و تغییر در فرایند آموزش عالی میانرشتهای، الگوی آموزش الکترونیکی و یادگیری وب پایه به عنوان ظرفیتی جدید و تاثیرگذار برای پیشبرد مقاصد میانرشتهایها مورد بررسی و پیشنهاد شده است.