زبانشناسی
مریم سادات غیاثیان؛ مینا وندحسینی؛ بهمن زندی؛ محمدرضا احمدخانی
چکیده
«کمبود آب» و «آلودگی هوا» دو بحران زیستمحیطی هستند که کلانشهر تهران را تهدید میکنند. سؤال این است که مسئولیت پژوهش در این زمینه به عهدۀ کدام سازمان یا نهاد است؟ آیا محیطزیست باید این وظیفه را به عهده بگیرد یا رسانههای جمعی یا زبانشناسان شناختی؟ به نظر میرسد راهحل این معضل از توان هر یک از آنها به تنهایی خارج ...
بیشتر
«کمبود آب» و «آلودگی هوا» دو بحران زیستمحیطی هستند که کلانشهر تهران را تهدید میکنند. سؤال این است که مسئولیت پژوهش در این زمینه به عهدۀ کدام سازمان یا نهاد است؟ آیا محیطزیست باید این وظیفه را به عهده بگیرد یا رسانههای جمعی یا زبانشناسان شناختی؟ به نظر میرسد راهحل این معضل از توان هر یک از آنها به تنهایی خارج است و تنها، نگاه به پدیدۀ موردنظر از منظر بینارشتهای میتواند راهگشا باشد. در مقالۀ حاضر، این سؤال مطرح شده است که تصویرهای دیداری در روزنامۀ همشهری (1394ش) چگونه میتوانند با به کارگیری استعارههای تصویری به بحران کمبود آب و آلودگی هوا در کلانشهر تهران کمک کنند؟ برای پاسخگویی، از فورسویل (2016) بهره گرفته شد. در این رویکرد، فرض کلی بر این است چنانچه مغایرتی بین عناصرِ تشکیلدهندۀ استعارههای تصویری در رویکرد مذکور و عناصر تشکیلدهندۀ استعارههای تصویری در روزنامۀ همشهری مشاهده نشود، تصویرهای دیداری مورد نظر شرایط لازم را خواهند داشت تا توسط بینندگان/خوانندگان دریافت شوند و آگهیدهندگان به هدف خود، که همانا پیامرسانی در مورد بحرانهای زیستمحیطی است، دست خواهند یافت؛ اما چنانچه مغایرتی مشاهده شود، فقط در صورت رفع مغایرت است که استعارههای مذکور میتوانند دریافت شوند. این مقاله، توصیفیـتحلیلی است و یافتههای آن از بیشتر جهات در راستای یافتههای فورسویل (2016) پیش رفته است. این پژوهش نشان میدهد استعارههای تصویری روزنامۀ همشهری قابلیت آن را دارند که توسط خوانندگان روزنامه دریافت شوند و آگهیدهندگان به هدف خود، که پیشتر گفته شد، دست یابند.
میان رشتهای
بهمن زندی؛ بهزاد احمدی
چکیده
هدف مقاله، معرفی حوزه مطالعاتی میانرشتهای «نامشناسی اجتماعیـشناختی» است. نامشناسی، شاخهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعه اجتماع معاصر تبدیل ...
بیشتر
هدف مقاله، معرفی حوزه مطالعاتی میانرشتهای «نامشناسی اجتماعیـشناختی» است. نامشناسی، شاخهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعه اجتماع معاصر تبدیل کرد. نامها، عنصرهای زبانی هستند که بخشی از دانش زبانی را که نتیجۀ مراودات اجتماعی و تعامل فرد با محیط پیرامون است، تشکیل میدهند. به همین سبب، آنها در مطالعات زبان و هویت، نقش اساسیای ایفا میکنند. علاوهبر این، نامها در ساختشناختی افراد، در جوامع مختلف با تنوع زبانی و فرهنگی متفاوت، نقش مهمی دارند؛ ازاین رو زبانشناسان شناختی نیز به مطالعۀ نام و نامگذاری علاقهمند هستند، اما بهدلیل چندبعدی بودن عنصر زبانی نام، زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی شناختی، هیچیک بهتنهایی قادر به تبیین جنبههای گوناگون نام و نامگذاری نیستند. پیوند دانش مربوط به زبان و دانش مربوط به جامعه با یکدیگر به انتخاب گونهای از واژهها و ساختارهای زبانی دیگر منجر میشود که با بافت اجتماعی، هماهنگ است. براساس یافتههای این مقاله، «نامشناسی اجتماعیـشناختی» بهعنوان یک حوزه مطالعاتی میانرشتهای با رویکرد تلفیقی، نامشناسی را از یک دانش رشتهای به دانشی میانرشتهای تبدیل میکند که قادر است بهطور همزمان «ابعاد اجتماعیـشناختی» مؤثر در نامگذاری را بهخوبی تبیین کند.
بهمن زندی
چکیده
گستردهترین حیطه زبان حیطهای است که زبان با زمینههای بیرون از خودش مرتبط میشود. به این اعتبار زبان بر برخی از عوامل محیطی تأثیر میگذارد و از بعضی از آنها تأثیر میپذیرد. یکی از مهمترین این زمینهها حوزه تعلیم و تربیت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی رشته جدیدی که در دانشگاههای ...
بیشتر
گستردهترین حیطه زبان حیطهای است که زبان با زمینههای بیرون از خودش مرتبط میشود. به این اعتبار زبان بر برخی از عوامل محیطی تأثیر میگذارد و از بعضی از آنها تأثیر میپذیرد. یکی از مهمترین این زمینهها حوزه تعلیم و تربیت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی، ضمن معرفی رشته جدیدی که در دانشگاههای بزرگ جهان دایر است، به سودمندی راهاندازی آن در جهت توسعه مطالعات زبانی با توجه به مسائل زبانشناختی ایران به ویژه در حوزه تعلیم و تربیت پرداخته شده است. نتیجه این بررسی نشان میدهد که زبانشناسی تربیتی به عنوان پلی میان دنیای زبانی و نظام تعلیم و تربیت میکوشد فعالیتهای آموزشی را با توجه به مسایل زبانی، به نحوی مطلوبتر سامان دهد. مطالعات زبانشناسی تربیتی بر نقش زبان در یادگیری و آموزش متمرکز است. این شاخه علمی ضمن تأکید بر تلفیق زبانشناسی و آموزش، با استفاده از روشها و نظریههای زبانشناختی، مسایل و مشکلات عملی نظام آموزش رسمی در زمینه یادگیری زبان و یادگیری از طریق زبان را مورد توجه قرار میدهد. همچنین میبایست در طراحی برنامه درسی زبانشناسی تربیتی در ایران به سه قلمرو «یادگیری زبان»، «یادگیری علوم از طریق زبان»، و «نقش فرهنگی و تربیتی زبان» توجه کرد. راهحل اصولی برای گسترش این حوزه مطالعاتی در ایران تأسیس دورههای تحصیلات تکمیلی مأموریتگراست که بتوانند زمینه لازم را برای حل مسائل مشترک زبان و تعلیم و تربیت فراهم آورند.