میان رشتهای
حسن افراخته
چکیده
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی ...
بیشتر
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی بوده است. هدف این مقاله، آن است که دستاوردهای اقتصادی برنامههای 70 ساله توسعه ایران را مورد واکای قرار دهد و عوامل مؤثرآن را از منظر سازههای ذهنی تحلیل کند. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق اسنادی و مصاحبه با نخبگان برنامهریزی توسعه جمعآوری شده است. دادههای جمعآوریشده از طریق گراندد تئوری و استدلال استقرایی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که اهداف اقتصای برنامههای توسعه بعد از 70سال تحققنیافته است. زیرا برنامهها مبتنی بر بنیان نظری محکم و منطبق بر شرایط کشور نبوده است. بنابراین، مشارکت داوطلبانه مردمی بهدلیل نبود ساختار دموکراتیک تأمین نشده است؛ کار از اهمیت لازم برخوردار نبوده است؛ باوجود وزن کم اقتصادی ایران در جهان، در این کشور سهم بالایی از سیاستهای جهان تعقیب میشود؛ به نقش تأمین فضای با ثبات طبیعی، اقتصادی و اجتماعی در گسترش تولید، اهمیتی داده نمیشود؛ و به اقتصاد بهمثابه کل ارگانیک توجهی مبذول نمیشود. درنتیجه، سازههای ذهنی، نقش مهمی در عدمتحقق برنامههای توسعه در ایران ایفاء میکند.
سودابه سرائی؛ حسن افراخته؛ وحید ریاحی؛ حمید جلالیان
چکیده
وابستگی بخش کشاورزی به آب، غیرقابلانکار است. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام دارد، با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع آب، بهرهگیری از دانش و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برای تأمین غذای مردم، امری ضروری است. این مقاله با رویکردی میانرشتهای و با نگاهی به علوم کشاورزی، فناوری اطلاعات، مدیریت، و جغرافیا، ...
بیشتر
وابستگی بخش کشاورزی به آب، غیرقابلانکار است. در عصر حاضر که عصر اطلاعات و ارتباطات نام دارد، با توجه به رشد فزاینده جمعیت و محدودیت منابع آب، بهرهگیری از دانش و فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات برای تأمین غذای مردم، امری ضروری است. این مقاله با رویکردی میانرشتهای و با نگاهی به علوم کشاورزی، فناوری اطلاعات، مدیریت، و جغرافیا، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات را در بهینهسازی مصرف آب کشاورزی با بهرهگیری از روش «سیستمهای نرم» که از روشهای تفکر سیستمی در علم مدیریت است، تحلیل کرده است. مسئله آب مصرفی در کشاورزی، دارای پیچیدگی ساختاری بوده و ذینفعان مختلف، دیدگاههای متفاوتی درباره آن دارند؛ ازاینرو جزء مسائل نرم بهشمار میآید. در این مقاله به این پرسش اساسی پاسخ داده شده است که ICT از چه راهی و با چه سازوکاری میتواند به اصلاح الگوی آب مصرفی در کشاورزی کمک کند. جامعه آماری پژوهش، همه بهرهبرداران حوضه آبریز گاوخونی (145381N=) است و تعداد نمونه با فرمول کوکران برابر با 383 کشاورز برآورد شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه، گردآوری، و دیدگاههای موجود و نظرات ذینفعان مسئله با انجام مصاحبههای نیمهساختاریافته با متخصصان و مسئولان سازمانهای مربوطه، شناسایی شدند. نتایج بیانگر این بود که از دیدگاه ذینفعان، ایجاد یک سامانه آبیاری میتواند از طریق اطلاعرسانی به کشاورزان و کمک به آنها در تصمیمگیریهای مربوط به آبیاری، در میزان مصرف آب توسط کشاورزان، اثرگذار باشد. بیتردید راهاندازی چنین سامانهای نیازمند هماهنگی بین دستگاههای ذیربط و آموزش و فرهنگسازی بین مخاطبان اصلی است.