نوآوری و فناوری
مهدی دیلم صالحی؛ علی اصغر پورعزت؛ مجتبی امیری؛ محمد قاسمی ششده
چکیده
بودجه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای نظام خطمشیگذاری و خون حیاتی دولت، تأثیر بسیار زیادی در جهتدهی به اقدامات آتی کشور خواهد داشت. بودجه میتواند محرک اقتصاد دانشبنیان و عامل رشد و توسعهٔ زیستفناوری، بهعنوان یکی از نوآوریهای برتر قرن حاضر باشد. در مقالهٔ حاضر، یافتن مختصات و ویژگیهای خطمشی بودجهای مناسب برای ...
بیشتر
بودجه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای نظام خطمشیگذاری و خون حیاتی دولت، تأثیر بسیار زیادی در جهتدهی به اقدامات آتی کشور خواهد داشت. بودجه میتواند محرک اقتصاد دانشبنیان و عامل رشد و توسعهٔ زیستفناوری، بهعنوان یکی از نوآوریهای برتر قرن حاضر باشد. در مقالهٔ حاضر، یافتن مختصات و ویژگیهای خطمشی بودجهای مناسب برای توسعهٔ زیستفناوری در کشور مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله در ﭼﺎرﭼﻮب روﻳﻜﺮد ترکیبی و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روشتحلیل ﺗﻢ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﺑﺮای تعیین ویژگیها، با خبرگان خطمشیگذاری، بودجهریزی و زیستفناوری مصاحبه شده است. در نهایت مؤلفههای خطمشی بودجهای در قالب ۱۶ مقولهٔ اصلی استخراج شد که عبارتاند از: تقسیمکار ملی، اصلاح ساختار نهادی، تقویت ستاد توسعه زیستفناوری، اصلاح قوانین و مقررات، اصلاح قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، ایجاد ثبات و پایداری در قوانین، اصلاح ساختار بودجهٔ کشور، تقویت نقش اهرمی بودجه، اصلاح روشهای بودجهریزی، بودجهریزی عملیاتی، اصلاح بودجهٔ پژوهشی کشور، اصلاح مدلهای تأمین مالی، اصلاح مرحله دستورگذاری، زیرساخت فناوری اطلاعات، رعایت اصول بودجه، نظارت بر هزینهکرد اعتبارات.
آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان قیه باشی؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر ...
بیشتر
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر عناصر فردی و سازمانی فعال در جامعه در حال شکلگیری است و این افراد و سازمانها، معمولاً اقدامات خویش را با توجیهاتی علمی صورتبندی میکنند؛ توجیهاتی که در تعامل با دانشمندان و نخبگان میآموزند. ضمن اینکه یافته علمی حاصل از تلاش پژوهشگران رشتههای علمی گوناگون، ممکن است در قالب مجموعهای از نظریههای معطوف به اجرا، ساخت جهان آینده را تحت تأثیر قرار دهند. زیرا این علوم میانرشتهای، برایند نظری علوم و فنون گوناگون بوده و نظریهها و استراتژیهای تغییر و برنامههای تحول آینده را تحت تأثیر قرار میدهند؛ تأثیری که از طریق رسوخ دانش به زبان عامه، منطق کارگزاران دولتی، و رویههای رفتاری و ساختاری مرسوم در روند توسعه سازمانها و نهادهای اجتماعی، ایجاد میشود. این مقاله با طرح این پرسش که آینده چگونه ساخته میشود؟ فراگرد ساخت آینده را برایند مؤلفههای اجتماعی، واقعیتهای زبانی، مدلهای تصمیمگیری و کنشگری فوقفعال بازیگران (سازمانها، احاد مردم و نخبگان) معرفی میکند. این مؤلفهها با تأثیرپذیری از علوم میانرشتهای و تأثیرگذاری متقابل بر آن، واقعیت آینده را شکل میدهند.
میان رشتهای
محمدمهدی شاه آبادی؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
بیش از چهل سال است که گروهی از اندیشمندان علوم انسانی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی بر این باورند که برخی مبانی علوم انسانی موجود با مبانی دینی در تعارضاند و این علوم برای حل مسائل بومی این کشورها مناسب نیستند. پس از پیروزی انقلاب در ایران، این موضوع به دستور کار حکومت تبدیل شد، اما با گذشت بیش از سه دهه، بازنگری در خطمشیهای این ...
بیشتر
بیش از چهل سال است که گروهی از اندیشمندان علوم انسانی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی بر این باورند که برخی مبانی علوم انسانی موجود با مبانی دینی در تعارضاند و این علوم برای حل مسائل بومی این کشورها مناسب نیستند. پس از پیروزی انقلاب در ایران، این موضوع به دستور کار حکومت تبدیل شد، اما با گذشت بیش از سه دهه، بازنگری در خطمشیهای این عرصه ضرورت دارد. مقاله حاضر با اتخاذ رویکردی میانرشتهای و استفاده از ظرفیت تاریخ، تلاش کرده است با بازخوانی دوره انتقال و تحول علوم در تمدن اسلامی (نهضت ترجمه) و بهرهگیری از مدل نظری مبتنی بر جامعهشناسی علم و پرسشهای مرتبط با خطمشیگذاری عمومی، رویکرد بدیلی را برای تحول در علوم انسانی پیشنهاد دهد. در بخش روش، رویکرد دلالتپژوهی، جهت استفاده از تاریخ، متناسبسازی گردیده و با توجه به میزان تعمیمپذیری یافتهها، میتوان نتایج پژوهش را برای الهام گرفتن و گسترده کردن دید خطمشیگذاران مورد استفاده قرار داد. دستاورد پژوهش، رویکرد «ترجمه تحولگرا» است که از زنجیرهای متشکل از گزینش متون، ترجمه، تصحیح، شرح، تلخیص، نقد و نوآوری در سطوح گوناگون، تشکیل شده است. در این رویکرد، پس از تعیین پایگاه هر رشته علوم انسانی در زنجیره تحول، ساختارها، منابع انسانی و منابع مالی طرحریزی شده و خطمشیها نیز متناسب با آنها طراحی یا بازپردازی میگردند.
عبدالله بیچرانلو؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
تاکنون محققان و نظریهپردازان متعددی، سازمان را از ابعاد گوناگون، بررسی و مطالعه کردهاند. بر اساس این مطالعات، انگارهها و تصاویری از این مهم ارائه شدهاند که از معروفترین آنها انگارههایی است که در آثار «گرت مورگان» و «ماری جو هچ» طراحی و پیشنهاد شدهاند. در این مقاله، به طور اجمالی کارکرد استعارهها در ...
بیشتر
تاکنون محققان و نظریهپردازان متعددی، سازمان را از ابعاد گوناگون، بررسی و مطالعه کردهاند. بر اساس این مطالعات، انگارهها و تصاویری از این مهم ارائه شدهاند که از معروفترین آنها انگارههایی است که در آثار «گرت مورگان» و «ماری جو هچ» طراحی و پیشنهاد شدهاند. در این مقاله، به طور اجمالی کارکرد استعارهها در فراگرد کسب شناخت و نیز استعارههای سازمان، مرور میشود و برخی از دیدگاهها و نظریههایی که از بیشترین تناسب و تطابق با استعارههای مذکور برخوردارند، مد نظر قرار میگیرند تا امکان طرح بحث از مفهوم «بومرنگ معنایی» یا «بازگشت معنایی اسـتعارهها» فراهم آید و کارکردها و کژکارکردهای تأمل برانگیز آن تبیین شوند. در مطالعۀ موردی این موضوع، با تمرکز بر مفهوم مهندسی فرهنگی به عنوان یکی از مفاهیم نشات گرفته از بازگشت معنایی استعارهها، به تبیین چگونگی بازگشت معنایی استعاره و پدید آمدن این مفهوم در ادبیات سیاستگذاری فرهنگی کشور پرداخته شده است. این مقاله از جهت دستاورد یا نتیجه تحقیق از نوع بنیادی و از لحاظ هدف از نوع اکتشافی و به لحاظ نوع دادههای مورد استفاده، کیفی است. روش آن از نوع مطالعات موردی است. ابزار جمعآوری دادهها، اسناد و مدارک هستند که با استفاده از منابع مختلف، دادههای لازم، جمعآوری و با روش تحلیل مقایسه الگوها، دادهها تحلیل شدهاند.
امیرحسین خالقی؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
اندیشههای کوهن و دیدگاه پارادایمی، انگارههای پیشرفت و انباشتی بودن علم را به چالشی ویرانگر کشید و پس از آن «پارادایم» بارها در علوم اجتماعی هم به کارگرفته شد و اقبالی گسترده یافت. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که آیا در مطالعات میانرشتهای میتوان از رویکردهای چند/فرا پارادایمی بهره گرفت یا گفتگو و پل زدن ...
بیشتر
اندیشههای کوهن و دیدگاه پارادایمی، انگارههای پیشرفت و انباشتی بودن علم را به چالشی ویرانگر کشید و پس از آن «پارادایم» بارها در علوم اجتماعی هم به کارگرفته شد و اقبالی گسترده یافت. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که آیا در مطالعات میانرشتهای میتوان از رویکردهای چند/فرا پارادایمی بهره گرفت یا گفتگو و پل زدن میان پارادایمها ناشدنی است. در این پژوهش نخست مفهوم پارادایم و دیدگاههای گوناگون آن واکاوی میشود که مفهوم ناهمسنگی پارادایمها در آن نقش پررنگی دارد و سپس امکان گفتگوی پارادایمها در مطالعات میانرشتهای بررسی میشود. رویکرد پژوهش توصیفی- تطبیقی است و با ژرفکاوی پژوهشهای پیشین درباره رویکردهای پارادایمی دنبال میشود.در پایان نشان داده میشود که یکی از دشواریهای بحث درباره پارادایمها و به ویژه رویکرد چند/فرا پارادایمی، کاربست باز و سست مفهوم پارادایم است و گنگی آن با پیش چشم داشتن زمینه کاربرد تا اندازه زیادی کاسته میشود. همچنین نتیجه میگیریم رویکرد چند/فرا پارادایمی مفهومی ناسازنماست که ویژگی اساسی پارادایمها را نادیده میگیرد و در مطالعات میانرشتهای نمیتوان همهنگام از چند پارادایم در بررسی پدیدهها بهره گرفت.