عادل پیغامی؛ فرزاد سرپرست سادات
چکیده
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی میباشد، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است. در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، ...
بیشتر
آنچه امروزه مورد اتفاق نظر اغلب اقتصاددانان است ناتوانی اقتصاد متعارف در حل مشکلات بشر امروزی و پاسخگویی به سوالات متنوع جامعه کنونی میباشد، در همین راستا رویکردهای تلفیقی برای پاسخ به سوالاتی که یک رشته به تنهایی قادر به ارائه راه حل مناسب برای آنها نبوده، مطرح شده است. در این مقاله بعد از مرور اجمالی رویکردهای تلفیقی، چگونگی ترابط دو رشته اقتصاد و روانشناسی برای بهبود وضعیت زندگی انسان در قالب رویکرد بین رشتهای «روانشناسی اقتصادی» را مورد بررسی قرار میدهیم. از دستاوردهای مطالعه رویکرد روانشناسی اقتصادی میتوان به معرفی شاخصهای جدیدی که تاکنون در اقتصاد متعارف مورد مطالعه قرار نمیگرفتند، تغییر رویکرد عینی به ذهنی در مواجهه با مطلوبیت فرد، برای محاسبه مطلوبیت مفاهیمی نظیر دوستی، عزت نفس و احترام که تاکنون مورد توجه اقتصاد متعارف نبوده است و همچنین ارائه روشهای کمی دقیق برای محاسبه میزان رفاه افراد اشاره کرد.
عادل پیغامی؛ حیدر تورانی
چکیده
در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعهاى از دانشى سازمانیافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مىشد، بهطوریکه طى چندین قرن و با کوششهاى دانشگاهها و مراکز جدیدِ اغلب رشتههاى علمى از جمله اقتصاد، برنامههاى درسى تخصصى و تکرشتهاى بهوجود آمد. اما امروزه، ...
بیشتر
در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعهاى از دانشى سازمانیافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مىشد، بهطوریکه طى چندین قرن و با کوششهاى دانشگاهها و مراکز جدیدِ اغلب رشتههاى علمى از جمله اقتصاد، برنامههاى درسى تخصصى و تکرشتهاى بهوجود آمد. اما امروزه، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامهریزى درسى را توسعه دادهاند و از روشهایى جدید استفاده مىکنند. در این روشها، در فراسوى ساختار یکسویهنگر رشتههاى تخصصى، واقعیتها و نیازهاى دنیاى جدید را جست وجو مىکنند و جزئى نگرى و محدودیتهاى تخصصىشدن و تقسیم علوم را، که در دهههاى اخیر رایج بوده است، نقد مىکنند. مىتوان این جریان را، «تلفیقى» » 2غیررشتهاى» که در حوزه طراحى برنامههاى درسى در رویکردهاى بهاصطلاح تجلى یافته است، در انواع رویکردهاى درونرشتهاى موازى 3، رویکرد میانرشتهاى 4، رویکرد چندرشتهاى 5، رویکرد چندرشتهاى متقاطع 6، رویکرد چندرشتهاى متکثر 7 و رویکرد فرارشتهاى، در سه نوع افقى، قائم و مورب گونهشناسى کرد. این مهمْ انکارناپذیر است که مسائل اقتصادى چندوجهى و چندبعدى است و دانش اقتصاد ماهیتاً، دانشى تلفیقى از چند حوزه معرفتى علوم اقتصادى، جامعهشناسى، تاریخ، فلسفه، روانشناسى، حقوق و مباحث اخلاقى و هنجارى دینى است. با توجه به این نکته، پرواضح است که اولاً، طراحىهاى آموزشى و برنامههاى درسى این رشته نمىتواند فارغ از مباحث برنامهریزى تلفیقى باشد. ثانیاً، بلاشک بهرهمندى از ظرفیتها و یافتههاى علمى و تجارب آموزشى این رویکردها مىتواند سرعت تحول و نوآورى در برنامههاى آموزشى را افزایش دهد و بالتبع، سرمایههاى انسانى آن را مضاعف کند و توانمندى و کارآمدى این دانش را براى مواجهه با مسائل علمى ارتقا دهد. در این مقاله، در پى آن هستیم که ضمن معرفى این رهیافتها، با طراحى نمونههایى، امکان و دلالتهاى عملى استفاده از رهیافتهاى تلفیقى را در طراحى برنامههاى درسى رشته اقتصاد و گرایشهاى تخصصى در مقاطع تکمیلى آن نشان دهیم؛ ا نشاءالله