آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان قیه باشی؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر ...
بیشتر
سازمانها، آحاد جامعه، نخبگان، و خطمشیهای دولتی، درحالیکه خود بهشدت تحت تأثیر دانشمندان رشتههای علمی گوناگون قرار دارند، به روشهای گوناگون بر فراگرد ساخت آینده تأثیر میگذارند. براساس نظریههای «وضع» و «ساخت اجتماعی واقعیت»، و مدل خطمشیگذاری «نخبگانـتودهها»، آینده بهطور مستمر تحت تأثیر عناصر فردی و سازمانی فعال در جامعه در حال شکلگیری است و این افراد و سازمانها، معمولاً اقدامات خویش را با توجیهاتی علمی صورتبندی میکنند؛ توجیهاتی که در تعامل با دانشمندان و نخبگان میآموزند. ضمن اینکه یافته علمی حاصل از تلاش پژوهشگران رشتههای علمی گوناگون، ممکن است در قالب مجموعهای از نظریههای معطوف به اجرا، ساخت جهان آینده را تحت تأثیر قرار دهند. زیرا این علوم میانرشتهای، برایند نظری علوم و فنون گوناگون بوده و نظریهها و استراتژیهای تغییر و برنامههای تحول آینده را تحت تأثیر قرار میدهند؛ تأثیری که از طریق رسوخ دانش به زبان عامه، منطق کارگزاران دولتی، و رویههای رفتاری و ساختاری مرسوم در روند توسعه سازمانها و نهادهای اجتماعی، ایجاد میشود. این مقاله با طرح این پرسش که آینده چگونه ساخته میشود؟ فراگرد ساخت آینده را برایند مؤلفههای اجتماعی، واقعیتهای زبانی، مدلهای تصمیمگیری و کنشگری فوقفعال بازیگران (سازمانها، احاد مردم و نخبگان) معرفی میکند. این مؤلفهها با تأثیرپذیری از علوم میانرشتهای و تأثیرگذاری متقابل بر آن، واقعیت آینده را شکل میدهند.
محسن خلیلی
چکیده
هدف برنامۀ درسی دانشگاهی رشتۀ علومسیاسی، افزون بر آموزش و پژوهش در علم سیاست، تربیت افراد کارآمد با توانایی علمی بالا برای تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی کشورهای جهان است. یک برنامهریزی مطلوب باید دربرگیرندۀ این نکته باشد که یک فرهیخته میبایست به چه مهارتهایی مجهز باشد تا بتواند در بازار کار حضور مؤثر پیداکند؟ امروزه فرهیختۀ ...
بیشتر
هدف برنامۀ درسی دانشگاهی رشتۀ علومسیاسی، افزون بر آموزش و پژوهش در علم سیاست، تربیت افراد کارآمد با توانایی علمی بالا برای تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی کشورهای جهان است. یک برنامهریزی مطلوب باید دربرگیرندۀ این نکته باشد که یک فرهیخته میبایست به چه مهارتهایی مجهز باشد تا بتواند در بازار کار حضور مؤثر پیداکند؟ امروزه فرهیختۀ علومسیاسی به انبانی از انبوهه واژگان و مفاهیم تبدیل شده و این توان را نیافته است که آموختههای خود را به محیط عملیاتی بکشاند. از یکسو، بنمایۀ رشتۀ علومسیاسی، تئوری است؛ اما از دیگر سو، این پرسش به نحوی چشمگیر مطرح است که چگونه میتوان تئوری را به فن یا تکنیک همپیوند نمود؟ چگونه میتوان رشتۀ علومسیاسی را قابل استفادهتر یا کاربردیتر کرد؟ چگونه میتوان نظریهها را به مبنای سیاستگذاری تبدیل نمود؟ با توجه به در حاشیه قرارداشتن دروس روششناسی، ناکافی بودن تعداد واحدهای اختصاص داده شده، عدم دستیابی به یک تعادل مطلوب در مباحث درسهای روششناختی، نادیدهگرفتن تنوع مکاتب و رویکردهای روششناختی، و معضل چیرگی مونیسم روششناختی، و با عطف توجه به ماهیت میان-رشتهای علومسیاسی، پیشنهاد میشود گروه درسهای روششناسی در دورۀ کارشناسی علومسیاسی تأسیس گردد. درسهای پیشنهادی عبارتاند از: ماهیت پژوهش در علومسیاسی، پژوهشهای کیفی در علومسیاسی، پژوهشهای کمّیدر علومسیاسی، تاریخ و فلسفۀ علم، فلسفۀ علوم اجتماعی، آیین نگارش مقالههای علمی در علومسیاسی، آشنایی با منابع کتابخانهای و روشهای جستجو در اینترنت (مهارتهای اطلاعیابی)، و کارگاه پژوهشی در علومسیاسی.