علوم ارتباطات
هادی خانیکی؛ سیده ثریا موسوی
چکیده
در حال حاضر، برداشت آب در ایران بیش از ظرفیت منابع تجدیدپذیر است. افزونبراین، شاهد کاهش آبهای سطحی و زیرزمینی هستیم، اما بهنظر میرسد مسئلۀ آب، چنانکه باید، در جامعه درک نشده است و فهم مشترکی از آن وجود ندارد. رسانه، نهادی است که میتواند در این زمینه نقش مهمی ایفا کند. در چند سال گذشته، با جدیتر شدن مسئلۀ آب و آشکارتر ...
بیشتر
در حال حاضر، برداشت آب در ایران بیش از ظرفیت منابع تجدیدپذیر است. افزونبراین، شاهد کاهش آبهای سطحی و زیرزمینی هستیم، اما بهنظر میرسد مسئلۀ آب، چنانکه باید، در جامعه درک نشده است و فهم مشترکی از آن وجود ندارد. رسانه، نهادی است که میتواند در این زمینه نقش مهمی ایفا کند. در چند سال گذشته، با جدیتر شدن مسئلۀ آب و آشکارتر شدن پیامدهای آن، توجه رسانهها به این موضوع افزایش یافته است، اما چگونگی تصویری که رسانهها از مسئلۀ آب برساختهاند، نامشخص است. هدف این پژوهش، شناخت بازنمایی مسئلۀ آب ایران در روزنامههای سراسری است. برای دستیابی به این اهداف، با بهکارگیری روش تحلیل محتوای کمی و کیفی، مطالب چهار روزنامۀ سراسری را طی هفت سال (از 1/1/1391 تا 29/12/1397) بررسی کردهایم. براساس نتایج بهدستآمده، عوامل طبیعی، برجستهترین علت مسئلۀ آب قلمداد شدهاند و دیدگاه مسئولان، بیشتر از دیدگاه مردم برجسته شده است. بهعبارت روشنتر، مطالب منتشرشده با دیدگاههای دولتی هماهنگ است. «بحران»، «کمآبی»، و «خشکسالی» برجستهترین واژگان عنوانهای روزنامههای موردبررسی بودهاند. این واژهها، مسئولیت را از دوش مردم و مسئولانی که خواهناخواه، وضع فعلی را ایجاد کردهاند، برمیدارد و آن را به طبیعت ارجاع میدهد. در مطالب این روزنامهها، آب، بهعنوان مسئلهای برجسته شده است که در درجۀ نخست، دولت باید آن را حل کند و نقش مردم به صرفهجویی محدود شده است؛ درحالیکه حکمرانی خوب، نیازمند مشارکت بیشتر جامعۀ مدنی در تصمیمگیریها است. افزونبراین، روزنامههای موردبررسی، آیندهنگر نیستند و تا حد زیادی از بررسی پیامدهای مسئله چشم پوشیدهاند.
علوم سیاسی
مهسا ادیبی؛ مجید توسلی رکن آبادی؛ سیدمحمدعلی تقوی
چکیده
نحوهٔ برخورد با غرب از مهمترین مؤلفههای مهم فضای اندیشهای ایران است. انقلاب اسلامی یکی از محصولات همین دغدغهمندی اندیشهای میباشد. مطهری بهعنوان یکی از مهمترین ایدئولوگهای انقلاب کوشید تا در مقابله با پارادایم غزبزدگی با ایجاد ساز و برگی نوین برای باورها و اصول دینیِ سنتی، زمینهای فراهم کند که دین اسلام توان ...
بیشتر
نحوهٔ برخورد با غرب از مهمترین مؤلفههای مهم فضای اندیشهای ایران است. انقلاب اسلامی یکی از محصولات همین دغدغهمندی اندیشهای میباشد. مطهری بهعنوان یکی از مهمترین ایدئولوگهای انقلاب کوشید تا در مقابله با پارادایم غزبزدگی با ایجاد ساز و برگی نوین برای باورها و اصول دینیِ سنتی، زمینهای فراهم کند که دین اسلام توان رقابت با ایدئولوژیهای غربی را داشته باشد. او میخواست از این راه ایمان جوانان را در مبارزه با سکولاریسم حفظ کند. در این مسیر، با خلق معناها و مضامین جدیدی که برگرفته از عناصر سنتی، مذهبی، اسطورهای و مدرن بود به بازنمایی غرب پرداخت. در این مقاله سعی شده تا با بهرهگیری از آموزههای مطالعات پسااستعماری در باب غیریت و دیگریسازی بهعنوان چارچوب نظری و روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه بهمثابهٔ روش، به این سؤال پاسخ داده شود که غرب در گفتمان سیاسی مطهری چگونه بازنمایی میشود؟ یافتههای این مقاله مبیّن آن است که مطهری از طریق مکانسیم بازنمایی و غیریتسازی به ترسیم یک مرز هویتی میان «ما»ی ایرانی و «دیگری» غربی پرداخته و به تولید تصویری از غرب اقدام کرد که واجد دالهایی چون امپریالیست، استثمارگر، شیطان، ظالم، مستکبر، طاغوت و ظلمت است. این مقاله، بر اساس منطق همارزی، تفاوت غرب را در رویههای «استعماری» و«ضدیّت با دین» در گفتمان مطهری بررسی کرده و چگونگی برجستهسازی «خود» و حاشیهرانی بازنمایی غرب بهمثابهٔ «دیگری» را نشان میدهد.