پژوهش و فناوری
رضا مهدی؛ احمد کیخا
چکیده
بازکاوی وضعیت نوآوریهای پژوهشی دانشگاهها میتواند به بهبود نقش آنها در توسعه فناوری و تبادل دانش میان مخاطبان مختلف اجتماعی و اقتصادی منجر شود و به تعاملات مؤثرتر میان دانشگاهها و سایر بخشهای کلان جامعه کمک کند. هدف از این مقاله، شناسایی و گزارش نوآوری در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش در چند دانشگاه برتر واقع در شهر تهران ...
بیشتر
بازکاوی وضعیت نوآوریهای پژوهشی دانشگاهها میتواند به بهبود نقش آنها در توسعه فناوری و تبادل دانش میان مخاطبان مختلف اجتماعی و اقتصادی منجر شود و به تعاملات مؤثرتر میان دانشگاهها و سایر بخشهای کلان جامعه کمک کند. هدف از این مقاله، شناسایی و گزارش نوآوری در حوزه پژوهش، فناوری و تبادل دانش در چند دانشگاه برتر واقع در شهر تهران است. این پژوهش بهصورت کمی با استناد به دادههای ثبتی نهادی در دو گام انجام شده است. در گام نخست، با مرور غیرنظاممند اسناد، مؤلفههای چاچوب مفهومی پژوهش شناسایی شده است. مؤلفههای چارچوب نوآوری در پژوهش، فناوری و تبادل دانش شامل نوآوری در دروندادها، فرایندها و بروندادها است. دروندادها شامل منابع انسانی، منابع مالی و زیرساختها، فرایندها شامل ساختارها و تشکیلات، سازوکارها و رویهها و بروندادها شامل خلق و کاربست دانش و فناوری، طرحهای پژوهشی تقاضامحور، کمیت و کیفیت مقالات علمی منتشرشده، چاپ کتاب و انتشار مجله علمی، مراتب اعضای هیئت علمی، افتخارات اعضای هیئت علمی، گسترش تحصیلات تکمیلی، واحدهای فناور و شرکتهای نوپا و دانشبنیان و شتابدهندهها، تحرک علمی بینالمللی، درآمد حوزۀ پژوهش، فناوری و تبادل دانش، است. در گام دوم، وضعیت نوآوری در هشت دانشگاه برتر در کارکرد پژوهش، فناوری و تبادل دانش واکاوی شده است. در این دانشگاهها نوآوری در حوزه پژوهش و فناوری در دو مفهوم و منظر شامل نوآوری در نظام پژوهش و فناوری و عناصر و اجزای آن و پشتیبانی دانشگاهها و نظام پژوهش و فناوری دانشگاهی از تحول و نوآوری به معنای مقابله با سکون، رکود و ایستایی، وجود دارد. دانشگاهها در تمامی مؤلفههای دروندادها، فرایندها و بروندادهای پژوهش، فناوری و تبادل دانش بهطور محسوس دارای تحول و نوآوری بوده و پشتیبان نوآوری هستند.
معماری
حمزه پیربابائی؛ مینو قرهبگلو؛ محمدعلی کی نژاد
چکیده
معماری بهعنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم میکند آنچنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، بهدلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشتهها و حوزههای معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقولهای میانرشتهای است و هر ...
بیشتر
معماری بهعنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم میکند آنچنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، بهدلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشتهها و حوزههای معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقولهای میانرشتهای است و هر نوع تحلیل و ارزیابی آن نیز بدون در نظر گرفتن این ویژگی ناکارآمد و بیتأثیر خواهد بود. در این مقاله، که از روش فرایند استدلال منطقی بهره میبریم، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه میتوان الگویی میانرشتهای برای ارزیابی خلاقیت در آثار معماری تدوین کرد. طبق یافتههای این پژوهش، سنجش خلاقیت معماری با رویکرد میانرشتهای عبارت است از بهکارگیری علوم مختلف برای رسیدن به یک دانش یکپارچه به منظور ارزیابی تازگیِ راهحلهای ارائهشده توسط معماری برای رفع نیازهای مختلف انسان جهت زندگی در آن فضا. بر این اساس، خلاقیت دارای دو بُعد اساسی نوآوری و فایده است که برای ارزیابی هر اثر خلاقانه بررسی این دو بعد لازم و ضروری است. طبق الگوی پیشنهادی این مقاله، برای سنجش خلاقیت معماری ابتدا باید نیازها و خواستهای انسان از یک بنای معماری با کاربری خاص مشخص شود، سپس میزان رضایت از پاسخهای آن بنا به نیازها مورد سنجش قرار گیرد. در مرحلۀ بعد نوآوری معماری در برآورده کردن این نیازها در یک طیف هفتمرحلهای از مصالح بهکاررفته (کمترین نوآوری) تا ایجاد یک عملکرد جدید (بیشترین نوآوری) ارزیابی میشود.
نوآوری و فناوری
محمد احسان زندی؛ محمدصادق خیاطیان یزدی؛ مهدی محمدی
چکیده
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نوآوری بنگاههای دانشبنیان حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران است. در این مقاله که از نوع توصیفیـتحلیلی است، از روش پژوهش کمیـکیفی استفاده شده و پژوهش در دو بخش انجام شده است. بخش نخست، بهصورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل پیشینۀ موضوع و مصاحبه با 9 نفر از سیاستگذاران، خبرگان، ...
بیشتر
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نوآوری بنگاههای دانشبنیان حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران است. در این مقاله که از نوع توصیفیـتحلیلی است، از روش پژوهش کمیـکیفی استفاده شده و پژوهش در دو بخش انجام شده است. بخش نخست، بهصورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل پیشینۀ موضوع و مصاحبه با 9 نفر از سیاستگذاران، خبرگان، و مدیران بنگاههای حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام شده است. در بخش دوم، الگوی بهدستآمده در مرحله نخست از طریق توزیع پرسشنامه در میان 275 بنگاه فعال در این حوزه، پیمایش شد تا اعتبار الگوی پیشنهادی سنجیده شود. بنا بر نتایج بهدستآمده، عوامل محیطی، نسبت به عوامل سازمانی، در ارتقای ظرفیت نوآوری بنگاههای حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات اهمیت بیشتری دارند. بهنظر میرسد، دلیل این اهمیت، تأثیرپذیری بالای کسبوکارهای دانشبنیان این حوزه از عواملی همچون رشد و ثبات اقتصادی، رقابتپذیری، و حمایت دولت از نوآوری باشد. همچنین، نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان میدهد، مهمترین عوامل سازمانی مؤثر بر ظرفیت نوآوری عبارتاند از: همکاری و ارتباطات، منابع ایدهیابی، عوامل فردی، فرهنگ سازمانی، راهبردها و مدیریت فناوری، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی، و تخصیص منابع به نوآوری. در میان عوامل محیطی مؤثر بر نوآوری، حمایت نهادی، عوامل کلان اقتصادی، و موقعیت بنگاه، بهترتیب دارای بیشترین اهمیت بودهاند. افزونبراین، نتایج نوآوری، نتایج بازار، نتایج مالی، و نتایج انسانی، مهمترین شاخصهای اندازهگیری ظرفیت نوآوری بهشمار میآیند.
نوآوری و فناوری
اباذر اشتری مهرجردی
چکیده
گزارش آنکتاد، سه موج دهسالهٔ توسعه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در ایران را از ابتدای دههٔ 1370 شناسایی کرده است. اولین موج بر توسعهٔ آموزش عالی، موج دوم بر توسعهٔ پژوهش و فناوری و موج سوم بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری، تمرکز داشته است. از اینرو، از اوایل دهه 90 زمینههای ظهور و بروز استارتآپها هموارتر شد. بررسی مطالعات ...
بیشتر
گزارش آنکتاد، سه موج دهسالهٔ توسعه سیاستهای علم، فناوری و نوآوری در ایران را از ابتدای دههٔ 1370 شناسایی کرده است. اولین موج بر توسعهٔ آموزش عالی، موج دوم بر توسعهٔ پژوهش و فناوری و موج سوم بر اقتصاد دانشبنیان و مبتنی بر نوآوری، تمرکز داشته است. از اینرو، از اوایل دهه 90 زمینههای ظهور و بروز استارتآپها هموارتر شد. بررسی مطالعات داخلی و خارجی درخصوص موفقیت و شکست استارتآپها حاکی از فقدان دید و رویکردی جامعهشناختی است و دلیل اصلی مطالعهٔ حاضر بهشمار میآید. روش مطالعه از نوع کیفی بوده و مهمترین ابزار ما مصاحبههای عمیق باگرفتن روایت و تجربه زیستهشان بوده است. سپس به دستهبندی، سنخبندی و مفهومسازی (روش استقراییِ شش مرحلهای کلارک و براون) پرداختیم. جامعهٔ مورد مشاهده، شامل شش نفر از مدیران و صاحبان استارتآپ، دو نفر از مدیران شتابدهندهها و شش نفر از همکاران بودند. پس از جمعبندی و دستهبندی یافتهها، به 5 گروه متغیر(تم) که بهصورت PESTE نامگذاری شدند، دست یافتیم. P نشانهٔ Politics، E نشانهٔ Economy، S نشانهٔ Social-cultural، T نشانهٔ Technology و E نشانهٔ Education است. بر همین اساس، زیستبوم استارتآپی در ایران و جهان بسیار جدید و نوپا است؛ اما به دلیل اطلاق آنها به دنیای مدرن کنونی بسیار پیچیده و چندوجهی هستند بهطوریکه اگر یکی از پایههای پنجگانه آن با دیگر پایهها، متناسب و همراه نباشد، با شکست روبهرو خواهد شد.
محمد حسنخانی
چکیده
دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یک دانشگاه غیردولتی در سال 1361 و با هدف تلفیق میان شاخههای مشخصی از علوم انسانی با معارف و علوم اسلامی تأسیس شد. در این مقاله تجربة نوین دانشگاه امام صادق(ع) در طراحی و تأسیس نسل جدیدی از رویکرد آکادمیک در مطالعات میانرشتهای در نظام آموزش عالی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد. مقاله ضمن ارزیابی عملکرد ...
بیشتر
دانشگاه امام صادق(ع) به عنوان یک دانشگاه غیردولتی در سال 1361 و با هدف تلفیق میان شاخههای مشخصی از علوم انسانی با معارف و علوم اسلامی تأسیس شد. در این مقاله تجربة نوین دانشگاه امام صادق(ع) در طراحی و تأسیس نسل جدیدی از رویکرد آکادمیک در مطالعات میانرشتهای در نظام آموزش عالی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد. مقاله ضمن ارزیابی عملکرد دانشگاه در نیل به اهداف اعلامی و مطلوبش در گسترش مرزهای علوم اسلامی و گسترش تحقیقات میانرشتهای بین علوم و معارف اسلامی با علوم انسانی و علوم اجتماعی، به توصیف و تبیین نوآوری دانشگاه امام صادق(ع) در تلفیق میان معارف اسلامی از یک سو و رشتههای علوم سیاسی، اقتصاد، حقوق، مدیریت و ارتباطات از سوی دیگر پرداخته و سپس دستاوردهای این تجربه را مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده در پایان تلاش خواهد کرد تا موانع و چالشهای پیش روی این تجربه را بهویژه از منظر مطالعات میانرشتهای مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.