نادر شهامت؛ حمیدرضا آراسته؛ فاطمه شهامت؛ مریم روزگار
چکیده
میانرشتهایهای دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را میطلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی و تدوین شاخصهای ساختاری آن در دانشگاه بوده و در آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است . به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی ساختار میانرشتهای شناسایی شده و بر مبانی آن عوامل، ملاکها و شاخصهای مناسبی طراحی و ...
بیشتر
میانرشتهایهای دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را میطلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی و تدوین شاخصهای ساختاری آن در دانشگاه بوده و در آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است . به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی ساختار میانرشتهای شناسایی شده و بر مبانی آن عوامل، ملاکها و شاخصهای مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاههای اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ایجاد ساختار میانرشتهای دانشگاهی باید به پنج بعد مفهومی شامل: فلسفهی میانرشتهای، شرایط و موقعیتها، گزینش، توازن و مشارکت جمعی و همچنین پنج عامل اصلی راهبردهای ایجاد ساختار میانرشتهای شامل: خط مشیها، مدیریت و ساختار سازمانی، حمایت زیر ساختی، رهبری، حمایت و سرپرستی، تأمین بودجه، رسمیت توجه کرد. بر این اساس در این تحقیق برای ایجاد ساختار میانرشتهای عاملها، ملاکها و شاخصهای ویژهای شناسایی و طراحی شده است.
حمید جاودانی؛ جعفر توفیقی
چکیده
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات ...
بیشتر
نزدیک به سهدهه است که جدال اندیشهاى بر سر مفهومسازى، درک و کاربست آموزش یا مطالعات میانرشتهاى، همچنان ادامه دارد. این جدال، که نتیجه کاستیهاى شناختشناسى آموزش و مطالعات رشتهاى در تبیین مسائل پیچیده هستى و جامعه بشرى است، همچنان نیازمند ژرفکاویهاى بسیار است. با توجه به دیرینه کوتاهِ اندیشهپردازى در قلمرو آموزش و مطالعات میانرشتهاى، روششناسى مناسب در این مطالعه، تحلیل نظریهها و اندیشههاى رایج در این زمینه با رویکردى نقادانه است. یافتههاى این کندوکاو نظرى بر این نکته تأکید دارد که درهمتنیدگىِ مفهومى، دگراندیشى و تفکر نقاد، از جمله بایستههایى است که به پیشبرد مطالعات و آموزش میانرشتهاى مىانجامد. افزون بر آن، مطالعات میانرشتهاى، بیش از آنکه به کوششهاى فردى متکى باشد، نیازمند همکنشى گروهى است. افزون بر آن، عواملى نظیر منابع مالى، سوگیرى حرفهاى و حمایت نهادى، از جمله نیروهاى زمینهاى است که بر مطالعات میانرشتهاى اثر مىگذارد و عوامل گروهى، عوامل شناختى و حل مسئله نیز از جمله نیروهاى هدایتکننده آن است.
محمد عاملی
چکیده
نظریه ساختاربندی به جهت ماهیت تلفیقی و نیز پیوستاری آن مستلزم درنظر گرفتن دوگانگیهای دیرپایی است که جامعهشناسی از دیرباز درگیر آن بوده. دوگانگیهایی چون عین (object)، ذهن (subject)، ساختار (structure)، عاملیت (agency) از جمله مهمترین تقابلهای این دانش نظری میباشند. اما هدف نظریه ساختاربندی (خاصه در آراء مقدماتی چون گیدنز و بوردیو) فهم پیوستاری ...
بیشتر
نظریه ساختاربندی به جهت ماهیت تلفیقی و نیز پیوستاری آن مستلزم درنظر گرفتن دوگانگیهای دیرپایی است که جامعهشناسی از دیرباز درگیر آن بوده. دوگانگیهایی چون عین (object)، ذهن (subject)، ساختار (structure)، عاملیت (agency) از جمله مهمترین تقابلهای این دانش نظری میباشند. اما هدف نظریه ساختاربندی (خاصه در آراء مقدماتی چون گیدنز و بوردیو) فهم پیوستاری و دینامیک، عاملیت انسانی، در فرایند شکلگیری ساختارهاست. مقولهای که به درستی اول بار درآرا برخی جامعهشناسان کلاسیک، خاصه مارکس، به صورت ضمنی بدان پرداخته شده است. از این منظر نظریه ساختاربندی آشکارسازی، مقوله پنهان و تلویحی در بطن جامعهشناسی کلاسیک است و نه گشایش بدیع و تازه، گرچه نمیتوان آن را یکسره مسألهای تکراری نیز دانست.