محمود متوسلی؛ محمود مشهدی احمد؛ علی نیکو نسبتی
چکیده
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را میتوان یکی از مهمترین گامها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشتهای مجزا از سایر رشتههای علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیلهای بین رشتهای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده ...
بیشتر
حذف نهادها از تحلیل اقتصادی جریان غالب اقتصاد را میتوان یکی از مهمترین گامها در راه تبدیل شدن رشته اقتصاد به رشتهای مجزا از سایر رشتههای علوم انسانی دانست. این اقدام تا حد زیادی موجب مهجور ماندن تحلیلهای بین رشتهای گردید و به واسطه آن اقتصاد به علمی فارغ از اخلاق و سیاست، تبدیل شد تا جایی که تنها ردای ریاضیات را برازنده قامت خود میدانست، به این امید که از این طریق به مانند فیزیک، علم شود. از این رو میتوان مدعی شد که حذف نهادها یکی از ناخوشایندترین اتفاقات در طول تاریخ علم اقتصاد بوده است، اتفاقی که موجب شد هرچه بیشتر این علم از مسائل دنیای واقعی فاصله گرفته و انتزاعات ریاضیاتی تمام عرصههای آن را دربر گیرد. از این رو بررسی علل فراموشی نهادها توسط اقتصاددانان، امری ضروری است. این موضوعی است که جای خالی آن در ادبیات بحث احساس میشود و این مقاله تلاشی است برای پر کردن این خلاء. در راستای تحقق این موضوع، دراین مقاله، با استفاده از شیوههای تحلیل متنی و محتوا، برخی از علل فراموشی نهادها شناسایی شده است، که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد. علاقه شدید برخی از اقتصاددانان به علم فیزیک و الگو پذیری از آن، اشتباه آنها در تفکیک و جداسازی علم اقتصاد از سایر علوم انسانی، تاثیر حوادث سیاسی، ومجموعهای از دلایل روش شناختی و معرفت شناختی.