آینده پژوهی آموزش عالی
محمد حسینی مقدم؛ مهرداد حمیدی
چکیده
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری ...
بیشتر
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری شده است. موضوعاتی ازقبیل تغییرات آب و هوا، آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش طول عمر و پیری جوامع، فقر جهانی، بحرانهای مالی بینالمللی، بیماریهای عالمگیر، تروریسم، اعتیاد و بیعدالتی از جمله مسائلی است که تدبیر، اندیشهورزی و آیندهنگری آنها از حوزه و توان تخصصهای فردی خارج بوده و نیازمند هماندیشی، گفتوگو و همکاری حوزههای تخصصی متفاوت است. با توجه به این نکات، پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شوند؟ روشهای استفادهشده در این مقاله عبارتاند از: مطالعات اسنادی، پانل خبرگان، ذهنانگیزی و تحلیل لایهلایۀ علتها. دستاوردهای مقاله عبارتاند از: نخست، دانشهای میانرشتهای در پاسخ به مسائل پیچیده که در زمان اکنون و آینده ریشه دارد، هویت پیدا میکنند؛ دوم، توسعۀ میانرشتهایها در علوم پزشکی نیازمند فرایند توسعۀ همزمان از بالا به پایین و از پایین به بالای نظام خطمشیگذاری و اقدام در اجتماعات علمی علوم پزشکی است؛ سوم، ساخت آیندۀ مطلوب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در علوم پزشکی کشور مستلزم توجه به واقعیتهای شکلدهنده به موضوع در لایههای متفاوت عینی تا ذهنی است و برایناساس، به رویکردها، برنامهها و اقدامات کوتاهمدت تا بلندمدت برای ساخت عینیتها و ذهنیتهای مرتبط نیاز است.
مدیریت آموزشی
سمیه ابراهیمی کوشک مهدی؛ محمد رضا آهنچیان؛ رضوان حسینقلی زاده
چکیده
مناقشه دربارهٔ نظریه و نظریهپردازی در مدیریت آموزشی چالشی کهن و پابرجاست. با وجود ادعای بسیاری از متخصصان مبنی بر بینرشتهای و تلفیقیبودن حوزه مدیریت آموزشی، کار پیرامون مبانی معرفتی و شناسایی نوع و گونهٔ بینرشتهای در مدیریت آموزشی، که منجر به نظریه معتبر در این حوزه شود، بسیار اندک است. با در نظر گرفتن دو رویکرد کلان تکرشته ...
بیشتر
مناقشه دربارهٔ نظریه و نظریهپردازی در مدیریت آموزشی چالشی کهن و پابرجاست. با وجود ادعای بسیاری از متخصصان مبنی بر بینرشتهای و تلفیقیبودن حوزه مدیریت آموزشی، کار پیرامون مبانی معرفتی و شناسایی نوع و گونهٔ بینرشتهای در مدیریت آموزشی، که منجر به نظریه معتبر در این حوزه شود، بسیار اندک است. با در نظر گرفتن دو رویکرد کلان تکرشته و بینرشتهای در تولید علم، یکی از ملاحظات نظریهپردازی، توجه به رویکرد بینرشتهای از بعد تنوع گونههای تلفیقی و کارایی متفاوت هر گونه است. این مقاله با رویکرد تحلیلیـ استنتاجی پس از شناسایی و معرفی معیارهای ارزیابی بینرشتهایها در قالب سه گونهٔ چندرشتهای، میانرشتهای و فرارشتهای و با تحلیل یک نمونه نظریه با عنوان «مدرسه به عنوان سیستم اجتماعی» در مدیریت آموزشی، به شناسایی وضعیت کنونی «نظریهپردازی» در مدیریت آموزشی پرداخته سپس روند طبیعی و ناگزیر آن در آینده را تبیین کرده است. یافتهها نشان داد که نظریهپردازی در مطالعات مدیریت آموزشی در وضعیت کنونی در آستانه گذر از رویکرد تکرشتهای و ورود به گونهٔ چندرشتهای از رویکرد بینرشتهای است. در این صورت، تحول در نظریهپردازی با گذر از گونهٔ چندرشتهای بهسوی گونهٔ فرارشتهای قابل پیشبینی خواهد بود.
بحران ویروس کرونا
غلامرضا ذاکرصالحی
چکیده
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها ...
بیشتر
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها از طریق ابزار پرسشنامهٔ بسته محققساخته گردآوری شد. در تهیه پرسشنامه از مقیاس گاتمن استفاده شد. پاسخگویان جمعی از خبرگان و متخصصان آموزش عالی هستند که بهصورت راهبردی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج در قالب سناریوهای آینده ارائه شدهاند. سناریوهای محتمل برای کشف و اعتباربخشی سناریو مرجح در اختیار عدهای از خبرگان آموزش عالی قرار گرفت. در پیمایش مربوط به اعتباربخشی، 84 نفر از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی مشارکت داشتند. سناریوهای محتمل در هفت مؤلفه سازماندهی شدند: 1) هویت و جایگاه دانشگاه؛ 2) توجه به پایداری 3) ورود به دانشگاه؛ 4) تغییر سبک زندگی دانشگاهی؛ 5) بینالمللیشدن؛ 6) یادگیری الکترونیکی؛ و 7) حکمرانی و مدیریت. یافتهها نشان داد خبرگان آموزش عالی اصل وجود تأثیرات و پیامدهای بحران کوویدـ19 برآموزش عالی را پذیرفتهاند. همچنین، از دیدگاه آنان این تأثیرات بسیط و ساده نبوده و دارای ابعاد وسیع و متنوّعی است. همانگونهکه ملاحظه شد، در هر یک از ابعاد هفتگانهٔ معطوف به آینده حداقل یک سناریو مرجّح با میانگین بالای 50درصد موافق وجود دارد. سه روند کلان که بیشترین احتمال وقوع را از نظر پاسخگویان دارند به ترتیب عبارتانداز: 1) تقویت یادگیری الکترونیکی(اما نه بهصورت تحوّل بنیادین و مجازیشدن کامل)؛ 2) تغییر در سبک زندگی دانشگاهی؛ و 3) توجه بیشتر به مقولهٔ پایداری. این سه روند بیشترین سناریوهای مرجّح را در درون خود جای دادهاند.
آموزش عالی
فیروزه اصغری؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ سعید غیاثی
چکیده
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها ...
بیشتر
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها و شکاف مطالعاتی قابل توجهی برخوردار است. به نحوی که می توان به صراحت به عدم بلوغ مطالعات فرهنگ دانشگاهی در ایران اشاره نمود. مقاله حاضر با هدف پاسخ به این مساله، به واکاوی مفاهیم، دیدگاهها و نظریههای مرتبط در این حوزه و تحلیل آن پرداخته است. واکاوی انجام شده نشان می دهد که عدم توسعه مفهومی و روشی مطالعات « فرهنگ دانشگاه(ی)» صرف نظر از پیچیدگی سه مفهوم فرهنگ، سازمان و دانشگاه، از سه دلیل اصلی نشات می گیرد: عدم تفکیک مفهومی «فرهنگ دانشگاه» از «فرهنگ دانشگاهی»، عدم توجه به تعلق مطالعات فرهنگ دانشگاه(ی) به حوزه میان رشته ای و عدم تفکیک روش شناختی میان دو رویکرد« داشتن» فرهنگ به مثابه یک متغیر و « بودن» فرهنگ به مثابه استعاره ریشه است.
زبانشناسی
علی رضاقلیفامیان
چکیده
در چارچوب تاریخ و فلسفه علم، دوگانههای علوم سخت/نرم و نیز علوم رشتهای/میانرشتهای از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. در این مقاله، نگارنده میکوشد تفاوتها و شباهتهای احتمالی دوگانههای فوقالذکر را در خردهژانر «عنوان مقاله» مطالعه کند. همانطور که میدانیم، عنوان هر مقاله پژوهشی، نخستین بخش از هر مقاله است که ...
بیشتر
در چارچوب تاریخ و فلسفه علم، دوگانههای علوم سخت/نرم و نیز علوم رشتهای/میانرشتهای از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است. در این مقاله، نگارنده میکوشد تفاوتها و شباهتهای احتمالی دوگانههای فوقالذکر را در خردهژانر «عنوان مقاله» مطالعه کند. همانطور که میدانیم، عنوان هر مقاله پژوهشی، نخستین بخش از هر مقاله است که خواننده با آن مواجه میشود، بر اساس آن، ارتباط مقاله با موضوع تحقیق خود را میسنجد و درخصوص مطالعه کامل مقاله تصمیم میگیرد. بهمنظور انجام پژوهش، 6000 عنوان مقاله (3000 عنوان فارسی و 3000 عنوان انگلیسی) منتشرشده در نشریات علمیـپژوهشی و آی.اس.آی مربوط به 12 رشته و میانرشتهای علوم سخت (علوم پایه و تجربی) و علوم انسانی بهعنوان دادۀ تحقیق مدنظر قرار گرفت و طول عنوان و نیز سه نشانۀ نقطهگذاری شامل دونقطه (:)، ویرگول (،) و نشانۀ پرسشی (؟) بهعنوان متغیرهای تحقیق انتخاب شد. براساس یافتهها، در کل پیکره 72281 واژه بهکاررفته و میانگین طول عنوان برای هر مقاله 12 واژه است. عنوان مقالات فارسی نسبت به عنوان مقالات انگلیسی طولانیتر است، اما میزان استفاده از نشانههای نقطهگذاری در عنوانهای انگلیسی بیشتر است. بررسی دادهها با توجه به محور زمان نیز نشان میدهد که عنوان مقالات به مرور زمان افزایش یافتهاند. در مجموع، یافتههای مقاله حاکی از آن است که دیدگاههای محققان پیشین در تأکید بر ملاحظات کلان دوگانههای علوم سخت/نرم و همچنین علوم رشتهای/میانرشتهای، در زمینه خردهژانرهایی مانند عنوان مقاله نیز قابلتأمل و پذیرفتنی است.
میان رشتهای
محمد نقی فراهانی؛ حمید خانی پور
چکیده
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی ...
بیشتر
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی اثرگذاری تأسیس مؤسسههای میانرشتهای در توسعه آموزش عالی؛ و 5- راههای ارتقای همکاری روانشناسان در مطالعات میانرشتهای ایران. مطالعات میانرشتهای، نیازمند تأسیس و توسعه مؤسسههای میانرشتهای است که برونداد آن، یکپارچگی نظری و توسعه راهحلهای جامع و کلنگر به نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی، و اخلاقی انسان خواهد بود. فرایندهای مخرب مرتبط با پویاییهای کار گروهی، سوگیری خود افزایی و کمبود مؤسسههای میانرشتهای بهعنوان داربستهای اجتماعی تحول علوم انسانی، ازجمله دلایل شکست همکاریهای میانرشتهای در ایران است. توسعه مؤسسههای میانرشتهای که روانشناسی نیز در آن نقش داشته باشد، مستلزم تغییر دادن برنامههای درسی، گسترش شاخههای روانشناسی، و اتخاذ رویکردهای گفتمانی در روانشناسی است.
فرشته رستمی
چکیده
مطالعات میانرشتهای گواه آن است که گرایشهای گوناگون علوم انسانی در پیوند با هم هستند و بازدهی یکدیگر را افزایش میدهند. بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای به خوانش متون ادبی در پیوند با دیگر زمینههایی که چندان ادبی نیستند، همانند «صنعت چاپ»و «نشر» کتاب میپردازد. این جستار تولید محصولات فرهنگی و شگردهای طراحی برای فروش ...
بیشتر
مطالعات میانرشتهای گواه آن است که گرایشهای گوناگون علوم انسانی در پیوند با هم هستند و بازدهی یکدیگر را افزایش میدهند. بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای به خوانش متون ادبی در پیوند با دیگر زمینههایی که چندان ادبی نیستند، همانند «صنعت چاپ»و «نشر» کتاب میپردازد. این جستار تولید محصولات فرهنگی و شگردهای طراحی برای فروش بهتر آنها را بررسی میکند. «پیرامتنیت» از دیدگاه ژرار ژنت چارچوب نظری تحقیق است و این پژوهش سر آن دارد تا پیرامتن «درونی» و «بیرونی» را در کتابهای داستانی سیمین دانشور و بلقیس سلیمانی ارزیابی نماید. بنابراین، این مقاله، نخست به تعریف بررسی تطبیقی ـ میانرشتهای پرداخته، سپس پیرامتنهای درونی و بیرونی را در کتابهای داستان این نویسندگان جستوجو میکند. گردآوری دادهها کتابخانهای است؛ اما در بخشهایی از روش مصاحبه با دستاندرکارانِ نشر استفاده شده است؛ دادهها به روش (توصیفی ـ تحلیلی) بررسی شدهاند. بررسیها نشان میدهد که ویژگیهایی در ظاهر کتاب وجود دارند که بر خریدار تأثیر میگذارند. راهکارهای جلب خریدار در درازنای زمان دگرگون شدهاند که بانی آن ساختارهای فرهنگی، استراتژیهای تبلیغی و نوشتههای منتقدان است. این دگرگونی در ظاهر کتابها برای داستانهای سلیمانی که شهرت کمتری در مقایسه با دانشور داشته، دامنه گستردهتری پیداکرده و ناشران توانستهاند بازار بهتری را برای آثار او بیافرینند.
ریحانه نیک روش؛ مریم قاسمی سیچانی
چکیده
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشههای مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویتبخشی به مکان را ایجاد محیطهای واجد معنا دانسته است. شولتز را میتوان از جمله نظریهپردازانی بهشمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرشهای نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینههای علمی ...
بیشتر
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشههای مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویتبخشی به مکان را ایجاد محیطهای واجد معنا دانسته است. شولتز را میتوان از جمله نظریهپردازانی بهشمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرشهای نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینههای علمی را لازمه دستیابی به ماهیت واقعی معماری دانست. در واقع رویکرد پدیدارشناسی را میتوان یکی از گونههای میانرشتهای دانست که در راستای تبیین هستی و معرفت در دیگر زمینهها همچون طراحی فضاهای مختلف گام برمیدارد. بر این اساس تأکید بر گرایشها و مطالعات میانرشتهای میتواند شناخت و فهم موضوعات چندوجهی را میسر نموده و با بررسی راهکارهای گوناگون، بسط و گسترش علمی ابعاد مسئله را امکانپذیر سازد. مقاله حاضر در رویکردی میانرشتهای و پدیدارشناسانه و با تأثیرپذیری از نظریههای نوربرگ شولتز، به بررسی مفهوم مکان و فضا و لزوم توجه به آن در فضاهای کودکان پرداخته است. در این میان ابتدا شناخت مختصری راجع به کتاب نوربرگ شولتز در رابطه با رویکرد پدیدارشناختی بهدست آمده و با بررسی ایدههای دیگر نظریهپردازان، نتایجی پیرامون اهمیت القاء مفهوم روح مکان در فضاهای معماری حاصل میشود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار گردآوری اطلاعات، همچون مطالعات کتابخانهای و اسنادی، سعی شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با ارتقای کیفیت فضاهای کودکان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس میتوان گفت، معانی، فرهنگ و تاریخ یک مکان از جمله عوامل هویتبخش آن بوده که باعث ایجاد خاطرات و حس تعلق افراد به مکان و در نتیجه شکلگیری شخصیت افراد در دوران کودکی میگردد. لذا یکی از وظایف اصلی معماران امروز، ایجاد معانی در فضاهای کودکان و یادآوری سنتها و هویت فرهنگی آنها از این طریق میباشد، تا در نتیجه آن کودکان بتوانند ارتباطی تنگاتنگ میان گذشته، حال و آینده خود برقرار نمایند.
نادر شهامت؛ حمیدرضا آراسته؛ فاطمه شهامت؛ مریم روزگار
چکیده
میانرشتهایهای دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را میطلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی و تدوین شاخصهای ساختاری آن در دانشگاه بوده و در آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است . به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی ساختار میانرشتهای شناسایی شده و بر مبانی آن عوامل، ملاکها و شاخصهای مناسبی طراحی و ...
بیشتر
میانرشتهایهای دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را میطلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی و تدوین شاخصهای ساختاری آن در دانشگاه بوده و در آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است . به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی ساختار میانرشتهای شناسایی شده و بر مبانی آن عوامل، ملاکها و شاخصهای مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاههای اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ایجاد ساختار میانرشتهای دانشگاهی باید به پنج بعد مفهومی شامل: فلسفهی میانرشتهای، شرایط و موقعیتها، گزینش، توازن و مشارکت جمعی و همچنین پنج عامل اصلی راهبردهای ایجاد ساختار میانرشتهای شامل: خط مشیها، مدیریت و ساختار سازمانی، حمایت زیر ساختی، رهبری، حمایت و سرپرستی، تأمین بودجه، رسمیت توجه کرد. بر این اساس در این تحقیق برای ایجاد ساختار میانرشتهای عاملها، ملاکها و شاخصهای ویژهای شناسایی و طراحی شده است.
حسین سلیمی
چکیده
در این مقاله تلاش خواهد شد که با بررسی اندیشهها و نظریههای تأثیرگذار در حوزهی دانش سیاست نشان داده شود که این دانش از همان سرآغاز پیدایش آن ماهیتی میانرشتهای داشته است و اندیشیدن و بررسی سیاست بدون توجه اصولی به دیگر حوزههای دانش بشری امکانپذیر نبوده است. اصولاً سیاست محصول تقاطع و تأثیر متقابل پدیدههای اجتماعی بوده ...
بیشتر
در این مقاله تلاش خواهد شد که با بررسی اندیشهها و نظریههای تأثیرگذار در حوزهی دانش سیاست نشان داده شود که این دانش از همان سرآغاز پیدایش آن ماهیتی میانرشتهای داشته است و اندیشیدن و بررسی سیاست بدون توجه اصولی به دیگر حوزههای دانش بشری امکانپذیر نبوده است. اصولاً سیاست محصول تقاطع و تأثیر متقابل پدیدههای اجتماعی بوده و دانش سیاسی نیز برآیند دانشهای مختلف انسانی به خصوص دانشهای مختلف اجتماعی بوده است. این ویژگی ثابت دانش سیاست از دورانهای کهن تا عصر جهانی شدن بوده است. از زمانی که انسان در فلسفههای کهن به سیاست توجهی خاص کرد تا هنگامی که با آغاز عصر جهانی شدن پدیدههای مختلف اجتماعی در هم تنیده شدند، اشکال مختلف دانش سیاست، در یک خصوصیت با هم مشترک بودهاند و آن میانرشتهای بودن آن است. از ارسطو و افلاطون گرفته تا فارابی و ابن خلدون، و از هابس گرفته تا مارتین آلبرو سیاست را محصول و برآیند دانشهای مختلف دانستهاند. این ماهیت میانرشتهای نافی استقلال علم سیاست و لزوم تخصص در آن نیست بلکه مرتبهی بالای آن را نشان میدهد که برای رسیدن به آن لازم است تا به دانشهای متنوعی مسلح باشند.