محمد احمدی؛ صمد رسولزاده اقدم؛ یوسف محمدیفر
چکیده
در اغلب راهبردها و برنامههای کلان توسعه، تاکید ویژهای بر تولید علم و تبدیل آن به کالاها و خدمات مورد مصرف جامعه شده است، هر چند که در برخی حوزههای دانش، مانند علوم پایه، شاهد رشد کمی و کیفی خوبی بودهایم؛ اما رابطه میان علم و عمل در علوم انسانی یکی از عمدهترین موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مباحث و مناقشههای ...
بیشتر
در اغلب راهبردها و برنامههای کلان توسعه، تاکید ویژهای بر تولید علم و تبدیل آن به کالاها و خدمات مورد مصرف جامعه شده است، هر چند که در برخی حوزههای دانش، مانند علوم پایه، شاهد رشد کمی و کیفی خوبی بودهایم؛ اما رابطه میان علم و عمل در علوم انسانی یکی از عمدهترین موضوعاتی است که در چند دهه اخیر مباحث و مناقشههای بسیاری را به دنبال داشته است. در این راستا مقاله حاضر، نتیجه مطالعهای است که با هدف بررسی عوامل بازدارنده کاربست یافتههای پژوهش حوزه علوم انسانی و اجتماعی در سازمانها و ارائه راهکارهای مناسب انجام گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، پیمایش بوده که در آن تأثیر چهار شاخص ویژگیهای پذیرنده بالقوه، ویژگیهای سازمان، ویژگیهای پژوهش و ویژگیهای ارتباطی، به عنوان «متغیرهای پیشبین» بر عدم کاربست نتایج پژوهشها، به عنوان «متغیر ملاک» را مورد بررسی قرار داده است. به صورت خلاصه نتایج نشان داد که هر چهار شاخص مورد نظر، اثرات تعیین کننده و معنیداری بر عدم کاربست یافته های پژوهش داشتهاند. هر چند که از بین این عوامل، ویژگیهای پذیرنده بالقوه با 83.6 درصد نمره، تأثیر بیشتری را داشته است.