علوم سیاسی
فاطمه ذوالفقاریان
چکیده
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل ...
بیشتر
دیدگاه انسان تأثیر مستقیم بر محیطزیست دارد. در دورهٔ مدرن انسان خود را جای خداوند قرار داد و طبیعت را به سلطه کشیده است. نتیجهٔ سلطه بر طبیعت، تجاوز به حریمهای آن و برهمزدن چرخهٔ طبیعت بوده است. در عهد باستان انسان همیشه خود را در داخل هستی تعریف میکرد و اعتقاد داشت که نمیتوان و نباید چرخهٔ طبیعت را برهم ریخت. نحوهٔ تعامل انسان با طبیعت و محیطزیست در دورههای گوناگون بسیار متغیر و گاه متناقض بوده است. وجود دیدگاه زیستمحور و پذیرش این اصل که انسان جزئی از طبیعت است و حیات او به حیات محیط پیرامونش بستگی دارد، باعث بروز رفتارهای مبتنی بر احترام به طبیعت و محیطزیست شده است. ایرانیان باستان نیز بهعنوان یکی از اولین تمدنهای شکلگرفته در جهان همواره در مسائل انسانی و زیستمحیطی پیشرو بودهاند. قوانین حاکم در دوران کهن مبتنی بر الگوهای اعتقادی بوده است و سیاستهای حکمرانی آن دوران با تأسی از پندارهای حفاظت از عناصر محیطی آبوخاک، گیاه و حیوان شکل گرفته است. در این مقاله علاوه بر بررسی دیدگاه زیستمحور در اسطورههای بهجا مانده از ایران باستان و همچنین کاوش در منابع آئین زرتشت و کتاب اوستا، به چگونگی ارتباط سیاستهای شاهان و حکمرانی با اندیشههای زیستمحیطی پرداخته شده است. نتیجه نشان میدهد که ایرانیان باستان با نگرشی زیستمحور و با استفاده از گزارههای مذهبی سعی بر تقدس عناصر چهارگانه و تأکید بر حفظ آن داشته باشند.
علوم سیاسی
مهسا ادیبی؛ مجید توسلی رکن آبادی؛ سیدمحمدعلی تقوی
چکیده
نحوهٔ برخورد با غرب از مهمترین مؤلفههای مهم فضای اندیشهای ایران است. انقلاب اسلامی یکی از محصولات همین دغدغهمندی اندیشهای میباشد. مطهری بهعنوان یکی از مهمترین ایدئولوگهای انقلاب کوشید تا در مقابله با پارادایم غزبزدگی با ایجاد ساز و برگی نوین برای باورها و اصول دینیِ سنتی، زمینهای فراهم کند که دین اسلام توان ...
بیشتر
نحوهٔ برخورد با غرب از مهمترین مؤلفههای مهم فضای اندیشهای ایران است. انقلاب اسلامی یکی از محصولات همین دغدغهمندی اندیشهای میباشد. مطهری بهعنوان یکی از مهمترین ایدئولوگهای انقلاب کوشید تا در مقابله با پارادایم غزبزدگی با ایجاد ساز و برگی نوین برای باورها و اصول دینیِ سنتی، زمینهای فراهم کند که دین اسلام توان رقابت با ایدئولوژیهای غربی را داشته باشد. او میخواست از این راه ایمان جوانان را در مبارزه با سکولاریسم حفظ کند. در این مسیر، با خلق معناها و مضامین جدیدی که برگرفته از عناصر سنتی، مذهبی، اسطورهای و مدرن بود به بازنمایی غرب پرداخت. در این مقاله سعی شده تا با بهرهگیری از آموزههای مطالعات پسااستعماری در باب غیریت و دیگریسازی بهعنوان چارچوب نظری و روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه بهمثابهٔ روش، به این سؤال پاسخ داده شود که غرب در گفتمان سیاسی مطهری چگونه بازنمایی میشود؟ یافتههای این مقاله مبیّن آن است که مطهری از طریق مکانسیم بازنمایی و غیریتسازی به ترسیم یک مرز هویتی میان «ما»ی ایرانی و «دیگری» غربی پرداخته و به تولید تصویری از غرب اقدام کرد که واجد دالهایی چون امپریالیست، استثمارگر، شیطان، ظالم، مستکبر، طاغوت و ظلمت است. این مقاله، بر اساس منطق همارزی، تفاوت غرب را در رویههای «استعماری» و«ضدیّت با دین» در گفتمان مطهری بررسی کرده و چگونگی برجستهسازی «خود» و حاشیهرانی بازنمایی غرب بهمثابهٔ «دیگری» را نشان میدهد.
علوم سیاسی
مسعود غفاری؛ افسانه ایگدر
چکیده
با درنظر گرفتن طیف معنایی گستردۀ مفهوم «توسعه»، چنین بهنظر میرسد که رفع معضلاتی مانند فقر، گرسنگی، ناامنی، و درنهایت، برقراری عدالت، در گرو دستیابی به توسعه است. دو دسته از نظریههای توسعهای که چگونگی دستیابی به اهداف پیشگفته را صورتبندی کردهاند عبارتند از: «نظریه دولت توسعهگرا» و «ایده حکمرانی خوب». ...
بیشتر
با درنظر گرفتن طیف معنایی گستردۀ مفهوم «توسعه»، چنین بهنظر میرسد که رفع معضلاتی مانند فقر، گرسنگی، ناامنی، و درنهایت، برقراری عدالت، در گرو دستیابی به توسعه است. دو دسته از نظریههای توسعهای که چگونگی دستیابی به اهداف پیشگفته را صورتبندی کردهاند عبارتند از: «نظریه دولت توسعهگرا» و «ایده حکمرانی خوب». درحالیکه طرفداران دولت توسعهگرا دستیابی به توسعه را مستلزم وجود دولتی قدرتمند و دارای قدرت اجرایی فراوان میدانند، طرفداران ایدۀ حکمرانی خوب، توسعه را در گرو ارتقای کیفیت حکمرانی و ایجاد فضای اعتماد میان دولت و شهروندان درنظر میگیرند. این دو دسته از نظریهها، چالشهای تئوریک عمدهای با یکدیگر داشتهاند. این مقاله، با بررسی این چالشها به این نتیجه رسیده است که نظریۀ دولت توسعهگرا و ایده حکمرانی خوب، هیچگونه منافاتی با یکدیگر ندارند، بلکه دولت توسعهگرا پیشنیاز حکمرانی خوب است.
علوم سیاسی
محمدرضا مرادی طادی
چکیده
بحرانِ آب یکی از جدیترین مسائل پیشِ روی بشریت است که نیاز به اقدام فوری و اصولی دارد. در این زمینه، علوم انسانی، هریک از منظری، به این مسئله پرداختهاند. در این مقاله مهمترین زاویههای روابط آب با بخشهایی از علوم انسانی و زیست جمعی انسانها برجسته شده و این مسئله با ارائه شواهد آماری، توضیح داده شده است. پرسش از نقشِ آب در زندگی ...
بیشتر
بحرانِ آب یکی از جدیترین مسائل پیشِ روی بشریت است که نیاز به اقدام فوری و اصولی دارد. در این زمینه، علوم انسانی، هریک از منظری، به این مسئله پرداختهاند. در این مقاله مهمترین زاویههای روابط آب با بخشهایی از علوم انسانی و زیست جمعی انسانها برجسته شده و این مسئله با ارائه شواهد آماری، توضیح داده شده است. پرسش از نقشِ آب در زندگی بشری و تأثیراتی که میتواند بر فرایندهای تمدنی بگذارد، و در پی آن، پرسش از چگونگی تأثیر فقدان آب بر روابط میان انسانها، دولتها، و تمدنها در کانون توجه این مقاله قرار گرفته است. البته تمرکز مفهومی مقاله بر مسئلۀ روابط آب و سیاست و بیشترین تمرکز مصداقی بر کشور ایران و منطقه خاورمیانه است. مقاله با مروری بر ادبیات پژوهش و مبانی نظری بحث نشان میدهد که بحران آب میتواند درنهایت، ماهیتِ امر سیاسی را دگرگون، و مدنیت را تبدیل به بدویت کند. این احتمال از طریق بازخوانی شواهد تجربی و مصداقهای گوناگونی همچون آب و جنگ، و آب و خشونت به راستیآزمایی گذاشته شده است. جمعبندی مقاله این است که آب باید به موضوعی برای پژوهشهای «فرارشتهای» تبدیل شود و خروجی آن همچون گونهای «مسئلهشناسی تحلیلی» در اختیار «سیاستگذاری عمومی» قرار گیرد، تا بتوان برنامهای کلان و جامع برای برخورد با این «فرابحران» تدوین کرد.
علوم سیاسی
محمدمنان رئیسی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن معاصر غرب، سکولاریسم است. نقش این نظام فکری ــ که بهعنوان واکنشی به عملکرد نهادهای مذهبی غرب بهویژه کلیسا در قرون وسطی شکل گرفت ــ آنچنان در تمدن معاصر برجسته است که میتوان تأثیر آن بر شرایط و مناسبات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را بهوضوح پیجویی کرد و جغرافیای ایران نیز از این قاعده ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفههای تمدن معاصر غرب، سکولاریسم است. نقش این نظام فکری ــ که بهعنوان واکنشی به عملکرد نهادهای مذهبی غرب بهویژه کلیسا در قرون وسطی شکل گرفت ــ آنچنان در تمدن معاصر برجسته است که میتوان تأثیر آن بر شرایط و مناسبات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را بهوضوح پیجویی کرد و جغرافیای ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. در این پژوهش پس از معرفی و تبیین اجمالی مبانی این نظام، به مسئله «چگونگی تأثیرگذاری سکولاریسم بر معماری و شهرسازی معاصر و بهطور خاص، تحولات کالبدیـفضایی شهر معاصر ایرانی» پرداخته شده است. روشی که برای بررسی مسئله یادشده از آن استفاده شده است، روشی ترکیبی ــ مرکب از مطالعات اسنادی کتابخانهای برای گردآوری دادهها و تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل دادهها ــ است. براساس نتایج این پژوهش، ازآنجاکه معماری و شهرسازی و موضوعات مرتبط با آن (مانند تحولات کالبدی فضایی) متأثر از مناسبات مختلف اجتماعی، فرهنگی، و... هستند، به تبعِ تأثیر سکولاریسم بر این مناسبات، شهر معاصر ایرانی نیز از سکولاریسم و مبانی آن متأثر شده است و این تأثیرپذیری ــ که در تقابل با فرهنگ اسلامی و ایرانی است ــ بهوضوح در معماری و شهرسازی معاصر ایران قابل پیجویی است. برای اثبات این ادعا، ضمن ارائه بحثهای تحلیلی، به مصداقها و نمونههای عینی (اعم از فضاها و بناهای معماری) استناد شده است.
علوم سیاسی
عباس منوچهری؛ سعید نریمان
چکیده
رهیافت قابلیت آمارتیا سن، هرچند بحث اولیه خود را از حوزه رفاه و اقتصاد شروع کرده است، ولی بهسرعت به دیگر حوزههای دانشگاهی (حوزههای اجتماعی و انسانی) گسترش یافت. این رهیافت در بسیاری از حوزههای تخصصی بهکار رفته و کاربردی شده است. با وجود بسط رهیافت «قابلیت» در حوزههای علوم اجتماعی و دانش سیاسی، ورود آن به حوزه شهروندی ...
بیشتر
رهیافت قابلیت آمارتیا سن، هرچند بحث اولیه خود را از حوزه رفاه و اقتصاد شروع کرده است، ولی بهسرعت به دیگر حوزههای دانشگاهی (حوزههای اجتماعی و انسانی) گسترش یافت. این رهیافت در بسیاری از حوزههای تخصصی بهکار رفته و کاربردی شده است. با وجود بسط رهیافت «قابلیت» در حوزههای علوم اجتماعی و دانش سیاسی، ورود آن به حوزه شهروندی و بسط نظری آن در این فضا، مهجور واقع شده است.هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا رهیافت قابلیت، از مؤلفههای لازم برای تدوین یک نظریه شهروندی برخوردار است؟ ازآنجاکه همه سنتهای شهروندی دارای دو مقوله حق و مسئولیت هستند، در صورت وجود این دو مفهوم در رهیافت قابلیت بهگونهای که نسبت بین آنها بتواند رابطه فرد با جامعه و دولت را توصیف کند، میتوان ادعا کرد که رهیافت قابلیت آمارتیا سن بهصورت بالقوه، مقوله شهروندی را نیز دربر میگیرد. در این مقاله مشخص شده است که این رهیافت با تأکید بر مؤلفههایی مانند «حق اخلاقی» و «مسئولیت متعهدانه»، از ظرفیت لازم برای تدوین مقوله «شهروندی قابلیتی» برخوردار است.
مطالعات زنان
سید خدایار مرتضوی؛ شهیندخت پاکزاد
چکیده
آوازۀ برابریطلبی و آزادیخواهی ژان ژاک روسو از قرن هجدهم تاکنون عالمگیر شده است. باوجودِاین، قلم توانمندش در معماری اندیشهها، جایگاه زنان را به قهقرا کشانده است. روسو از شخصیتی دوگانه در رنج بوده است؛ چونان که با یکی از دوگانههای خویش زنان را به ورطه فرمانبرداری محض فرستاده و با دیگری هالهای از تقدس و برتری به سیمایشان ...
بیشتر
آوازۀ برابریطلبی و آزادیخواهی ژان ژاک روسو از قرن هجدهم تاکنون عالمگیر شده است. باوجودِاین، قلم توانمندش در معماری اندیشهها، جایگاه زنان را به قهقرا کشانده است. روسو از شخصیتی دوگانه در رنج بوده است؛ چونان که با یکی از دوگانههای خویش زنان را به ورطه فرمانبرداری محض فرستاده و با دیگری هالهای از تقدس و برتری به سیمایشان بخشیده است. مقالۀ پیش رو با تحلیل سه کتاب «امیل»، «قرارداد اجتماعی» و «اعترافات»، این دوگانهها را به تصویر کشیده است. در امیل، زن موجودی برای مرد و در خدمت وی آفریده شده است. در قرارداد اجتماعی که مهمترین کتاب روسو و از آغازین کتب مربوط به گفتمان برابری در عصر جدید است، زنان نادیده گرفته شدهاند؛ اما در اعترافات، تا سرحد پرستش تحسین شدهاند. در این مقاله از روش هرمنوتیک مؤلفمحور کوئنتین اسکینر برای موشکافی و تفسیر این سه اثر ماندگار استفاده شده است تا قصد و منظور روسو نمایان شود. همچنین از مقولهبندی مفهومی و نظری لوس ایریگاری، فمینیست پستمدرن و معتقد به شیوۀ استثمارگرایانۀ مردان از زبان، برای تبیین قضاوتهای ناعادلانۀ روسو بهره گرفته شده است. در این تحقیقِ میانرشتهای زن، زبان و اندیشه سیاسی روسو دربارۀ نابرابری جنسیتی به هم پیوند خوردهاند. حاصل کار اینکه، روسو با استفاده از زبان و تحت تأثیر عقدههای روانی، به زنان موقعیتی پست و دور از شأن انسانی آنها بخشیده است.
میان رشتهای
جعفر امیری فرح آبادی؛ محمد ابوالقاسمی؛ محمد قهرمانی
چکیده
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند ...
بیشتر
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند در سیاستگذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش عالی بسیار مؤثر باشد؛ ازاینرو هدف کلی این مقاله، آسیبشناسی فرایند سیاستپژوهی در آموزش عالی ایران است. بهمنظور نیل به این هدف، جامعه آماری مقاله حاضر، مراکز، مؤسسهها و پژوهشکدههای سیاستپژوهی، اعم از مؤسسههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا غیروابسته به این وزارتخانه، سیاستگذاران باسابقه در حوزه آموزش عالی و همچنین خبرگان علمی این حوزه بودند که 14 نفر از آنها بهصورت هدفمند برای انجام مصاحبههای عمیق انتخاب شدند و روایی یافتهها نیز با روشهای تطبیق مشارکتکنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافتههای پژوهش، حاکی از وجود 113 گزاره مفهومی (مقوله فرعی)، 14 مقوله اصلی در قالب پنج بعد عوامل زمینهای و محیطی، عوامل ساختاری، عوامل کارکردی (مربوط به سیاستگذاران/ تصمیمگیران آموزش عالی و سیاستپژوهان آموزش عالی)، و عوامل تعاملی و ارتباطی بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
میان رشتهای
طلیعه مقیمی؛ حمیدرضا اراسته؛ کامران محمدخانی
چکیده
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه ...
بیشتر
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه از طریق پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، دو حوزه مدیریت آموزش عالی کشور و سیاست خارجی را به هم پیوند میدهد؛ همچنین بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و از نظر نحوه جمعآوری اطلاعات، پیمایشی است. برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، از دو روش کیفی (مصاحبه نیمهساختاریافته) و کمی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری در روش کیفی، 6 نفر از صاحبنظران حوزههای آموزش عالی و سیاست خارجی (بهلحاظ ماهیت بینرشتهای پژوهش) هستند که در مصاحبه شرکت کردهاند. جامعه آماری برای ابزار کمی نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی هستند. یافتههای بهدستآمده از این پژوهش، بیانگر کارآمدی آن در سیاستگذاریهای دو حوزه مورداشاره است و مدل نهایی شامل 3 بعد و 30 مؤلفه برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در کشور و 5 عامل و 21 ملاک، برای ارتقای نقش نظام آموزش عالی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است. توسعه ظرفیتهای کشور در مسیر پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در همه ارکان جامعه، بهویژه جامعه علمی و توسعه همکاریهای علمی و فناورانه میان نهادهای علمی کشور و همچنین تسهیل فرایند صدور روادید و تسهیلات ویژه برای جامعه علمی ایران و دیگر کشورها، در راستای توسعه دادوستدهای دانشگاهی، از مهمترین پیشنهادهای کاربردی، به دو نظام موردمطالعه این پژوهش برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است.
علوم سیاسی
رحمت عباستبار؛ خسرو محمدحسینپور
چکیده
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگیهای مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگیها مورد بررسی و واکاوی قرار دادهایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافتهای انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهرهای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته میباشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهاییبخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
میان رشتهای
حسن داناییفرد؛ ناهید امراللهی بیوکی؛ سیدحمیدرضا فاطمی عقدا
چکیده
هرمنوتیک انتقادی در علم فلسفه بهطور اعم و در روششناسی علوم انسانی بهطور اخص ریشه دوانده است. این رویکرد از منظر روششناسی، نوعی پژوهش کیفی قلمداد میشود و هدف آن، دستیابی به فهم درونی در بسترهای متنوع (از قبیل زبانی، زمانی، تجربی و...) است. یورگن هابرماس که از متقدمان مکتب فرانکفورت و نماینده این روش محسوب میشود، در سال 1981 یکی ...
بیشتر
هرمنوتیک انتقادی در علم فلسفه بهطور اعم و در روششناسی علوم انسانی بهطور اخص ریشه دوانده است. این رویکرد از منظر روششناسی، نوعی پژوهش کیفی قلمداد میشود و هدف آن، دستیابی به فهم درونی در بسترهای متنوع (از قبیل زبانی، زمانی، تجربی و...) است. یورگن هابرماس که از متقدمان مکتب فرانکفورت و نماینده این روش محسوب میشود، در سال 1981 یکی از بهترین آثار خود را بهنام «نظریه کنش ارتباطی» منتشر و اشکال نمادین تعامل اجتماعی را به نظریه انتقادی فرانکفورت اضافه کرد. بدین نحو، هرمنوتیک انتقادی بهدنبال نمایان ساختن «یک جواب واحد» نیست؛ بلکه در پی به تصویر کشیدن فهم پدیدههای اجتماعی بوده که از طریق گفتمان حاصل میشوند. گفتمان، بهعنوان ابزار کسب داده در هرمنوتیک انتقادی بهکار میرود و بهزعم هابرماس شرط اساسی گفتمان، فراهم ساختن فضایی خالی از هرگونه قدرت است. در این نوع پژوهش کیفی، پژوهشگر با انجام گفتمانهای انفرادی و عمیق با افراد و رونویسی این گفتمانها، پدیده را به متن تبدیل میکند. این متون دادههای پژوهش را شکل میدهند. در ادامه، پژوهشگر به تفسیر شکلِ متنیِ پدیدهها (موضوعات) میپردازد و نتایج حاصل را در تعداد محدودی تم نمایان میسازد که هر یک از این تمها در طبقات محدودی قرار میگیرند. از آنجاییکه مهمترین مزیت هرمنوتیک انتقادی، در بسط و توسعه رویکردهای تفسیری موجود به سمت مطالعه مدیریت است، مقاله حاضر بر آن است تا این رویکرد را به منزله روش پژوهش کیفی در مطالعات سازمان و مدیریت مورد بررسی و کنکاش قرار داده و فرایند و عناصر اساسی آن را باز نمایاند.
میان رشتهای
مهدی مظفرینیا؛ عباس منوچهری؛ مسعود غفاری؛ فرشاد مؤمنی
چکیده
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه ...
بیشتر
شرایط توفیق و دلایل عدم توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه، از دغدغهها و موضوعات مهم در قلمرو «مطالعات توسعه» بوده است. این مسئله به صورتهای مختلفی تبیین شده است، از جمله از این منظر که میان کارآمدی استراتژیها و برنامههای توسعه و نوع نظریههای توسعه که مبنای برنامهریزی بودهاند ارتباط وثیقی وجود دارد. بنابه نظریه دلالتی _ پارادایمی که رابطه بین نظریههای توسعه و اندیشه سیاسی را تبیین کرده است و نظریه توسعه را یکی از دلالتهای کاربردی اندیشه سیاسی محسوب میکند، یکی از شرایط توفیق استراتژیها و برنامههای توسعه میتواند به بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریههای توسعه بازگردد. در این مقاله، به اندیشه سیاسی پشتوانه نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» که از اولین و مهمترین نظریات توسعه میباشد و در دهه 1960 میلادی، موجب تثبیت تفکر این دوره، یعنی «توسعه» به مثابه «رشد»، شده است، پرداخته میشود و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی، نشان داده خواهد شد که چگونه بنیاد اندیشگانی سیاسی نظریه «مراحل رشد اقتصادی روستو» بر اساس اصل «بیشترین فایده برای بیشترین افراد» متناسب با اندیشه سیاسی فایدهگرایی بنتام است.