عبدالحسین خسروپناه
چکیده
فلسفههای مضاف یکی از مباحث و علوم نوظهوری است که به تازگی، کتاب مستقلی به فارسی در باب آن نگاشته شده است. فیلسوفان فلسفه را به معنای عام و خاص تفسیر کردهاند و فلسفه خاص را عوارض هستی دانستهاند. دیدگاه برگزیده در چیستی فلسفه، عبارت از عوارض وجود انضمامی انسان است. این تعریف به ما میدان میدهد تا به گونهای گسترده، با انواع فلسفههای ...
بیشتر
فلسفههای مضاف یکی از مباحث و علوم نوظهوری است که به تازگی، کتاب مستقلی به فارسی در باب آن نگاشته شده است. فیلسوفان فلسفه را به معنای عام و خاص تفسیر کردهاند و فلسفه خاص را عوارض هستی دانستهاند. دیدگاه برگزیده در چیستی فلسفه، عبارت از عوارض وجود انضمامی انسان است. این تعریف به ما میدان میدهد تا به گونهای گسترده، با انواع فلسفههای مضاف به حقایق بپردازیم. یکی از انواع فلسفههای مضاف عبارت است از فلسفه مضاف به علوم با رویکرد تاریخی ـ منطقی یا نظریه دیدهبانی که به پژوهشگر اجازه میدهد با رویکردی درجه دوم به پرسشهای بیرونی علوم بپردازد و رابطه علوم را با یکدیگر کشف کند. این کشف، نه تنها به پرسشهای فلسفه مضاف و پرسشهای برونعلمی پاسخ میدهد، بلکه مهمترین روش برای کشف و تأسیس علوم بینارشتهای است؛ به ویژه، اگر موضوع علم را محوری مشترک بدانیم که احکام و عوارضی معین بر آن حمل میشود. پس این مقاله درصدد است تا با تعریفی برگزیده از حکمت نوین اسلامی و چیستی و انواع فلسفههای مضاف و نظریه معیار تمایز علوم به این ادعا بپردازد که فلسفه مضاف به علوم یا نظریه دیدهبانی، مهمترین روش برای کشف و شناسایی علوم بین رشتهای است و نباید در علوم بین رشتهای کشف شده و تحقق یافته توقف کرد.
منصوره نیکوگفتار
چکیده
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که ...
بیشتر
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که به تبع آن سطوح متفاوتی از سلامت اجتماعی را رقم می زنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش پیشبین فردگرایی ـ جمعگرایی افقی و عمودی در سلامت اجتماعی دانشجویان است. در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجو (شامل 159 دختر و 141 پسر) با میانگین سنی 83/28 و انحراف استاندارد 8/6 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه سلامت اجتماعی (کیزز و شاپیرو، 2004) و مقیاس فردگرایی ـ جمعگرایی (تریاندیس و همکاران، 1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که جمعگرایی عمودی و فردگرایی افقی پیشبینی کننده سلامت اجتماعیست. دلالت های یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
محمد رضا دهشیری
چکیده
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرقشناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میانرشتگی ...
بیشتر
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرقشناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میانرشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرقشناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرقشناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردمشناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
سید ابوالحسن ریاضی
چکیده
مکانهای دینی همواره از اهمیت ویژهای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانهها و نمادهایی است که در این مکانها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکانها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکانها است. چنانکه میتوان ...
بیشتر
مکانهای دینی همواره از اهمیت ویژهای در میان مؤمنین برخوردارند این اهمیت هم ناشی از باور مؤمنامه افراد است و هم به دلیل ساختار خاص فضایی، معانی، نشانهها و نمادهایی است که در این مکانها وجود دارد. تحلیل فضایی این مکانها از منظری برون دینی بیانگر وجوهی از چگونگی تأثیر و تأثر پیروان آن دین در تعامل با این مکانها است. چنانکه میتوان شاخصهای مشترکی از مکانهایی دینی ارائه کرد. نظیر :باشکوه بودن سازهها، بلند بودن سقفهای، بکارگیری اوج هنر انسانی در کلیه زمینهها، وجود مناسک خاص در این مکانها. اهمیت این مکانهای مقدس به اندازهای است که تداوم ادیان بدون آن در طول تاریخ ناممکن بوده است. لذا تحلیل فضایی این مکانهای ویزه به شناخت دو سویة مکان (فضا) و انسان،کمک میکند. مسجدالحرام به عنوان تنها قبله مسلمانان و مهمترین بنای جهان اسلام دارای اشتراکات و تفاوتهایی با سایر بناهای مهم ادیان دیگر است. از آن جمله تفاوتهای قابل تامل، سادگی بیش از اندازه در مقابل شکوه بیرونی سازهها مشابه، پرهیز از هرگونه هنر نمایی و عدم بهرهگیری از ذوق و خلاقیت انسانی در موارد مشابه است. تحلیل فضایی این مسجد بیانگر نوعی فشردگی جهانبینی اسلامی در باره خداوند، انسان، هستی، زندگی، مرگ و روابط پیچیدة میان این مفاهیم و واژههای بنیادین حیات آدمی است.
محمد باقر خرمشاد؛ سید ابراهیم سرپرست سادات
چکیده
برایند حیات سیاسی هر جامعهای محصول چگونگی تعامل و تحول جریانهای سیاسی آن (درونزا و برونزا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعهای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریانهای سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعهشناسی سیاسی نظریهها و روشهای موجود بعضاً دچار بحران و نارساییهایی جهت توضیح تحولات سیاسی ...
بیشتر
برایند حیات سیاسی هر جامعهای محصول چگونگی تعامل و تحول جریانهای سیاسی آن (درونزا و برونزا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعهای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریانهای سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعهشناسی سیاسی نظریهها و روشهای موجود بعضاً دچار بحران و نارساییهایی جهت توضیح تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع است، در این مقاله از جریانشناسی سیاسی، پرسشی درجه دوم و روششناسانه ارائه شده و تلاش شده است ابعاد محتوایی و شکلی آن پردازش نظری گردد. نتیجهای که به دست آمد این است که جریانشناسی سیاسی رشته منسجم، تحلیلی و مفهومی سیال است که از فهم تا تبیین (جزء تا کل) را شامل میشود و با فراروی از توصیف محض، تببین یا فهم یا حتی بازسازی موضوعی یا مناسبات موجود بین جریانها چارچوبی روششناسانه، میانرشتهای و ابزاری به مراتب کاراتر را برای فهم جامعه و حیات سیاسی پیشنهاد میدهد.
علیرضا محمودنیا؛ پروانه نجاریان؛ سعید ضرغامی؛ محمد یمنی
چکیده
ادگار مورن بر این باور است که نظامهای آموزشی کنونی دچار بحران شدهاند، بحرانی که ناشی از رویکرد ساده شده و تفکیکی نسبت به دانش و تفکیک آن به رشتههای مجزا و تاکید بیش از حد بر تخصصی و فوقتخصصی شدن است.وی برای به چالش کشیدن این بحران، رویکرد فرارشتهای را ارائه میدهد. هدف از این مقاله بیان مبانی فلسفی این دیدگاه مورن است. ...
بیشتر
ادگار مورن بر این باور است که نظامهای آموزشی کنونی دچار بحران شدهاند، بحرانی که ناشی از رویکرد ساده شده و تفکیکی نسبت به دانش و تفکیک آن به رشتههای مجزا و تاکید بیش از حد بر تخصصی و فوقتخصصی شدن است.وی برای به چالش کشیدن این بحران، رویکرد فرارشتهای را ارائه میدهد. هدف از این مقاله بیان مبانی فلسفی این دیدگاه مورن است. بنابراین، این مقاله درصدد است با استفاده از روش تحلیلی، تاکید صریح مورن بر ضرورت اصلاح اندیشه را مورد بحث قرار دهد و تدبیر وی تحت عنوان رویکرد فرارشتهای را بیان کند. از دیدگاه مورن، رویکرد فرارشتهای نه تنها تفکیک و تشخیص رشتههای مختلف دانش را محترم میشمارد، بلکه مرزهای میانرشتهها را کنار گذاشته و دانشی یگانه، واحد و یکپارچه را ارائه میدهد. در نتیجه، رویکرد فرارشتهای نوعی آموزش و پژوهش مسئلهمحور است که با در نظر گرفتن طیف وسیع دانش، میتواند از آموزشِ تکبعدی و بیگانگی رشتهها با یکدیگر اجتناب ورزد. به نظر میرسد این رویکرد از عدم آگاهی و غفلت از مسائل جامعه جلوگیری میکند و این قابلیت را دارد که در نظامهای آموزشی تحول ایجاد نماید.
محمود تلخابی
چکیده
این مقاله در نظر دارد پیامد علومشناختی را به منزله مطالعهای بینرشتهای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علومشناختی با پرداختن به بررسی یکپارچة ذهن در روششناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوهها و فنون جدیدی در زمینه روشهای آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی ...
بیشتر
این مقاله در نظر دارد پیامد علومشناختی را به منزله مطالعهای بینرشتهای در آموزش فلسفه ذهن بررسی کند. علومشناختی با پرداختن به بررسی یکپارچة ذهن در روششناسی پژوهشی خود، این امکان را به وجود آورده که شیوهها و فنون جدیدی در زمینه روشهای آموزش فلسفه ذهن به کار گرفته شود. برای روشن ساختن نوآوری پداگوژیک حاصل از علوم شناختی در فلسفه ذهن، ابتدا مفروضههای معرفتشناختی علومشناختی بررسی شده است. این بررسی نشان میدهد آموزش فلسفة ذهن مستلزم توجه همزمان به دانستنیها و مهارتهاست. مسئله دیگر، تنوع شایستگیها و تفاوتهای دانشجویان این رشته است که با اتخاذ رویکرد بینرشتهای میتوان با تشکیل گروههای مطالعاتی نامتجانس، از آن به عنوان یک فرصت بهره برد. بدین ترتیب با بهرهگیری از منابع آموزشی متعدد در بررسی یکپارچة ذهن میتوان الگوی غیرخطی حل مسئله را به کار گرفت و علاوه بر روش تبیین که در سنت فلسفی جاری بوده از شیوههای شبیهسازی کامپیوتری و مطالعات تجربی (مانند علوم اعصاب) برای مطالعة یکپارچه ذهن، فرصتهای یادگیری دانشجویان را غنا بخشید.
میان رشتهای
افسانه زارعی دهباغی؛ سعید ضرغامی همراه ضرغامی همراه؛ یحیی قائدی؛ خسرو باقری نوع پرست
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ترسیم پیشنهادهایی برای اهداف دانشپژوهی در علوم اجتماعی بر مبنای رئالیسم انتقادی و با نگاهی میانرشتهای است که با روش توصیفیـاستنتاجی انجام شده است. رئالیسم انتقادی با بینشی شناختشناسانه بهعنوان مبنایی درنظر گرفته میشود که پیشنهادهایی برای دانشپژوهی (آموزش، پژوهش، تلفیق و کاربرد) در علوم اجتماعی خواهد ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، ترسیم پیشنهادهایی برای اهداف دانشپژوهی در علوم اجتماعی بر مبنای رئالیسم انتقادی و با نگاهی میانرشتهای است که با روش توصیفیـاستنتاجی انجام شده است. رئالیسم انتقادی با بینشی شناختشناسانه بهعنوان مبنایی درنظر گرفته میشود که پیشنهادهایی برای دانشپژوهی (آموزش، پژوهش، تلفیق و کاربرد) در علوم اجتماعی خواهد داشت. نتایج پژوهش نشان میدهد که رئالیسم انتقادی با تأکیدی که بر واقعیتهای مستقل از ذهن و خاصیت انتقادپذیری دانش دارد، بر آموزشی رهاساز در علوم اجتماعی تأکید میکند. در حوزه پژوهش، رئالیسم انتقادی بر فلسفه و خودآگاهی فلسفی تأکید میکند و درنتیجه پژوهشگر علوم اجتماعی مفروضات پنهان و آشکار در پژوهش خود را بهتر فهم میکند. در عرصه تلفیق نیز تأکید بر فهم واقعیت در ابعاد گسترده است. این عرصه، عامل پیشرفت علوم را بهاشتراکگذاری دانش در قلمروی وسیع میداند؛ ازاینرو علوم میانرشتهای را بهرسمیت شناخته و از هر دانشی که قادر به تبیین بهتر لایههای پیچیده واقعیت باشد، استقبال میکند و سرانجام، در عرصه کاربرد، رئالیسم انتقادی توان بالقوهای در کاربرد دانش با توجه به تلفیق علوم در حل مسائل اجتماعی دارد. دلیل این امر، نظریهپردازی بهدور از تنگنظری و درعینحال منطبق با واقعیت رئالیسم انتقادی است که با مؤلفه انتقادی بودن، دانش را به عرصه عمل نزدیکتر کرده است.
محبوبه عارفی
چکیده
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به ...
بیشتر
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به طور کلی و با روش مطالعه نظری و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر گسترده بودن طیف مفهومی رویکرد و سطوح چند گانه و الزامات متعددی است و علیرغم پیچیده بودن و وجود مشکلات، می توان از آن به عنوان یک رویکرد موثر در جهت پاسخگوئی به نیاز های جدید در آموزش عالی استفاده نمود.
غلامحسن عبیری
چکیده
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده ...
بیشتر
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده است. پوشش منطقی پیوند میانرشتهای به منظور انسجام تخصصهای جدید، میتواند ساختار اقتصادی ایران را، که با عدم تعادل روبرو میباشد، از بحران خارج نموده، شرایط پویایی را در نظام سیاسی ـ اجتماعی، در جهت افزایش بهرهوری، نوید دهد. آزادسازی، فعال نمودن و انعکاس پذیری، سه اصل برای پویایی امر آموزش عالی است. ادغام دانش موجود با هدف ایجاد تخصصهای جدید، ساختار دانشگاهها را با تعییر روبرو خواهد کرد. این تغییر میبایست در یک چارچوب منطقی، اعتماد دانش پژوهان را به رشتههای تحصیلی جدید بدنبال داشته باشد. آماده سازی جامعه برای کنشهای پیش رو باید بهرهوری نظام سیاسی ـ اجتماعی را افزایش دهد، تا پویایی به ساختار اقتصادی برگردد.
زبان و ادبیات
زهرا حیاتی
چکیده
در مطالعات بینرشتهای سینما و ادبیات، نقد یک فیلم اقتباسی و مقایسه آن با اثر ادبی مبدأ، نوعی نقد تطبیقی بهشمار میآید. از آنجا که در پژوهشهای ادبی جدید، اتخاذ یک رویکرد و فرضیه مرتبط با آن اساس تحقیق است، در مقاله حاضر داستان «آشغالدونی»، نوشته غلامحسین ساعدی با فیلم اقتباسی از آن، «دایره مینا» با نگاه به ...
بیشتر
در مطالعات بینرشتهای سینما و ادبیات، نقد یک فیلم اقتباسی و مقایسه آن با اثر ادبی مبدأ، نوعی نقد تطبیقی بهشمار میآید. از آنجا که در پژوهشهای ادبی جدید، اتخاذ یک رویکرد و فرضیه مرتبط با آن اساس تحقیق است، در مقاله حاضر داستان «آشغالدونی»، نوشته غلامحسین ساعدی با فیلم اقتباسی از آن، «دایره مینا» با نگاه به ادبیات تطبیقی جدید بررسی شده است. هرچند این نظریهها هنوز منسجم و تثبیتشده نیستند، اما ادبیاتِ آن درحال شکلگیری است. در مقایسه داستان ساعدی با فیلم مهرجویی، یافتههای پژوهش نشان میدهد: جنبه تمثیلی داستان مکتوب در فیلم اقتباسی، تحت تأثیر پردازشِ سینمایی طرح قرار گرفته و گاه واقعگرایی فیلم بر نمادگرایی داستان ادبی غالب شده است. مهرجویی رویدادها را در گفتمان سینمای کلاسیک ساماندهی کرده است تا خواننده را در مدتزمانی مشخص به پیگیری ماجراها ترغیب کند. نحوه زمانبندی فیلم براساس ساختار سهپردهای، بیننده را به دنبال کردن ماجراها برمی انگیزد و برخلاف داستان آشغالدونی، «طرح» بر «ایده» غلبه می کند. ازآنجاکه غلبه طرح یا ایده، هرکدام درونمایهای متفاوت خلق میکنند، میتوان گفت همین تغییر ساختاری تاحدی به تغییر معنایی انجامیده است. همچنین تغییر پایان آزاد روایت ساعدی به پایان بسته در روایت فیلم، مانع مشارکت مخاطب در بازسازی سرنوشت داستانی شخصیت اصلی میشود.
قاسم درزی؛ احد فرامرز قراملکی؛ منصور پهلوان
چکیده
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند ...
بیشتر
چندوجهی بودن پدیدهها و مسائل و همچنین پیشگیری از تحویل انگاری، پژوهشگران را از مطالعات میانرشته ای ناگزیر کرده است. قرآن کریم نیز در دوران معاصر به همین دلایل، بسیار در معرض چنین پژوهشهایی قرار گرفته است. لیکن به دلیل نو بودن این شکل از مطالعات، عموماً پژوهشگران بنا به برداشت خود از میان رشته ای به آن میپردازند که همین امر، تعیین محدوده و بیان تعریفی منسجم از میانرشته ای و همچنین بیان گونه های قرآنی آنرا لازم می گرداند. در حقیقت ترکیب همگرایانه را می توان معیار اصلی برای تحقق میانرشتهای در نظر گرفت. بنا به میزان تحقق همگرایی میانرشته ها، سه گونۀ اصلی را برای مطالعات میانرشته ای می توان برشمرد؛ چندرشته ای؛ میان رشته ای و فرارشتهای. بر این اساس، برای مطالعات میانرشتهای قرآن کریم نیز سه گونۀ اصلی را می توان برشمرد: چندرشته ای قرآنی؛ میانرشته ای قرآنی و فرارشتهای قرآنی. هر یک از این گونه ها نیز دارای اشکال مختلفی است که با ایجاد منظومه ای از این گونه ها می توان تا حدی به انسجام بیشتری در مطالعات میانرشته ای قرآن کریم دست یافت و نقشۀ راهی را پیش روی علاقهمندان به این گونه از مطالعات گشود.
حسین جمالی؛ وحید ذوالفقاری
چکیده
برزیل کنونی (در نخستین سالهای دهه دوم قرن بیستویکم)، بهعنوان دهمین اقتصاد برتر جهان و دومین کشور جذبکنندة سرمایه خارجی و نیز بهعنوان یکی از اعضای نسل سوم کشورهای تازهصنعتیشده (NICs)، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته است. یکی از مسائل اساسی برزیل، نسبت بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، طی دهههای گذشته است. این نسبت، بهویژه، ...
بیشتر
برزیل کنونی (در نخستین سالهای دهه دوم قرن بیستویکم)، بهعنوان دهمین اقتصاد برتر جهان و دومین کشور جذبکنندة سرمایه خارجی و نیز بهعنوان یکی از اعضای نسل سوم کشورهای تازهصنعتیشده (NICs)، در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گرفته است. یکی از مسائل اساسی برزیل، نسبت بین توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی، طی دهههای گذشته است. این نسبت، بهویژه، از دهه 1960 که نظامیان، قدرت سیاسی را با کودتا بهدست گرفته و برای مدت محدودی، رشد اقتصادی را با عنوان «معجزه برزیلی» بهوجود آوردند، اهمیت زیادی پیدا میکند. روند توسعة پرفرازونشیب برزیل، در جریان بحران بدهیها در اواخر دهه 1970 و شکلگیری حکومت انتخابی و دموکراتیک در نیمه دهه 1980، بههمراه رشد و توسعه نسبتاً پایدار در دو دهه 1990 و 2000، نسبت بین دو عرصه توسعه سیاسی و اقتصادی را در این کشور دوچندان و قابلتأمل میکند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تحلیلی و تاریخی این روندها و نسبتسنجیها است. ایده اصلی مقاله این است که روند رشد و توسعه اقتصادی برزیل، بدون بهبود و پیشرفت نسبی توسعه سیاسی، بهشدت شکننده، ناپایدار و نامتوازن بوده و با برقراری توازن نسبی توسعهای بین حوزه اقتصاد و عرصه سیاست، شاهد رشد و ثبات نسبتاً پایدار و مداوم هر دو قلمرو خواهیم بود.
غلامرضا کاظمیان؛ مجید حقیقی
چکیده
رشته مدیریت شهری چند سالی است که در دانشگاههای معتبر کشور ارائه میشود. هدف این رشته آماده کردن دانشجویان برای اداره و مدیریت شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده و مشتمل بر مؤلفهها و متغیرهای غیرمنتظره است. با وجود گذشت چند سال از برقراری رشته مدیریت شهری هنوز هم در میان برخی مجامع تخصصی و اجرایی ابهاماتی در مورد ضرورت و نیاز به این ...
بیشتر
رشته مدیریت شهری چند سالی است که در دانشگاههای معتبر کشور ارائه میشود. هدف این رشته آماده کردن دانشجویان برای اداره و مدیریت شهرها به عنوان یک سیستم پیچیده و مشتمل بر مؤلفهها و متغیرهای غیرمنتظره است. با وجود گذشت چند سال از برقراری رشته مدیریت شهری هنوز هم در میان برخی مجامع تخصصی و اجرایی ابهاماتی در مورد ضرورت و نیاز به این رشته وجود دارد. همچنین به نظر میرسد این رشته دانشگاهی، با وضعیت مطلوب یک میانرشته فاصله زیادی دارد و بسیاری از الزامات و ضرورتهای رشتههای میانرشتهای در آن رعایت نشده است. این مقاله سه هدف اصلی را دنبال میکند: اول شناسایی ماهیت رشته مدیریت شهری؛ دوم بررسی ضرورتها و الزامات رشته مدیریت شهری به عنوان یک میانرشته و تبیین و آسیبشناسی وضعیت موجود آن؛ و سوم ارزیابی و تدوین چهارچوب تحلیلی فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری در ایران. از مشاهده، مطالعات نظری ـ تطبیقی، تدوین و توزیع پرسشنامه و مصاحبه با متخصصان و مدیران شهری کشور به عنوان روشهای تحقیق استفاده شده است. نتیجة پژوهش بر ماهیت میانرشتهای مدیریت شهری و ضرورت توجه جدی به این ماهیت در دانشگاههای کشور تأکید دارد. همچنین طبق یافتهها، بسیاری از الزامات رشتههای میانرشتهای مانند ویژگیهای اساتید، شیوههای تدریس و برنامه درسی در رشته مدیریت شهری دانشگاههای کشور رعایت نمیشود و نیازمند تجدیدنظر و اصلاح در برخی امور است. فلسفه وجودی رشته مدیریت شهری طبق چهارچوب تدوینشده، بر چهار پایه نیاز نهادهای اصلی مدیریت شهری کشور به یک میانرشته جامع در زمینه مدیریت شهرها، امکان رفع بسیاری از مسائل و مشکلات شهری، عدم جامعیت رشتههای دانشگاهی مرتبط با اداره و مدیریت شهرها در داخل و تجربه موفق برگزاری رشته مدیریت شهری در دانشگاههای خارجی استوار است که ضرورت و صدق همه موارد فوق مورد تأیید قرار گرفت.
احمد آقازاده؛ قدسی احقر؛ رضا فضلعلی زاده
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای برنامه درسی آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران بوده است در این پژوهش شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای برنامه درسی موسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدور در ایران بررسی و مقایسه شده است. براین اساس نوع مطالعه این پژوهش تطبیقی- ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی و مقایسه ویژگیهای برنامه درسی آموزش عالی از راه دور در کشورهای انگلستان هند و ایران بوده است در این پژوهش شباهتها و تفاوتهای ویژگیهای برنامه درسی موسسات آموزش عالی از راه دور در کشورهای مذکور به منظور بهبود بخشیدن نظام آموزش از راهدور در ایران بررسی و مقایسه شده است. براین اساس نوع مطالعه این پژوهش تطبیقی- توصیفی و روش آن توصیفی تشریحی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسهای، مطابق روش و مراحل چهارگانه بردی میباشد. اطلاعات مورد نیاز آن برای پاسخگویی به پرسشها ازطریق اسناد و مدارک کتابخانه ای و گزارشهای تحقیقی و جستجو در شبکه جهانی اینترنت مرتبط و سایتهای وزارت تحقیقات و آموزش عالی کشورهای مورد مطالعه گردآوری شده است مهمترین نتایج بدست آمده نشان داده است که استفاده از تجربیات کشورهای موفق و بومی سازی آن و ترسیم چشم انداز آموزش عالی از راه دور به دلیل بالا بردن قدرت انتخاب فراگیران، ارتقای جامعیت و ابتکار عمل و توان اثرگذاری نظام آموزش از راه دور در کشورمان به ضرورت رویکرد تلفیقی در تکنیکها و روشهای آموزش از راه دور و همچنین توجه به اصول و رویکردهای اساسی این نظام که دانشجو محوری و تأکید بر تفاوتهای فردی در طراحی آموزشی دارد
محمد سمیعی
چکیده
حوزههای علمیه پس از انقلاب اسلامی با پرسشهای بسیاری که ارتباطی دوسویه با اسلام و جهان مدرن داشت مواجه شدند و برای پاسخ به این پرسشها چارهای جز به کار گرفتن روشهای میانرشتهای نبود. البته حوزهها عمدتاً ناخودآگاهانه به عرصه میانرشتهای کشیده شدند و فعالیتهای آنان منعکس کننده روشهای مدوّن برای این دست از فعالیتها ...
بیشتر
حوزههای علمیه پس از انقلاب اسلامی با پرسشهای بسیاری که ارتباطی دوسویه با اسلام و جهان مدرن داشت مواجه شدند و برای پاسخ به این پرسشها چارهای جز به کار گرفتن روشهای میانرشتهای نبود. البته حوزهها عمدتاً ناخودآگاهانه به عرصه میانرشتهای کشیده شدند و فعالیتهای آنان منعکس کننده روشهای مدوّن برای این دست از فعالیتها نیست. دو مسیر ارتباطی حوزه با دانش مدرن یعنی دانشجو-طلبهها و مؤسسات تحقیقاتی حوزوی که هم سَری در سنت و هم سَری در مدرنیته داشتهاند در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. در نهایت نتیجهگیری میشود که حوزه در برخی فعالیتهای میانرشتهای موفق بوده و در برخی دیگر چندان کامیاب نبوده است. البته برای پاسخگویی به نیازهای جامعه اسلامی راهی جز بسط و توسعه فعالیتهای میانرشتهای و بهینهسازی روشهای به کار گرفته شده و رفع موانع موجود وجود ندارد.
میان رشتهای
شادی کسنوی
چکیده
ارزیابی هر نظام حقوقی از جمله نظام حمایت از علامت تجاری، بینش و درک عمیقی از آن نظام حقوقی را میطلبد که این امر در گرو شناخت صحیحی از اهداف و مبانی تشکیلدهنده هر نظام حقوقی است که ضرورت این امر در نظام حمایت از علامت تجاری، بیش از هر چیز در مرحله تفسیر دامنه حمایت از علامت و در موارد خلاء قانونگذاری مشهود است. نظام حمایت از علامت ...
بیشتر
ارزیابی هر نظام حقوقی از جمله نظام حمایت از علامت تجاری، بینش و درک عمیقی از آن نظام حقوقی را میطلبد که این امر در گرو شناخت صحیحی از اهداف و مبانی تشکیلدهنده هر نظام حقوقی است که ضرورت این امر در نظام حمایت از علامت تجاری، بیش از هر چیز در مرحله تفسیر دامنه حمایت از علامت و در موارد خلاء قانونگذاری مشهود است. نظام حمایت از علامت تجاری در کنار مبانی اخلاقی و حقوقی، بهشدت تحت تأثیر مبانی اقتصادی در بازار است، زیرا علامت تجاری از ماهیتی کاملاًاقتصادی برخوردار بوده و فلسفه وجودی علامت تجاری تحقق کارایی در بازار است، که این امر ضرورت نگاه میان رشتهای را در راستای درک صحیحی از این نظام حمایتی روشن میسازد. دو تئوری حقوق طبیعی و تئوری قراردادگرایی، حمایت از علامت تجاری را از لحاظ حقوقی توجیه میکنند. در کنار این مبانی، دو منطق اقتصادیِ کاهش هزینه جستجوی مصرفکننده و انگیزه تولیدکننده نیز چه بسا با استدلالی قویتر، لزوم حمایت از علامت را توجیه میسازند. با این وجود نظام حمایت از علامت تجاری، فارغ از مبانی اخیر نبوده و هر یک از این مبانی به سهم خود در ساختار نظام حمایت از علامت تجاری موثر هستند.
آموزش زبان
مهدی دهمرده؛ امیر نعمتی لیمائی
چکیده
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا ...
بیشتر
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا از زبان فارسی که همواره مورد استفادۀ اقوام گوناگون ساکن در ایران برای ارتباط با همدیگر بوده است، به فراخور زمان، زبانهای خارجی گوناگونی نیز در ایران رواج یافتهاند. علاوهبراین، آموزش و یادگیری زبانهای خارجی در ایرانزمین بهویژه در سدههای اخیر همواره یکی از دغدغههای ساکنان این سرزمین بوده است. در این مقاله که برای نخستینبار توسط اندیشمندان تاریخ و زبانشناسی در حوزه علم و با بهرهجستن از روش تحقیق تاریخی و زبانشناسی انجام شده است، تلاش میشود تا این مطلب که در دورههای مختلف تاریخ ایران کدامیک از زبانهای خارجی رونق یافتهاند و هرکدام از آنها در رهگذر زمان چه تحولاتی را به خود دیدهاند، درک شود. بررسی اطلاعات تاریخی، زبانشناسی و آگاهیهای موجود، گوناگونی و تنوع چشمگیر زبانهایی را که در طول تاریخ در ایران کاربرد یافتهاند، نشان میدهد.
علوم انسانی و توسعه
غلامرضا غفاری؛ محسن جعفری مقدم
چکیده
توسعهنیافتگی، مسئله اصلی جوامع درحالتوسعه ازجمله ایران است. این مسئله پس از انقلاب اسلامی همواره دغدغه اندیشمندان و سیاستگذاران بوده که در دورههای مختلف، موجد طرح گفتمانهای چندگانهای شده و نسبتهای متفاوتی را با برنامهریزی توسعه برقرار کرده است. بهمنظور بررسی موانع برنامهریزی توسعه، دورهٔ زمانیِ بعد از انقلاب اسلامی ...
بیشتر
توسعهنیافتگی، مسئله اصلی جوامع درحالتوسعه ازجمله ایران است. این مسئله پس از انقلاب اسلامی همواره دغدغه اندیشمندان و سیاستگذاران بوده که در دورههای مختلف، موجد طرح گفتمانهای چندگانهای شده و نسبتهای متفاوتی را با برنامهریزی توسعه برقرار کرده است. بهمنظور بررسی موانع برنامهریزی توسعه، دورهٔ زمانیِ بعد از انقلاب اسلامی تا سال 1392 براساس روش تحلیل موقعیتی (منطق موقعیت)، موردمطالعه قرارگرفته و در قالب پنج موقعیت اجتماعی توصیف شده است. تلاش شده در هر دوره، وضعیت برنامهریزی توسعه بهویژه در نسبت با علوم انسانی انتقادی مورد تحلیل قرار گیرد. همچنین کنشگران، نهادها و جریانهای مؤثر در فرایند برنامهریزی و تصمیمگیری کشور نیز ارزیابی شدهاند. یافتهها نشان میدهند برنامهریزی توسعه و فرایندهای نوسازی در ایران در دو سطح نظری (عقلگرایی انتقادی) و عملی (مهندسی اجتماعی) با چالشهای اساسی مواجه است. موفقیت در برنامهریزی توسعه از حیث معرفتشناسی مستلزم فهم واقعگرایانه مسائل، پیشرفت علوم انسانی و نقد اندیشههاست و از بعد اجتماعی نیز منوط به اصلاحات تدریجی، نقد عملکردها و رشد مشارکت اجتماعی در فرایندهای سیاستگذاری است.
ناصرالدین علی تقویان؛ یحیی قائدی؛ سعید ضرغامی؛ جواد غلامی
چکیده
در این مقاله، بر پایه نظریه کاربردشناسی عام هابرماس، کوشیدهایم نشان دهیم که کاربردشناسی تجربی مرسوم در دانش زبانشناسی، در حوزه آموزش زبان خارجی از نقصان «کسری هنجارمندی» رنج میبرد. کسری هنجارمندی به معنای فقدان منابع هنجارین برای داوری بر سر داعیههای اعتباری است که توافق بر سر آنها زمینهساز رسیدن به فهم مشترک و برقراری ...
بیشتر
در این مقاله، بر پایه نظریه کاربردشناسی عام هابرماس، کوشیدهایم نشان دهیم که کاربردشناسی تجربی مرسوم در دانش زبانشناسی، در حوزه آموزش زبان خارجی از نقصان «کسری هنجارمندی» رنج میبرد. کسری هنجارمندی به معنای فقدان منابع هنجارین برای داوری بر سر داعیههای اعتباری است که توافق بر سر آنها زمینهساز رسیدن به فهم مشترک و برقراری همرسانشهای زبانی است. رویکرد کاربردشناسی تجربی به دلیل همین کسری هنجارمندی، نخواهد توانست نظریه و عمل آموزش زبان خارجی را واجد وجوه اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. رویکرد میانرشتهای این مقاله، دامنهای از فسلفه، تربیت، آموزش زبان و زبانشناسی را در بر میگیرد.
حمید نساج
چکیده
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میانرشته ای بودن برخی ...
بیشتر
گرچه میان رشتگی به مثابه یک مفهوم علمی، تاریخ طولانی چندانی ندارد، اما به مثابه یک رویه پژوهشی، از دیرینه ای به قدمت پژوهش برخوردار است. پرسش این نوشتار آن است که آیا میان رشتگی، خاص حوزه تمدنی غرب است و یا در تاریخ مشرق زمین و به ویژه ایران زمین نیز سابقه دارد؟ این نوشتار کوشید نشان دهد که علاوه بر میانرشته ای بودن برخی تالیفات و آثار علمی دانش پژوهان ایرانی، میتوان به شعر و نظم به مثابه حوزهای معرفتی با کارکرد میانرشتگی نگریست. کارکردهای میان رشتگی شعر را در سه سطح میتوان تحلیل کرد: سطح اول، سطح موضوعات است. سطح دوم، سطح مسئله هاست. و سطح سوم، سطح راه حل است. گرچه شعر پارسی را نمی توان یک حوزهی میان رشتگی به معنای دقیق کلمه دانست اما نگاه به شعر به مثابه یک فعالیت احساسی از سر بطالت یا ذوق نگاهی تقلیل گرایانه است و اگر با رویکردی پدیدارشناسانه فارغ از پیش فرض های برساخته بنگریم شعر یکی از دیرپاترین، عمیق ترین و آسمانی ترین انواع کنش فرهنگی و معرفتی بشر در گذر روزگاران بوده و کارکردهای میان رشتگی مهمی را به سامان رسانده است؛ هرچند که دقیقاً یک حوزه میانرشتهای با دیسیپلین های علمی نیست.
فلسفه
مرتضی مردیها
چکیده
فلسفه علوم اجتماعی، همچون فلسفه علوم طبیعی، با پرسش از معنای علم و مفاد و معیار تبیین و توضیح علمی آغاز میشود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «تولید علمی، در حوزه علوم اجتماعی، دقیقاً در پی چیست؟ به تعبیر دیگر، در یک توضیح و تبیین علمی در پی معلوم کردن چه مجهولی هستیم؟» بهطور معمول، دستکم سه پاسخ به این پرسش داده میشود: ...
بیشتر
فلسفه علوم اجتماعی، همچون فلسفه علوم طبیعی، با پرسش از معنای علم و مفاد و معیار تبیین و توضیح علمی آغاز میشود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «تولید علمی، در حوزه علوم اجتماعی، دقیقاً در پی چیست؟ به تعبیر دیگر، در یک توضیح و تبیین علمی در پی معلوم کردن چه مجهولی هستیم؟» بهطور معمول، دستکم سه پاسخ به این پرسش داده میشود: علت، دلیل، و معنا. در این مقاله ضمن توصیف، تحلیل، و نقد هریک از این پاسخها، که مکتبی در فلسفه و روششناسی علم محسوب میشوند، سعی میکنم نشان دهم که هیچیک از این موارد، نمیتواند به داعیه غلبه مطلق در امر تبیین وفا کند، که البته این امر بهمعنای برابری ارزش آنها نیست. فرضیهݘ مقاله حاضر این است که توضیح علّی، توضیح دلیلی، و توضیح معنایی، هم از منظر تحلیل نظری و هم در روال غالب عالمان علوم اجتماعی، بهترتیب، دارای بیشترین اهمیت و کارآمدی در امر تبیین علمی هستند.
توسعه
هاشم داداش پور؛ نینا الوندی پور
چکیده
نابرابری منطقهای همواره مسئلهای چالشبرانگیز برای جوامع انسانی و یکی از موضوعات اصلی در پژوهشهای دانشگاهی و نیز از نگرانیهای عمده سیاستگذاران دولتی است. بر این اساس، مباحث بسیاری درباره حدود، ابعاد، مکانیسم و پیامدهای این موضوع، بهویژه سیاستهای منجر به فقر و نابرابری، صورت گرفته و نظریهپردازان، ایدههای متفاوت ...
بیشتر
نابرابری منطقهای همواره مسئلهای چالشبرانگیز برای جوامع انسانی و یکی از موضوعات اصلی در پژوهشهای دانشگاهی و نیز از نگرانیهای عمده سیاستگذاران دولتی است. بر این اساس، مباحث بسیاری درباره حدود، ابعاد، مکانیسم و پیامدهای این موضوع، بهویژه سیاستهای منجر به فقر و نابرابری، صورت گرفته و نظریهپردازان، ایدههای متفاوت و گاه متضادی را در این زمینه بیان داشتهاند. در این میان، توجه به ابعاد فضاییِ عدالت در مقابله با نابرابریهای منطقهای یکی از حوزههای میانرشتهای موردتوجه، بهویژه در دهههای اخیر، بوده است. ازاینرو، مقاله حاضر قصد دارد با تحلیل و تفسیر نظاممند و جامع محتوای متون دانشگاهی در حوزه نابرابریهای منطقهای از منظر عدالت فضایی، به سنخشناسی و استخراج مفاهیم و اصول و نگرشهای اصلی مطرحشده در این حوزه بپردازد. این مقاله برگرفته از طرح پژوهش کیفی، راهبردِ استفهامی و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. تحلیل محتوای کیفی یکی از روشهای رایج پژوهش برای تبیین و تفسیر عینی و منظم پیامهای مفهومی موجود در متون دانشگاهی است. از این روش بهمنظور آشکارسازی خطوط اصلی و جهتدهنده متون دانشگاهی و کاربرد آنها در سیاستگذاریهای دولتی استفاده میشود. بر این اساس، در مقاله حاضر، چارچوب تفسیریـنظری مستخرج از متون دانشگاهی مطرح در حوزه عدالت فضایی در مواجهه با نابرابریهای منطقهای تدوین و واکاوی شده و خطوط جریانساز درخور توجه در این حوزه به پژوهشگران، برنامهریزان، تصمیمسازان و سیاستگذاران ایرانی برای مقابله با نابرابریهای منطقهای معرفیشده است.
اسماعیل ضرغامی؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا ...
بیشتر
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا یکسره در انقیاد زمان درآمد، «مراحل» زمانی توسعه موردتوجه قرار گرفت، زمان خطی بود و فضا حاشیهای. در تمام این دوره مراد از «فضا»، فضای انتزاعی دکارتی/نیوتنی بود که نسبت به تاریخ، زمینه و جامعه خنثی و بیاثر بود و لذا در حیطه و بازۀ مطالعات علوم اجتماعی واقع نمیشد. در قرن بیستم اما فضامندی بهتدریج راه خود را به تحلیلهای اجتماعی گشود تا آنجا که تحولات اواخر قرن بیستم در این زمینه را «چرخش فضاوار» علوم اجتماعی نامیدند. در این مقاله ضمن بررسی این تحولات در هر دو عرصه در نتیجهگیری اشاره خواهدشد که با روی آوردن به یک هستیشناسی رابطهای در باب فضا و غنا یافتن آن از مطالعات میان و ترارشتهای، کلیدواژۀ فضا همچنان در نظریۀ معماری رهگشا خواهدبود و در رابطۀ آن با علوم اجتماعی نقشی میانجیگرانه خواهد داشت.
جغرافیا
احسان لشگری؛ علی ولیقلی زاده
چکیده
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطۀ متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمینهای مختلف، علاوهبر ریشههای تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگیهای طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که بهشکل ...
بیشتر
یکی از موضوعات مهم مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی، بررسی رابطۀ متقابل محیط و فرهنگ و چگونگی تأثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر است. در این راستا، بخشی از عناصر فرهنگی، ازجمله دین و مذهب در سرزمینهای مختلف، علاوهبر ریشههای تاریخی و اجتماعی، برآمده از ابعاد و ویژگیهای طبیعی فضای جغرافیایی خاستگاه و محیط انتشارشان هستند که بهشکل آموزههای دینی خاص در آن فضا، تجلی مییابند. اصولاً بخشی از کارکرد دین، ارائه راهحل برای مشکلات مکانیـفضایی است. بدیهی است که ادیان در ایران نیز از این مقوله مستثنا نیستند و بخشی از سرچشمه ظهور آموزههای ادیان موجود در فلات ایران نیز متأثر از بنیادهای طبیعی این فضای جغرافیایی است. در این راستا در این مقاله این پرسش مطرح شده است که شاخصهای جغرافیایی طبیعی فلات ایران، چگونه پیش از ظهور اسلام و پس از آن، بر ویژگیها و نوع آموزههای دینی در این حوزه تأثیرگذار بودهاند؟ در این مقاله کوشش شده است که با رویکردی توصیفیـتحلیلی، بنیادها و دلایل بومپایۀ ظهور آموزههای دینی در ایران بررسی شوند. یافتههای پژوهش، نمایانگر این است که شرایط و ویژگیهای طبیعی فلات ایران، ازجمله ویژگیهای اقلیمی، هیدرولوژیک، و طبیعی، نقش بسزایی در ظهور ویژگیها و آموزههای ادیان در ایران داشتهاند. بهعبارت روشنتر، آموزهها و اعتقادات ادیان ایرانی، ازجمله مذهب تشیع، تحت تأثیر مستقیم بُعد طبیعی فضای جغرافیایی ایران بودهاند.