نویسندگان

1 دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران،‌ایران.

2 سازمان پژوهش و برنامه‌ریزى آموزش عالى وزارت آموزش و پرورش، تهران، ایران.

چکیده

در گذشته، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامه‌ریزى درسى صرفاً به انتقال مجموعه‌اى از دانشى سازمان‌یافته یا ایجاد و ارتقاى نظام ارزشى حاکم بر رفتارهاى فرد و جامعه محدود مى‌شد، به‌طوریکه طى چندین قرن و با کوشش‌هاى دانشگاه‌ها و مراکز جدیدِ اغلب رشته‌هاى علمى از جمله اقتصاد، برنامه‌هاى درسى تخصصى و تک‌رشته‌اى به‌وجود آمد. اما امروزه، فلسفه آموزش و رویکردهاى برنامه‌ریزى درسى را توسعه داده‌اند و از روش‌هایى جدید استفاده مى‌کنند. در این روش‌ها، در فراسوى ساختار یک‌سویه‌نگر رشته‌هاى تخصصى، واقعیت‌ها و نیازهاى دنیاى جدید را جست وجو مى‌کنند و جزئى نگرى و محدودیت‌هاى تخصصى‌شدن و تقسیم علوم را، که در دهه‌هاى اخیر رایج بوده است، نقد مى‌کنند. مى‌توان این جریان را، «تلفیقى» » 2غیررشته‌اى» که در حوزه طراحى برنامه‌هاى درسى در رویکردهاى به‌اصطلاح تجلى یافته است، در انواع رویکردهاى درون‌رشته‌اى موازى 3، رویکرد میان‌رشته‌اى 4، رویکرد چندرشته‌اى 5، رویکرد چندرشته‌اى متقاطع 6، رویکرد چندرشته‌اى متکثر 7 و رویکرد فرارشته‌اى، در سه نوع افقى، قائم و مورب گونه‌شناسى کرد.
این مهمْ انکارناپذیر است که مسائل اقتصادى چندوجهى و چندبعدى است و دانش اقتصاد ماهیتاً، دانشى تلفیقى از چند حوزه معرفتى علوم اقتصادى، جامعه‌شناسى، تاریخ، فلسفه، روان‌شناسى، حقوق و مباحث اخلاقى و هنجارى دینى است. با توجه به این نکته، پرواضح است که اولاً، طراحى‌هاى آموزشى و برنامه‌هاى درسى این رشته نمى‌تواند فارغ از مباحث برنامه‌ریزى تلفیقى باشد. ثانیاً، بلاشک بهره‌مندى از ظرفیتها و یافته‌هاى علمى و تجارب آموزشى این رویکردها مى‌تواند سرعت تحول و نوآورى در برنامه‌هاى آموزشى را افزایش دهد و بالتبع، سرمایه‌هاى انسانى آن را مضاعف کند و توانمندى و کارآمدى این دانش را براى مواجهه با مسائل علمى ارتقا دهد.
در این مقاله، در پى آن هستیم که ضمن معرفى این رهیافت‌ها، با طراحى نمونه‌هایى، امکان و دلالت‌هاى عملى استفاده از رهیافت‌هاى تلفیقى را در طراحى برنامه‌هاى درسى رشته اقتصاد و گرایش‌هاى تخصصى در مقاطع تکمیلى آن نشان دهیم؛ ا نشاءالله

کلیدواژه‌ها

CAPTCHA Image