روانشناسی توسعه
احمد محمدی؛ سید حسن ملائکه؛ محمد حسن طالبیان
چکیده
نظریه درماندگی آموختهشده توسط مارتین سلیگمن در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی ارائه گردید. براساس این نظریه، آموختههای ذهنی پیشین در عملکرد پیش رو تأثیر شگرفی دارد. درماندگی آموختهشده به افراد میآموزد که ماندن در درماندگی آموختهشده آنها را به انفعال و بیتحرکی میکشاند و میتواند افراد را درمرداب عقب ماندگی، ثابت نگه ...
بیشتر
نظریه درماندگی آموختهشده توسط مارتین سلیگمن در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی ارائه گردید. براساس این نظریه، آموختههای ذهنی پیشین در عملکرد پیش رو تأثیر شگرفی دارد. درماندگی آموختهشده به افراد میآموزد که ماندن در درماندگی آموختهشده آنها را به انفعال و بیتحرکی میکشاند و میتواند افراد را درمرداب عقب ماندگی، ثابت نگه دارد. اینکه چه زیرساختهای روانی جامعه را به سمت توسعه رهنمون میکند و یا چه عوامل روانی انفعال جوامع را در پی دارد، از جمله مواردی بود که محقق را به کنکاش در این خصوص سوق داد.هدف از نگارش این مقاله شناسایی عوامل روانی تأثیرگذار در روند توسعه و نقش این عوامل در پیشبرد توسعه در کشورهای کمترتوسعهیافته است. در این مقاله، نوعی همبستگی و رابطه علی و معلولی میان متغیر مستقل (نقش درماندگی آموختهشده) بر متغیر وابسته (روند توسعه) وجود دارد. روش جمعآوری اطلاعات بهصورت مطالعات کتابخانهای و اسنادی است. یافتهها نشان داد که تفاوت بین خود واقعی و خود آرمانی آغازگر تنش و تضاد فکری است و چنین روندی با این تفکر همراه است که هرچه در جهت برونرفت از درماندگی تلاش شود، موفقیت و پیشرفتی حاصل نمیشود و این دقیقاً همان مبانیای است که سلیگمن در درماندگی آموختهشده میآموزد. از آنجا که خودپنداره فرد از واقعیت برمبنای عدم توانایی خود در حل مشکلات و بهدنبال آن عدم تبدیلشدن به یک فرد و جامعه توسعهیافته قرار دارد، فرد هیچگونه تلاشی در جهت فائق آمدن بر شرایط مستولی ندارد. اینجاست که با درماندگی آموختهشده مواجه هستیم. به نظر میرسد راه برونرفت از درماندگی آموختهشده، بیشتر از آنکه جنبه فناورانه داشته باشد، ریشه در مشکلات روانی فرد، و به دنبال آن، جامعه دارد. بنابراین، بهترین گزینه در این مسیر میتواند استمداد ازروانشناسان در جهت درمان و شکستن حلقه بسته درماندگی آموختهشده باشد.
محیط زیست
مهشید طالبی صومعه سرایی؛ محمدجواد زارعیان؛ اشکان فرخ نیا؛ رضا روزبهانی
چکیده
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری ...
بیشتر
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری و برنامهریزی میتوان جستوجو کرد. با این وجود این سیاستگذاری و برنامهریزی آب در ایران شکل ثابتی نداشته و از دورهای به بعد برحسب تغییر در بستر اجتماعی و سیاسی، تحولات زیادی داشته است. بیشترین تحولات در برنامهریزی و سیاستگذاری آب بین برنامههای آب در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران است؛ تحولات در میانمدت و کوتاهمدت نیز مشهود است. برای شناسایی این تحولات از طریق رویکرد کیفی و با روش تحلیل مضمون استقرایی متن برنامهها و اسناد توسعه بررسی شده است.نتایج تحقیق نشان داد تحولات در سیاستگذاری آب ایران در دوران قبل از انقلاب اسلامی بیشتر متأثر از تحولات و سیاستهای بینالمللی بوده و در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران، این تحولات اغلب متأثر از گفتمان سیاسی دولت وقت بوده است. همچنین نتایج نشان داد که برنامههای توسعهای در ایران از انسجام کافی برای پایداری منابع آب برخوردار نیست. در واقع تغییر در سیاستهای مربوط به بهرهبرداری از منابع آب طی این دوران منجر به گسست برنامههای مختلف توسعه کشور از منظر مدیریت آب شده است.
آموزش عالی
الهام حبیبی؛ عباس منوچهری؛ طاهره میرعمادی؛ رضا مهدی
چکیده
نظریۀ سرمایۀ انسانی نقش مهمی را در ورود و اثرگذاری نظام آموزش عالی در روند توسعه برعهده دارد. هدف از این مقاله، اندیشهشناسی سیاسی نظریۀ توسعهای سرمایۀ انسانی و استخراج دلالتهای سیاستی آن در حوزۀ آموزش عالی است؛ برایناساس، از روایت دلالتی بهعنوان چارچوب مفهومی و روششناسی دلالتپژوهی استفاده شده است. یافتههای این مقاله ...
بیشتر
نظریۀ سرمایۀ انسانی نقش مهمی را در ورود و اثرگذاری نظام آموزش عالی در روند توسعه برعهده دارد. هدف از این مقاله، اندیشهشناسی سیاسی نظریۀ توسعهای سرمایۀ انسانی و استخراج دلالتهای سیاستی آن در حوزۀ آموزش عالی است؛ برایناساس، از روایت دلالتی بهعنوان چارچوب مفهومی و روششناسی دلالتپژوهی استفاده شده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد نظریۀ سرمایۀ انسانی با تکیه بر مقومات و دلالتهای اندیشۀ سیاسی مطلوبیتگرایی، مبانی نظری و هنجاری رویکرد اقتصادی و بازارمحور در حوزۀ نظام آموزش عالی را فراهم کرده و با تأکید بیشازاندازه بر بُعد اقتصادی آموزش و اولویتدهی به اهداف اقتصادی، بسیاری دیگر از اهداف و کارکردهای غیراقتصادی و فینفسه ارزشمند نظام آموزش عالی را مورد غفلت و کمتوجهی قرار داده است. طبق نتایج بهدستآمده، نظام آموزش عالی مبتنی بر تئوری سرمایۀ انسانی، با انعکاس نگاه تقلیلگرا و محدودیتهای حاکم بر مطلوبیتگرایی در تکیه بر انگارۀ انسان اقتصادی، بیتفاوتی نسبت به مسئلۀ توزیع، تفاوتهای میانفردی و فراموشکردن سایر ملاحظات ناوابسته به مطلوبیت، از کفایت نظری لازم برای ارائۀ تصویری همهجانبه و جامع از نقش و جایگاه نظام آموزش عالی در توسعه برخوردار نیست.
علوم سیاسی
مسعود غفاری؛ افسانه ایگدر
چکیده
با درنظر گرفتن طیف معنایی گستردۀ مفهوم «توسعه»، چنین بهنظر میرسد که رفع معضلاتی مانند فقر، گرسنگی، ناامنی، و درنهایت، برقراری عدالت، در گرو دستیابی به توسعه است. دو دسته از نظریههای توسعهای که چگونگی دستیابی به اهداف پیشگفته را صورتبندی کردهاند عبارتند از: «نظریه دولت توسعهگرا» و «ایده حکمرانی خوب». ...
بیشتر
با درنظر گرفتن طیف معنایی گستردۀ مفهوم «توسعه»، چنین بهنظر میرسد که رفع معضلاتی مانند فقر، گرسنگی، ناامنی، و درنهایت، برقراری عدالت، در گرو دستیابی به توسعه است. دو دسته از نظریههای توسعهای که چگونگی دستیابی به اهداف پیشگفته را صورتبندی کردهاند عبارتند از: «نظریه دولت توسعهگرا» و «ایده حکمرانی خوب». درحالیکه طرفداران دولت توسعهگرا دستیابی به توسعه را مستلزم وجود دولتی قدرتمند و دارای قدرت اجرایی فراوان میدانند، طرفداران ایدۀ حکمرانی خوب، توسعه را در گرو ارتقای کیفیت حکمرانی و ایجاد فضای اعتماد میان دولت و شهروندان درنظر میگیرند. این دو دسته از نظریهها، چالشهای تئوریک عمدهای با یکدیگر داشتهاند. این مقاله، با بررسی این چالشها به این نتیجه رسیده است که نظریۀ دولت توسعهگرا و ایده حکمرانی خوب، هیچگونه منافاتی با یکدیگر ندارند، بلکه دولت توسعهگرا پیشنیاز حکمرانی خوب است.
صادق میرویسی نیک
چکیده
این تحقیق با روش تحلیلی _ تفسیری و در چارچوب اندیشه سیاسی به بررسی مهمترین مفروضات نظری «رویکرد قابلیتی» آمارتیا سن و آثار آن بر حوزه عدالت جنسیتی میپردازد. در اینجا بیان میشود که فهم توسعه و آثار آن بر حوزه عدالت و برابری را نمیتوان از مبانی فلسفی نهفته در آن جدا کرد. در همین زمینه بررسی جنسیتی نظریههای توسعه، حاکی از ...
بیشتر
این تحقیق با روش تحلیلی _ تفسیری و در چارچوب اندیشه سیاسی به بررسی مهمترین مفروضات نظری «رویکرد قابلیتی» آمارتیا سن و آثار آن بر حوزه عدالت جنسیتی میپردازد. در اینجا بیان میشود که فهم توسعه و آثار آن بر حوزه عدالت و برابری را نمیتوان از مبانی فلسفی نهفته در آن جدا کرد. در همین زمینه بررسی جنسیتی نظریههای توسعه، حاکی از نارسایی آنها در زمینه مسائل زنان و موانع جنسیتی آنها در برخورداری از فرصتها و منابع واقعی زندگی است. این رویکردها یا نگرش انفعالی به زنان دارند و یا با تلقی انتزاعی از آزادی و فرصت برابر، از توانمندی آنها غافل میشوند. رویکرد قابلیتی که مبنای رویکرد انسانی آمارتیا سن به توسعه است، در این زمینه چشمانداز جامعی را پیشروی ما میگذارد. سن با پیوندی که میان آزادی، عدالت و دموکراسی برقرار میکند، عاملیتبخشی به زنان را محور توسعه قرار میدهد. در این رویکرد، توسعه در درجه نخست باید با تمرکز بر توانمندسازی زنان، آزادیهای ابزاری آنها را محقق سازد و در مرحله بعد، شرایط مناسب بیرونی را برای ابراز وجود و قدرت انتخابگری آنها فراهم کند.
ثنا صفری
چکیده
آموزش عالی بهعنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا میتوان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این ...
بیشتر
آموزش عالی بهعنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا میتوان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این سند بر ضرورت توجه به پرورش نیروی انسانی، برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی تاکید شده است. از این رو میتوان به نقش و اهمیت آموزش عالی در توسعه آینده این کشور پی برد. بنابراین ماهیت و کیفیت یک موسسه آموزش عالی در گرو کیفیت توان علمی اعضای هیات علمی آن میباشد. به عبارتی دیگر ارتقای دانشگاهها از طریق ارتقای توانمندیهای اعضای هیات علمی و ارتباط آنها با تغییرات تکنولوژیکی وتاثیرات آنها بر تدریس ویادگیری تسریع میگردد. از سوی دیگر پاسخ گویی به نیازهای نوظهور جوامع علمی مستلزم بهره مندی از مطالعات میانرشتهای است. در این مقاله ابتدا به مفهوم و ماهیت توسعه اعضای هیات علمی پرداخته میشود وسپس حیطههای مطالعاتی مربوط به این حوزه مطالعاتی با تاکید بر علوم میانرشتهای مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین رویکردهای جدید ونقش اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میانرشتهای مورد بررسی وتحلیل واقع شده ودر پایان راهکارهای مناسب برای ارتقا کیفیت علوم میانرشتهای ارائه میشود.