بحران ویروس کرونا
محمدسعید ذکایی؛ سیمین ویسی
چکیده
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل میدهد. بهرغم آثار عمیق و فراگیر این شبکههای عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، بهندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعهای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام میشود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعهٔ ایرانی، بهویژه امید و اضطراب، ...
بیشتر
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل میدهد. بهرغم آثار عمیق و فراگیر این شبکههای عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، بهندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعهای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام میشود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعهٔ ایرانی، بهویژه امید و اضطراب، تأثیرات مهمی بگذارد. فضای مجازی بهعنوان فضایی که ادامهٔ فضای واقعی است بهخوبی این تغییرات را نشان میدهد. مقاله حاضر با اتکا به قومنگاری مجازی، نشانهشناسی و تحلیل تماتیک نشان میدهد که شیوع ویروس کرونا باعث شده است بیش از پیش و در ادامه ساختارهای عاطفی واقعی جامعه، در فضای مجازی امید جمعی در برابر امید عمومی قرار بگیرد. بر اساس نتایج، امیدورزی انتقادی بیشتر به سمت امیدورزی اتوپیایی و نیز کارناوالیشدن فضا میل کرده است. با این وجود رگههایی از امیدورزی عاملانه، که البته گاه به انحراف کشیده میشود، در فضا دیده میشود. اضطراب بهعنوان عاطفهای که در برابر امید و بهویژه امید جمعی قرار میگیرد، با افزایش کرونا افزایش چشمگیری داشته است. از آنجاییکه افزایش ترسهای ساختاری به امید عاملانه منجر نمیشود بر ناکامیها و ملال و اضطراب وجودی افزوده است. حتی تبدیل اضطراب وجودی به اضطراب بصری نتوانسته از شدت آن بکاهد. در نهایت اضطراب ناشی از کرونا تبدیل به انزجار نسبت به تمام افراد جامعه و بهدنبال آن افزایش اضطراب نیز میشود.
حقوق
غلامعلی قاسمی؛ محمد عاکفی قاضیانی
چکیده
بیماری کووید-19 اقتصاد جهانی را با چالشهایی، از جمله در حوزه سرمایهگذاری، مواجه ساخته است. دولتها به موجب حقوق بینالملل موظف به حفظ سلامت و امنیت شهروندان هستند، اما وضع تدابیر حمایت از سلامت عمومی در کنترل بیماریها منجر به ورود خسارات متعدد به فعالیتهای اقتصادی سرمایهگذاران میگردد. عمده دولتها در دوران امر بین ...
بیشتر
بیماری کووید-19 اقتصاد جهانی را با چالشهایی، از جمله در حوزه سرمایهگذاری، مواجه ساخته است. دولتها به موجب حقوق بینالملل موظف به حفظ سلامت و امنیت شهروندان هستند، اما وضع تدابیر حمایت از سلامت عمومی در کنترل بیماریها منجر به ورود خسارات متعدد به فعالیتهای اقتصادی سرمایهگذاران میگردد. عمده دولتها در دوران امر بین حمایت از سلامت عمومی و سرمایهگذاری خارجی، اولی را انتخاب کرده و تدابیر ضروری و فوری اتخاذ نمودهاند. این مقاله با ماهیت کیفی و با رویکرد توصیفی ـتحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که در جریان همهگیری، و بهتبع آن، وضع قوانین بهداشتی و اعلام وضعیت اضطراری، تکلیف سرمایهگذاریهای خارجی که متحمل خسارت شدهاند چیست و چگونه تدابیر دولتها قابلیت توجیه دارد؟ پس از ارائه مقدمهای از این بحران اقتصادی، این موضوع در سه بخش 1) تعهدات بینالمللی در کنترل بیماریهای واگیر؛ 2) ابعاد حقوقی سرمایهگذاری خارجی؛ و 3) چالشهای حلوفصل اختلافات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این نتیجه حاصل شد که دولتها موظف به کنترل و مقابله با بیماریهای واگیر بوده و از اینرو مطابق مقررات بینالمللی سلامت، اعلام وضعیت اضطراری و دیگر محدودیتها نهتنها توجیهپذیر، بلکه تعهدی بینالمللی و قابل رسیدگی است. از طرفی سیل دعاوی سرمایهگذاری علیه دولتهای میزبان از تهدیدات جدی قلمداد میگردد. فارغ از عدم قطعیت فعلی، که ناشی از فقدان احکام صادر شده از سوی مراجع بینالمللی در این خصوص میباشد، مجموعه موافقتنامههای سرمایهگذاری، حقوق بینالملل عرفی و قواعد مسئولیت بینالمللی دولتها از جمله مؤلفههایی هستند که مبنای تصمیمات محاکم در جریان این دعاوی خواهد بود.
بحران ویروس کرونا
محسن خلیلی
چکیده
کرونا، همچون برخی واژگانِ یونانی، دوسرمعنا است؛ هم تاج و هم هاله. اکنون دنیاگیر است و تاجِ جهان شده و همهچیز را در هالۀ خود فروبرده است. بیماریِ کوویدـ19، جهان را بر آستانه نهاده است؛ تا جاییکه، از دنیای پیشاکرونا/پساکرونا، بهمثابه دو دنیای بسیارناهمانند سخن گفته میشود. کرونا، موقعیتِ درمرزافتادۀ جهانِ کنونی را آشکار ...
بیشتر
کرونا، همچون برخی واژگانِ یونانی، دوسرمعنا است؛ هم تاج و هم هاله. اکنون دنیاگیر است و تاجِ جهان شده و همهچیز را در هالۀ خود فروبرده است. بیماریِ کوویدـ19، جهان را بر آستانه نهاده است؛ تا جاییکه، از دنیای پیشاکرونا/پساکرونا، بهمثابه دو دنیای بسیارناهمانند سخن گفته میشود. کرونا، موقعیتِ درمرزافتادۀ جهانِ کنونی را آشکار ساخته است؛ بدون آنکه، پیشاپیش بر سر آن اجماعی صورت گرفته باشد. کرونا، بزنگاه شده است؛ بهمعنای درهمفرورفتنِ دلهرهآور زمان و مکانِ پر از رهزنان، بدون آنکه برنامهای ازپیش، برای رویارویی با آنان چیده شده باشد. نشانههای جهانِ درحالِتغییر، مدّت زمانی پیش، که از دهکدۀ جهانی سخن بهمیان آمد، آشکار شده بود؛ اما، بر سرِ درونمایهها و شیوههای زیستِ جمعی در دنیای جهانگیر/جهانیشده، پیمانی بسته نشده بود. نگارنده، با پذیرشِ پیشانگارۀ (بنیانگرفتنِ زندگی جمعی انسانها برپایۀ دیالکتیکِ تز/آنتیتز/سنتز) و با درنظرگرفتنِ رویکردِ تاریخ سیاسی و با بهرهگیری از روش تبیین تاریخپایه کوشش کرده است تا این انگاره را مستدل سازد که کرونا، چرخشگاهی است که نیازمندی جامعۀ بشری را به یک قرارداد نوین اجتماعی، بایسته و هویدا نموده است. اگر در سال1648، مونسترِ ایالتِ وستفالیا، پایانِ نبرد بود و آغازِ توافق جمعی کشورها؛ اکنون، ووهانِ2019، آغازِ نبرد را نمایان کرده است تا بشرِ جهانیشده، در راهروِ توافقی دوباره برای قراردادی نوین، گام بردارد.
بحران ویروس کرونا
شهرزاد احمدی؛ منصور گرکز
چکیده
یکی از معضلات در کشور ما در زمان شیوع یک بیماری، هزینههای سنگین سلامتی بهخصوص در خانوارهای با دهک پایین است. در دورهای که بر روی کاهش ارتباطات و فاصلهٔ فیزیکی تأکید شده است، مشکل بهکارگیری نیروی انسانی بر اقتصاد تأثیر گذاشته است. با شیوع کووید19، افزایش بیکاری در جامعه از یکسو و افزایش هزینههای زندگی از سوی دیگر موجب میشود ...
بیشتر
یکی از معضلات در کشور ما در زمان شیوع یک بیماری، هزینههای سنگین سلامتی بهخصوص در خانوارهای با دهک پایین است. در دورهای که بر روی کاهش ارتباطات و فاصلهٔ فیزیکی تأکید شده است، مشکل بهکارگیری نیروی انسانی بر اقتصاد تأثیر گذاشته است. با شیوع کووید19، افزایش بیکاری در جامعه از یکسو و افزایش هزینههای زندگی از سوی دیگر موجب میشود که دهکهای پایین با مشکلات و تنگناهای معیشتی روبهرو شوند. هدف این مقاله بررسی هزینه سلامت اقتصادی در بیماران مبتلا به ویروس کووید19 است. مطالعهٔ حاضر مقطعی است و نمونهٔ آماری 400 بیمار از میان کلیهٔ بیماران بستری در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از روش نمونهگیری دو مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه و بهمنظور تحلیل دادهها و انجام آزمون آمار x2 و از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافتهها نشان داد که از میان 12 متغیر بررسیشده، 7 متغیر ارتباط معناداری با هزینههای سنگین سلامت و پرداخت از جیب نشان دادند. این هفت متغیر عبارتانداز: جنسیت سرپرستخانوار، سکونت در شهر، بیماری سایر اعضای خانوار، مالکیت مسکن، سطح درآمد، پوشش بیمهای مکمل و تعداد اعضای خانوار. بهنظرمیرسد عدم توجه دقیق مسؤولین و سیاستگذاران نظام سلامت کشور در طراحی سازوکارهای مناسب سلامت، با توجه به مقتضیات کشور یعنی شرایط اقتصادی، اجتماعی، جمعیت شناختی و در نهایت الگوهای اپیدمیولوژی بیماری کووید19، از مهمترین علل ناکارآمدی نظام خدمات سلامت کشور در حمایت از بیماران است.
بحران ویروس کرونا
ابراهیم آقامحمدی
چکیده
گسترش بیماریها موضوعی است که بهندرت مورد توجّه مطالعات روابط بینالملل قرار گرفتهاست. اکنون همهگیری کرونا، بهعنوان منبع عمدهٔ نگرانی دولتها، سیستم جهانی را در معرض شکنندگی قرار داده است. با اینوجود، نظام بینالملل نشان داده است که از تصمیمگیری قاطع در مورد این بحران اکراه دارد. این بیمیلی از یک سو از این واقعیت سرچشمه ...
بیشتر
گسترش بیماریها موضوعی است که بهندرت مورد توجّه مطالعات روابط بینالملل قرار گرفتهاست. اکنون همهگیری کرونا، بهعنوان منبع عمدهٔ نگرانی دولتها، سیستم جهانی را در معرض شکنندگی قرار داده است. با اینوجود، نظام بینالملل نشان داده است که از تصمیمگیری قاطع در مورد این بحران اکراه دارد. این بیمیلی از یک سو از این واقعیت سرچشمه میگیرد که شواهد علمی مربوط به ماهیت و حجم بسیاری از مسائل مربوط به آن همچنان مورد مناقشه است. از سوی دیگر، موضوع تعارض منافع امکان حصول اجماع جهانی را در این رابطه پیچیدهتر کرده است. یکی از راهکارهای ایجاد و تقویت همکاریهای بینالمللی استفاده از پتانسیل نهادهای بینالمللی مثل سازمان بهداشت جهانی است، که از زمان تأسیس اقدامات مؤثری را در توسعه و ارتقاء بهداشت و سلامت جهانی انجام داده است. سؤال قابلطرح این است که آیا عملکرد نظام بینالمللی بهداشت تاکنون موفقیتآمیز بوده و چگونگی مواجههٔ آن با همهگیری کرونا قابلپذیرش است؟ نتیجه مقالهٔ حاضر نشان میدهد که با وجود توسعهٔ نظام بهداشت جهانی در سالهای اخیر و موفقیت نسبی آن در مواجهه با بحرانهای بینالمللی همچنان نیاز به ارتقاء نهادی و تقویت دیپلماسی بهداشت و سلامتی احساس میشود.
بحران ویروس کرونا
محمد یکرنگی
چکیده
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا در سالهای 2020-2019 میلادی جنبههای مختلف زندگی انسانی را اعماز آموزش و تجارت و اقتصاد و فرهنگ و پزشکی و به تبع آن، اندیشههای زیربنایی را در منصهٔ تحلیل دوباره قرار داد. فلسفهٔ عدالت کیفری نیز از این امر مستثنی نیست. با فرار زندانیان در اوایل سال جاری از زندانهای کشور بهدلیل پاندمی کرونا، بحث جدیدی درخصوص تحلیل مبنای حق بر فرار محکوم از کیفر و به تبع آن حق دولت بر مقابله با مجرم فراری از زندان بهمثابهٔ شهروند و یا دشمن ایجاد شد. این پرسش که آیا محکومی که بیم خطر جانی خود را در زندان میدهد، از نظر فلسفی، حق دارد از زندان فرار نماید و آیا باید این حق برای وی به رسمیت شناخته شود؟ آیا دولت حق دارد در شرایط پاندمی و در صورت فرار با او چون یک دشمن برخورد نماید؟ مسئلهٔ این مقاله موضوعی بینرشتهای حقوق کیفری و فلسفه میباشد. مقاله به تحلیل این موضوع با محوریت فلسفهٔ سیاسی هابز بهعنوان فیلسوفی میپردازد که اگرچه به حق دولت بر کیفر تأکید کرده اما بر حق مجرم بر مقاومت در برابر کیفر نیز اصرار ورزیده و در ظاهر نوعی تعارض درونی در اندیشهٔ وی در این زمینه وجود دارد. براساس یافتههای این مقاله، محبوسین حق فرار از زندان را در شرایط پاندمی کرونا نه در معنای «حق/ادعا» بلکه در معنای «حق/امتیاز» داشته و دولت حق مقابله با آنان را بهمثابهٔ «شهروند» در مفهوم «حق/قدرت» دارد.
بحران ویروس کرونا
یوسف محمدی فر؛ صبا امیری
چکیده
ظهور برخی بحرانهای مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بیولوژیکی نقش مهمی در تغییر رفتار جامعهٔ انسانی دارد. اقدامات پیشگیرانه و کنترلکننده بحران ویروس کرونا، که نیاز به رویکردی جامع، نظاممند و چندبُعدی دارند، منجر به بروز تغییراتی در رفتار خرید مصرفکنندگان شدهاند. آنچه اهمیت دارد، لزوم بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای (اقتصاد، ...
بیشتر
ظهور برخی بحرانهای مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بیولوژیکی نقش مهمی در تغییر رفتار جامعهٔ انسانی دارد. اقدامات پیشگیرانه و کنترلکننده بحران ویروس کرونا، که نیاز به رویکردی جامع، نظاممند و چندبُعدی دارند، منجر به بروز تغییراتی در رفتار خرید مصرفکنندگان شدهاند. آنچه اهمیت دارد، لزوم بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای (اقتصاد، مدیریت، بازاریابی، روانشناسی و جامعهشناسی) برای درک این پدیده پیچیده است. بههمینمنظور، این مقاله با رویکرد کیفی و با هدف مدلسازی رفتار خرید مصرفکنندگان در شرایط بحران کرونا (کووید-19) با نگاهی چندبُعدی انجام شده است. جهت گردآوری دادهها از روشهای بررسی پایگاههای اطلاعات تخصصی، مشاهده و انجام مصاحبههای عمیق با 28 نفر از افراد کلیدی مطلع که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته بود، استفاده گردید. به اختصار نتایج نشان داد، مدل پیشبینی وضعیت تقاضا برای کالاها یا خدمات پس از بحران کرونا به دو شاخص «ماهیت کالا یا خدمت» و «میزان تعامل انسانی در مبادله» و همچنین «سطح درآمد» مصرفکنندگان بستگی دارد. همچنین حذفکامل، به تأخیر انداختن خرید، جانشینسازی خرید و کاهش نسبی خرید، چهار دسته رفتاری است که مصرفکنندگان در زمان بحران کرونا اتخاذ میکنند و این مدل به متغیرهای مختلفی بستگی دارد. درنهایت، پیشنهادات لازم جهت مدیریت بحران کرونا با رویکردی متأثر از حوزههای مختلف دانشی، در راستای تغییرات آمیخته بازاریابی (محصول، قیمتگذاری، توزیع و ترویج) در قالب یک مدل ارائه گردید.
بحران ویروس کرونا
مجید فولادیان؛ فاطمه صدر نبوی؛ پدرام خسرونژاد؛ محمدمهدی واعظ موسوی؛ محمدمحسن ظریفپویا؛ وجیهه شاملی؛ زهرا باغبان گلختمی؛ مهلا شمسایی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
بحران ویروس کرونا
محمدحسین بادامچی؛ فاطمه البرزی
چکیده
کرونا در دو موج پیاپی نهادهای اجتماعی عمده سنتی و مدرن در ایران را به تعلیق در آورد. خیلی زود هیئتها، مساجد و مناسک دینی و بهتدریج خیابان و رستورانها و پارکها و سینماها و کافهها بسته شدند. در مقابل این دو موج تعلیقکننده، که همچنان هم با قوت بسیار باقی است، دو نهاد فضای مجازی و خانه نیز تقویت شدند و بار تداوم امر اجتماعی و ...
بیشتر
کرونا در دو موج پیاپی نهادهای اجتماعی عمده سنتی و مدرن در ایران را به تعلیق در آورد. خیلی زود هیئتها، مساجد و مناسک دینی و بهتدریج خیابان و رستورانها و پارکها و سینماها و کافهها بسته شدند. در مقابل این دو موج تعلیقکننده، که همچنان هم با قوت بسیار باقی است، دو نهاد فضای مجازی و خانه نیز تقویت شدند و بار تداوم امر اجتماعی و فرهنگی و حتی آموزشی را در ایران سال 1399 به دوش کشیدند. به نظر میرسد در شرایطی که کرونا جامعه را به تعلیق درآورده، این «زنِ مجازی» است که در تقاطع خانه و فضای مجازی بار تداوم امر اجتماعی در ایران امروز را به دوش میکشد. هدف از این مقاله معرفی این نهاد اجتماعیِ زنانه نوینی است که از میانهٔ تعلیق سنت و مدرنیته مردانهٔ ایرانی در حال ظهور است. در این مقاله از چارچوب نظری نعمتاله فاضلی دربارهٔ بازگشت غیرسنتی به خانه و نظریهٔ ظهور «خانهٔ فعال» در کرونا، و نظریهٔ سایبورگ دانا هاراوی دربارهٔ ویژگیهای زنانه انسانِ آمیخته به تکنولوژی و همچنین، برخی پژوهشهای انجامشده درباره تأثیر فضای مجازی بر زنان و تحلیل کیفی محتوای اینستاگرامی بههنگام شیوع اول کرونا (اسفند 98 تا خرداد99) استفاده شده است. یافتههای این مقاله نوید ظهور نسل تازهای از «زن نوین ایرانی» است؛ نسل سومی از زنان پساسنتیـپسامدرن، که نه چون زنان سنتی (بخشی از خانه)، و نه چون زنان مدرن (بخشی از خیابان)، بلکه شهروندی مولّد در «خانهـاینستاگرام» هستند و «فاعلیت زنانه»ای از خود بروز میدهند که در چارچوب زنانگی تحقیرشدهٔ دوران سنتی و مدرن نمیگنجد.
بحران ویروس کرونا
نعمت اله فاضلی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
بحران ویروس کرونا
محسن شفیعی سیف آبادی؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای ...
بیشتر
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای و روش توصیفیـتحلیلی است. سؤالی این است که بحران کوویدـ19 چه ابعادی از حیات انسانها را متأثر ساخته و شامل چه واقعیاتی میشود؟ فرضیه مورد آزمون عبارت است از: «بحران کرونا در سه سطح سیستمی تعاملاتی، سازمانی و جامعوی قابلبررسی است و در خردهسیستمهایی چون قانون، علم، دین، سیاست، اقتصاد و آموزشوپرورش قابلفهم است». نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که تغییر رویکرد در بستر سیستم تعاملات اجتماعی باعث دگرگونی اساسی در تعاملات روزمره افراد شده است. در سیستم سازمانی برخی سازمانها منتفع و برخی زیان دیدهاند و کنش سازمانی برخی نهادها به داخل منازل کشیده شده است. سیستم جامعوی که خود شامل شش قسمت میشود نیز تغییراتی مهم در زمینه اقصادی، ظهور قوانین جدید در بسیاری از ابعاد زندگی شهروندان، تحوّلی عمیق در زمینه باورهای دینی، تغییر رویه در شیوهٔ آموزشی، توجه ویژه به علوم تجربی و تمرکزگرایی در حوزهٔ خردهسیستم سیاست را تجربه نموده است.
مطالعات فرهنگی
حامد طاهری کیا
چکیده
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای اقتصادی، روحی، و خانوادگی نیز بهوجود آمد. بزنگاه رخداد شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان با مراسم سنتی خرید شب عید، مسافرت، و دیدوبازدیدهای نوروزی بود، درحالیکه تمامی سنت روابطی ایام عید از هم فروپاشیده بود. با تعطیلشدن شهر، ضرورت عدم جمعشدن در کنار یکدیگر و ماندن در قرنطینه، فضای دیجیتال مهمترین ابزار ارتباطی مردم بود که بهواسطۀ شبکههای اجتماعی میتوانستند احساسات خود ناشی از هراس و اضطراب پرتابشدن به میدان رخداد را با یکدیگر در میان بگذارند و پیوند عاطفی ایجاد کنند. بنابراین، یکی از مهمترین احساساتی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشد احساس نوستالژی دربارۀ زمان پیشاکرونا و خیالبافی پیرامون آینده بود. بر این اساس، با اتخاذ رویکردی میانرشتهای بین مطالعات فرهنگی دیجیتال و مطالعات بصری، هدف اصلی مقاله بررسی چگونگی خودبیانگری احساسات نوستالژی و خیالبافی کاربران ایرانی در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام و فیسبوک است. در نتیجه، یاد کردن شهر بهمثابه خانهٔ امنی که از دست رفته است و فکر کردن دربارۀ آیندۀ مبهم و پیشرو در قالب خیالبافی نشان از گیر افتادن در میدان رخدادِ شیوع ویروس کرونا است.
بحران ویروس کرونا
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا سراسر جهان را فراگرفته و علاوه بر اثرات بهداشتی و پزشکی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهمی برای زندگی انسانهاو جوامع داشته است. بررسی چنین پدیده فراگیر و چندبعدی، نگاه میانرشتهای را میطلبد. پژوهش را با هدف کشف تجربه کنشگران اجتماعی در زندگی در شرایط بحران کرونا و قرنطینه اجرا کردیم. مشارکتکنندگان ...
بیشتر
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا سراسر جهان را فراگرفته و علاوه بر اثرات بهداشتی و پزشکی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهمی برای زندگی انسانهاو جوامع داشته است. بررسی چنین پدیده فراگیر و چندبعدی، نگاه میانرشتهای را میطلبد. پژوهش را با هدف کشف تجربه کنشگران اجتماعی در زندگی در شرایط بحران کرونا و قرنطینه اجرا کردیم. مشارکتکنندگان شامل 43 نفر از جوانان حاضر در شبکههای اجتماعی است که با استفاده از شیوهٔ نمونهگیری هدفمند (در دسترس و با حداکثر تنوع) انتخاب کردیم و با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته انجام دادیم. دادههای حاصل از مصاحبهها با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و در پایان هفت مقولهٔ اصلی کشف شد که عبارتاند از: آشفتگی روانی/رفتاری، افزایش خودمراقبتی، تنگنای تعاملات، تنگنای معیشت، بازاندیشی معنوی، تلخی رسانه و مرور و بازیابی خویشتن. براساس جمعبندی مفاهیم و مقولهها، تعلیق در هراس و بازاندیشی بهعنوان مقوله نهایی ارائه شد. در فضای تاحدودی غیرقابل کنترل بیرونی، ارتقاء خودمراقبتی، تقویت سازوکارهای ذهنی و همافزایی اجتماعی میتواند غلبه بر ابعاد منفی این شرایط را تسهیل کند.
بحران ویروس کرونا
سعیده سعیدی
چکیده
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک ...
بیشتر
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک مردمنگاری مجازی بوده و مدل ادغام اردال و اپن بستر نظری این مقاله را شکل میدهد. فرضیهٔ محوری این است که موقعیت همهگیری کرونا تأثیرات گستردهای بر ابعاد آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران بهطورعام و دانشجویان افغانستانی بهطورخاص گذاشته است، مهمترین تأثیر منفی این اضطراب اجتماعی در تقاطع با ملیّت، جنسیت و طبقه، فربهشدن نابرابریهای آموزشی و جنسیتی در زیست روزمرهٔ مهاجران است. از سوی دیگر مهمترین تغییر مثبت ناشی از موقعیت کرونا، مرئیشدن حضور مهاجران در سطح افکار عمومی و عرصه سیاستگذاری است که زمینههای ادغام ساختاری مهاجران را تاحدی تسهیل نموده است. بحران کرونا با فربهکردن مفهوم همسرنوشتی دستگاه سیاستگذار را متوجه این موضوع کرده که همه اعضای جامعه در یک قایق سوار هستند و مغفول گذاشتن بخشی از جمعیت کشور برخلاف منافع ملّی بوده و پتانسیل تهدید دارد. در نتیجه، با مرئیکردن حضور میلیونی مهاجران بهصورت محدود و قطاعی فرایند ادغام ساختاری مهاجران را تسریع نموده است.
بحران ویروس کرونا
غلامرضا ذاکرصالحی
چکیده
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها ...
بیشتر
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها از طریق ابزار پرسشنامهٔ بسته محققساخته گردآوری شد. در تهیه پرسشنامه از مقیاس گاتمن استفاده شد. پاسخگویان جمعی از خبرگان و متخصصان آموزش عالی هستند که بهصورت راهبردی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج در قالب سناریوهای آینده ارائه شدهاند. سناریوهای محتمل برای کشف و اعتباربخشی سناریو مرجح در اختیار عدهای از خبرگان آموزش عالی قرار گرفت. در پیمایش مربوط به اعتباربخشی، 84 نفر از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی مشارکت داشتند. سناریوهای محتمل در هفت مؤلفه سازماندهی شدند: 1) هویت و جایگاه دانشگاه؛ 2) توجه به پایداری 3) ورود به دانشگاه؛ 4) تغییر سبک زندگی دانشگاهی؛ 5) بینالمللیشدن؛ 6) یادگیری الکترونیکی؛ و 7) حکمرانی و مدیریت. یافتهها نشان داد خبرگان آموزش عالی اصل وجود تأثیرات و پیامدهای بحران کوویدـ19 برآموزش عالی را پذیرفتهاند. همچنین، از دیدگاه آنان این تأثیرات بسیط و ساده نبوده و دارای ابعاد وسیع و متنوّعی است. همانگونهکه ملاحظه شد، در هر یک از ابعاد هفتگانهٔ معطوف به آینده حداقل یک سناریو مرجّح با میانگین بالای 50درصد موافق وجود دارد. سه روند کلان که بیشترین احتمال وقوع را از نظر پاسخگویان دارند به ترتیب عبارتانداز: 1) تقویت یادگیری الکترونیکی(اما نه بهصورت تحوّل بنیادین و مجازیشدن کامل)؛ 2) تغییر در سبک زندگی دانشگاهی؛ و 3) توجه بیشتر به مقولهٔ پایداری. این سه روند بیشترین سناریوهای مرجّح را در درون خود جای دادهاند.