میان رشتهای
رضا ماحوزی؛ مسعود اعتصامی
چکیده
سنتگرایی بهعنوان یکی از جریانهای نیرومند فکری دنیای معاصر، از طریق نقد نشانههای دنیای جدید و نظام آموزشی و فرهنگی آن، خواهان ایجاد نظم جدیدی در عرصه فرهنگ، علم، و آموزش است. این جریان، به پشتوانه بهرهمندی از یک سنت فکری فلسفی و عرفانی، توانسته است در دهههای اخیر ذهنهای بسیاری را در کشورها و فرهنگهای مختلف متوجه خود کند. ...
بیشتر
سنتگرایی بهعنوان یکی از جریانهای نیرومند فکری دنیای معاصر، از طریق نقد نشانههای دنیای جدید و نظام آموزشی و فرهنگی آن، خواهان ایجاد نظم جدیدی در عرصه فرهنگ، علم، و آموزش است. این جریان، به پشتوانه بهرهمندی از یک سنت فکری فلسفی و عرفانی، توانسته است در دهههای اخیر ذهنهای بسیاری را در کشورها و فرهنگهای مختلف متوجه خود کند. بر این اساس، بررسی برنامههای آموزشی و علمی موردنظر جریان سنتگرایی معاصر ــ که در ایران بیش از هرکسی خود را مدیون اندیشههای سید حسین نصر میداند ــ امری موجه است. در این مقاله تلاش میشود با توجه به نقدهای این جریان فکری، بهویژه سید حسین نصر، به محتوا و ساختار علوم جدید و نظام علمی همسو با آن، پیشنهادهای جایگزین در رویکردی میانرشتهای به بحث گذاشته شود. ازاینرو بهکمک نگاه میانرشتهای سنتگرایان در نقد دنیای معاصر ازیکسو و پیشنهاد جایگزین آنها مبنیبر بازگشت به متافیزیک سنت و نهتنها دنیای گذشته از سوی دیگر، مجالی برای فهم کلیت این نظام اندیشگی ــ که همزمان از دانشهایی چون فلسفه، الهیات، عرفان، تاریخ، روانشناسی، هنر، سیاست و علوم دقیقه برخوردار است ــ فراهم میشود. در هر دو وجه، سنتگرایان، فهم درست و دقیق متافیزیک سنت را، شرط هرگونه داوری و قضاوت درباره ضعفها و تاریکیهای عصر مدرن و ضرورت گذر از آن طرح کردهاند. در این نوشتار تلاش میکنیم آینده نظام علم را برمبنای نگاه انتقادی سید حسین نصر به نظام علمی موجود که در متافیزیک وارونه عصر مدرن ریشه دارد، معرفی و بررسی کنیم.
علوم سیاسی
رحمت عباستبار؛ خسرو محمدحسینپور
چکیده
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه میباشد؟ آیا انفال یا نسلکشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا میتوان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگیهای مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگیها مورد بررسی و واکاوی قرار دادهایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافتهای انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل دادهها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهرهای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته میباشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهاییبخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
حمیدرضا رحمانیزاده دهکردی
چکیده
یکی از شیوههای آموزش مقالهنویسی، تجزیه و تحلیل مقالات شاخص جهانی است. ترجمه، تلخیص و آنالیز یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال سوءتفاهم برانگیزترین مقالههای سیاسی _ مقاله «پایان تاریخ» اثر فرانسیس فوکویاما _ در این جهت صورت گرفته است. نویسنده با بررسی مقاله از زوایای «درونمنطقی» و «برونمنطقی»، و استتناج «تز»، ...
بیشتر
یکی از شیوههای آموزش مقالهنویسی، تجزیه و تحلیل مقالات شاخص جهانی است. ترجمه، تلخیص و آنالیز یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال سوءتفاهم برانگیزترین مقالههای سیاسی _ مقاله «پایان تاریخ» اثر فرانسیس فوکویاما _ در این جهت صورت گرفته است. نویسنده با بررسی مقاله از زوایای «درونمنطقی» و «برونمنطقی»، و استتناج «تز»، «مفروضهها»، «شواهد مؤید تز» و «استدلالهای نظری» نشان میدهد که چگونه این مقاله، سه معیار مهم مقاله خوب پژوهشی یعنی «اصالت و نوآوری، اثرگذاری و سودمندی» را به شیوهای ایدهآل داراست. نویسنده تلاش کرده است که با تلفیق این تجربه، با تجربهای دیگر (ترجمه و آنالیز مقاله شاخص «مدرنیته؛ پروژه ناتمام» اثر یورگن هابرماس)، معیارهایی مشترک برای نگارش مقالات علمی ارائه کند. نکته مهم دیگر، بهرهگیری هوشمندانه هر دو مقاله از رشتههای مختلف علوم انسانی (از جمله فلسفه، اقتصاد، هنر و جامعهشناسی) و نگاه میانرشتهای به موضوع مورد بررسی است.
سید عبدالامیر نبوی
چکیده
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی ...
بیشتر
مفهوم کلیدی «گذار» بیشتر در نظریات نوسازی و توسعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برخی از نظریهپردازان توسعه با ملاک قرار دادن شاخصهایی در حوزههای اقتصاد، سیاست و فرهنگ، حرکتی خطی از جامعه سنتی به جامعه مدرن را تصویر کردهاند و بهویژه برای مرحله میانی (دوره گذار) ویژگیهای را برشمردهاند. مهمترین کاستی چنین نگرشی آن است که به بررسی بخشی از شاخصهای عینی بسنده میکند و از صورتبندی و تحلیل علل شکلگیری اندیشههای سیاسی در جوامع در حال گذار ناتوان میماند؛ ازاینرو، مقاله حاضر با مبنا قرار دادن رویکرد ماکس وبر، به بازتعریف سه مفهوم جامعه سنتی، جامعه در حال گذار و جامعه مدرن پرداخته است. گسستگی بین واقعیتهای زندگی سیاسی، اجتماعی و پاسخهای چهارچوب فکری حاکم بر جامعه، یا ناتوانی آن چهارچوب از تبیین واقعیتها سبب میشود که جامعه وارد دوران گذار شود. مهمترین ویژگی جامعه در حال گذار، بروز بحران معناست. بین این بحران و شکلگیری اندیشه سیاسی همبستگی وجود دارد. در واقع، اندیشه سیاسی بخشی از پاسخ نخبگان فکری یک جامعه به بحران معنایی است که در آن جامعه احساس میشود. در نتیجه، این سیر بحث، بهرهگیری از نگاهی میانرشتهای را در پژوهش درباره دوره گذار ضروری میسازد و مباحث و یافتههای حوزههایی چون اندیشه سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و حتی مردمشناسی را وارد تحلیل این مفهوم میکند.