جمعیت شناسی
فاطمه مدیری؛ فاطمه تنها
چکیده
با توجه به تداوم باروری زیر سطح جانشینی و لزوم بررسی عوامل مرتبط، در این مقاله به بررسی تاثیر احساس امنیت بر تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، ایدهآل و قصد شده و همچنین قصد داشتن فرزند دیگر پرداختهایم. با استفاده از دادههای پیمایش سبک زندگی متاهلین، 1189 زن و مرد متاهل در شهر تهران، که زن در خانواده کمتر از 50 سال و بارور بوده، به شیوه ...
بیشتر
با توجه به تداوم باروری زیر سطح جانشینی و لزوم بررسی عوامل مرتبط، در این مقاله به بررسی تاثیر احساس امنیت بر تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، ایدهآل و قصد شده و همچنین قصد داشتن فرزند دیگر پرداختهایم. با استفاده از دادههای پیمایش سبک زندگی متاهلین، 1189 زن و مرد متاهل در شهر تهران، که زن در خانواده کمتر از 50 سال و بارور بوده، به شیوه خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده و در تجزیه تحلیل نهایی به کار گرفته شدهاند. نتایج تحقیق نشان داده، میانگین تعداد فرزندان ایدهآل در پاسخگویان بیش از دو فرزند (13/2)، تعداد فرزندان قصد شده 91/1 فرزند، تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده کمتر از سطح جانشینی (41/1) بوده و ۹/۳۶ درصد از پاسخگویان قصد داشتن فرزند دیگر را داشتهاند. رابطه مستقیم معنادار میان احساس امنیت با تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده، ایدهآل و قصد شده وجود داشته است. همچنین مدلهای رگرسیون لجستیک نشان از تاثیر معنادار احساس امنیت در خروج از بی فرزندی، تکفرزندی و دو فرزندی داشته است. پیشنهادات سیاستی در راستای افزایش فرزندآوری، مبتنی بر بسترسازی مناسب در راستای کاهش موقعیتهای مخاطرهآمیز و افزایش احساس امنیت در ابعاد مختلف اقتصادی، عمومی، قضایی و سیاسی از جمله امنیت شغلی و درآمد کافی، ثبات سیاسی و مصونیت از هر گونه تعرض میباشد.
جمعیت: مسائل و چالشها
میلاد بگی
چکیده
با توجه به تغییر ساختار سنّی جمعیت و تحولات اقتصادی-اجتماعی سطح کلان که ایران تجربه کرده است انتظار میرود روندهای ازدواج در بین دورهها و نسلهای مختلف با تغییراتی همراه باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش سن-دوره-کوهورت چندسطحی به بررسی تغییرات دورهای و نسلی ازدواج و تعیینکنندههای احتمال ازدواج طی چهار دهه اخیر پرداخته است. ...
بیشتر
با توجه به تغییر ساختار سنّی جمعیت و تحولات اقتصادی-اجتماعی سطح کلان که ایران تجربه کرده است انتظار میرود روندهای ازدواج در بین دورهها و نسلهای مختلف با تغییراتی همراه باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش سن-دوره-کوهورت چندسطحی به بررسی تغییرات دورهای و نسلی ازدواج و تعیینکنندههای احتمال ازدواج طی چهار دهه اخیر پرداخته است. یافتهها حاکی از آن است در هر دو جنس، کوهورتهای جوانتر در مقایسه با کوهورتهای مسنتر، ازدواج خود را به تأخیر انداخته و در سنین بالاتری ازدواج میکنند. در همه کوهورتها تا سن 35 سالگی، درصد زنان ازدواجکرده بیش از مردان است اما در سنین بالاتر این امر برعکس خواهد شد. روندهای دورهای این نتایج را مورد تایید قرار میدهد. تحلیلهای سن-دوره-کوهورت نیز نشان داد که اگرچه در دورهها و کوهورتهای مختلف زنان زودتر از مردان ازدواج کردهاند، اما به طور کلی احتمال ازدواج زنان کمتر از مردان است. تحصیلات دانشگاهی و اشتغال دو متغیر مهم در کاهش احتمال ازدواج در دورهها و کوهورتهای مختلف بود ولی تأثیرات آنها در بین دو جنس متفاوت است. مدل مرد نانآور خانواده ایرانی سبب شده است تا اشتغال، احتمال ازدواج مردان را افزایش و احتمال ازدواج زنان را کاهش دهد. با توجه به گسترش آموزش عالی و طولانیشدن دوره تحصیل انتظار میرود در صورت عدم ارائه برنامههای سیاستی مناسب برای اشتغال جوانان، تأخیر در سن ازدواج همچنان تداوم داشته باشد. در این راه نیاز است تا برنامهریزان در سیاستهای خود، تغییرات رخداده در سطح خانواده و جامعه طی دهههای گذشته را مد نظر قرار دهند.
جمعیت شناسی
آمنه عباسی؛ امیر ملکی؛ رسول صادقی؛ قادر بالاخانی
چکیده
مطالعهی حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجامشده در در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر نگرشها، تمایلات و قصد باروری در ایران صورت گرفته است. بدینمنظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA3) تعداد 26 مطالعه در بازهی زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. تعداد 16 مطالعه به بررسی تمایلات و قصد باروری و تعداد 10 مقاله ...
بیشتر
مطالعهی حاضر با هدف ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجامشده در در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر نگرشها، تمایلات و قصد باروری در ایران صورت گرفته است. بدینمنظور با استفاده از روش فراتحلیل و نرمافزار جامع فراتحلیل (CMA3) تعداد 26 مطالعه در بازهی زمانی 1389 تا 1398 بررسی شده است. تعداد 16 مطالعه به بررسی تمایلات و قصد باروری و تعداد 10 مقاله نیز به بررسی نگرشهای فرزندآوری پرداختهاند. نتایج نشان داد تأثیر متغیرهای تحصیلات، سن ازدواج، تعداد فرزندان موجود، مشارکت اقتصادی- اجتماعی، فردگرایی، نگرش به اشتغال، در معرض رسانههای خارجی، و استفاده از اینترنت بر تمایل و قصد باروری منفی بوده و در مقابل، متغیرهای سن، سکونت روستایی، درآمد، دینداری، حمایت اجتماعی، تعداد خواهر و برادر، و کیفیت زندگی نیز بر تمایل و قصد باروری اثر مثبت داشتهاند. اندازه اثر این متغیرها همگی زیر 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازهی اثر متعلق به متغیرهای فردگرایی (296/0-) و تعداد فرزندان موجود (224/0-) است. همچنین از بین متغیرهای تأثیرگذار بر نگرشهای فرزندآوری، تأثیر درآمد و اختلاف سنی با همسر مثبت بوده و در مقابل، سرمایه و مصرف فرهنگی، تحصیلات، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سن و شبکههای مجازی اثری منفی نیز داشتند. اندازه اثر این متغیرها همگی زیر 3/0 بوده و بیشترین میزان اندازهی اثر متعلق به متغیرهای درآمد (272/)0 و سن (258/0-) است. از اینرو، عوامل و نیروهای اجتماعی متعددی در تغییر نگرش به فرزند و کاهش فرزندآوری اثرگذار بودهاند که حاکی از ناهمگونیهای موجود در جامعهی ایرانی میباشد.
جامعهشناسی
فرجاد ناطقی؛ ابراهیم توفیق
چکیده
مقاله حاضر چیستی «زیست-مقاومت» را در چشماندازی میانرشتهای متأثر از فلسفه سیاسی، تاریخ، انسانشناسی و جامعهشناسی جستجو میکند. دراینراستا مفهوم «زیست-مقاومت» با خوانشی تلفیقی از نظریههای اسپینوزا و دلوز صورتبندی شده است. همچنین با استفاده از روش تبارشناسی و نگرش تجربهگرایی استعلایی، پدیدآیی «انبوه خلق» ...
بیشتر
مقاله حاضر چیستی «زیست-مقاومت» را در چشماندازی میانرشتهای متأثر از فلسفه سیاسی، تاریخ، انسانشناسی و جامعهشناسی جستجو میکند. دراینراستا مفهوم «زیست-مقاومت» با خوانشی تلفیقی از نظریههای اسپینوزا و دلوز صورتبندی شده است. همچنین با استفاده از روش تبارشناسی و نگرش تجربهگرایی استعلایی، پدیدآیی «انبوه خلق» به مثابه محصول فعلیتیابی «زیست-مقاومت» مورد بررسی تاریخی قرار گرفته است. در تاریخ معاصر ایران جمعیت به مثابه یک انبوه خلق میان برافتادن نظم قدیم تا برآمدن نظم جدید در نهضت مشروطیت، جنبشهای32-1320 و انقلاب1357 تحقق یافته است. لذا انجمنها، اتحادیهها و شوراها اشکال انبوه خلق در هر یک از این دورههای تاریخی بودند، که درواقع مقاومت جمعی فرودستان درمقابل «زیست-قدرت» را به نمایش گذاشتند. وجود، نیروی درونماندگار حیات است و انسانها در مواجهه با تهدید وجود با یکدیگر همسرنوشتند. ازاینرو «زیست-مقاومت» یک کنش مشترک سیاسی برای صیانت از وجود است که با دگردیسی بدن-سوژههای منقاد به بدن-سوژههای آزاد در «لحظهی دیداری-شنیداری ناب» ممکن میشود. نتایج حاصل از یافتههای این مقاله ما را به سه اصل بنیادین رهنمون میسازد: 1. وجود داشتن، مقاومت کردن است؛ 2. صیانت از وجود یک پراکسیس سیاسی است؛ 3. آزادی فردی بدون آزادی جمعی امکانپذیر نیست.
میان رشتهای
جواد شهولی کوه شوری؛ احمدرضا عسکری؛ رسول نظری؛ امیررضا نقش
چکیده
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هر دو به عنوان یک حوزۀ میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که به موازات این دو رشد نمود، اثر محسوس و بنیادین بر آنها گذاشت و نیر از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بین رشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای به ویژه در زمینۀ ورزش که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش، اهداف بلند پروازانهای ...
بیشتر
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هر دو به عنوان یک حوزۀ میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که به موازات این دو رشد نمود، اثر محسوس و بنیادین بر آنها گذاشت و نیر از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بین رشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای به ویژه در زمینۀ ورزش که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش، اهداف بلند پروازانهای نیز دارد، بسیار مهم میباشند. از اینرو در این مقاله با بکارگیری ابزار سناریو به عنوان یکی از روشهای آیندهپژوهی ، یک راهروی استراتژی برای توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران در افق 1414 پدید آمد. ورزش در دانشگاهها شکل نهادی فرآیند تربیتبدنی برای یک زندگی سالم و فعال است. مشارکتکنندگان مطالعۀ تحلیلی و اکتشافی حاضر شامل 34 نفر از ذینفعان داخلی و خارجی ورزش دانشگاهی ایران بودند که بر اساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری داده ها با مصاحبه و پرسشنامه باز صورت گرفت. بر اساس یافتهها، تحلیل 30 عامل اصلی بدست آمده در نهایت منجر به تولید دو عدمقطعیت کلیدی "پیوستن به جنبش جهانی ورزش" و "نظاممندی فعالیت جسمانی پایدار" شد که اساس توسعۀ چهار سناریو با اسامی دماوند، تفاخر، روز از نو و فیزیک، گردیدند. به منظور توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران، باید سیاستهای مجزا در قسمتهای مختلف ورزش دانشگاهی بر مبنای نظاممندی فعالیتهای جسمانی پایدار، تدوین گردد.
آینده پژوهی
احسان مرزبان؛ حسین رضایان؛ احد رضایان؛ مصطفی مرزبان
چکیده
هدف از این پژوهش، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامه آینده ارتقای مرتبه اعضای هیات علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مولفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامه آینده ارتقای مرتبه اعضای هیات علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مولفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار میکمک و پنل خبرگان، ضمن احصای مجموعهای جامع از عوامل اثرگذار، مولفههای کلیدی شناسایی و روابط اثرگذاری و اثرپذیری میان آنها بهلحاظ ساختاری تحلیل شده است. درنتیجه، پنج نیروی "گفتمان حاکم بر آموزش عالی در ایران"، "انتظار جامعه (صنعت، بازار و دولت) از آموزش عالی"، "اقتصاد آموزش عالی"، "رقابتی و بینالمللی شدن آموزش عالی" و "چالشهای نوظهور و توسعه علوم میان و فرارشتهای" بهعنوان پیشرانهای تغییر در موضوع پژوهش احصا گردیده و تاثیر و نقش هر یک در آینده نظام ارتقای اعضای هیأت علمی تبیین شده است. بر این اساس، ارتقای ویرایشهای آینده آییننامه مزبور، نیازمند همگامی با نیروهای پیشران شناساییشده، لحاظ پیچیدگیهای ساختاری میان عوامل کلیدی موثر و انطباق با تحولات محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق اتخاذ رویکردهای میانرشتهای و آیندهنگرانه است.
علوم اجتماعی
زینب شفیعی
چکیده
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است.در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد:دوره اول دورهای است که صنایعدستی به مثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا،ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود،در دوره دوم همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم،و نهایتا در دوره سوم ظهور صنایع ...
بیشتر
جایگاه صنایعدستی در طول تاریخ همواره پرمناقشه بوده است.در این رابطه سه دوره را میتوان تفکیک کرد:دوره اول دورهای است که صنایعدستی به مثابه پسرعموی فقیر هنرهای زیبا،ذیل دوگانه والا/پست طبقهبندی میشود،در دوره دوم همزمان با ظهور جنبش هنرها و صنایعدستی شاهد نزدیکی جایگاه هنرمند و استادکار هستیم،و نهایتا در دوره سوم ظهور صنایع خلاق را داریم که از سویی با مفهوم خودانجامی(آماتور) و از سویی دیگر با بازتولید هژمونی گفتمانی هنرهای والا پیوند خورده است.بسیاری تألیفات دانشگاهی ظهور این مدلهای جدید اقتصاد خلاق را در سایه فرهنگ وب ۲ مطالعه کردهاند.در این پژوهشها آمده است که اتسی بعنوان یک مکان بازار،مرز بین کار حرفهای و آماتور را از بین برده و بحث کار را پیچیدهتر کرده است.پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در دنیای امروز با حرکت صنایعدستی به سوی"دوره پساحرفهای"،آیا مفاهیم "آماتور"و"حرفهای" کاربرد خود را از دست دادهاند؟نقطه عزیمت مقاله حاضر همینجاست و قصد دارد از طریق مطالعهای کیفی_اکتشافی به این پرسش پاسخ داده و از خلال این مورد به جایگاه صنایعدستی مدرن در ایران بپردازد.بدین منظور دو تیپ سازنده، از یکدیگر تفکیک شدهاند:حرفهایها و آماتورها.هر تیپ ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد.حرفهایها فارغالتحصیلان رشتههای هنریاند که کنش خود را در قالب مفاهیم خاص میدان هنرهای والا توصیف میکنند.اینها اصل هومولوژی را برای کارآفرینی هنری به کار می-گیرند.در مقابل آماتورها خودآموختگان هنریاند.آنها در پی یک شانس سرگرمیشان به کسب و کار تبدیل شده و قدرت پیوند با غریبهها را جایگزین قدرت پیوندهای ضعیف کردهاند.فقدان اصل هومولوژی در بین آماتورها مانع کارآفرینی آنها نشده است.
آینده پژوهی
محمد حسینی مقدم؛ مهرداد حمیدی
چکیده
پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور میشود؟ پرسشهای فرعی عبارتند از: تجربه جهانی در توسعه دانشهای میانرشتهای چیست؟ عوامل مؤثر بر توسعه دانشهای میانرشتهای در جامعه علمی علوم پزشکی کشور کدامند؟ رویکرد اصلی این مقاله آیندهپژوهی ...
بیشتر
پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور میشود؟ پرسشهای فرعی عبارتند از: تجربه جهانی در توسعه دانشهای میانرشتهای چیست؟ عوامل مؤثر بر توسعه دانشهای میانرشتهای در جامعه علمی علوم پزشکی کشور کدامند؟ رویکرد اصلی این مقاله آیندهپژوهی و احصای عوامل مؤثر بر توسعه دانشهای میانرشتهای با تکیه بر مشارکت ذینفعان و خبرگان جامعه علوم پزشکی ایران بوده است. روشهای استفاده شده در این پژوهش عبارتند از: مطالعات اسنادی به منظور آشنایی با تجارب جهانی و ملی، پانل خبرگان و ذهنانگیزی به منظور گردآوری دادهها و اعتباربخشی نتایج پژوهش و تحلیل لایهلایه علتها با هدف شناسایی امکانهای پیش روی جامعه علوم پزشکی در توسعه دانشها میانرشتهای. دستاوردهای مقاله عبارتند از: نخست، دانشهای میانرشتهای در پاسخ به مسائل پیچیده اجتماعی که ریشه در زمان اکنون و آینده دارد، هویت پیدا میکنند؛ دوم، توسعه میانرشتهایها در علوم پزشکی نیازمند فرایند توسعه همزمان از بالا به پایین و از پایین به بالای خطمشیگذاری و اقدام در اجتماعات علمی علوم پزشکی است؛ سوم، ساخت آینده مطلوب توسعه دانشهای میانرشتهای در علوم پزشکی کشور مستلزم توجه به واقعیتهای شکلدهنده به موضوع در لایههای متفاوت عینی تا ذهنی است و براین اساس، طیفی از رویکردها، برنامهها و اقدامات کوتاهمدت تا بلندمدت برای ساخت عینیت( از قبیل تخصیص منابع مالی مناسب به دانشهای میانرشتهای) و ذهنیتهای مرتبط(گفتمانها، استعارهها و اسطورههای بدیل) مورد نیاز است.
توسعه
حمید آسایش؛ مهدی کمالی؛ یحیی آریان مهر
چکیده
رشد و توسعه اقتصادی از جمله اهدافی است که هر اقتصادی دنبال میکند و دلیل این امر وجود منافع فراوانی است که رشد اقتصادی محقق میسازد. لذا در برنامه هفتم توسعه نیز به مانند سایر برنامه های قبلی بایستی به موضوع رشد و توسعه توجه شود در این توجه به مفهوم آمایش سرزمین و زیر بخش های دارای مزیت به مانند گردشگری توجه ویژه شود. گردشگری به عنوان ...
بیشتر
رشد و توسعه اقتصادی از جمله اهدافی است که هر اقتصادی دنبال میکند و دلیل این امر وجود منافع فراوانی است که رشد اقتصادی محقق میسازد. لذا در برنامه هفتم توسعه نیز به مانند سایر برنامه های قبلی بایستی به موضوع رشد و توسعه توجه شود در این توجه به مفهوم آمایش سرزمین و زیر بخش های دارای مزیت به مانند گردشگری توجه ویژه شود. گردشگری به عنوان چهارمین صنعت درآمدساز دنیا، دارای منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی بوده که توسعه آن یکی از کم هزینهترین روشهای رشد اقتصادی در برنامه هفتم توسعه به شمار میآید. به همین سبب در این مقاله به بررسی اثر گردشگری خارجی بر رشد اقتصادی استانهای ایران بصورت کلی و تفکیک 9 منطقه آمایش سرزمین پرداخته شد. تا در صورت اثر گذاری به عنوان یک زیر بخش مهم در برنامه هفتم پیشنهاد شود و امکان سیاست گذاری به تفکیک مناطق آمایش صورت پذیرد. برای دستیابی به این مهم از روش پنل دیتا و دادههای فصلی جمع آوری شده از مرکز آمار ایران و سازمان میراث فرهنگی طی سال های ۱۳۸۹ الی ۱۳۹۵ بهره برده شد. نتایج حاکی از این بود که نگردشگری اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی استان های ایران دارد. که بیشترین اثر در مناطق 5 و 8 آمایش سرزمین و کمترین اثر در منطقه 6 آمایش سرزمین وجود دارد. لذا بایستی در برنامه هفتم به ایجاد ظرفیت در یک زیر بخش توجه ویژه شود.