نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جامعهشناسی سیاسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 دکتری جامعهشناسی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران
چکیده
مقاله حاضر چیستی «زیست-مقاومت» را در چشماندازی میانرشتهای متأثر از فلسفه سیاسی، تاریخ، انسانشناسی و جامعهشناسی جستجو میکند. دراینراستا مفهوم «زیست-مقاومت» با خوانشی تلفیقی از نظریههای اسپینوزا و دلوز صورتبندی شده است. همچنین با استفاده از روش تبارشناسی و نگرش تجربهگرایی استعلایی، پدیدآیی «انبوه خلق» به مثابه محصول فعلیتیابی «زیست-مقاومت» مورد بررسی تاریخی قرار گرفته است. در تاریخ معاصر ایران جمعیت به مثابه یک انبوه خلق میان برافتادن نظم قدیم تا برآمدن نظم جدید در نهضت مشروطیت، جنبشهای32-1320 و انقلاب1357 تحقق یافته است. لذا انجمنها، اتحادیهها و شوراها اشکال انبوه خلق در هر یک از این دورههای تاریخی بودند، که درواقع مقاومت جمعی فرودستان درمقابل «زیست-قدرت» را به نمایش گذاشتند. وجود، نیروی درونماندگار حیات است و انسانها در مواجهه با تهدید وجود با یکدیگر همسرنوشتند. ازاینرو «زیست-مقاومت» یک کنش مشترک سیاسی برای صیانت از وجود است که با دگردیسی بدن-سوژههای منقاد به بدن-سوژههای آزاد در «لحظهی دیداری-شنیداری ناب» ممکن میشود. نتایج حاصل از یافتههای این مقاله ما را به سه اصل بنیادین رهنمون میسازد: 1. وجود داشتن، مقاومت کردن است؛ 2. صیانت از وجود یک پراکسیس سیاسی است؛ 3. آزادی فردی بدون آزادی جمعی امکانپذیر نیست.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله