برنامه هفته توسعه در ایران
سعید پسران رزاق
چکیده
نیازهای رفاهی انسان فراتر از عناصری عینی چون خوراک، پوشاک، بهداشت و مسکن است. فرایند نوین توسعه، ابعاد والاتری مانند تأمین اجتماعی، ارتقاء جنبههای کیفی زندگی، حفظ محیط زیست، همبستگی ملی، و فراهم آوردن شرائط لازم جهت مشارکت مردم در سطوح مختلف را در بردارد و برنامه ها باید به آن بپردازند. این مقاله درصدد نشاندادن جایگاه «ابعاد ...
بیشتر
نیازهای رفاهی انسان فراتر از عناصری عینی چون خوراک، پوشاک، بهداشت و مسکن است. فرایند نوین توسعه، ابعاد والاتری مانند تأمین اجتماعی، ارتقاء جنبههای کیفی زندگی، حفظ محیط زیست، همبستگی ملی، و فراهم آوردن شرائط لازم جهت مشارکت مردم در سطوح مختلف را در بردارد و برنامه ها باید به آن بپردازند. این مقاله درصدد نشاندادن جایگاه «ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی» در برنامههای توسعهٔ کشور بعد از انقلاب اسلامی است. در همینراستا، مباحث اجتماعی و اقتصادیِ توسعه، تحت مقولهٔ کیفیت زندگی بررسی شده است. ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی عبارتاند از: «امنیت اقتصادیـاجتماعی»، «همبستگی اجتماعی»، «ادغام اجتماعی»، «توانمندسازی اجتماعی» و «تداوم پذیری اجتماعی». هدف اصلی پاسخ به این دو سؤال است: 1) کدامیک از ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی در برنامههای توسعه موردتوجه بودهاند؟ 2) در کدام برنامهٔ توسعه، توجه بیشتری به ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی شده است؟ روش بهکارگرفتهشده در این مقاله، روش تحلیلمحتوا بوده و واحد تحلیل مضمون و یا مفهوم موجود در متن احکام برنامههای توسعه بوده است. براساس یافتهها، در برنامهٔ چهارم توسعهٔ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، بیشترین توجه به ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی شده است. همچنین، بُعد «امنیت اقتصادیـاجتماعی» بیشتر از سایر ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی موردتوجه بوده است. در مسیر پاسخ به دو سؤال اصلی، بیشترین و کمترین میزان حضور هر یک از ابعاد اجتماعی کیفیت زندگی نیز در برنامههای توسعه به دست آمده است.
محیط زیست
مهشید طالبی صومعه سرایی؛ محمدجواد زارعیان؛ اشکان فرخ نیا؛ رضا روزبهانی
چکیده
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری ...
بیشتر
تدوین برنامههای میاندستی برای توسعه و پیشرفت، مبتنی بر سیاستهایی هستند که به شکلی انضمامی در قالب اهداف معین و مواد قانونی و طرحهای اجرایی بروز میکنند. چنانچه در بسیاری از موارد ضعف در اجرا را میتوان از طریق بررسی سیاستگذاریها دنبال کرد. یکی از دلایل برهم خوردن تعادل بین مصرف و تقاضا در مدیریت منابع آب کشور را در شکل سیاستگذاری و برنامهریزی میتوان جستوجو کرد. با این وجود این سیاستگذاری و برنامهریزی آب در ایران شکل ثابتی نداشته و از دورهای به بعد برحسب تغییر در بستر اجتماعی و سیاسی، تحولات زیادی داشته است. بیشترین تحولات در برنامهریزی و سیاستگذاری آب بین برنامههای آب در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران است؛ تحولات در میانمدت و کوتاهمدت نیز مشهود است. برای شناسایی این تحولات از طریق رویکرد کیفی و با روش تحلیل مضمون استقرایی متن برنامهها و اسناد توسعه بررسی شده است.نتایج تحقیق نشان داد تحولات در سیاستگذاری آب ایران در دوران قبل از انقلاب اسلامی بیشتر متأثر از تحولات و سیاستهای بینالمللی بوده و در دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران، این تحولات اغلب متأثر از گفتمان سیاسی دولت وقت بوده است. همچنین نتایج نشان داد که برنامههای توسعهای در ایران از انسجام کافی برای پایداری منابع آب برخوردار نیست. در واقع تغییر در سیاستهای مربوط به بهرهبرداری از منابع آب طی این دوران منجر به گسست برنامههای مختلف توسعه کشور از منظر مدیریت آب شده است.
میان رشتهای
حسن افراخته
چکیده
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی ...
بیشتر
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی بوده است. هدف این مقاله، آن است که دستاوردهای اقتصادی برنامههای 70 ساله توسعه ایران را مورد واکای قرار دهد و عوامل مؤثرآن را از منظر سازههای ذهنی تحلیل کند. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق اسنادی و مصاحبه با نخبگان برنامهریزی توسعه جمعآوری شده است. دادههای جمعآوریشده از طریق گراندد تئوری و استدلال استقرایی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که اهداف اقتصای برنامههای توسعه بعد از 70سال تحققنیافته است. زیرا برنامهها مبتنی بر بنیان نظری محکم و منطبق بر شرایط کشور نبوده است. بنابراین، مشارکت داوطلبانه مردمی بهدلیل نبود ساختار دموکراتیک تأمین نشده است؛ کار از اهمیت لازم برخوردار نبوده است؛ باوجود وزن کم اقتصادی ایران در جهان، در این کشور سهم بالایی از سیاستهای جهان تعقیب میشود؛ به نقش تأمین فضای با ثبات طبیعی، اقتصادی و اجتماعی در گسترش تولید، اهمیتی داده نمیشود؛ و به اقتصاد بهمثابه کل ارگانیک توجهی مبذول نمیشود. درنتیجه، سازههای ذهنی، نقش مهمی در عدمتحقق برنامههای توسعه در ایران ایفاء میکند.