مطالعات فرهنگی
حامد طاهری کیا
چکیده
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای اقتصادی، روحی، و خانوادگی نیز بهوجود آمد. بزنگاه رخداد شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان با مراسم سنتی خرید شب عید، مسافرت، و دیدوبازدیدهای نوروزی بود، درحالیکه تمامی سنت روابطی ایام عید از هم فروپاشیده بود. با تعطیلشدن شهر، ضرورت عدم جمعشدن در کنار یکدیگر و ماندن در قرنطینه، فضای دیجیتال مهمترین ابزار ارتباطی مردم بود که بهواسطۀ شبکههای اجتماعی میتوانستند احساسات خود ناشی از هراس و اضطراب پرتابشدن به میدان رخداد را با یکدیگر در میان بگذارند و پیوند عاطفی ایجاد کنند. بنابراین، یکی از مهمترین احساساتی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشد احساس نوستالژی دربارۀ زمان پیشاکرونا و خیالبافی پیرامون آینده بود. بر این اساس، با اتخاذ رویکردی میانرشتهای بین مطالعات فرهنگی دیجیتال و مطالعات بصری، هدف اصلی مقاله بررسی چگونگی خودبیانگری احساسات نوستالژی و خیالبافی کاربران ایرانی در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام و فیسبوک است. در نتیجه، یاد کردن شهر بهمثابه خانهٔ امنی که از دست رفته است و فکر کردن دربارۀ آیندۀ مبهم و پیشرو در قالب خیالبافی نشان از گیر افتادن در میدان رخدادِ شیوع ویروس کرونا است.