سید رضا شاکری
چکیده
میانرشتهای زمانی میتواند یک مزیت نسبی محسوب گردد که نسبت تعینیافتهای با امکانات معرفتی و علمی در یک جامعه برقرار کند. بخشی از این امکانات در ایران معاصر میراث روشنفکری دینی ماست که با نظر به پدیده میان رشتهای میتواند مورد بهرهبرداری علمی، روششناسی و تا حدودی سیاستگذاری دانشگاهی قرار بگیرد. میراث روشنفکری علی شریعتی ...
بیشتر
میانرشتهای زمانی میتواند یک مزیت نسبی محسوب گردد که نسبت تعینیافتهای با امکانات معرفتی و علمی در یک جامعه برقرار کند. بخشی از این امکانات در ایران معاصر میراث روشنفکری دینی ماست که با نظر به پدیده میان رشتهای میتواند مورد بهرهبرداری علمی، روششناسی و تا حدودی سیاستگذاری دانشگاهی قرار بگیرد. میراث روشنفکری علی شریعتی به مثابه موردی که از حیث زبان، قدرت نظری و اقبال دانشجویان در فضای فکری ما غیرقابل انکار است، واجد زمینههای تفکر چندرشتهای و میانرشتهای است. از این نظر، شریعتی با احاطه علمی چندرشتهای موضوعاتی چون انسان، تاریخ، سرزمین و هویت را که صرفا با یک رشته، تبیین بسندهای از آنها به دست نمیآید، به بحث و تفکر میانرشتهای میگذارد. کانون تفکر میانرشتهای شریعتی را میتوان در مفهوم «ثابت ـ متغیر» به بحث گذاشت. در این مقاله بر محور چالش ثابت – متغیر به تحلیل هرمنوتیکی امکانات میان رشتهای در روشنفکری شریعتی میپردازیم. نتیجه به دست آمده از این بررسی نشان میدهد که میانرشتهای میتواند زمینه بومیگرایی در علوم انسانی در ایران را فراهم نماید. اگر با روش میانرشتهای مبتنی بر واقعیتهای تاریخی و اجتماعی نگاه کنیم، چالشهای واقعی معرفتی و فکری بر ما آشکار شده، امکان بسط میانرشتهای بر ما گشوده خواهد شد.