فردین محمدی
چکیده
مقالۀ حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد که عاملان اجتماعی میدان آموزش از چه اندازه حجم و ترکیب سرمایۀ فرهنگی و اقتصادی برخوردار هستند؟ بر اساس حجم و ترکیب سرمایۀ تحت تملک عاملان اجتماعی، ساختار میدان آموزش را چگونه میتوان ترسیم کرد؟ و درنهایت اینکه ساختار میدان آموزش به لحاظ همگونی و ناهمگونی چگونه است؟ بدینمنظور چارچوب مفهومی ...
بیشتر
مقالۀ حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد که عاملان اجتماعی میدان آموزش از چه اندازه حجم و ترکیب سرمایۀ فرهنگی و اقتصادی برخوردار هستند؟ بر اساس حجم و ترکیب سرمایۀ تحت تملک عاملان اجتماعی، ساختار میدان آموزش را چگونه میتوان ترسیم کرد؟ و درنهایت اینکه ساختار میدان آموزش به لحاظ همگونی و ناهمگونی چگونه است؟ بدینمنظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین شده است. برای گردآوری و تحلیل دادهها از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بهره گرفته شد. جامعۀ آماری مورد مطالعه در روش پیمایش عبارت بود از معلمان و دانشآموزان شهر مشهد که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهبندی و فرمول کوکران 360 معلم و 390 دانشآموز بهعنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که بهطور کلی میزان سرمایۀ فرهنگی و اقتصادی معلمان و دانشآموزان پایینتر از سطح متوسط قرار دارد. نتایج تحلیل ساختار نیز بیانگر آن است که ساختار میدان آموزش از پنج طبقۀ متفاوت تشکیل شده است که این طبقات عبارتاند از: طبقۀ بالا، متوسط بالا، متوسط متوسط، متوسط پایین و پایین. نتایج توصیفی این طبقات نشان میدهد بیش از 70 درصد جمعیت در طبقات متوسط قرار دارند. درنتیجه، نوعی همگونی نسبی بین طبقات در میدان آموزش وجود دارد و این همگونی نسبی نشان میدهد رابطۀ رقابتی در ساختار میدان آموزش بسیار ضعیف است.
میان رشتهای
فردین محمدی؛ محسن نوغانی؛ مهدی کرمانی؛ کمال خالقپناه
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد ...
بیشتر
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد توسعه و بودجه بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی، با استفاده از نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31نفر از معلمان مصاحبه شد؛ سپس دادههای گردآوریشده با استفاده از نرمافزاز Maxqda و تکنیکهای کدگذاری باز و محوری موردتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهرغم وابستگی مالی میدان آموزش به میدان قدرت، بهلحاظ اهداف میدانی تحت سیطره آن قرار دارد. البته بهلحاظ مالی در سالهای اخیر از سوی میدان قدرت تا حدی نیز مورد طرد و بیاعتنایی واقع شده است. این امر بدانمعناست که میدان آموزش نزد میدان قدرت «وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا» است. این امر موجب شده است که میدان آموزش از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و با چالشهای متعددی مواجه شود. بهطورکلی، نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که میدان آموزش نزد این میدان قدرت از جایگاه والایی برخوردار نیست.