میان رشتهای
سوسن طهماسبی؛ محمد جواد زاهدی مازندرانی؛ صادق صالحی
چکیده
محیطزیست، حوزهای میانرشتهای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی میطلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیطزیست، رویکرد برساختگرایی را به کار میگیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیطزیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به ...
بیشتر
محیطزیست، حوزهای میانرشتهای است که مطالعه آن بینشی تلفیقی میطلبد. بسیاری از اندیشمندان این حوزه برای مطالعه مسائل محیطزیست، رویکرد برساختگرایی را به کار میگیرند. چرا که این نظریه به نقش عوامل اجتماعی در کنار عوامل فنی و اکولوژیکی در تبیین مسائل محیطزیستی تأکید دارد. هدف مقاله حاضر این است که با رویکردی فرانظری، به مطالعه پارادایم برساختگرایی- تفسیری و تعیین قضایای شناختی آن و همچنین ارائه الگویی برای مطالعه برساخت مسائل محیطزیست بپردازد. این مقاله در بستری نظری، با کمک روش فرانظری و ابزار فرانظریهپردازی ریتزر، در جهت نیل به اهداف مذکور انجام شده است. یافتههای حاصل از مطالعه سیر تحول فکری پارادایم برساختگرایی، در اندیشههای کلاسیک و معاصر نشان میدهد، مبانی فلسفی این پارادایم در اندیشه فیلسوفانی قرار دارد که به مطالعه برهمکنش ابژهها و سوژهها تأکید دارند. این مکتب در جامعهشناسی برهمکنشها و زمینههای اجتماعی آن را مطالعه میکند. اندیشمندان حوزه جامعهشناسی مسائل اجتماعی و بهطور خاص مسائل محیطزیست، دیدگاه برساختگرایی را برای مطالعه کشف، ظهور و موفقیت طرح مسائل محیطزیستی به کار میگیرند. با تشکیل مکاتب مطلق و متنی در برساختگرایی، این رویکرد از ذهنگرایی محض، به سمت توجه به عوامل عینی و ذهنی روی میآورد. بنابراین همچون بسیاری از متفکران دیگر، صاحب بینش تلفیقی شده و به ترکیب سطوح چندگانه واقعیتهای اجتماعی مورد اشاره ریتزر، میپردازند. سطوح واقعیتهای محیطزیستی در اندیشه برساختگرا، ارتباط و همپوشانی دارند. در مطالعات اجتماعی باید به ترکیب این قضایا توجه شود. نتایج مقاله حاضر، ارتباط و تعامل قضایای محیطزیستی را در الگوی پارادایمی سطوح عمده واقعیتهای محیطزیستی، در نظریه برساختی ـ تفسیری مسائل محیطزیست نشان میدهد.
میان رشتهای
الناز ابی زاده؛ سمیه قدیم زاده
چکیده
ارزش مکانهای تاریخیــفرهنگی منحصر در ویژگیها و ارزشهای کالبدی نیست، بلکه روابط و ارزشهای اجتماعی را نیز شامل میشود که نقش مهمی در شکلگیری معانی و ماندگاری آنها دارد و نیازمند حفاظت و توجه به رویکردهای میانرشتهای در این مسیر است. در این میان یکی از موانع اصلی حفاظت معنامحور، ارتباط اندک و حتی تعارض منافع میان ذینفعان ...
بیشتر
ارزش مکانهای تاریخیــفرهنگی منحصر در ویژگیها و ارزشهای کالبدی نیست، بلکه روابط و ارزشهای اجتماعی را نیز شامل میشود که نقش مهمی در شکلگیری معانی و ماندگاری آنها دارد و نیازمند حفاظت و توجه به رویکردهای میانرشتهای در این مسیر است. در این میان یکی از موانع اصلی حفاظت معنامحور، ارتباط اندک و حتی تعارض منافع میان ذینفعان مختلف است که حکایت از سرمایه اجتماعی پایین در امر حفاظت دارد. هدف از این مقاله تبیین چگونگی هدایت سرمایههای اجتماعی بهعنوان مفهوم و پدیدهای میانرشتهای در راستای حفاظت معنامحور مکانهای تاریخیـ فرهنگی است که به روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانهای و اسنادی انجام شده است. یافتهها حاکی از آن است که توانمندسازی ساختارهای اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی در راستای حفاظت، با استفاده از ظرفیتهای ارتباطی نهفته در مکانهای تاریخی ـفرهنگی بهویژه در مقیاس محلههای شهری و با رویکردهای میانرشتهای قابل تحقق است. بر اساس چارچوب ارائهشده، تقویت بعد شناختی سرمایه اجتماعی و شبکه معانی مشترک محیطی شامل چهار دسته معانی عاطفی، فرهنگی، اجتماعی و عملکردی، موجب ظهور و ارتقای ارزشهای اجتماعی شامل حس تعلق و حس تعهد، حس تعاون و حس اثرگذاری میشود که در نهایت میتواند موجب فعال شدن سرمایه اجتماعی در امر حفاظت و تقویت بستر ارتباطی مکانمند در یک روند چرخهای شود. در این راستا اقداماتی شامل آگاهیبخشی فرهنگی، حفظ مطلوبیت حسی و خاطرهانگیزی محیط، تداوم سنتها، توسعه و ارتقای کیفیت مکانهای تعاملات اجتماعی و حمایت از کسبوکارهای محلی مورد نیاز است.
میان رشتهای
محمد حسن پور
چکیده
ارتباط عکاسی و تاریخ بهعنوان مهمترین مسئلهٔ نوظهور میانرشتهای قرن نوزدهم، مستقیم اما چالشساز بودهاست. ثبتوضبط مقطعی و گزیده، تأکید بر شیءوارگی زمان (متن تاریخی، و ثبت عکاسانه)، و کیفیت ارجاعدهی بهگذشته از ویژگیهای هر دو رشته در عصر حاضر است. پس از اختراع عکاسی، عمل مرور تاریخی و بازآوری خاطرات گذشته کیفیتی کالامحور ...
بیشتر
ارتباط عکاسی و تاریخ بهعنوان مهمترین مسئلهٔ نوظهور میانرشتهای قرن نوزدهم، مستقیم اما چالشساز بودهاست. ثبتوضبط مقطعی و گزیده، تأکید بر شیءوارگی زمان (متن تاریخی، و ثبت عکاسانه)، و کیفیت ارجاعدهی بهگذشته از ویژگیهای هر دو رشته در عصر حاضر است. پس از اختراع عکاسی، عمل مرور تاریخی و بازآوری خاطرات گذشته کیفیتی کالامحور یافت و عکسها، دسترسی بهمحتوای تاریخی را، چونان لمس یک شیء بهظاهر سادهٔ روزانه، آشکارساختند. از اینرو، در مقالهٔ حاضر بر اساس شیوهٔ تحلیلتاریخی، بهپیوند ایدئولوژیک عکاسی و تاریخ براساس آراء فیلسوفان و منتقدان قرن بیستم میپردازیم و بهاین پرسش پاسخ میدهیم که کدامیک از ویژگیهای عکاسانه در تحول و پیشبرد علم تاریخ مؤثر بوده است؟ اهمیت توجه بهچنین پیوندی از این جهت است که عکاسی در عین پیوند عمیق خود با تاریخ، دردسترس عموم بوده و از همینروست که رشتههایی چون تاریخ اجتماعی نوین و یا تاریخ شفاهی، بدون ظهور عکاسی، شاید امکان بروز و شیوع نمییافتند. نتیجه آنکه سندیت دادههای تاریخی بهواسطهٔ ظهور عکاسی بهمثابه گواه و یا نمونهای برای مقایسهٔ عینی، به اینهمانیهای عکاسانه پیوند خورده و عملاً امروزه تاریخ بهعنوان آنچه که در زمان و مکانی رخداده، همواره آغشته بهگوهر ارجاعِ عکاسانه است.
میان رشتهای
سکینه هژبر لاکه؛ خسرو جلیلی کهنه شهری؛ احمدرضا نظری چروده
چکیده
شعر پستمدرن را بهواسطهٔ ویژگی بیپردهگویی و ساختارشکنی موضوعات کلامی، میتوان مرجعی مناسب برای مطالعات کهنالگویی در نظر گرفت. مقالهٔ حاضر با توجه به کثرت بسامد واژهها، ترکیبات، و عباراتی پیرامون خشم، خشونت و مرگ در شعر پستمدرن فارسی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که دلیل تمایل اغراقآمیز شاعران پستمدرن به بیان خشم ...
بیشتر
شعر پستمدرن را بهواسطهٔ ویژگی بیپردهگویی و ساختارشکنی موضوعات کلامی، میتوان مرجعی مناسب برای مطالعات کهنالگویی در نظر گرفت. مقالهٔ حاضر با توجه به کثرت بسامد واژهها، ترکیبات، و عباراتی پیرامون خشم، خشونت و مرگ در شعر پستمدرن فارسی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که دلیل تمایل اغراقآمیز شاعران پستمدرن به بیان خشم و خشونت در شعر چیست؟ در این راستا، تصاویر «خشم و خشونت اجتماعی»، «خشم و خشونت فردی» و «تصاویر مرتبط با مرگ» در آثار تعدادی از شاعران پستمدرن، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با در نظر گرفتن رویکرد میانرشتهای، بین ادبیات و دو حوزهٔ نقد اجتماعی و نقد روانشناختی مورد بررسی قرار داده شده است. نتیجه نشان داد، کثرت بازتاب «خشونت نسبت به زنان»، «فساد اخلاقی»، «جنگ» و ناهنجاریهایی از قبیل «مصرف مواد مخدر» در بخش خشونتهای اجتماعی، «خودکشی» و «مازوخیسم» در بخش خشونتهای فردی، بیشتر برخاسته از اندیشهٔ فراگیر «مرگاندیشی» است. «مرگاندیشی» که یکی از نشانههای غلبهٔ کهنالگوی سایه در ناخودآگاه بشر است، در شعر پستمدرن، به یک اندیشهٔ جاری و بهتبع آن به یکی از ویژگیهای اصلی این جریان شعری تبدیل شده است. شاعران پستمدرن سعی نمودهاند برای نشان دادن تاریکی و خشم درونی نهفته در اجتماع، از تصاویر منزجزکننده و وحشتزا، که مرتبط با «مرگ» است، بهره ببرند و روند شعر خود را به سوی تاریکی و وحشت پیش ببرند؛ تاجاییکه میتوان ادعا کرد، از میان شاعران معاصر، آنهایی که در ناخودآگاه خویش، مغلوب کهنالگوی سایه بودند، به شعر پستمدرن روی آوردهاند.
میان رشتهای
سعیده پورخزایی؛ گلنار مهران؛ پروین احمدی؛ فریبا عدلی
چکیده
چند دهه است که کشورهای جهان به اهمیت توسعه برای رسیدن به تعالی انسانها، رفع نابرابری و ایجاد عدالت اجتماعی پی بردهاند و رسیدن به اهداف توسعه را محور سیاستگذاریهای کلان خود قرار دادهاند. کشور برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به مشارکت همه اعضای جامعه دارد. از آن جا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، و با توجه به اینکه ...
بیشتر
چند دهه است که کشورهای جهان به اهمیت توسعه برای رسیدن به تعالی انسانها، رفع نابرابری و ایجاد عدالت اجتماعی پی بردهاند و رسیدن به اهداف توسعه را محور سیاستگذاریهای کلان خود قرار دادهاند. کشور برای رسیدن به توسعه پایدار نیاز به مشارکت همه اعضای جامعه دارد. از آن جا که زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل میدهند، و با توجه به اینکه آموزش عالی وظیفه تربیت نیروی انسانی را بر عهده دارد، و به دلیل ترویج آموزش زنان توجه به دانشگاه تکجنسیتی حائز اهمیت است. رویکرد مقاله حاضر کیفی است و در سپهر فلسفی تفسیرگرایی با روش تحلیل محتوا به بررسی تجربه زیسته دانشجویان دانشگاه الزهرا از تحصیل در یک دانشگاه تکجنسیتی پرداخته است. مشارکتکنندگان پژوهش دانشجویان زن دانشگاه الزهرا در دوره کارشناسی بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتهها در چهار بعد مطرح شده است: بعد فردی (اعتماد به نفس، آزادی بیان، احترام، محیط امن و راحت، کنترل استرس، حس خوب، حمایت، انعطاف پذیری، احساس لطیف زنانه، درک متقابل، تمرکز بر درس و پیشرفت درسی، روحیه پرسشگری، حسادت و چشموهمچشمی، عدم علاقه به دانشگاه، محیط شبیه به مدرسه و پوشش)، بعد اجتماعی (هماهنگی، ارتباط اجتماعی و اشتراک افکار، عدم ارتباط اجتماعی با جنس مخالف)، بعد فرهنگی (عدم اجازه تحصیل، انتخاب دانشگاه به دلیل ارزشها و تطبیقپذیری)، بعد شناختی (یادگیری مباحث به صورت نظری و غیرکاربردی، تلاش برای کسب نمره و عدم ارتباط با بازار کار) دستهبندی شده است.
میان رشتهای
ریحانه نیک روش؛ سید غلامرضا اسلامی؛ ژاله صابرنژاد؛ عبدالحسین کلانتری
چکیده
رواج فضاهای آموزشی همخوان با شیوۀ آموزشی معلممحور موجب عدم بهبود و سازگاری این فضاها با شیوۀ آموزشی دانشآموزمحور شده است. در واقع، انتقال نظام آموزشی از آموزشگرایی به سازندهگرایی نیازمند گرایش بیشتر معماران به فراهم کردن بستری برای رخداد تعاملات اجتماعی با گونههای فضایی و روابط جدید است. مقالۀ حاضر با هدف دستیابی به اصول ...
بیشتر
رواج فضاهای آموزشی همخوان با شیوۀ آموزشی معلممحور موجب عدم بهبود و سازگاری این فضاها با شیوۀ آموزشی دانشآموزمحور شده است. در واقع، انتقال نظام آموزشی از آموزشگرایی به سازندهگرایی نیازمند گرایش بیشتر معماران به فراهم کردن بستری برای رخداد تعاملات اجتماعی با گونههای فضایی و روابط جدید است. مقالۀ حاضر با هدف دستیابی به اصول تولید اجتماعی و معیارهای ارزشیابی فضاهای آموزشیِ همخوان با شیوۀ یادگیری سازندهگرا بر این فرض استوار است که با بهرهگیری از رویکرد سازندهگرایی و اتکا بر نظریههای تولید اجتماعی فضا میتوان به گونههایی مشخص از فضامندی مدارس دست یافت که در طی آن تعاملات کودکان و مشارکت فعال آنها در یادگیری منجر به افزایش انگیزۀ آنها در امر تعلیم و تربیت میشود. این مقالۀ کیفی و بین رشتهای از لحاظ هدف بر شیوۀ توسعهای و از منظر روش بر مبنای تحقیقات توصیفیـتحلیلی استوار است. لذا، با استفاده از یک چارچوب تحلیلی از مجموعۀ نظریهها، فضاهای آموزشی سه مدرسه که بهطور هدفمند انتخاب شدهاند، با توجه به قابلیتهای فضاییـاجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش با شناسایی پنج گونه از فضاهای آموزشی به الگویی از ساختار فضایی مناسب ـ شامل مجموعۀ کلاس، فضای عمومی و فضای مشترک ـ برای کاربرد روش آموزشی سازندهگرا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی دانشآموزان دست یافته است. در واقع، اگر کلاسهای رایج بهنوعی نمایندۀ مفهوم قدرتِ برخاسته از نظریۀ لوفور و فوکو باشند، ساختار ارائهشده گونهای از تبدیلپذیری و سیالیت فضایی را پیشنهاد داده که بهرغم مفهوم انعطافپذیری ـ با پلان کاملاً باز ـ میتواند از هرجومرج فضا جلوگیری کند.
میان رشتهای
جبار رحمانی؛ مهسا شیخان
چکیده
در این مقاله مسئلۀ متن و نوشتن دانشگاهی با رویکردی میانرشتهای مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. همچنین، مدلها و نظریههای متنوع در مفهومسازی متن، نوشتار و سواد در حوزۀ نوشتن دانشگاهی بهطور خاص با تأکید بر معناسازی و رویکردهای اجتماعی به متن و نوشتار بررسی شده است. پیچیدگی و وسعت مفهومسازیهای موجود از سواد و نوشتار، ...
بیشتر
در این مقاله مسئلۀ متن و نوشتن دانشگاهی با رویکردی میانرشتهای مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. همچنین، مدلها و نظریههای متنوع در مفهومسازی متن، نوشتار و سواد در حوزۀ نوشتن دانشگاهی بهطور خاص با تأکید بر معناسازی و رویکردهای اجتماعی به متن و نوشتار بررسی شده است. پیچیدگی و وسعت مفهومسازیهای موجود از سواد و نوشتار، در وهلۀ اول مطالعات نوشتار و سواد را از حوزه و محدودۀ مطالعات تکرشتهای خارج و آن را بهعنوان یک امر میانرشتهای مطرح میکند. در همین راستا، چیستی و ماهیت نوشتار، متن، هویت نوشتاری و دانشگاهی و مدلهای سواد دانشگاهی، مدلهای سواد چندحسی و چندحالتی، که در این مقاله در تقابل با مفهوم کلیشهای «توانایی نوشتن» قرار گرفته، این واقعیت را آشکار ساخته که نوشتار و سواد، چه در پرداختن به مسئله و چه در ارائۀ پاسخ به مسائل آن، از ماهیتی میانرشتهای برخوردار است. بدینترتیب، مقالۀ حاضر تلاش میکند تا علاوهبر به دست دادن گسترۀ معنایی نوشتن در پرتو دیدگاههای زبانشناختی و جامعهشناسی تولید متن و دانش، بیش از پیش به ماهیت متن و فرایندهای درگیر در ایجاد و خلق نوشتارِ دانشگاهی از منظری میانرشتهای تأکید کند و از این منظر نوشتن را نه بهمثابۀ فعالیت و فرایندی تکرشتهای و مهارتی، بلکه فعالیتی پیچیده و چندوجهی در تولید متن مدنظر قرار دهد. فهم این رویکرد احتمالاً خواهد توانست نارساییهای تحلیل هرکدام از گفتمانهای بررسی «نوشتار» را با بینشی گستردهتر در این خصوص پاسخگو باشد و درعینحال امکان بیشتری در تولید و مبادلۀ دانش فراهم کند.
میان رشتهای
حسینعلی قجری؛ فاطمه حق پرست
چکیده
سلامت اجتماعی در حوزه مطالعات زنان بسیار حائز اهمیت است. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی زنان، متغیر توانمندسازی اقتصادی آنهاست. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین ابعاد توانمندسازی اقتصادی با سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیار با گروههای غیرخودیار به عنوان یک موضوع بینرشتهای است. جهت مطالعه تأثیر ...
بیشتر
سلامت اجتماعی در حوزه مطالعات زنان بسیار حائز اهمیت است. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی زنان، متغیر توانمندسازی اقتصادی آنهاست. هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین ابعاد توانمندسازی اقتصادی با سلامت اجتماعی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیار با گروههای غیرخودیار به عنوان یک موضوع بینرشتهای است. جهت مطالعه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته، از نظریههای سلامت اجتماعی و توانمندسازی استفاده شده است.پرسش اصلی این مقاله، این است که آیا بین توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در گروههای خودیارو غیرخودیار با سلامت اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق، از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه کییز و محققساخته است. جامعه آماری، زنان سرپرست خانوار عضو و غیرعضو گروههای خودیار تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران و روش نمونهگیری، تصادفی ساده است.حجم نمونه، 200 نفر از زنان سرپرست خانوار بهزیستی استان تهران است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و استنباطی استفاده شده است.یافتهها نشان میدهد که میانگین نمره ابعاد پنجگانه سلامت اجتماعی در زنان سرپرست خانوار گروه خودیار، بهطور معناداری در سطح اطمینان 95درصد بیشتر از زنان سرپرست خانوار گروه غیرخودیار است. میانگین نمره چهار بعد توانمندسازی اقتصادی در زنان سرپرست خانوار گروه خودیار بیشتر از زنان سرپرست خانوار غیرخودیار است. همچنین، بین توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در دو گروه هدف با سلامت اجتماعی آنان در سطح اطمینان 95درصد، رابطه معناداری وجود دارد. بر اساس یافتهها،توانمندسازی اقتصادی زنان در دو گروه مذکور، اثر معنیداری بر سلامت اجتماعی آنها دارد.
میان رشتهای
عبدالرسول شاکری؛ مسعود فرهمندفر
چکیده
کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای نوشتۀ حسین پاینده بهعنوان کتاب درسی دانشگاهی برای درس نظریهها و نقد ادبی در دورۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی (برای همۀ گرایشها) در دو جلد نخستین بار در سال 1397 در انتشارات سازمان مطالعه و تدوین (سمت) منتشر شد. با توجه به اهمیت جهانی مطالعات میانرشتهای در ادبیات طی چند دهۀ اخیر ...
بیشتر
کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای نوشتۀ حسین پاینده بهعنوان کتاب درسی دانشگاهی برای درس نظریهها و نقد ادبی در دورۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی (برای همۀ گرایشها) در دو جلد نخستین بار در سال 1397 در انتشارات سازمان مطالعه و تدوین (سمت) منتشر شد. با توجه به اهمیت جهانی مطالعات میانرشتهای در ادبیات طی چند دهۀ اخیر و نیاز مبرم به چنین مطالعاتی در ادبیات فارسی، در این مقاله میزان و نحوۀ کاربست رویکردهای میانرشتهای در کتاب یادشده بررسی شده است. بر این اساس با روشی تاریخنگارانه و توصیف و تحلیل، تاریخچهای از نظریه و نقد ادبی در غرب و سپس در ایران به دست دادهایم. این موضوع در برنامههای رسمی دانشگاههای ایران نیز ارائه شده است. پس از تبیین دورۀ رواج گفتمان نقد ادبی در ایران، شکل و ساختار کتاب بررسی شده است. در بخش بررسیِ محتوای کتاب، ضمن برشمردن مهمترین مؤلفهها، نسبت مباحث آن با وضعیت کنونی نظریه و نقد ادبی در غرب و ایران توضیح داده شده و مطالب آن از جهت انطباق با مطالعات میانرشتهای در ادبیات فارسی در کانون توجه قرار گرفته است. بر اساس یافتههای این مقاله، میتوان ادعا کرد انتشار کتاب نظریه و نقد ادبی: درسنامهای میان رشتهای، ضمن حفظ پیوند با نظریههای ادبی، نشاندهندۀ گسست از این نظریهها و عطف توجه به مطالعات میانرشتهای در ادبیات فارسی است و انتشار آن در جایگاه کتاب درسی دانشگاهی را میتوان چرخشگاهی در مطالعات ادبیِ دانشگاهی در ایران دانست.
میان رشتهای
زینب رجبی؛ اصغر فهیمیفر
چکیده
پیوند درونی شعر و ادبیات فارسی با نگارگری ایران که نمایانگر اشتراک در زمینه خیال و صورخیال است، سبب شده تا این دو حوزه از هنرهای ایران دارای اشتراکی درونی و عمیق باشند و زبان و بیان مشترکی برای بیان صور و معانی عالم خیال ارائه نمایند. شاعران و نگارگران ایران از ابزارهای کلامی و بصری خاصی همچون آرایههای ادبی و بصری برای انتقال این ...
بیشتر
پیوند درونی شعر و ادبیات فارسی با نگارگری ایران که نمایانگر اشتراک در زمینه خیال و صورخیال است، سبب شده تا این دو حوزه از هنرهای ایران دارای اشتراکی درونی و عمیق باشند و زبان و بیان مشترکی برای بیان صور و معانی عالم خیال ارائه نمایند. شاعران و نگارگران ایران از ابزارهای کلامی و بصری خاصی همچون آرایههای ادبی و بصری برای انتقال این صور و معانی بهره جستهاند. در این مقاله که با تأکید بر آرایهٔ استعاره است، به نقش و قابلیت بیانی این آرایه در شعر و نگارگری، بهطورخاص پرداخته شده است. این مقاله در پی پاسخ به این پرسشهاست: 1. آرایهٔ استعاره در شعر و نگارگری ایران چه تأثیرات بیانی دارد؟ 2. نگارگران چگونه از ظرفیت استعاره در بیان بصری خویش بهره بردهاند؟ هدف از مقاله، بررسی ارتباط دو حوزهٔ تمدنی ایران یعنی شعر و نگارگری و تبیین وجه اشتراک آنها یعنی عالم خیال و صورخیال است. همچنین مشخصنمودن انواع استعاره و استعارهٔ گونههای بصری در آثار نگارگری از اهداف دیگر این مقاله است. این مطالعه به شیوهٔ توصیفی_تحلیلی صورت گرفته و شیوهٔ جمعآوری اطلاعات کتابخانهای-اسنادی است. دادههای مقاله نشان میدهد که استعاره در شعر فارسی در قالب واژگان و جملات بهصورت صریح و غیرصریح تداعی معنا مینماید که این امکانات از طریق شعر به نگارگری ایران منتقل گشته و هنرمندان نگارگر از امکان بیانی این آرایه بهصورت بصری در قالب اشکال، رنگها و بافتها استفاده کردهاند و هویت بصری جدیدی برای بیان مضامین ارائه نمودند.
میان رشتهای
شادی کسنوی؛ سید نصراله ابراهیمی؛ محمود باقری
چکیده
تأمینمالی پروژهمحور بهعنوان یکی از شیوههای استقراض بلندمدت، از خصوصیات ویژهای برخوردار است که لازمه آن، اعطاء حق نظارت، دخالت و کنترل وامدهنده بر اسناد پروژه است. نقش پررنگ وامدهنده در مدیریت ریسکهای قراردادی، اسباب ارتباط زنجیرهای بین اسناد مالی و اسناد پروژه را فراهم میسازد. حقوق امتیازی وامدهنده و تعارض ...
بیشتر
تأمینمالی پروژهمحور بهعنوان یکی از شیوههای استقراض بلندمدت، از خصوصیات ویژهای برخوردار است که لازمه آن، اعطاء حق نظارت، دخالت و کنترل وامدهنده بر اسناد پروژه است. نقش پررنگ وامدهنده در مدیریت ریسکهای قراردادی، اسباب ارتباط زنجیرهای بین اسناد مالی و اسناد پروژه را فراهم میسازد. حقوق امتیازی وامدهنده و تعارض آن با اصول حقوق قراردادها ــ بهویژه اصل نسبیبودن قراردادها ــ و ارتباط زنجیرهای بین اسناد، شکل جدیدی برای ماهیت تأمینمالی پروژهمحور قائل میشود. این ماهیت جدید، که ارتباطات زنجیرهای آن از لحاظ اقتصادی تأیید و کارایی اقتصادی آن توجیه شده است، نگارندگان را به سمت شبکه قراردادی بهعنوان ماهیت این نوع از تأمین مالی، منفک از تئوری های حقوقی سنتی سوق میدهد. شناسایی شبکه قراردادی، که در هر دو نظام حقوقی سیویللا و کامنلا راهکارهایی برای استفاده از آن ارائه شده است، به جهت قابلیت انعطاف بیشتری که نسبت به حقوق قراردادها دارد، عامل مهمی در تهیه و تنظیم اسناد تأمینمالی و رضایت وامدهنده برای تأمینمالی پروژههای سرمایهبر صنعت محسوب میشود.
میان رشتهای
مرتضی بحرانی
چکیده
رویکرد میانرشتهای، رویکرد پساتوسعه به دانش است؛ رویکردی که آرمانـهنجار مسئولیت را پیش مینهد: «میانِ» سوژه و ابژه، خود و دیگری، و گذشته و آینده چیزی لازم است تا خدشههای نظام غایی امنیت را جبران کند. بدون این غایت میانی، همۀ ارزشهای نو در معرض خدشه و انحراف هستند. اما این مسئولیت نیز با محدودیت روبهرو است؛ بهگونهای ...
بیشتر
رویکرد میانرشتهای، رویکرد پساتوسعه به دانش است؛ رویکردی که آرمانـهنجار مسئولیت را پیش مینهد: «میانِ» سوژه و ابژه، خود و دیگری، و گذشته و آینده چیزی لازم است تا خدشههای نظام غایی امنیت را جبران کند. بدون این غایت میانی، همۀ ارزشهای نو در معرض خدشه و انحراف هستند. اما این مسئولیت نیز با محدودیت روبهرو است؛ بهگونهای که چهبسا میانرشتگی نیز ناقض غایت خود شود. خوانش پدیدارشناختی، این محدودیت را جبران میکند. تحقق آن جبران و رفع این محدودیت، در گرو مسئولیت برای کاستن استعداد وقوع شرارت در موقعیت است: درست آنگاه که کمتر دست به خشونت میزنیم، کمتر به تبعیض وقع مینهیم، و کمتر به بهرهکشی، تخریب، تجاهل، و بیعملی روی میآوریم، زمینۀ مسئولیت را خلق کردهایم. برای ما که در فرایند پیشرفت هستیم، میانرشتهکاری بهمثابه کنش برآمده از همکاری رشتهها، در راستای تحقق مسئولیتی که با خود امنیت و ایمنی را نیز محقق میکند، امری خطیر و کاری بسیار دشوار است؛ تنها با پرمایگی دانشی و اخلاقی است که میتوان در نظر و عمل، میانرشتهشناس و میانرشتهکار شد. میانرشتگی از خود ما آغاز میشود و تحقق خود، بدون ادراک خردورزی و بدون تلاش سنجشگری ناممکن است. مساهمت من در این مطالعه میانرشتهای در حد همین افزوده است که میتوان با رهیافتی متفاوت از رهیافت اثباتگرایانه به تبیین افقی از میانرشتهای پرداخت که انتقادهای گذشته، دیگر سر راست نکنند و زمینههای تبانی میانرشتگی برای مباشرت در شرارت را منتفی کند.
میان رشتهای
امیرحسین حاتمی
چکیده
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریهپردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخنگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و ...
بیشتر
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریهپردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخنگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و روشهای میانرشتهای است. چرا که تنها با کاربرد یک روششناسی میانرشتهای است که میتوان همه این مؤلفههای متنوع را به درستی تحلیل نمود. از میان روششناسیهای موجود در این زمینه، روششناسی قصدی ـ زمینهگرای کوئنتین اسکنیر استاد و پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی، یکی از پرکاربردترینها بوده است. گرچه عمدتاً تمرکز مطالعات اسکینر بر حوزه اندیشهٔ سیاسی بوده است، اما روششناسی او بر پایه و اصول میانرشتهای بنا شده و هم خود او و هم شارحان و مفسران آثارش، این روششناسی را در رشتههای مختلف علوم انسانی به کار بستهاند. از این رو در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلیـتوصیفی، و با ذکر نمونههای متعددی از متون تاریخنگاری و تاریخ اندیشه ایرانیـاسلامی، کاربست روششناسی میانرشتهای اسکینر در اینگونه متون مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنابر یافتههای مقاله، مطالعه و بررسی متون تاریخنگاری و تاریخ اندیشه ایرانیـاسلامی با توجه به تأثیری که از حوزههای مختلف علوم انسانی میپذیرند، نیازمند روششناسیهای میانرشتهای است. در این میان روششناسی میانرشتهای اسکینر با توجه به تأکیدی که بر «قصد و نیّت» نویسنده دارد، میتواند به میزان قابلتوجهی به فهم این متون و بهویژه بررسی انتقادی بسیاری از آنها کمک کند.
میان رشتهای
سید محسن ساجدی راد؛ سیامک نادری
چکیده
صادقهدایت، نویسنده نامدار معاصر، که با ارائۀ شیوۀ نوینی در فن داستاننویسی به آوازهای بلند دست یافت، با تکیه بر مطالعاتش در انسانشناسی زیستی محتوای منحصر بهفردی از خود بر جای گذاشت که بخشی از آنها در قالبی روایی شامل داستانها و مجموعهنوشتارهایی چون: افسانهٔ آفرینش، س.گ.ل.ل، پدران آدم، نمک ترکی و تاریکخانه ...
بیشتر
صادقهدایت، نویسنده نامدار معاصر، که با ارائۀ شیوۀ نوینی در فن داستاننویسی به آوازهای بلند دست یافت، با تکیه بر مطالعاتش در انسانشناسی زیستی محتوای منحصر بهفردی از خود بر جای گذاشت که بخشی از آنها در قالبی روایی شامل داستانها و مجموعهنوشتارهایی چون: افسانهٔ آفرینش، س.گ.ل.ل، پدران آدم، نمک ترکی و تاریکخانه میشد. بخشی دیگر شامل کتابهای مستندی چون فواید گیاهخواری و انسان و حیوان که در آنها بهطور مستقیم از انسانشناسی زیستی، مبانی و پدیدآورندگان آن سخن میگفت. انسانشناسی زیستی، از شاخههای مهم دانش انسانشناسیست که به بررسی ساختار تکاملی انسان میپردازد. تعدادی چند از آثار او دربردارندۀ برخی نظریات انسانشناسی زیستیست که با بازخوانی آنها میتوان به میراث ماندگاری از این دانش دست یافت. این مقاله میکوشد در کنار بررسی این آثار از نقطهنظر انسانشناسی زیستی میزان اثرگذاری او را بر تکوین این دانش در ایران بازگوید و به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجه به انگارههای مطالعاتی هدایت در آثارش، میتوان او را در دانش انسانشناسی زیستی ایران نیز پیشگام دانست یا بایستی این مطالعات را در حوزۀ دیگری دنبال کرد؟ از این رو با تکیه بر مطالعات بینرشتهای، این آثار را در مقایسۀ تطبیقی با نظریات انسانشناسی زیستی قرار داده تا میزان این مطالعات را در آثار او بازیابد و از آنجا که تاکنون این مطالعات در کانون توجه هیچیک از پژوهشگران هدایتشناس و انسانشناس نبوده است؛ وجه تمایزی آشکار با سایر تحقیقات پیشین دارد که تنها فعالیتهای او را از نقطهنظر انسانشناسی فرهنگی بررسی کردهاند.
میان رشتهای
فاطمه منصوریان راوندی؛ محمد گنجی؛ نرگس نیکخواه قمصری
چکیده
در سالهای اخیر، بهرغم انجام پژوهشهای فراوان در مورد اشتغال دانشآموختگان در کشور، همچنان ابعادی از این موضوع ناشناخته مانده و برایناساس، انجام فراتحلیل کیفی در این زمینه میتواند ضمن مشخص کردن ویژگیهای روششناختی و محتوایی این پژوهشها، خلأهای پژوهشی موجود در این حوزه را شناسایی کند؛ بنابراین، در این مقاله با استفاده ...
بیشتر
در سالهای اخیر، بهرغم انجام پژوهشهای فراوان در مورد اشتغال دانشآموختگان در کشور، همچنان ابعادی از این موضوع ناشناخته مانده و برایناساس، انجام فراتحلیل کیفی در این زمینه میتواند ضمن مشخص کردن ویژگیهای روششناختی و محتوایی این پژوهشها، خلأهای پژوهشی موجود در این حوزه را شناسایی کند؛ بنابراین، در این مقاله با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، 92 پژوهش انجامشده در این حوزه در بازۀ زمانی (1397-1357)، در قالب پایاننامه و مقالههای پژوهشی، با جستوجوی دو کلیدواژۀ «اشتغال و دانشآموختگان» در دو منبع علمی «پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات علمی ایران (ایرانداک)» و «پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی» واکاوی شدهاند. در بررسی پژوهشهای موجود طی چند دهۀ اخیر، پرداختن به مسئله اشتغال دانشآموختگان با تأکید بر چند موضوع مشخص، مانند وضعیت اشتغال و بیکاری دانشآموختگان، ضرورت توجه به کیفیت آموزش عالی و برنامه درسی موجود در دانشگاه و توجه به موضوع کارآفرینی دانشآموختگان بوده است. با توجه به نتایج پژوهشهای انجامشده در این حوزه، تکرار پژوهش در این موضوعات و فقدان یک مطالعۀ جامع در حوزه اشتغال دانشآموختگان را میتوان به عواملی مانند سهم نامتناسب رشتههای تحصیلی، عدم تعادل در استفاده از رویکردهای روشی، خلأ تحلیلهای نظری هماهنگ با شرایط جامعۀ ایران، کمرنگ بودن موضوع جنسیت، عدم تمرکز بر مسائل و چالشهای درونسازمانی دانشآموختگان شاغل، توجه ناکافی به موضوعاتی مانند مهارتافزایی و فعالیت در بخش تعاون، و فقدان پژوهشهای مبتنیبر آیندهپژوهی نسبت داد.
میان رشتهای
قاسم درزی
چکیده
تاریخ انگاره، در زمرۀ روشهای جدیدی است که با رویکردی تاریخی، یک مفهوم و انگارۀ مشخص را بررسی و مهمترین تغییراتِ مؤلفهای در آن را شناسایی میکند و درنهایت نیز توسعه، تضییق، یا تغییرات اساسیای که در طول تاریخ برای آن مفهوم ایجاد شده است را نشان میدهد. نگاهی تاریخی به مهمترین تعریفها در مورد میانرشتگی و گونههای مختلف آن ...
بیشتر
تاریخ انگاره، در زمرۀ روشهای جدیدی است که با رویکردی تاریخی، یک مفهوم و انگارۀ مشخص را بررسی و مهمترین تغییراتِ مؤلفهای در آن را شناسایی میکند و درنهایت نیز توسعه، تضییق، یا تغییرات اساسیای که در طول تاریخ برای آن مفهوم ایجاد شده است را نشان میدهد. نگاهی تاریخی به مهمترین تعریفها در مورد میانرشتگی و گونههای مختلف آن نشان میدهد که میانرشتگی، ابتدا بیشتر مفهومی آرمانی و مربوط به دستیابی به «علم واحد» بوده است. در دوره مدرن نیز نخستین تعریفها از میانرشتگی در راستای دستیابی به علم واحد هستند، اما این ایده بهسرعت کنار گذاشته شده و «تلفیق دانش»، بهعنوان اصلیترین معیار، مطرح شد و ازآنپس، کمکم رویکرد ابزاری به میانرشتهای در میانِ صاحبنظران شکل گرفت. کلگرایان، مهمترین منتقدان رویکرد تلفیقی به میانرشتهای بودند و انتزاعی بودن بحثهای مرتبط با «تلفیق دانش» را اصلیترین آسیب آن میدانستند. نگاه انضمامی و مسئلهمحور، در این رویکرد کاملاً مشهود است و برهمیناساس نیز تعریفهای مرتبط با میانرشتگی تبیین میشوند. همچنین، در قرن بیستویکم شاهد محوریتِ رویکردِ کاربردی و توجه جدی به فرارشتهای هستیم. مفهومسازی «فرارشتهای» کاملاً براساس میزانِ کاربردی بودن و بومی بودنِ مسائل موردنظر است. در گونۀ نخست فرارشتهای با «عبور از مرزهای دانش» و در گونه دوم، با «عبور از حوزه دانشی» روبهرو خواهیم بود؛ بنابراین، نگاه تاریخی به این انگاره، دو گذارِ اساسی را به ما نشان میدهد: 1) گذار از نگاه آرمانگرایانه و مبتنیبر رخنههای معرفتی به نگاه عملگرایانه و مبتنیبر حل مسئله؛ 2) گذار از میانرشتهای به فرارشتهای.
میان رشتهای
محسن طاهری دمنه؛ زهرا حیدری دارانی
چکیده
بهرغم آنکه ساحت میانرشتهای چه از نظر مفهومپردازی و چه از نظر کاربرد هنوز در میانهٔ راه است، بیشتر مطالعات در این زمینه بر سوژهٔ دانشگاه متمرکز بوده و بر لزوم ایجاد جریان میانرشتهای در دانشگاه توجه نشان دادهاند. با وجود این، تجربهٔ زیست دانشگاهی نشان میدهد انسان دانشگاهی که مهارت میانرشتهای را پیش از دانشگاه ...
بیشتر
بهرغم آنکه ساحت میانرشتهای چه از نظر مفهومپردازی و چه از نظر کاربرد هنوز در میانهٔ راه است، بیشتر مطالعات در این زمینه بر سوژهٔ دانشگاه متمرکز بوده و بر لزوم ایجاد جریان میانرشتهای در دانشگاه توجه نشان دادهاند. با وجود این، تجربهٔ زیست دانشگاهی نشان میدهد انسان دانشگاهی که مهارت میانرشتهای را پیش از دانشگاه نیاموخته است، در فهم و کاربری میانرشتگی در دانشگاه نیز ضعیف عمل میکند. از این منظر فارغ از مفهوم «رشته» که یادآور فعالیت تخصصی در دانشگاه است، واژهٔ «میانرشتهای» بیانکننده مجموعهای از مهارتهای زیست در آینده است که باید از نخستین مراحل آموزشپذیری انسان در سبد آموزش او قرار گیرد. این مقاله، کوششی نظرورزانه و تحلیلی استنباطی برای بسط جایگاه میانرشتهای در آموزشهای پیشادانشگاهی است که در آن ابتدا امکانپذیری و ضرورت این جایگاه بررسی میشود و سپس برخی از راهکارهای عملی برای نیل به این مقصود تشریح میشود تا تصویری از آیندهٔ مدرسه شکل گیرد. این تکهچسبانی تصویری از مدارس آینده است که در آن انسان میانرشتهای برای زیست در محیطی پیچیده، مهارتهایی چون سازگاری، کار گروهی، خلاقیت، تفکر انتقادی و حل مسئله را بهدست میآورد.
میان رشتهای
سیدمنصور امامی میبدی؛ اباذر اشتری
چکیده
دانشگاه فرهنگیان با اتکا به پیشینهٔ صد سال مراکز تربیتمعلم، در سال ۱۳۹۰ تأسیس شد که هدف آن تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزشوپرورش جهت ارائهٔ شهروند نمونه به جامعه و پرورش شهروندان ایران است. این مقاله مطالعهای از نوع همبستگی و رابطهای بوده که جامعهٔ آن را کلیهٔ دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد ...
بیشتر
دانشگاه فرهنگیان با اتکا به پیشینهٔ صد سال مراکز تربیتمعلم، در سال ۱۳۹۰ تأسیس شد که هدف آن تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزشوپرورش جهت ارائهٔ شهروند نمونه به جامعه و پرورش شهروندان ایران است. این مقاله مطالعهای از نوع همبستگی و رابطهای بوده که جامعهٔ آن را کلیهٔ دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد تشکیل میدهد. از بین این دانشجویان 300 نفر بهعنوان نمونه انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد نیمی از جامعهٔ آماری 20ساله بوده و تنها 16درصد آنها متأهل بودند. همچنین میانگین نمرات شاخصهای ارزشهای دینی(61.6)، گرایش به هدف(67.5 ) و رفتارشهروندی سازمانی(82.5) بود. همچنین بین ارزشهای دینی در کار و گرایش به هدف در کار با رفتار شهروندی سازمانی رابطهٔ مثبت وجود دارد. بهعلاوه، این دو متغیر درمجموع 54درصد تغییرات رفتار شهروندی سازمانی دانشجو و معلمان دانشگاه فرهنگیان را تبیین کردند. در همین رابطه بهنظر میرسد شهروندان آینده نیازمند آموزش متغیرهای هدفمندی و معنویت در محیط کار و اجتماعی هستند.
میان رشتهای
حسن افراخته
چکیده
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی ...
بیشتر
ایران در بین کشورهای توسعهنیافته از طولانیترین تاریخ برنامهریزی توسعه برخوردار است اما همچنان در گروه کشورهای درحالتوسعه قرار دارد. هیچ یک از برنامههای توسعه، قبل و بعد از انقلاب، به اهداف اقتصادی خود دست نیافته است. اکنون، کشور نهتنها جایگاه نسبی مناسبی از نظر سطح توسعه در جهان ندارد بلکه در مواردی نیز شاهد سیر قهقرایی بوده است. هدف این مقاله، آن است که دستاوردهای اقتصادی برنامههای 70 ساله توسعه ایران را مورد واکای قرار دهد و عوامل مؤثرآن را از منظر سازههای ذهنی تحلیل کند. دادههای مورد نیاز تحقیق از طریق اسنادی و مصاحبه با نخبگان برنامهریزی توسعه جمعآوری شده است. دادههای جمعآوریشده از طریق گراندد تئوری و استدلال استقرایی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که اهداف اقتصای برنامههای توسعه بعد از 70سال تحققنیافته است. زیرا برنامهها مبتنی بر بنیان نظری محکم و منطبق بر شرایط کشور نبوده است. بنابراین، مشارکت داوطلبانه مردمی بهدلیل نبود ساختار دموکراتیک تأمین نشده است؛ کار از اهمیت لازم برخوردار نبوده است؛ باوجود وزن کم اقتصادی ایران در جهان، در این کشور سهم بالایی از سیاستهای جهان تعقیب میشود؛ به نقش تأمین فضای با ثبات طبیعی، اقتصادی و اجتماعی در گسترش تولید، اهمیتی داده نمیشود؛ و به اقتصاد بهمثابه کل ارگانیک توجهی مبذول نمیشود. درنتیجه، سازههای ذهنی، نقش مهمی در عدمتحقق برنامههای توسعه در ایران ایفاء میکند.
میان رشتهای
اعظم معتمدی؛ محمد یمنی؛ علی خورسندی طاسکوه؛ محبوبه عارفی
چکیده
پژوهشهای میانرشتهای در دو دهۀ اخیر از رشد کمسابقهای برخوردار شدهاند. مرور ادبیات علمی مربوط نشان میدهد که این دسته از پژوهشها اهمیت روششناختی و نیز گونهشناختی معتنابهای دارند. هدف این پژوهش این است که با استفاده از روش اسنادی و با توجه به روند تاریخی به مقایسه و توصیف و تبیین طبقهبندیهای مختلف از پژوهش میانرشتهای، ...
بیشتر
پژوهشهای میانرشتهای در دو دهۀ اخیر از رشد کمسابقهای برخوردار شدهاند. مرور ادبیات علمی مربوط نشان میدهد که این دسته از پژوهشها اهمیت روششناختی و نیز گونهشناختی معتنابهای دارند. هدف این پژوهش این است که با استفاده از روش اسنادی و با توجه به روند تاریخی به مقایسه و توصیف و تبیین طبقهبندیهای مختلف از پژوهش میانرشتهای، فارغ از طبقهبندیهای که تاکنون انجام شده است، بپردازد. این مطالعه با رویکردی تبارشناسانه بر آن است که بهرغم بههمپیوستگیها، گسستگیها، و طبقهبندیهای گوناگون پژوهش میانرشتهای، به ریشهیابی این گونهها پرداخته و گفتمان جدیدی را در این قلمرو مطرح سازد. این مقاله نشان میدهد که طبقهبندیهای پژوهش در بسیاری از موارد با هم همپوشانی داشته و پژوهش میانرشتهای از اواخر قرن بیستم تا دهههای اخیر همراه با تحولات نقش دانشگاهها در جامعه، از تأکید بر طبقهبندی ساختاری بهسوی تأکید بر طبقهبندی ساختاریـکاربردی سوق یافته است و دانش از ماهیت آکادمیک بهسوی ماهیت پسا آکادمیک تغییر ماهیت داده است.
میان رشتهای
قاسم درزی
چکیده
تشبیه و استعاره، از صنایعِ مهم ادبی محسوب میشوند که در تبیین و رفع ابهام از مفاهیم مبهم و پیچیده نقشی مهمی دارد. گرچه استعارهها بیشتر در زمرۀ صنایع ادبی بهحساب میآیند و ابعادِ زیباییشناختیِ آنها شناختهشدهتر است، اما در دورۀ مدرن توانستهاند راه خود را به دنیای علم نیز باز نمایند و نقشی تأثیرگذار در اکتشافاتِ برجستۀ ...
بیشتر
تشبیه و استعاره، از صنایعِ مهم ادبی محسوب میشوند که در تبیین و رفع ابهام از مفاهیم مبهم و پیچیده نقشی مهمی دارد. گرچه استعارهها بیشتر در زمرۀ صنایع ادبی بهحساب میآیند و ابعادِ زیباییشناختیِ آنها شناختهشدهتر است، اما در دورۀ مدرن توانستهاند راه خود را به دنیای علم نیز باز نمایند و نقشی تأثیرگذار در اکتشافاتِ برجستۀ علمی در دوران معاصر داشته باشند. با توجه به اهمیتِ مقولۀ «پیچیدگی» در مطالعاتِ میانرشتهای و نقشِ بسزایِ استعارهها در تبیین و پرده برداشتن از پیچیدگیِ امور، میتوان از استعارهها در مواضع مختلفی در پژوهش میانرشتهای استفاده کرد. چهار کاربستِ اصلیِ استعارهها در مطالعاتِ میانرشتهای عبارتاند از: 1) تبیین معنای عمومی و کلّی از میانرشتگی؛ 2) تعیین کیفیتِ تعاملِ رشتهها با یکدیگر؛ 3) تعیین نحوۀ برقراری دیالوگ و گفتوگو میانِ رشتههای مختلف؛ و 4) کمک به استخراج مسائل میانرشتهای و برنامۀ تحقیقاتی. بر این اساس و در قالبِ این چهار کاربستِ اصلی به بیان و توضیح 6 استعارۀ رایج در میانرشتهای خواهیم پرداخت. این 6 استعاره عبارتاند از: مرزگذری، پُلسازی، بازسازی، مجمعالجزایر، دوزبانگی، و نگاشت.
میان رشتهای
مظفر چشمه سهرابی؛ فاطمه زرمهر
چکیده
طبقهبندی کلاسیک با منطق دو ارزشی بنیان غالب طرحهای طبقهبندی موجود است، اما با تحولات اخیر و ظهور علوم میانرشتهای، تعیین درست جایگاه آنها در طبقهبندی علم با چالش مواجه شده است. در این مقاله از روشهای تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش تحلیل اسنادی، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با کمک فیشبرگه، ...
بیشتر
طبقهبندی کلاسیک با منطق دو ارزشی بنیان غالب طرحهای طبقهبندی موجود است، اما با تحولات اخیر و ظهور علوم میانرشتهای، تعیین درست جایگاه آنها در طبقهبندی علم با چالش مواجه شده است. در این مقاله از روشهای تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش تحلیل اسنادی، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با کمک فیشبرگه، اسناد مربوط به موضوع بررسی شد. در بخش تحلیل محتوا، 125 طرح (شامل 75طرح طبقهبندی علم و 50 طرح ردهبندی کتابخانهایـکتابشناختی) شناسایی و اطلاعات مربوط به شاخهها، زیرشاخهها، واضعان و غیره این طرحها در چک لیستهای تهیهشده، ثبت شد. بنابراین، از روش سرشماری استفاده شد. نتایج بهدست آمده حاکی از شناسایی 75 نظام طبقهبندی علم است که قدیمیترین آن ردهبندی ودایی (حدود 600 ق.م) است. در رابطه با نظامهای ردهبندی کتابخانهایـکتابشناختی، 50 نظام ردهبندی در چهار دستهبندی نظامهای ردهبندی عهد باستان، قرون وسطی، قرون جدید و قرون معاصر شناسایی شدند. بررسی شاخههای اصلی و زیرشاخههای نظامهای «طبقهبندی علم» و همینطور «نظامهای ردهبندی کتابخانهایـکتابشناسی» نشان داد که مبنای «تقسیمبندی علوم» یا «تقسیمبندی منابع مکتوب» در این نظامها، موضوع یا رشته بوده است و بهطور مستقل به میانرشتهها توجه نشده است. بنابراین، ما با سرشاخههای موضوعی دوتایی، سهتایی، چهارتایی، پنجتایی و غیره هم در اکثر نظامهای ردهبندی کتابخانهایـکتابشناختی و هم در نظامهای طبقهبندی علوم مواجه هستیم که درواقع برگرفته از منطق کلاسیک است. همچنین، نتایج نشان داد که میان رشتهها فاقد جایگاه بهطور مستقل در 125 نظام ردهبندی هستند. درمجموع، منطق فازی بهعنوان روش و منطق جایگزین در طبقهبندیهای علوم و ردهبندیهای منابع کتابخانهای پیشنهاد میشود.
میان رشتهای
فردین محمدی؛ محسن نوغانی؛ مهدی کرمانی؛ کمال خالقپناه
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد ...
بیشتر
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد توسعه و بودجه بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی، با استفاده از نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31نفر از معلمان مصاحبه شد؛ سپس دادههای گردآوریشده با استفاده از نرمافزاز Maxqda و تکنیکهای کدگذاری باز و محوری موردتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهرغم وابستگی مالی میدان آموزش به میدان قدرت، بهلحاظ اهداف میدانی تحت سیطره آن قرار دارد. البته بهلحاظ مالی در سالهای اخیر از سوی میدان قدرت تا حدی نیز مورد طرد و بیاعتنایی واقع شده است. این امر بدانمعناست که میدان آموزش نزد میدان قدرت «وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا» است. این امر موجب شده است که میدان آموزش از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و با چالشهای متعددی مواجه شود. بهطورکلی، نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که میدان آموزش نزد این میدان قدرت از جایگاه والایی برخوردار نیست.
میان رشتهای
طاهره میرعمادی
چکیده
این مقاله به کنکاش در نظریهها و چارچوبهای مفهومی در حوزه بینرشتهای سیاستپژوهی علم، فناوری، و نوآوری میپردازد تا با بررسی میزان بینرشتگی، درجه توانمندی این نظریهها را در رویارویی با چالشهای اصلی سیاستگذاری بسنجد. پرسش این مقاله این است که چه تغییری در طبیعت میانرشتگی این قلمرو دانشی درنتیجۀ چرخشهای نظری در انگارههای ...
بیشتر
این مقاله به کنکاش در نظریهها و چارچوبهای مفهومی در حوزه بینرشتهای سیاستپژوهی علم، فناوری، و نوآوری میپردازد تا با بررسی میزان بینرشتگی، درجه توانمندی این نظریهها را در رویارویی با چالشهای اصلی سیاستگذاری بسنجد. پرسش این مقاله این است که چه تغییری در طبیعت میانرشتگی این قلمرو دانشی درنتیجۀ چرخشهای نظری در انگارههای مفهومی آن پدیدار شده است. واحد تحلیل، برنامههای پژوهشی حاکم بر حوزه مطالعاتی است که حول محور «شکست»، تکوین یافتهاند. ابزار سنجش میانرشتگی این قلمرو دانشی، بنیانهای فلسفی این انگارههای نظری است. مقاله حاضر با استفاده از آموزههای کلاین و ولش در بعد هستیشناختی و معرفتشناختی درمییابد که با توجه به چندرشتهای بودن جامعه علمی این حوزه، اولاً سطح تحلیل از خرد به سطح کلان سیستمی و اکنون به نگرش چندسطحی تحول یافته است؛ ثانیاً بهتدریج سهم نگرشهای کیفیگرا و تفسیری علوم اجتماعی و انسانی در توسعۀ نظریه و روشها بیشتر شده و در پایان، صبغه انتقادی این نگرشها نسبت به صبغۀ ابزاری آنها پررنگتر شده است. این سه ویژگی، نشاندهندۀ این است که انگارههای مفهومی نوین در این رشته، قابلیت این حوزه را در رویارویی با معضلات پیچیدۀ سیاستگذاری افزایش دادهاند.
میان رشتهای
نسیم رحمان نسب امیری؛ علی اصغر پورعزت
چکیده
آب، موضوع بسیاری از بحرانهای احتمالی قرن جاری خواهد بود. کاهش ذخایر آب شیرین دنیا، به دلایل فراوان، ازجمله افزایش جمعیت، تغییرات آبوهوایی و بهویژه استفادۀ ناپایدار از منابع آب، سبب شده است که موضوع تأمین آب آشامیدنی سالم، به یکی از مهمترین دغدغههای جهانی تبدیل شود؛ دغدغهای که اهمیت آن با توجه به طرح حق بر آب آشامیدنی سالم ...
بیشتر
آب، موضوع بسیاری از بحرانهای احتمالی قرن جاری خواهد بود. کاهش ذخایر آب شیرین دنیا، به دلایل فراوان، ازجمله افزایش جمعیت، تغییرات آبوهوایی و بهویژه استفادۀ ناپایدار از منابع آب، سبب شده است که موضوع تأمین آب آشامیدنی سالم، به یکی از مهمترین دغدغههای جهانی تبدیل شود؛ دغدغهای که اهمیت آن با توجه به طرح حق بر آب آشامیدنی سالم ــ بهمنزله یکی از حقهای مهم بشری ــ بیشتر مدنظر قرار میگیرد. هرچند، تضمین حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم و تحقق آن، یکی از تعهدات بینالمللی مهم دولتها است، اما حل بحران آب و بهویژه یافتن روشهایی برای استفادۀ پایدار از منابع آب، بدون همراهی و مشارکت همه افراد جامعه، ازجمله بخش خصوصی فعال در این عرصه بسیار دشوارتر خواهد بود. در بخش خصوصی، بهویژه شرکتهای فراملی که از توان مالی، فنی و انسانی بسیار بالایی بهرهمند هستند، در عرصه مدیریت و تأمین منابع آب، مؤثر ظاهر شدهاند؛ بنابراین، بهلحاظ اهمیت رعایت حق بر آب، بررسی موضوع مسئولیت و نقش بخش خصوصی در تحقق حق بر آب، اهمیت فراوانی دارد. مقاله حاضر با اتخاذ رویکردی میانرشتهای، مبانی حقوقی و اخلاقی مسئولیت بخش خصوصی در برابر تحقق حق آب را بررسی کرده، ماهیت و قلمرو این مسئولیت را با توجه به اهمیت سود برای شرکتهای خصوصی مدنظر قرار داده است.