میان رشتهای
محمد حسن پور
چکیده
ارتباط عکاسی و تاریخ بهعنوان مهمترین مسئلهٔ نوظهور میانرشتهای قرن نوزدهم، مستقیم اما چالشساز بودهاست. ثبتوضبط مقطعی و گزیده، تأکید بر شیءوارگی زمان (متن تاریخی، و ثبت عکاسانه)، و کیفیت ارجاعدهی بهگذشته از ویژگیهای هر دو رشته در عصر حاضر است. پس از اختراع عکاسی، عمل مرور تاریخی و بازآوری خاطرات گذشته کیفیتی کالامحور ...
بیشتر
ارتباط عکاسی و تاریخ بهعنوان مهمترین مسئلهٔ نوظهور میانرشتهای قرن نوزدهم، مستقیم اما چالشساز بودهاست. ثبتوضبط مقطعی و گزیده، تأکید بر شیءوارگی زمان (متن تاریخی، و ثبت عکاسانه)، و کیفیت ارجاعدهی بهگذشته از ویژگیهای هر دو رشته در عصر حاضر است. پس از اختراع عکاسی، عمل مرور تاریخی و بازآوری خاطرات گذشته کیفیتی کالامحور یافت و عکسها، دسترسی بهمحتوای تاریخی را، چونان لمس یک شیء بهظاهر سادهٔ روزانه، آشکارساختند. از اینرو، در مقالهٔ حاضر بر اساس شیوهٔ تحلیلتاریخی، بهپیوند ایدئولوژیک عکاسی و تاریخ براساس آراء فیلسوفان و منتقدان قرن بیستم میپردازیم و بهاین پرسش پاسخ میدهیم که کدامیک از ویژگیهای عکاسانه در تحول و پیشبرد علم تاریخ مؤثر بوده است؟ اهمیت توجه بهچنین پیوندی از این جهت است که عکاسی در عین پیوند عمیق خود با تاریخ، دردسترس عموم بوده و از همینروست که رشتههایی چون تاریخ اجتماعی نوین و یا تاریخ شفاهی، بدون ظهور عکاسی، شاید امکان بروز و شیوع نمییافتند. نتیجه آنکه سندیت دادههای تاریخی بهواسطهٔ ظهور عکاسی بهمثابه گواه و یا نمونهای برای مقایسهٔ عینی، به اینهمانیهای عکاسانه پیوند خورده و عملاً امروزه تاریخ بهعنوان آنچه که در زمان و مکانی رخداده، همواره آغشته بهگوهر ارجاعِ عکاسانه است.