بحران ویروس کرونا
نعمت اله فاضلی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
میان رشتهای
نعمت اله فاضلی؛ فاطمه کوشکی
چکیده
تغییر اصلی در پژوهش زبان، در اوایل قرن بیستم توسط سوسور آغاز شد که خود سبب پایهگذاری «زبانشناسی مدرن» شد. این پژوهش در بخش مرکزی زبان بود؛ یعنی نظام زبان بهمثابه نظامی مستقل بدون اینکه هر چیزی خارج از زبان در نظر گرفته شود. در آن زمان که زبانشناسی مدرن از نظر ساختار و وظایف بهوضوح تعریف شده بود، یکی از رشتههای برجستۀ ...
بیشتر
تغییر اصلی در پژوهش زبان، در اوایل قرن بیستم توسط سوسور آغاز شد که خود سبب پایهگذاری «زبانشناسی مدرن» شد. این پژوهش در بخش مرکزی زبان بود؛ یعنی نظام زبان بهمثابه نظامی مستقل بدون اینکه هر چیزی خارج از زبان در نظر گرفته شود. در آن زمان که زبانشناسی مدرن از نظر ساختار و وظایف بهوضوح تعریف شده بود، یکی از رشتههای برجستۀ تأثیرگذار در علوم انسانی و اجتماعی به حساب میآمد. این موفقیت چشمگیری بود اما به قیمت مجزا کردن زبان از محیط اطراف و بیرون نگاهداشتنِ کاربر زبان و بافتی که زبان در آن بهکار میرود از حیطۀ بررسی زبانی، به دست آمده بود. هرچند محققانی که ترجیح میدادند زبان را در حیطۀ وسیعتری بنگرند، این رویکرد را مورد انتقاد قرار دادند و بهطورکلی از چشم زبانشناسانی که در آن زمان حلقههای زبانشناسیِ مسلط بودند، دور مانده بود، اما از دهههای اخیر قرن بیستم، تغییرات مهمی در مطالعات زبانی رخ داد. این تغییرات دورۀ جدیدی خلق کرد؛ دورۀ «زبانشناسی پسامدرن» که در آن پایههای نظری زبانشناسی مدرن مسئلهمند شد و شیوۀ بررسی و مشاهدۀ زبان اساساً بازسازی شد. این مقاله به شیوۀ شرححالنویسی مروری بر چرخش زبانی از مدرنیسم به سوی پسامدرنیسم دارد و در این راستا مشخص خواهد کرد که دو شاخۀ اصلی زبانشناسی نظری و کاربردی در کدام نگرش پژوهشی قرار میگیرند: رشتهای، بینارشتهای یا فرارشتهای؟ به عبارت دیگر پژوهشهای زبانشناسی در مورد چیست؟
نعمتالله فاضلی
چکیده
این نوشتار از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش نخست، بررسی نظری رشتههای دانشگاهی در جهان است. این بخش، به چیستی رشتههای دانشگاهی، چگونگی پیدایی و تکوین آنها، کارکردهای آغازین و سرانجام، و بحرانهای ناشی از تحول در کارکردهای رشتههای دانشگاهی اختصاص دارد. بخش دوم، به بررسی وضعیت رشتههای دانشگاهی در ایران میپردازد. به این منظور، ...
بیشتر
این نوشتار از دو بخش اصلی تشکیل شده است؛ بخش نخست، بررسی نظری رشتههای دانشگاهی در جهان است. این بخش، به چیستی رشتههای دانشگاهی، چگونگی پیدایی و تکوین آنها، کارکردهای آغازین و سرانجام، و بحرانهای ناشی از تحول در کارکردهای رشتههای دانشگاهی اختصاص دارد. بخش دوم، به بررسی وضعیت رشتههای دانشگاهی در ایران میپردازد. به این منظور، دربارهی زمینههای تاریخی، اجتماعی پیدایی رشته در ایران و شباهتها و تفاوتهای آن با غرب، کارکردهای رشته و سرانجام، چالشهای فراروی رشته در ایران بحث شده است. به طور خاص، در این نوشتار، به تحلیل مفهومی ـ نظری رشته در نظام دانشگاه از منظر مطالعات فرهنگی پرداختهایم. از اینرو، از منظر مطالعات فرهنگی و بینش جامعهشناسانه، سؤالاتی دربارهی مفهوم رشته و مسائل مرتبط با آن طرح و تجزیه و تحلیل شده است. نوشتار حاضر با استناد به استدلال جو مورن ـ مبنی بر اینکه مطالعات فرهنگی بیش از آنکه رشته باشد، رویکرد است و به ازای هر رشته، میانرشتگی و مطالعات فرهنگی وجود دارد ـ در نگاه به رشته و میانرشتگی از منظر مطالعات فرهنگی، نظر به اینهمانی این هردو اصطلاح دارد. بنابراین، گویی از منظر میانرشتگی (مطالعات فرهنگی) به میانرشتگی نگاه میکند و موضوع رشتهی دانشگاهی در جهان و ایران را پی میگیرد.