نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسندگان
1 استاد علوم سیاسی در دانشگاه امام صادق (ع)
2 دانشجوی دکتری از علوم سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
یکی از مسایلمهم در فهم ساحت اجتماعی، سخن گفتن از روش است. تا تحولی در عرصه روششناسی رخ ندهد، جهشی نیز در تولید و آفرینش جدید و متفاوت در حوزه علوم اجتماعی اتفاق نخواهد افتاد. پژوهش حاضر درآمدی است به معرفی روشی جدید در ساحتعلوماجتماعی، البته در سطح خردترِ مفهومشناسی، تا گامی در جهت نیل به هدف مورد نظر برداشته شود. پرسش اصلی متن حاضر را میتوان اینگونه بیان نمود: چگونه توان فهم نسبت به یک مفهوم حاصل میشود و چگونه آن مفهوم برای ما معنادار میشود؟ به عبارت دیگر روششناسی شناخت یک مفهوم در حوزه علوم اجتماعی چگونه باید باشد؟ بر این اساس با بهرهگیری از آموزههای ویتگنشتاین متاخر، اولا مقولهای بسیار مهم در ساحت علوم اجتماعی یعنی متدولوژی مفهومشناسی که عموماً نسبت به آن بیتوجهی میشود، مورد بحث قرار میگیرد، چرا که عموماً پژوهشگران علوم اجتماعی مفاهیم را آنگونه که باید معنا کنند، معنا نمیکنند و از این رو دچار اختلالی زبانی به نام «فروکاستگی مفهومی» میشوند. ثانیا سعی شده بواسطه معرفی روش و قالبی نو، تحت عنوان «فروکاستگی پدیدارشناسانه»، مسیری جدید جهت فهم و معنابخشی واژگان تاثیرگذار در حوزههای مختلف علوم اجتماعی پیشنهاد شود. در نهایت نیز این روش به عنوان نمونه در مورد مفهوم سیاست در شبکه مفهومی- زبانی اندیشمندان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است، تا به صورت عملی نیز روش فروکاستگی پدیدارشناسانه پیاده شود.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله