نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسنده
دانشیار اندیشه سیاسی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، ایران
چکیده
رویکرد میانرشتهای، رویکرد پساتوسعه به دانش است؛ رویکردی که آرمانـهنجار مسئولیت را پیش مینهد: «میانِ» سوژه و ابژه، خود و دیگری، و گذشته و آینده چیزی لازم است تا خدشههای نظام غایی امنیت را جبران کند. بدون این غایت میانی، همۀ ارزشهای نو در معرض خدشه و انحراف هستند. اما این مسئولیت نیز با محدودیت روبهرو است؛ بهگونهای که چهبسا میانرشتگی نیز ناقض غایت خود شود. خوانش پدیدارشناختی، این محدودیت را جبران میکند. تحقق آن جبران و رفع این محدودیت، در گرو مسئولیت برای کاستن استعداد وقوع شرارت در موقعیت است: درست آنگاه که کمتر دست به خشونت میزنیم، کمتر به تبعیض وقع مینهیم، و کمتر به بهرهکشی، تخریب، تجاهل، و بیعملی روی میآوریم، زمینۀ مسئولیت را خلق کردهایم. برای ما که در فرایند پیشرفت هستیم، میانرشتهکاری بهمثابه کنش برآمده از همکاری رشتهها، در راستای تحقق مسئولیتی که با خود امنیت و ایمنی را نیز محقق میکند، امری خطیر و کاری بسیار دشوار است؛ تنها با پرمایگی دانشی و اخلاقی است که میتوان در نظر و عمل، میانرشتهشناس و میانرشتهکار شد. میانرشتگی از خود ما آغاز میشود و تحقق خود، بدون ادراک خردورزی و بدون تلاش سنجشگری ناممکن است. مساهمت من در این مطالعه میانرشتهای در حد همین افزوده است که میتوان با رهیافتی متفاوت از رهیافت اثباتگرایانه به تبیین افقی از میانرشتهای پرداخت که انتقادهای گذشته، دیگر سر راست نکنند و زمینههای تبانی میانرشتگی برای مباشرت در شرارت را منتفی کند.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله