میان رشتهای
اعظم معتمدی؛ محمد یمنی؛ علی خورسندی طاسکوه؛ محبوبه عارفی
چکیده
پژوهشهای میانرشتهای در دو دهۀ اخیر از رشد کمسابقهای برخوردار شدهاند. مرور ادبیات علمی مربوط نشان میدهد که این دسته از پژوهشها اهمیت روششناختی و نیز گونهشناختی معتنابهای دارند. هدف این پژوهش این است که با استفاده از روش اسنادی و با توجه به روند تاریخی به مقایسه و توصیف و تبیین طبقهبندیهای مختلف از پژوهش میانرشتهای، ...
بیشتر
پژوهشهای میانرشتهای در دو دهۀ اخیر از رشد کمسابقهای برخوردار شدهاند. مرور ادبیات علمی مربوط نشان میدهد که این دسته از پژوهشها اهمیت روششناختی و نیز گونهشناختی معتنابهای دارند. هدف این پژوهش این است که با استفاده از روش اسنادی و با توجه به روند تاریخی به مقایسه و توصیف و تبیین طبقهبندیهای مختلف از پژوهش میانرشتهای، فارغ از طبقهبندیهای که تاکنون انجام شده است، بپردازد. این مطالعه با رویکردی تبارشناسانه بر آن است که بهرغم بههمپیوستگیها، گسستگیها، و طبقهبندیهای گوناگون پژوهش میانرشتهای، به ریشهیابی این گونهها پرداخته و گفتمان جدیدی را در این قلمرو مطرح سازد. این مقاله نشان میدهد که طبقهبندیهای پژوهش در بسیاری از موارد با هم همپوشانی داشته و پژوهش میانرشتهای از اواخر قرن بیستم تا دهههای اخیر همراه با تحولات نقش دانشگاهها در جامعه، از تأکید بر طبقهبندی ساختاری بهسوی تأکید بر طبقهبندی ساختاریـکاربردی سوق یافته است و دانش از ماهیت آکادمیک بهسوی ماهیت پسا آکادمیک تغییر ماهیت داده است.
مجتبی پورکریم؛ علیرضا صادق زاده قمصری؛ خسرو باقری نوع پرست؛ محمود مهرمحمدی
چکیده
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای ...
بیشتر
تبیین پژوهش میانرشتهای بر اساس مفروضات هستیشناسی باسکار هدف این مقاله است. بر اساس این تحقیق، که با روش توصیفی ـ استنتاجی انجام گرفته است، پژوهش در دیدگاه باسکار، با توجه به تأکید بر برهان استعلایی، منطق پیچیدگی، تبیین علمی، طبیعتگرایی روششناختی و نقد تبیینی، ماهیتی میانرشتهای دارد. این تبیین از پژوهش میانرشتهای مبنایی هستیشناختی دارد که در برابر رویکرد معرفتشناختی به پژوهش میانرشتهای قرار میگیرد. بر اساس مفروضات رئالیسم انتقادی، پژوهش میانرشتهای، به معنای بررسی یک پدیده پیچیده در سطوح مختلف واقعیت و تبیین ساختارها و سازوکارهای درونی و بیرونی آن است. این تبیین از پژوهش میانرشتهای به نقد و اصلاح رویکرد میانرشتهای معرفتشناختیمیپردازد.نقدها شامل رخدادگرایی، مسئله ترکیب، و فرارشتهمحوری است. پژوهش میانرشتهای هستیشناختی، به جای رخدادگرایی توجه به تبیین ساختارها و سازوکارها دارد که در سطح واقع قرار گرفتهاند. ترکیب را نه به مثابه التقاط، بلکه به مثابه دستیابی به دانشی جدید بر اساس تبیین ساختارها و سازوکارها میداند. به جای پژوهش فرارشتهای به حفظ و تعامل رشتهها توجه دارد. مراحل این روش شامل توصیف یک موضوع مبهم، پرسش استعلایی، بازتوصیف، تفکیک، ترکیب و کنش است. استلزامهای این روش پژوهشی شامل بررسی انضمامی، بررسی انتزاعی، کفایت تبیینی، ارائه بدیل، آموزش محققان میانرشتهایو توجه به مسائل جانبی است.
عباس منوچهری؛ سید محسن علویپور
چکیده
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر ...
بیشتر
پژوهش میانرشتهای نیازمند برخورداری از مبانی نظری و مفهومیای است که با ممانعت از سردرگمی و اشتباه پژوهشگر، امکان تلفیق دیدگاهها در رشتههای مختلف را فراهم آورد. به این منظور لازم است با اتکا بر مقومات رشته مبدأ، مباحث نظری مرتبط با آن را در دیگر حوزههای معرفتی مربوط به پژوهش مورد بررسی قرار داد. با تبیین این مباحث، پژوهشگر میتواند با اتکا بر یک مبنای نظریِ ریشهدار در معرفت مبدا، موضوع کار خود را در فضای میانرشتهای مورد کاوش قرار دهد. پژوهش حاضر، با بررسی این مقوله در جستجوی اندیشه سیاسی در هنر سینما، این شیوه را مورد آزمون قرار میدهد. بر این اساس، میتوان با مبنا قرار دادن نظریههای اندیشهورزی سیاسی –در اینجا نظریه توماس اپریگنز- آثار سینمایی را در چارچوبی فراتر از محدوده مطالعات سینمایی، و در مقام بازنمایی اندیشهورزی سیاسی کارگردانان مولف مورد بررسی قرار داد.
کیانوش محمدی روزبهانی
چکیده
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاریهای میانرشتهای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشتههای دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیتهای لازم برای مواجهه با تحولات مذکور بازبماند و با چالشهای تازهای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورتهای ...
بیشتر
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاریهای میانرشتهای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشتههای دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیتهای لازم برای مواجهه با تحولات مذکور بازبماند و با چالشهای تازهای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورتهای آموزش عالی در حال حاضر، پرورش مهارتهای میانرشتهای در هر دو زمینه آموزشی و پژوهشی است. در این مقاله، با مروری بر مفاهیم رشتههای تحصیلی و میانرشتگی در آموزش عالی، بر ضرورت پرورش تفکر میانرشتهای به عنوان پیشنیاز هر گونه فعالیت میانرشتهای تأکید شده است. در ادامه، با شرح و توصیف رویکرد «یادگیری مسئلهمحور» این اندیشه مطرح شده است که این رویکرد نوین آموزشی قابلیت فراوانی برای پرورش مهارتهای میانرشتهای دارد. در پایان، الگوی خاصی از یادگیری مسئلهمحور با عنوان « الگوی حل مسئله میانرشتهای» به عنوان الگویی کاربردی برای رشتهها و مقاطع مختلف تحصیلی به اجمال، معرفی شده است.