میان رشتهای
امیرحسین حاتمی
چکیده
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریهپردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخنگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و ...
بیشتر
متون تاریخ اندیشه عمدتاً با توجه به تمرکز و ابتنائشان بر ذهنیّت اندیشمندان و نظریهپردازان گذشته، واجد محتوا و ماهیت متمایزی نسبت به دیگر متون تاریخنگارانه هستند. از آنجا که ذهنّیت هر اندیشمند، متأثر از مؤلفههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، تاریخی، اقتصادی، مذهبی، فلسفی و فرهنگی است، تحلیل و بررسی اینگونه متون مستلزم ابزارها و روشهای میانرشتهای است. چرا که تنها با کاربرد یک روششناسی میانرشتهای است که میتوان همه این مؤلفههای متنوع را به درستی تحلیل نمود. از میان روششناسیهای موجود در این زمینه، روششناسی قصدی ـ زمینهگرای کوئنتین اسکنیر استاد و پژوهشگر اندیشهٔ سیاسی، یکی از پرکاربردترینها بوده است. گرچه عمدتاً تمرکز مطالعات اسکینر بر حوزه اندیشهٔ سیاسی بوده است، اما روششناسی او بر پایه و اصول میانرشتهای بنا شده و هم خود او و هم شارحان و مفسران آثارش، این روششناسی را در رشتههای مختلف علوم انسانی به کار بستهاند. از این رو در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلیـتوصیفی، و با ذکر نمونههای متعددی از متون تاریخنگاری و تاریخ اندیشه ایرانیـاسلامی، کاربست روششناسی میانرشتهای اسکینر در اینگونه متون مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بنابر یافتههای مقاله، مطالعه و بررسی متون تاریخنگاری و تاریخ اندیشه ایرانیـاسلامی با توجه به تأثیری که از حوزههای مختلف علوم انسانی میپذیرند، نیازمند روششناسیهای میانرشتهای است. در این میان روششناسی میانرشتهای اسکینر با توجه به تأکیدی که بر «قصد و نیّت» نویسنده دارد، میتواند به میزان قابلتوجهی به فهم این متون و بهویژه بررسی انتقادی بسیاری از آنها کمک کند.