نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، گروه جامعهشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
2 دانشیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
3 استادیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
4 استادیار جامعهشناسی، گروه جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه کردستان، کردستان، ایران
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین این مسئله است که میدان آموزش در میدان قدرت از چه جایگاهی برخوردار است؟ چارچوب مفهومی مقاله براساس نظریات بوردیو تدوین گردید. بهمنظور گردآوری و تحلیل دادهها از روش تحلیل اسنادی و تحلیل موضوعی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در روش اسنادی عبارت بود از اسناد فرادستی که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، اسناد توسعه و بودجه بهعنوان نمونه انتخاب شدند. در روش تحلیل موضوعی، با استفاده از نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری با 31نفر از معلمان مصاحبه شد؛ سپس دادههای گردآوریشده با استفاده از نرمافزاز Maxqda و تکنیکهای کدگذاری باز و محوری موردتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بهرغم وابستگی مالی میدان آموزش به میدان قدرت، بهلحاظ اهداف میدانی تحت سیطره آن قرار دارد. البته بهلحاظ مالی در سالهای اخیر از سوی میدان قدرت تا حدی نیز مورد طرد و بیاعتنایی واقع شده است. این امر بدانمعناست که میدان آموزش نزد میدان قدرت «وابسته کارکردی غیرقابل اعتنا» است. این امر موجب شده است که میدان آموزش از کارکرد تخصصی خود فاصله گرفته و با چالشهای متعددی مواجه شود. بهطورکلی، نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که میدان آموزش نزد این میدان قدرت از جایگاه والایی برخوردار نیست.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله