آینده پژوهی آموزش عالی
مقصود فراستخواه
چکیده
در جای یک دانش آموز آموزش عالی مایلم در آغاز این دفتر خود را با مقدمهای کوتاه در شش بند و سپس بیان مختصری از تحول اقالیم علم وآموزش عالی، مختصر به اشتراک بگذارم:مقدمهیکم. مطالعات آیندۀ آموزش عالی ایران، یک «برنامه پژوهشی» است ومثل هر برنامه پژوهشی دیگر، زمانی بسط و توسعه پیدا میکند که برای محققان ومخاطبان، افزون بر معناداریِ ...
بیشتر
در جای یک دانش آموز آموزش عالی مایلم در آغاز این دفتر خود را با مقدمهای کوتاه در شش بند و سپس بیان مختصری از تحول اقالیم علم وآموزش عالی، مختصر به اشتراک بگذارم:مقدمهیکم. مطالعات آیندۀ آموزش عالی ایران، یک «برنامه پژوهشی» است ومثل هر برنامه پژوهشی دیگر، زمانی بسط و توسعه پیدا میکند که برای محققان ومخاطبان، افزون بر معناداریِ معرفتشناختی، ارزش هیجانی نیز داشته باشد. این وقتی است که هم پژوهشگران و هم خوانندگان به قدر کافی میخواهند بدانند که آینده امری که برایشان مهم است چه میشود. امری که برای ما بیمعنا شده است و هیچ هیجانی دربارهاش نداریم پس شاید دیگر خیلی هم مهم نباشد که آیندهای خواهد داشت یا نه ؟ وچه نوع آیندهای خواهد داشت. بنابراین لازم است پیوسته حساس باشیم که آیا آموزش عالی ایران، هنوز یاران و ذی نفعانی دارد که برای شان به لحاظ معرفتی و عاطفی مهم است تا دل شان برای آینده او بتپد و بدانند چه احتمالاتی در پیش روی این آموزش عالیِ مورد علاقه خویش هست؟دوم. آینده پژوهی این سرزمین و از جمله آموزش عالی او ، زمانی برای ما مهم است که به قدر کافی دلبستگی مکانی به این سرزمین داریم. پس باید تمام حساسیتهای خود را جمع کنیم تا دلبستگی عمیق به این آب وخاک و از جمله دانش و دانشگاه و آموزش عالیاش، همچنان واجد اهمیت بماند که مدام بخواهیم برای آینده این مرز وبوم و ادامه جریان زندگی در آن و جریان یادگیری و خلق دانش در آن، مطالعه کنیم. سوم. شرط دیگری از شرایط امکان آیندهپژوهی آموزش عالی در ایران این است که در ما هنوز این حسّ شریف خودْاثربخشی باشد که بخواهیم فاعلان جدیِ حال و آینده این سرزمین باشیم. یعنی فکر عاملیت و کنشمندی در سرهای مان باقی است. محقق ایرانی وقتی به مطالعه آینده آموزش عالی کشورش برانگیخته میشود که ذهن او هنوز سرشار است. مباد که سوژۀ سربه زیر بشویم و به خستگی ذهنی و عاطفی دچار آییم. از ذهن فرتوت چه انتظار که بنشیند و دربارۀ آینده خویش تأمل بکند (فراستخواه، 1401). چهارم. شوق علمی و روح تحقیق و اکتشاف جزو نیازهای سطح بالا و حس خودشکوفایی انسانی و به تعبیر اینگلهارت فرانیازهاست. وقتی ارزشهای بقا بر رفتار عمومی سایه بیندازد، اغلب میخواهند فقط گلیم خویش از آب بکشند وخود را سرپا نگه بدارند. از چنین وضعیتی نمیتوان انتظار مطالعات جدی خصوصا مطالعات آینده داشت. اگر گرفتاری وضع حال چناناست که جایی برای اندیشیدن به آینده باقی نمیگذارد، چه جای آینده پژوهی و چه جای آیندۀ آموزش عالی. پنجم. هر ملتی نیازمند داستان خویش هست. مردمی که داستان دارد و حافظه تمدنی و فرهنگی دارد همین میتواند منبع عظیم برای اهمیت تداوم تاریخ و تبار یک ملت میشود و آنها را نسبت به آینده خویش حساس میکند. وقتی در حافظه خود گندیشاپور و بیتالحکمه و خوارزمی و بیرونی داریم، نسبت به آینده داستان مان نیز کنجکاویم. در عین حال اما چسبندگی زیاد به ایدئولوژیهایی که از گذشته برساخته شده است، میتواند به صورت معرفت کاذبی بر محیط و مناسبات ما چیره شود، به هویتاندیشی فروبسته بینجامد و مانع از فکر تغییر و ساختن آینده شود. بخش بزرگی از آیندهپژوهی موقوف به روح تحولخواهی و فکر «بدیل اندیش» و سناریویی است. آیندهپژوهی وقتی معنادار خواهد بود که پویش هویتی ما بازگشوده است و مایل به تجربههای تازه و دیگرواره است. ششم. آینده آموزش عالی ایران اگر نیک واگر بد ، به صورت اجتماعی ساخته میشود. برای خلق آیندهای مرجح ومطلوب وخواستنی از میان انواع آیندههای ممکن و محتمل، لازم است تمام اسباب مشارکت دانشمندان و متفکران منتقد و محققان مستقل در این سرزمین حقیقتاً فراهم بشود. دانش آیندهپژوهی بیش از هر دانش میانرشتهای دیگر موکول به آزادی علمی و تفکر انتقادی و عقلانیت اجتماعی است. آیندهپژوهی سامانهای معرفتی و اجتماعی از سعی عالمانه برای بررسی و فهم روشمند و موثق حوزههای آینده و گزینههای بدیل آن؛ از طریق ایجاد پلتفرمی برای گفتوگو و جستوجوی رضایتبخش شبکهای از ذینفعان به قصد کسب بینش به آیندههای گسسته (بهویژه در جهانی با محتوای پیچیده در وضعیت آشوب) و اندیشیدن و اقدام مشترک پیشدستانه دربارۀ آنهاست. بدون همراهی ذهنهای نقاد و سوژههای سرکش نمیتوان به فهم رضایتبخشی از تحولات آتی آموزش عالی و اقدام پیشدستانه نسبت به آن نایل آمد. هفت اقلیم دانشگاهبه آیندههایی بسیار متفاوت از آموزش عالی پرتاب میشویم که احتمالا نه درکی کافی از آنها داریم و نه آمادگی زیستن در آنها. برای آیندهپژوهی نیازمند پویش محیطی هستیم. مدلهای مختلفی به کار می رود؛ مثل PEST یا STEEP_V و مدل تعارضهای درونی وبیرونی. یک مدل نیز «اقالیم سبعه» از بارنت است. (بارنت، 2013 و 1399). هفت اقلیم دانشگاه عمیقاً درگیر تحولات گسستی و دورانی شدهاند. کل زیستبوم از بیخ و بن دگرگون میشود ؛ اقلیم علم وفناوری، اقلیم شهروندان، اقلیم فرهنگ، اقلیم اجتماع، اقلیم اقتصاد، اقلیم طبیعی، اقلیم یادگیری و...چیزی در محیط آموزش عالی باقی نمانده که تغییر نکند. با این دگرگونیهای بومشناختی، دایناسورهای عظیمالجثه رو به انقراض میگذارند و تنها هستندههایی ارزش تداوم پیدا خواهند کرد که با این تحولاتِ از نوعِ گسسته، سازگاری خلاق وخودآگاه و متفکرانه، از خود نشان دهند. همین یک قلم اینترنت را ببینید که با ما چه کرده است. کل ذهنیت اجتماعی و فرهنگ و روابط و از جمله دنیای آموزش و یادگیری ما را عمیقاً غافلگیر ساخته و مدام در کار است و دستبردار نیست. آیا انسان آکادمیک در برابر«انسان شیءواره تکنولوژیک» منسوخ میشود؟ آیا وساطت مفرط تکنیک، موجب جهان زدایی از آموزش عالی خواهد شد ؟ دنیای فراانسانی (Transhuman) ماهیت و هیئت آموزش عالی ما را دگرگون خواهد ساخت؛ اینترنت اشیا و اینترنت اندیشهها، سایبورگ و متاورس و مابقیه قضایا. ریزتراشهها و نانورباتها در درون بدن دانشجویان و معلمان و مدیران دانشگاهی جاخوش میکنند، عملکرد فکری، حافظه کاری و کل فعالیت شناختی و هیجانی ما را دگرگون میسازند و بهطور خیلی اجتنابپذیر افعال آموزشی و پژوهشی در ابعادی غیرقابل تصور متحول میشود. پس اجازه بدهید نتیجه بگیریم همین یک قلم تحول فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و شبکههای مجازی و مصرف دیجیتال برای ما، به نحو متناقض نمایی؛ یک مسئله ودر عین حال یک راه حل شده است! آینده این عرصه چه خواهد شد و میخواهیم با آن چه بکنیم. تجربۀ سیاستگذاری این چهار دهه نشان داده است که ما مدام خواستهایم از عقربۀ زمان بیاویزیم و درک هوشمندانه و خلاق از تحولات زیستبوم ایرانی نداشتیم و غالباً با تغییرات جهان زندگی در این سرزمین ناهمزمان بودیم. امیدوارم این ویژهنامه که به کوشش علمی نویسندگان ایرانی در داخل و خارج این سرزمین و داوران محترم این مقالات به علاوه مساعی شریف مدیر محترم اجرایی فصلنامه سرکار خانم مهناز شاهعلیزاده و نهایتاً به تشویق سردبیر محترم و اعضای عزیز هیئت تحریریه فصلنامه فراهم آمده است، برای محققان و سیاستگذاران و همه عاملان اجتماعی مفید واقع شود و مباحث آن در جهان سوم معرفت که جهانی بینالاذهانی است، مورد بحث و مداقه جدی قرار گیرد.
آینده پژوهی آموزش عالی
علی پایا؛ حسین ابراهیم آبادی
چکیده
دربارۀ آیندۀ دانشگاهها بسیار نوشتهاند و از این پس نیز میتوان انتظار داشت که اصحاب نظر در این عرصۀ مهم آرای خود را به نیت تأثیرگذاری در اذهان عمومی و بهخصوص مسئولان و تصمیمگیران به جامعه عرضه کنند. در این مقاله کوشش شده از جنبههایی که احیاناً کمتر از سوی دیگر محققان بدان توجه شده است به مسئلۀ آیندۀ دانشگاهها پرداخته شود. ...
بیشتر
دربارۀ آیندۀ دانشگاهها بسیار نوشتهاند و از این پس نیز میتوان انتظار داشت که اصحاب نظر در این عرصۀ مهم آرای خود را به نیت تأثیرگذاری در اذهان عمومی و بهخصوص مسئولان و تصمیمگیران به جامعه عرضه کنند. در این مقاله کوشش شده از جنبههایی که احیاناً کمتر از سوی دیگر محققان بدان توجه شده است به مسئلۀ آیندۀ دانشگاهها پرداخته شود. در آنچه در پی میآید، پس از مقدمهای کوتاه، که به یکی از مسائل مهم در باب آیندۀ نظامهای آموزشی، یعنی تحولات مفهومی و دگرگونیهای بافت فرهنگی و اجتماعی و تغییرات فناوری و آموزش عالی اشاره دارد، به مسئلۀ زوال الگوهای کنونی دانشگاهها پرداخته شده است؛ سپس از تأثیراتی که فناوریهای نوظهور بر شیوههای آموزش و فراگیری در آینده خواهند داشت سخن به میان آمده است؛ و در پایان، توضیحاتی دربارۀ آیندۀ دانشگاه و نظام دانشگاهی در ایران داده شده و به شروطی اشاره شده است که برای بقای این نظام میباید تحقق یابد.
آینده پژوهی آموزش عالی
محسن طاهری دمنه؛ علی ذاکری؛ ابوالفضل اسدنیا
چکیده
حرکت از فضای رشتگی به سمت گفتمانهای میانرشتهای با تمرکز بر حل مسائل واقعی، به یک روند مهم در آموزش عالی تبدیل شده و نسلهای آتی دانشگاهها به سمت میانرشتهای شدن پیش خواهند رفت. در این میان مطالعات نظاممند آیندهها یا آیندهپژوهی نیز مورد توجه دانشگاهیان در رشتههای مختلف قرار گرفته است. در این مقاله بهمنظور بررسی ...
بیشتر
حرکت از فضای رشتگی به سمت گفتمانهای میانرشتهای با تمرکز بر حل مسائل واقعی، به یک روند مهم در آموزش عالی تبدیل شده و نسلهای آتی دانشگاهها به سمت میانرشتهای شدن پیش خواهند رفت. در این میان مطالعات نظاممند آیندهها یا آیندهپژوهی نیز مورد توجه دانشگاهیان در رشتههای مختلف قرار گرفته است. در این مقاله بهمنظور بررسی جایگاه مطالعات آیندهپژوهانه در حوزههای دانشی گوناگون و با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، به بررسی اندازه و پراکندگی ورود حوزههای دانشگاهی مختلف به بحث آیندهپژوهی پرداخته شده است. بدین جهت در مجموع 737 مقاله علمی، که توسط دانشگاهیان رشتههای مختلف و با محوریت آیندهپژوهی در ایران به چاپ رسیدهاند، جمعآوری و در 19 حوزۀ کلی و 350 حوزۀ فرعی دستهبندی شدند. این دستهبندی ملاک فراتحلیل موضوعی مقالات در زمینۀ آیندهپژوهی است که نشان میدهد در حوزههای برنامهریزی جغرافیایی، «امنیت» و «آیندهنگاری سازمانی» به ترتیب بیشترین میزان فعالیت و در حوزههای ورزش، «مطالعات زنان» و «آیندۀ حرفه»، کمترین میزان فعالیت در زمینه آیندهپژوهی را داشتهاند. نتایج این مقاله تراز خوبی برای مشخصکردن خلأهای پژوهشی در زمینۀ آیندهپژوهی است و همچنین نقاط ضعف فعالیتهای میانرشتهای در این حوزه را آشکار میسازد.
آینده پژوهی آموزش عالی
محمد حسینی مقدم؛ مهرداد حمیدی
چکیده
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری ...
بیشتر
پیچیدگی روزافزون حاکم بر مسائل اکنون و آیندۀ جهان، درهمتنیدگی و بههمپیوستگی حوزههای موضوعی، تنوع نقشآفرینان و موقعیتهای شکلدهنده به این مسائل از هنجارها و رویههای معمول جهان امروز است. این تحولات موجب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در نهادهای علمی و فناورانه و تبدیل آنها به روندهای جهانشمول سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری شده است. موضوعاتی ازقبیل تغییرات آب و هوا، آلودگیهای زیستمحیطی، افزایش طول عمر و پیری جوامع، فقر جهانی، بحرانهای مالی بینالمللی، بیماریهای عالمگیر، تروریسم، اعتیاد و بیعدالتی از جمله مسائلی است که تدبیر، اندیشهورزی و آیندهنگری آنها از حوزه و توان تخصصهای فردی خارج بوده و نیازمند هماندیشی، گفتوگو و همکاری حوزههای تخصصی متفاوت است. با توجه به این نکات، پرسش اصلی این مقاله آن است که در آینده کدام سناریوها میتوانند باعث پیشرفت دانشهای میانرشتهای در دانشگاههای علوم پزشکی کشور شوند؟ روشهای استفادهشده در این مقاله عبارتاند از: مطالعات اسنادی، پانل خبرگان، ذهنانگیزی و تحلیل لایهلایۀ علتها. دستاوردهای مقاله عبارتاند از: نخست، دانشهای میانرشتهای در پاسخ به مسائل پیچیده که در زمان اکنون و آینده ریشه دارد، هویت پیدا میکنند؛ دوم، توسعۀ میانرشتهایها در علوم پزشکی نیازمند فرایند توسعۀ همزمان از بالا به پایین و از پایین به بالای نظام خطمشیگذاری و اقدام در اجتماعات علمی علوم پزشکی است؛ سوم، ساخت آیندۀ مطلوب توسعۀ دانشهای میانرشتهای در علوم پزشکی کشور مستلزم توجه به واقعیتهای شکلدهنده به موضوع در لایههای متفاوت عینی تا ذهنی است و برایناساس، به رویکردها، برنامهها و اقدامات کوتاهمدت تا بلندمدت برای ساخت عینیتها و ذهنیتهای مرتبط نیاز است.
آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان؛ احسان مرزبان؛ علیحسین رضایان؛ مصطفی مرزبان
چکیده
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار ...
بیشتر
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار میکمک و پنل خبرگان، ضمن احصای مجموعهای جامع از عوامل اثرگذار، مؤلفههای کلیدی شناسایی و روابط اثرگذاری و اثرپذیری میان آنها بهلحاظ ساختاری تحلیل شده است. درنتیجه، پنج نیروی «گفتمان حاکم بر آموزش عالی در ایران»، «انتظار جامعه (صنعت، بازار و دولت) از آموزش عالی»، «اقتصاد آموزش عالی»، «رقابتی و بینالمللیشدن آموزش عالی» و «چالشهای نوظهور و توسعۀ علوم میان و فرارشتهای» بهعنوان پیشرانهای تغییر در موضوع مقاله احصا گردیده و تأثیر و نقش هریک در آیندۀ نظام ارتقای اعضای هیئت علمی تبیین شده است. برایناساس، ارتقای ویرایشهای آیندۀ این آییننامه، نیازمند همگامی با نیروهای پیشران شناساییشده، لحاظ پیچیدگیهای ساختاری میان عوامل کلیدی مؤثر و انطباق با تحولات محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق اتخاذ رویکردهای میانرشتهای و آیندهنگر آنهاست.
آینده پژوهی آموزش عالی
جواد شهولی کوه شوری؛ احمدرضا عسکری؛ رسول نظری؛ امیررضا نقش
چکیده
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هردو بهعنوان حوزهای میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که بهموازات این دو رشد کرده است و اثر محسوس و بنیادینی بر آنها گذاشته و نیز از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بینرشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای، بهویژه در زمینۀ ورزش، که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش ...
بیشتر
علوم ورزشی و آیندهپژوهی هردو بهعنوان حوزهای میانرشتهای در جهان مطرح شدهاند. یکی از حوزههایی که بهموازات این دو رشد کرده است و اثر محسوس و بنیادینی بر آنها گذاشته و نیز از آنها تأثیر پذیرفته است، مطالعات بینرشتهای یا فرارشتهای است. تحقیقات میانرشتهای، بهویژه در زمینۀ ورزش، که در کنار ماهیت سلامتمحوریاش اهداف بلندپروازانهای نیز دارد، بسیار مهماند. ازاینرو، در این مقاله با بهکارگیری ابزار سناریو بهعنوان یکی از روشهای آیندهپژوهی، یک راهروی استراتژی برای توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران در افق 1414 پدید آمده است. ورزش در دانشگاهها شکل نهادی فرایند تربیت بدنی برای زندگی سالم و فعال است. مشارکتکنندگان مقالۀ تحلیلی و اکتشافی حاضر شامل 34 نفر از ذینفعان داخلی و خارجی ورزش دانشگاهی ایران بودند که براساس نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گردآوری دادهها با مصاحبه و پرسشنامۀ باز صورت گرفت. براساس یافتهها، تحلیل 30 عامل اصلی بهدستآمده درنهایت منجر به دو عدمقطعیت کلیدی «پیوستن به جنبش جهانی ورزش» و «نظاممندی فعالیت جسمانی پایدار» شد که اساس توسعۀ چهار سناریو با اسامی دماوند، تفاخر، روز از نو و فیزیک، قرار گرفتند. به منظور توسعۀ ورزش دانشگاهی ایران، باید سیاستهای مجزا در قسمتهای مختلف ورزش دانشگاهی بر مبنای نظاممندی فعالیتهای جسمانی پایدار، تدوین شود.
آینده پژوهی آموزش عالی
آرمان خالدی؛ رضا اسدی فرد؛ علی شجاعتی؛ جلیل غریبی
چکیده
ماهیت مشاغل در آینده بهواسطۀ روندها و تغییر و تحولات سطح جامعه با امروز متفاوت هستند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که نیروی انسانیای که برای مشاغل گذشته آموزش دیدهاند، پتانسیل ایفای نقش در مشاغل جدید و نوظهور آینده را داشته باشند. دراینبین، مشاغل بخش کشاورزی بهعنوان یکی از بخشهای دارای توان اشتغالزایی بالا نیز تحتتأثیر ...
بیشتر
ماهیت مشاغل در آینده بهواسطۀ روندها و تغییر و تحولات سطح جامعه با امروز متفاوت هستند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که نیروی انسانیای که برای مشاغل گذشته آموزش دیدهاند، پتانسیل ایفای نقش در مشاغل جدید و نوظهور آینده را داشته باشند. دراینبین، مشاغل بخش کشاورزی بهعنوان یکی از بخشهای دارای توان اشتغالزایی بالا نیز تحتتأثیر روندهای تحولآفرین تغییر خواهند کرد. ازاینرو، مقالۀ حاضر به دنبال آیندهپژوهی مشاغل بخش کشاورزی است. برای این هدف، از رویکرد کیفی پیمایش محیطی بهعنوان روش اکتشافی در آیندهپژوهی استفاده شده است. در این راستا، با استفاده از بررسی اسناد و گزارشها و همچنین شناسایی سیزده متخصص در حوزههای مختلف کشاورزی بهخصوص پژوهش، برنامهریزی و سیاستگذاری مشاغل کشاورزی به روش گلولۀ برفی و مصاحبه با آنها، فهرست روندهای تحولآفرین آینده و همچنین تأثیر آن بر مشاغل این بخش تحلیل شد. درمجموع، نتایج مقاله نشان میدهد که از یکطرف، روندهایی مانند کاهش توان اقتصادیِ و کوچکشدن زمینهای کشاورزی و متعاقب آن افزایش ریسک فعالیتهای کشاورزی بر اشتغال حوزۀ کشاورزی تأثیر منفی دارند و از طرف دیگر، روند افزایش جمعیت و ضروریبودن تولیدات کشاورزی برای جامعه عواملی هستند که بهخودیخود قدرت قابلتوجهی برای مقابله با این عوامل و افزایش تقاضای مشاغل کشاورزی دارند. برایند این عوامل نهایتاً سبب ظهور مشاغل مبتنی بر محصولاتی با حاشیۀ سود بالاتر و دانشبنیان و تمرکز بر کسبوکارهای کاهش یا بازیابی ضایعات خواهد شد.
آینده پژوهی آموزش عالی
رضا منیعی؛ حامد کمالی
چکیده
موضوع اصلی آیندهپژوهی آموزش عالی، شناسایی نظاممند نیروها و پیشرانهای تغییر، فرصتها و تهدیدهای ناشی از تغییرات، خلق چشماندازها و آیندۀ مطلوب برای آموزش عالی و تدوین راهبردها و اقدامهای مؤثر برای دستیابی به آن است. ازاینرو، این مقاله به منظور فراتحلیل مطالعات میز آیندهپژوهی آموزش عالی بهعنوان یک مصداق تجربی از ...
بیشتر
موضوع اصلی آیندهپژوهی آموزش عالی، شناسایی نظاممند نیروها و پیشرانهای تغییر، فرصتها و تهدیدهای ناشی از تغییرات، خلق چشماندازها و آیندۀ مطلوب برای آموزش عالی و تدوین راهبردها و اقدامهای مؤثر برای دستیابی به آن است. ازاینرو، این مقاله به منظور فراتحلیل مطالعات میز آیندهپژوهی آموزش عالی بهعنوان یک مصداق تجربی از مطالعات آیندهپژوهی آموزش عالی در ایران نوشته شده است. برای این منظور با روش فراتحلیل کیفی به تحلیل و یکپارچهسازی این مطالعات با رویکرد جامع (کمّی و کیفی) در دو بُعد شکلی و محتوایی پرداخته شد. یافتهها در بعد شکلی تداوم و استمرار مطالعات میز در سالهای مختلف را با مشارکت متنوع ذینفعان درونی و اجتماعی آموزش عالی در سطوح مختلف نشان میدهد. در بعد محتوایی، مطالعات میز بر پنج مقولۀ موضوعی شامل مدیریت و برنامهریزی اثربخش در آموزش عالی، ارزشیابی و کیفیت دانشگاهها و مؤسسههای پژوهشی، برنامۀ درسی و یادگیری دانشگاهی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضای مجازی در آموزش عالی، و اقتصاد آموزش عالی و دانشگاه متمرکز بوده است که ذیل هر یک از مقولات براساس شرایط و اقتضائات، مسائل دارای اولویت انتخاب، و در یک رویکرد میانرشتگی با رجوع به نخبگان و بحث کانونی آیندهپژوهی شده است. دستاوردهای این مطالعات میتواند در عرصۀ سیاستورزی و دانشورزی در بافتی میانرشتگی مورد توجه و استفادۀ دانشگاهیان قرار گیرد.
آموزش عالی
آرش یدالهی ده چشمه؛ سعید رجائی پور؛ سیدعلی سیادت
چکیده
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران ...
بیشتر
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی بوده است که دادههای موردنیاز از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 25 صاحبنظر و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA و بر اساس طرح اشتراوس و کوربین از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج جهت اعتباریابی و بازبینی در اختیار مصاحبهشوندگان قرار گرفت و با استفاده از فن مرور همتا از پنج متخصـص در حوزه آموزش عالی نظرخواهی شد. یافتهها نشان داد که مؤلفۀ دانشگاه مسئولیتگرای ارزشآفرین بهعنوان پدیدهٔ محوری، مؤلفهٔ تحولخواهی و سازگارشوندگی بهعنوان عوامل علّی، رهبری مسئولانه، مؤلفهٔ توسعهٔ شایستگیهای حرفهای سرمایهٔ انسانی و برنامهٔ آموزشی و درسی توسعهدهنده بهعنوان راهبردهای کنش، مؤلفههای خطمشیگذاری تخصصی و حرفهای، فرهنگ نوآوری مسئولانه و ساختار تحولآفرین بهعنوان شرایط زمینهای و استقلال دانشگاهی و مؤلفهٔ مدلهای مالی توسعهدهنده بهعنوان مؤلفههای مداخلهای دانشگاه نسل چهارم شناسایی شدند. پیامد اصلی برهمکنش تمامی مؤلفههای اشارهشده توسعۀ منطقهای است که در سه حوزه فرهنگیـاجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نقش حیاتی در توسعه و بالندگی جامعۀ محلی و ملی دارد.
آموزش عالی
زینب صدوقی
چکیده
وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن و بحرانهای مشترک، همکاری اندیشمندان در رشتههای علمی مختلف را به منظور مواجهه با مسائل پیشِ رو، اجتنابناپذیر کرده است. آنچه بدیهی است، سنگ بنای اولیه تعاملات افراد و مدیریت شرایط پیچیده کنونی، نیازمند ایجاد فضایی مبتنی بر دوستی و آرامش است. از اینروست که در دهههای اخیر، شکلدهی و ترویج فرهنگ ...
بیشتر
وابستگی متقابل ناشی از جهانی شدن و بحرانهای مشترک، همکاری اندیشمندان در رشتههای علمی مختلف را به منظور مواجهه با مسائل پیشِ رو، اجتنابناپذیر کرده است. آنچه بدیهی است، سنگ بنای اولیه تعاملات افراد و مدیریت شرایط پیچیده کنونی، نیازمند ایجاد فضایی مبتنی بر دوستی و آرامش است. از اینروست که در دهههای اخیر، شکلدهی و ترویج فرهنگ صلح، به دغدغه پژوهشگران تبدیل شده است. اعتقاد بر این است صلح ضمن به ارمغان آوردن آرامش، ثبات و امنیت، به تحقق توسعه پایدار یاری میرساند. صلح بهعنوان موضوعی میانرشتهای، در شاخههای مختلف علم معنا مییابد و بنابراین هریک از دریچه خاصی، اهمیت و نحوه ترویج آن را مورد مطالعه قرار دادهاند. در این مقاله، دانش و آگاهی بهعنوان مفهوم محوری در شکلگیری بینش، نگرش و رفتار صلحآمیز تلقی شده و در این راستا نقش دانشگاه ـ بهعنوان عالیترین نهاد آموزشی بعد از دوران متوسطه ـ در ترویج فرهنگ صلح مورد بررسی قرار گرفته است. در قالب روش کیفی و مصاحبهنیمهساختاریافته با صاحبنظران حوزه صلح و آموزش، و در راستای پاسخگویی به این سؤال که چگونه دانشگاهها میتوانند در ترویج فرهنگ صلح نقشآفرین باشند؟ این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت: «دانشگاه در چارچوب کارکردهای آموزشی، پژوهشی و خدمات اجتماعی و همچنین نقشآفرینی در نهاد دیپلماسی میتواند به ترویج فرهنگ صلح یاری رساند». با توجه به یافتههای حاصل از مطالعات نظری و بررسیهای میدانی، الگوی دانشگاه پایدار به عنوان الگوی مطلوب دانشگاه فعال در مسیر صلح معرفی شده است؛ دانشگاهی که پایداری در ساختار آموزشی، پژوهشی و خدماتیاش نهادینه شده باشد.
آموزش عالی
فیروزه اصغری؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ سعید غیاثی
چکیده
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها ...
بیشتر
مطالعه درباره فرهنگ هر اجتماع بدلیل ویژگی هویت بخشی و ایجاد مرز در تشخیص اجتماعات گوناگون از هم، از الزامات اصلی برای شناخت آن اجتماع تلقی میگردد. دانشگاه نیز یکی از این اجتماعات است که اگر چه مطالعه درباره فرهنگ آن مورد توجه محققان حوزههای مختلف علمی قرار گرفته است؛ اما برخلاف دیگر مطالعات انجام شده درباره دانشگاه، از کاستیها و شکاف مطالعاتی قابل توجهی برخوردار است. به نحوی که می توان به صراحت به عدم بلوغ مطالعات فرهنگ دانشگاهی در ایران اشاره نمود. مقاله حاضر با هدف پاسخ به این مساله، به واکاوی مفاهیم، دیدگاهها و نظریههای مرتبط در این حوزه و تحلیل آن پرداخته است. واکاوی انجام شده نشان می دهد که عدم توسعه مفهومی و روشی مطالعات « فرهنگ دانشگاه(ی)» صرف نظر از پیچیدگی سه مفهوم فرهنگ، سازمان و دانشگاه، از سه دلیل اصلی نشات می گیرد: عدم تفکیک مفهومی «فرهنگ دانشگاه» از «فرهنگ دانشگاهی»، عدم توجه به تعلق مطالعات فرهنگ دانشگاه(ی) به حوزه میان رشته ای و عدم تفکیک روش شناختی میان دو رویکرد« داشتن» فرهنگ به مثابه یک متغیر و « بودن» فرهنگ به مثابه استعاره ریشه است.
آموزش عالی
الهام حبیبی؛ عباس منوچهری؛ طاهره میرعمادی؛ رضا مهدی
چکیده
نظریۀ سرمایۀ انسانی نقش مهمی را در ورود و اثرگذاری نظام آموزش عالی در روند توسعه برعهده دارد. هدف از این مقاله، اندیشهشناسی سیاسی نظریۀ توسعهای سرمایۀ انسانی و استخراج دلالتهای سیاستی آن در حوزۀ آموزش عالی است؛ برایناساس، از روایت دلالتی بهعنوان چارچوب مفهومی و روششناسی دلالتپژوهی استفاده شده است. یافتههای این مقاله ...
بیشتر
نظریۀ سرمایۀ انسانی نقش مهمی را در ورود و اثرگذاری نظام آموزش عالی در روند توسعه برعهده دارد. هدف از این مقاله، اندیشهشناسی سیاسی نظریۀ توسعهای سرمایۀ انسانی و استخراج دلالتهای سیاستی آن در حوزۀ آموزش عالی است؛ برایناساس، از روایت دلالتی بهعنوان چارچوب مفهومی و روششناسی دلالتپژوهی استفاده شده است. یافتههای این مقاله نشان میدهد نظریۀ سرمایۀ انسانی با تکیه بر مقومات و دلالتهای اندیشۀ سیاسی مطلوبیتگرایی، مبانی نظری و هنجاری رویکرد اقتصادی و بازارمحور در حوزۀ نظام آموزش عالی را فراهم کرده و با تأکید بیشازاندازه بر بُعد اقتصادی آموزش و اولویتدهی به اهداف اقتصادی، بسیاری دیگر از اهداف و کارکردهای غیراقتصادی و فینفسه ارزشمند نظام آموزش عالی را مورد غفلت و کمتوجهی قرار داده است. طبق نتایج بهدستآمده، نظام آموزش عالی مبتنی بر تئوری سرمایۀ انسانی، با انعکاس نگاه تقلیلگرا و محدودیتهای حاکم بر مطلوبیتگرایی در تکیه بر انگارۀ انسان اقتصادی، بیتفاوتی نسبت به مسئلۀ توزیع، تفاوتهای میانفردی و فراموشکردن سایر ملاحظات ناوابسته به مطلوبیت، از کفایت نظری لازم برای ارائۀ تصویری همهجانبه و جامع از نقش و جایگاه نظام آموزش عالی در توسعه برخوردار نیست.
میان رشتهای
علی یاسینی؛ محمد تابان
چکیده
محیط پژوهشمحور در دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی، نقش مهمی در تحقق اهداف پژوهشی آموزش عالی ایفا میکند؛ بهنحوی که میتوان انتظار داشت، در صورت بالا بودن کیفیت آن، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، ضمن تعامل مؤثر با استاد راهنما، احساس کارآمدی بالایی نیز در پژوهش داشته باشند. هدف اصلی مقاله حاضر، ارائه و آزمون الگوی تبیینکنندة ...
بیشتر
محیط پژوهشمحور در دانشگاهها و مؤسسههای آموزش عالی، نقش مهمی در تحقق اهداف پژوهشی آموزش عالی ایفا میکند؛ بهنحوی که میتوان انتظار داشت، در صورت بالا بودن کیفیت آن، دانشجویان تحصیلات تکمیلی، ضمن تعامل مؤثر با استاد راهنما، احساس کارآمدی بالایی نیز در پژوهش داشته باشند. هدف اصلی مقاله حاضر، ارائه و آزمون الگوی تبیینکنندة خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشتههای علوم انسانی در محیط پژوهشمحور است. روش پژوهش، بهلحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است که بهطور خاص از الگویابی معادلات ساختاری استفاده کرده است. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان رشتههای علوم انسانی مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای غرب کشور (ایلام، کرمانشاه، خرمآباد، کردستان) در سال 1395 تشکیل داده که با شیوه نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم، تعداد 482 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. دادهها با سه ابزار استاندارد روا و پایا جمعآوری و برای آزمون الگوی پژوهش از نرمافزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتایج، نشان میدهند که بین متغیرهای پژوهش بهلحاظ آماری، رابطه معناداری وجود دارد. بالاترین ضریب همبستگی بین محیط پژوهشمحور و کیفیت تعامل استادـدانشجو (0/61=r) و پایینترین ضریب بین محیط پژوهشمحور و خودکارآمدی پژوهش (17/0=r) محاسبه شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان میدهند که محیط پژوهشمحور دارای اثر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی پژوهش (β=0.38) و کیفیت تعامل استادـدانشجو (β=0.57) است و همچنین از طریق متغیر کیفیت تعامل استادـدانشجو، اثر غیرمستقیم معناداری بر خودکارآمدی پژوهش (β=0.21) دارد. نتایج، حاکی از تفاوت الگوی مفروض در بین دانشگاههای موردمطالعه است.
میان رشتهای
جعفر امیری فرح آبادی؛ محمد ابوالقاسمی؛ محمد قهرمانی
چکیده
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند ...
بیشتر
از نظر بسیاری از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی، مهمترین عامل ناکارآمدی سیاستگذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاستها و تصمیمهای این حوزه با پشتوانههای علمی، نظری و پژوهشی است. سیاستپژوهی بهعنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینههای سیاستی و ناظر به عمل، به سیاستگذاران، تعریف میشود و میتواند در سیاستگذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش عالی بسیار مؤثر باشد؛ ازاینرو هدف کلی این مقاله، آسیبشناسی فرایند سیاستپژوهی در آموزش عالی ایران است. بهمنظور نیل به این هدف، جامعه آماری مقاله حاضر، مراکز، مؤسسهها و پژوهشکدههای سیاستپژوهی، اعم از مؤسسههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا غیروابسته به این وزارتخانه، سیاستگذاران باسابقه در حوزه آموزش عالی و همچنین خبرگان علمی این حوزه بودند که 14 نفر از آنها بهصورت هدفمند برای انجام مصاحبههای عمیق انتخاب شدند و روایی یافتهها نیز با روشهای تطبیق مشارکتکنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافتههای پژوهش، حاکی از وجود 113 گزاره مفهومی (مقوله فرعی)، 14 مقوله اصلی در قالب پنج بعد عوامل زمینهای و محیطی، عوامل ساختاری، عوامل کارکردی (مربوط به سیاستگذاران/ تصمیمگیران آموزش عالی و سیاستپژوهان آموزش عالی)، و عوامل تعاملی و ارتباطی بود که روابط بین آنها در الگوی پژوهش ترسیم شد.
میان رشتهای
محمد نقی فراهانی؛ حمید خانی پور
چکیده
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی ...
بیشتر
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی اثرگذاری تأسیس مؤسسههای میانرشتهای در توسعه آموزش عالی؛ و 5- راههای ارتقای همکاری روانشناسان در مطالعات میانرشتهای ایران. مطالعات میانرشتهای، نیازمند تأسیس و توسعه مؤسسههای میانرشتهای است که برونداد آن، یکپارچگی نظری و توسعه راهحلهای جامع و کلنگر به نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی، و اخلاقی انسان خواهد بود. فرایندهای مخرب مرتبط با پویاییهای کار گروهی، سوگیری خود افزایی و کمبود مؤسسههای میانرشتهای بهعنوان داربستهای اجتماعی تحول علوم انسانی، ازجمله دلایل شکست همکاریهای میانرشتهای در ایران است. توسعه مؤسسههای میانرشتهای که روانشناسی نیز در آن نقش داشته باشد، مستلزم تغییر دادن برنامههای درسی، گسترش شاخههای روانشناسی، و اتخاذ رویکردهای گفتمانی در روانشناسی است.
میان رشتهای
طلیعه مقیمی؛ حمیدرضا اراسته؛ کامران محمدخانی
چکیده
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه ...
بیشتر
با توجه به پیشرفتهای علمی اخیر در جمهوری اسلامی ایران، پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در اولویت برنامههای راهبردی کشورمان قرار گرفته است. مقاله حاضر بهلحاظ پرداختن به نقش نظامهای آموزش عالی و سیاست خارجی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، از نوع پژوهشهای میانرشتهای نوآورانه است و برای نخستینبار با ایجاد رابطهای دوسویه از طریق پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری، دو حوزه مدیریت آموزش عالی کشور و سیاست خارجی را به هم پیوند میدهد؛ همچنین بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و از نظر نحوه جمعآوری اطلاعات، پیمایشی است. برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، از دو روش کیفی (مصاحبه نیمهساختاریافته) و کمی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری در روش کیفی، 6 نفر از صاحبنظران حوزههای آموزش عالی و سیاست خارجی (بهلحاظ ماهیت بینرشتهای پژوهش) هستند که در مصاحبه شرکت کردهاند. جامعه آماری برای ابزار کمی نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی هستند. یافتههای بهدستآمده از این پژوهش، بیانگر کارآمدی آن در سیاستگذاریهای دو حوزه مورداشاره است و مدل نهایی شامل 3 بعد و 30 مؤلفه برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در کشور و 5 عامل و 21 ملاک، برای ارتقای نقش نظام آموزش عالی در پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است. توسعه ظرفیتهای کشور در مسیر پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری در همه ارکان جامعه، بهویژه جامعه علمی و توسعه همکاریهای علمی و فناورانه میان نهادهای علمی کشور و همچنین تسهیل فرایند صدور روادید و تسهیلات ویژه برای جامعه علمی ایران و دیگر کشورها، در راستای توسعه دادوستدهای دانشگاهی، از مهمترین پیشنهادهای کاربردی، به دو نظام موردمطالعه این پژوهش برای پیشبرد دیپلماسی علم و فناوری است.