نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسنده
استادیار دانشگاه گلستان و عضو پارهوقت گروه علوم اجتماعی جهاد دانشگاهی واحد مشهد
چکیده
هدف از این مقاله بررسی امکان پارادایم جامعهشناسی اسلامی در شرایط کنونی با توجه به عدم توافق لازم در پذیرش علم دینی، فقدان فلسفه علوم اجتماعی اسلامی مدون، نبود علمی بنام جامعهشناسی اسلامی و اجتماع علمی پیرامون آن و فقدان سایر شرایط لازم جهت تحقق پارادایم مذکور است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در بستر تحول از علوم انسانی موجود (با مبانی و رویکرد غربی) به علوم انسانی مطلوب موردنظر (با مبانی و رویکرد اسلامی) با توجه به پسینی و تصادفی بودن امر پارادایم در تاریخ علم، در حال حاضر صحبت از پارادایم جامعهشناسی اسلامی تا چه حد امکانپذیر است؟ چارچوب نظری این مبحث نظریهی کوهن در تاریخ و فلسفه علم است. روش تحقیق، مطالعهی اسناد موجود در خصوص مسئلهی پیدایش پارادایم علمی با استفاده از تکنیک فیشبرداری از کتب و اسناد موجود است. نتایج بررسیها مؤید آن است که صحبت از یک پارادایم جدید بدون نقد و ابطال پارادایمهای رایج در مواجهه با نیازها و مسائل جدید در میان اعضای اجتماع علمی و پیدایش آن را صرفاً حاصل ترکیب پارادایمهای رایج دانستن، اشکالات جدی فلسفی، منطقی و دشواریهای عملی بهدنبال دارد. در نهایت آسیبهایی به مبانی فکری و اعتقادی پارادایم جامعهشناسی اسلامی در نتیجهی عدم پذیرش آن بهعنوان یک پارادایم جانشین در میان اعضای اجتماعات علمی دنیا بهویژه کشورهای اسلامی به همراه دارد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله