نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموخته دکترای جامعهشناسی، رئیس مرکز تحقیقات و تعلیمات حفاظت فنی و بهداشت کار، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تهران، ایران
2 دانشیار، رشته جامعهشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
3 کارشناس مطالعات حقوقی، دانشکده حقوق، دانشگاه کنگاور، تهران، ایران
چکیده
هدف این مقاله مطالعۀ آثار ترنر دربارۀ جامعهشناسی بدن و نسبت آن با حقوق بشر است. اگرچه مطالعه شهروندی در جامعهشناسی معاصر رشد قابلتوجهی داشته است، اما از ماهیت حقوق در این رشته بهطور گسترده غفلت شده است. تنها در دهه 1990 آثار برایان ترنر، سبب توسعه جامعهشناسی نوین حقوق بشر شد. این مقاله از این مدعا که حقوق بشر موضوعی مشروع و قابلقبول برای پژوهش جامعهشناسان است، دفاع میکند. روش گردآوری دادهها در این مقاله، اسنادی است. مطالعات جامعهشناختی ترنر در حوزههای پزشکی، بدن، حقوق بشر و دین را میتوان نمونهای از مطالعات چندرشتهای و میانرشتهای در قلمرو علوم انسانی دانست. ترنر، در آثار خود تلاش کرده است با بهرهگیری از مفاهیم و یافتههای جامعهشناسی بدن، سیاست، و انسانشناسی فلسفی، مانند جسمانیت و آسیبپذیری، مبنایی ماتریالیستی برای دفاع از دعاوی عام حقوق بشر بیابد. او جامعهشناسی بدن را پایهای برای دفاع از مفاهیم جهانشمول حقوق بشر، و گفتمانی جایگزین برای سنت حقوق طبیعی میداند. بهزعم وی، حقوق بشر بهعنوان نهادی فراتر از شهروندی، جایگزین مناسبی برای شهروندی و چالشهای مرتبط با آن است. رویهمرفته، براساس استدلال این مقاله، جامعهشناسی حقوق بشر، اهمیت فراوانی دارد، زیرا مفهوم شهروندی که خود بر عضویت در یک دولتـملت مبتنی است، دارای محدودیتهای آشکاری است؛ بنابراین،حقوق بشر بهعنوان یک مفهوم جامعهشناختی، مکمل مهمی برای اندیشه موجود شهروندی است.
کلیدواژهها
موضوعات
ارسال نظر در مورد این مقاله