نویسندگان
1 دانشجوی دکترای رشته معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران.
2 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت مالی، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران
3 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و مدیریت مالی، دانشگاه امام صادق (ع)، تهران، ایران.
4 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگاه امام صادق (ع)
چکیده
این تحقیق الگوها و انواع مختلف برنامه درسی تلفیقی را مورد بررسی قرار داده و تناسب آنها را در رشته اقتصاد و مالیه اسلامی مورد توجه قرار میدهد. در واقع به این سوال پاسخ میدهد که اگر رشته اقتصاد و مالیه اسلامی به عنوان حوزهای میانرشتهای در علوم انسانی-اسلامی بخواهد تشکیل شود، از کدامیک از رویکردهای مطرح میتواند استفاده کند و ظرفیت هر یک از رویکردهای میانرشتهای در این رابطه چه میزان است؟ ضمن ارائه دو اصل «ارتباط حداکثری» و «بهرهبرداری حداکثری»، نشان میدهد که رویکرد مناسب برای دوره اقتصاد و مالیه اسلامی رویکردی محتوا محور است و از گونههای مطرح شده نیز، رویکردهای درونرشتهای و میانرشتهای موازی در شرایط موجود مناسب نبوده و توانایی تامین اصول مطرح شده را ندارند؛ رویکردهای چندرشتهای، متقاطع، متکثر و همچنین فرارشتهای و پسارشتگی نیز گرچه از دو رویکرد قبلی متناسبتر میباشند، اما در شرایط موجود استفاده از آنها با توجه به نقاط ضعفی که دارند پیشنهاد نمیشود. در نهایت به نظر میرسد ظرفیت و کارایی رویکرد بینرشتهای از بقیه رویکردها بیشتر بوده و برنامهریز رشته اقتصاد و مالیه اسلامی میتواند در تدوین برنامه درسی دوره از آن بهره ببرد. به هر حال در عمل میتوان از رویکرد بینرشتهای به عنوان رویکرد اصیل و مبنایی بهره برد و در کنار آن از نقاط قوت موجود در سایر رویکردها نیز به منظور تقویت برنامه درسی استفاده کرد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله