جامعهشناسی
رحیم یوسفی اقدم؛ مقصود فراستخواه
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) استفاده شده است. پیشنهادۀ (تز) مقاله آن است که در دورۀ قاجار، تکنولوژی عکاسی بهعنوان مدلی شناختی برای توصیف طفل و نحوۀ اکتساب دانش او قرار گرفته است. طفل بهعنوان مقولهای منعطف و پذیرنده فهم شده است که دیدهها (محسوسات) و شنیدههای (منقولات) خود را ضبط و یا از آنها تصویربرداری میکند. دیدنِ کودک منفعل و از این رو ابژۀ نظارت شده است و قدرت (در معنای باروَر و تولیدکنندۀ سوژهها) از طریق معرفتشناسی عکاسانه اِعمال میشود. نظارت به معنی مراقبت و کنترل بر تمامی چیزهایی است که طفل در حضور آنها است؛ زیرا حضور و یا «بودن در پیش چیزی» برای اطفال معنای نظری یعنی «تأثیرپذیری» و یا تصویر برداشتن پیدا کرده است. طفل هرچیزی را که در برابرش قرار دارد، چون ماشینِ خودکارِ عکسبرداری، ثبت و ضبط میکند. مقاله ردپایِ اِعمال قدرت از طریق معرفتشناسی عکاسانه را در مکانهایی که کودک در آنجا حضور داشته است (خانه، کوچهها، مکتبخانهها و مدارس جدید) پیگیری میکند.
آموزش عالی
آرش یدالهی ده چشمه؛ سعید رجائی پور؛ سیدعلی سیادت
چکیده
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران ...
بیشتر
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی بوده است که دادههای موردنیاز از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 25 صاحبنظر و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA و بر اساس طرح اشتراوس و کوربین از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج جهت اعتباریابی و بازبینی در اختیار مصاحبهشوندگان قرار گرفت و با استفاده از فن مرور همتا از پنج متخصـص در حوزه آموزش عالی نظرخواهی شد. یافتهها نشان داد که مؤلفۀ دانشگاه مسئولیتگرای ارزشآفرین بهعنوان پدیدهٔ محوری، مؤلفهٔ تحولخواهی و سازگارشوندگی بهعنوان عوامل علّی، رهبری مسئولانه، مؤلفهٔ توسعهٔ شایستگیهای حرفهای سرمایهٔ انسانی و برنامهٔ آموزشی و درسی توسعهدهنده بهعنوان راهبردهای کنش، مؤلفههای خطمشیگذاری تخصصی و حرفهای، فرهنگ نوآوری مسئولانه و ساختار تحولآفرین بهعنوان شرایط زمینهای و استقلال دانشگاهی و مؤلفهٔ مدلهای مالی توسعهدهنده بهعنوان مؤلفههای مداخلهای دانشگاه نسل چهارم شناسایی شدند. پیامد اصلی برهمکنش تمامی مؤلفههای اشارهشده توسعۀ منطقهای است که در سه حوزه فرهنگیـاجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نقش حیاتی در توسعه و بالندگی جامعۀ محلی و ملی دارد.
علوم اجتماعی
سیمین ویسی؛ محمدسعید ذکایی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
یکی از مهمترین مسائل جامعۀ ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقالۀ حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاستگذاریهاست. صفحات افراد جوان در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند و به قومنگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانهشناختی آنها پرداختهایم. ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل جامعۀ ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقالۀ حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاستگذاریهاست. صفحات افراد جوان در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند و به قومنگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانهشناختی آنها پرداختهایم. از سوی دیگر، متون سیاستگذاری نیز تحلیل مضمون شدند. یافتههای فضای مجازی بیعدالتی معرفتی هرمنوتیکی را تأیید میکنند؛ شاهد دو نوع دیگریسازی در فضا هستیم که اولی نخبهگرایانه و دومی مبتنی بر خوانش گفتمان حاکم از معیار بودن است که افراد سعی در مقابله با آنها دارند. پیامدهای این دیگریسازیها شامل تباین میان احکام رسمی و نظرات مردم، قطبیشدن جامعه، بیصدایی و مسئلهآمیزشدن امر تفاوت است. عدالت معرفتی در دو سطح ملی و فراملی که با یکدیگر در پیوندند نیز خود را در دادهها آشکار ساخت. بررسی اسناد سیاستگذاری مربوطه مؤید کافینبودن زمینههای مشارکت جوانان در تصمیمگیریهای کلان، بیتوجهی به سبک زندگیهای گوناگون، دیگریسازی، نگرش آسیبشناسانه و پلیسی و قضاییکردن مسائل است. به نظر میرسد با رفع نواقص برنامههای موجود و عملیاتیسازی آنها، بهرهگیری از ظرفیت علمی دانشگاهها و حرکت از تفکر پرتگاهی از طریق راهبردهای پیوندزدایی و کثرت رادیکال بتوان شاهد رفع بیعدالتی معرفتی بهخصوص در میان جوانان بود.
مدیریت آموزشی
سمیه ابراهیمی کوشک مهدی؛ محمد رضا آهنچیان؛ رضوان حسینقلی زاده
چکیده
مناقشه دربارهٔ نظریه و نظریهپردازی در مدیریت آموزشی چالشی کهن و پابرجاست. با وجود ادعای بسیاری از متخصصان مبنی بر بینرشتهای و تلفیقیبودن حوزه مدیریت آموزشی، کار پیرامون مبانی معرفتی و شناسایی نوع و گونهٔ بینرشتهای در مدیریت آموزشی، که منجر به نظریه معتبر در این حوزه شود، بسیار اندک است. با در نظر گرفتن دو رویکرد کلان تکرشته ...
بیشتر
مناقشه دربارهٔ نظریه و نظریهپردازی در مدیریت آموزشی چالشی کهن و پابرجاست. با وجود ادعای بسیاری از متخصصان مبنی بر بینرشتهای و تلفیقیبودن حوزه مدیریت آموزشی، کار پیرامون مبانی معرفتی و شناسایی نوع و گونهٔ بینرشتهای در مدیریت آموزشی، که منجر به نظریه معتبر در این حوزه شود، بسیار اندک است. با در نظر گرفتن دو رویکرد کلان تکرشته و بینرشتهای در تولید علم، یکی از ملاحظات نظریهپردازی، توجه به رویکرد بینرشتهای از بعد تنوع گونههای تلفیقی و کارایی متفاوت هر گونه است. این مقاله با رویکرد تحلیلیـ استنتاجی پس از شناسایی و معرفی معیارهای ارزیابی بینرشتهایها در قالب سه گونهٔ چندرشتهای، میانرشتهای و فرارشتهای و با تحلیل یک نمونه نظریه با عنوان «مدرسه به عنوان سیستم اجتماعی» در مدیریت آموزشی، به شناسایی وضعیت کنونی «نظریهپردازی» در مدیریت آموزشی پرداخته سپس روند طبیعی و ناگزیر آن در آینده را تبیین کرده است. یافتهها نشان داد که نظریهپردازی در مطالعات مدیریت آموزشی در وضعیت کنونی در آستانه گذر از رویکرد تکرشتهای و ورود به گونهٔ چندرشتهای از رویکرد بینرشتهای است. در این صورت، تحول در نظریهپردازی با گذر از گونهٔ چندرشتهای بهسوی گونهٔ فرارشتهای قابل پیشبینی خواهد بود.
سیاستگذاری علم و فناوری
هاشم عطاپور؛ افشین حمدی پور؛ پریوش اکبرزاده
چکیده
مقاله حاضر قصد دارد به بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان بپردازد. این پژوهش با رویکرد کمّی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز بودند که 20درصد از آنها با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. به این ترتیب، تعداد ...
بیشتر
مقاله حاضر قصد دارد به بررسی دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان بپردازد. این پژوهش با رویکرد کمّی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز بودند که 20درصد از آنها با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی بهعنوان نمونه انتخاب شدند. به این ترتیب، تعداد 153 نفر از کل اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز در تکمیل پرسشنامه شرکت داشتند. نتایج نشان داد میانگین خودارزیابی اعضای هیئت علمی مشارکتکننده در پژوهش نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان برابر با 72/8 بوده و میانگین جامعه پژوهش با اطمینان 95درصد در حد فاصل 29/8 و 15/9 قرار دارد که با توجه به دامنهٔ نمرات قابلحصول در حد متوسط قرار دارد. بین خودارزیابی گروههای مختلف آموزشی نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان تفاوت معناداری وجود دارد. اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز حوزههای بالقوهای که میتوانند از پژوهشهای آنها بهرهمند شوند را بهترتیب «صنعت»، «محیط زیست»، «آموزش»، «خطمشی و سیاستگذاری» و «کشاورزی» بیان کردهاند. همچنین، نتایج نشان داد هرچه «تعداد طرحهای بروندانشگاهی» و «ارتباط کاری اعضای هیئت علمی با سازمانهای خارج از دانشگاه تبریز» بیشتر باشد، میزان خودارزیابی آنها نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان نیز بیشتر است. برمبنای نتایج حاصلشده، تشویق اعضای هیئت علمی به انجام طرحهای بروندانشگاهی و داشتن ارتباط کاری با سازمانهای خارج از دانشگاه میتواند ارزیابی اعضای هیئت علمی نسبت به اثرگذاری اجتماعی پژوهشهایشان را بیشتر کرده، و با درگیر ساختن آنها با مسائل و موضوعات واقعی جامعه به افزایش اثرگذاری اجتماعی پژوهشهای دانشگاهی منجر شود.