میان رشتهای
نعمت اله فاضلی؛ فاطمه کوشکی
چکیده
تغییر اصلی در پژوهش زبان، در اوایل قرن بیستم توسط سوسور آغاز شد که خود سبب پایهگذاری «زبانشناسی مدرن» شد. این پژوهش در بخش مرکزی زبان بود؛ یعنی نظام زبان بهمثابه نظامی مستقل بدون اینکه هر چیزی خارج از زبان در نظر گرفته شود. در آن زمان که زبانشناسی مدرن از نظر ساختار و وظایف بهوضوح تعریف شده بود، یکی از رشتههای برجستۀ ...
بیشتر
تغییر اصلی در پژوهش زبان، در اوایل قرن بیستم توسط سوسور آغاز شد که خود سبب پایهگذاری «زبانشناسی مدرن» شد. این پژوهش در بخش مرکزی زبان بود؛ یعنی نظام زبان بهمثابه نظامی مستقل بدون اینکه هر چیزی خارج از زبان در نظر گرفته شود. در آن زمان که زبانشناسی مدرن از نظر ساختار و وظایف بهوضوح تعریف شده بود، یکی از رشتههای برجستۀ تأثیرگذار در علوم انسانی و اجتماعی به حساب میآمد. این موفقیت چشمگیری بود اما به قیمت مجزا کردن زبان از محیط اطراف و بیرون نگاهداشتنِ کاربر زبان و بافتی که زبان در آن بهکار میرود از حیطۀ بررسی زبانی، به دست آمده بود. هرچند محققانی که ترجیح میدادند زبان را در حیطۀ وسیعتری بنگرند، این رویکرد را مورد انتقاد قرار دادند و بهطورکلی از چشم زبانشناسانی که در آن زمان حلقههای زبانشناسیِ مسلط بودند، دور مانده بود، اما از دهههای اخیر قرن بیستم، تغییرات مهمی در مطالعات زبانی رخ داد. این تغییرات دورۀ جدیدی خلق کرد؛ دورۀ «زبانشناسی پسامدرن» که در آن پایههای نظری زبانشناسی مدرن مسئلهمند شد و شیوۀ بررسی و مشاهدۀ زبان اساساً بازسازی شد. این مقاله به شیوۀ شرححالنویسی مروری بر چرخش زبانی از مدرنیسم به سوی پسامدرنیسم دارد و در این راستا مشخص خواهد کرد که دو شاخۀ اصلی زبانشناسی نظری و کاربردی در کدام نگرش پژوهشی قرار میگیرند: رشتهای، بینارشتهای یا فرارشتهای؟ به عبارت دیگر پژوهشهای زبانشناسی در مورد چیست؟
میان رشتهای
سوفیا کوتلاکی؛ زری سعیدی
چکیده
تمرکز آموزش فرهنگ روی کمک به فراگیران زبان خارجی است تا به ایجاد درکی از فرهنگ زبان هدف و در حالت ایدئالتر، نگرش مثبت نسبت به فراگیری آن در این افراد بیانجامد. در دنیای امروز، ممکن است سلطۀ زبان انگلیسی در حیطههای سرگرمی، رسانههای جمعی و رسانههای جدید با دیدگاههای نامتوازنی همراه شود. مبنای مقاله بینارشتهایِ حاضر بر اساس ...
بیشتر
تمرکز آموزش فرهنگ روی کمک به فراگیران زبان خارجی است تا به ایجاد درکی از فرهنگ زبان هدف و در حالت ایدئالتر، نگرش مثبت نسبت به فراگیری آن در این افراد بیانجامد. در دنیای امروز، ممکن است سلطۀ زبان انگلیسی در حیطههای سرگرمی، رسانههای جمعی و رسانههای جدید با دیدگاههای نامتوازنی همراه شود. مبنای مقاله بینارشتهایِ حاضر بر اساس یافتههای مطالعات فرهنگی، انسانشناسی، و منظورشناسیِ زبانشناسی بوده و نحوۀ کاربرد آنها در حیطه علم تدریس را نشان میدهد. استدلال تحقیق حاضر آن است که در جهانی که تعداد افراد انگلیسیزبان غیربومی از تعداد انگلیسیزبانهای بومی بیشتر است، آموزش فرهنگ باید اهداف خود را گسترش دهد و در کنار کمک به زبانآموزان برای ایجاد آگاهی و درک مثبت نسبت به فرهنگ زبان هدف، غایتی در جهت ایجاد و گسترش درک روشن از قوانین فرهنگ بومی فراگیران نیز در نظر بگیرد. این تحقیق با نگاهی به مفهوم و اجزای «وجهه» و قواعد «احترام» در فارسی (ملاحظه، تواضع و صمیمیت) بر مفهوم توانش ارتباطی و ناکامی و شکست در منظورشناسی تمرکز دارد و سپس الگو و مدلی برای تحلیل فرهنگ ایرانی ارائه میکند. در ادامۀ این پژوهش، چگونگی بهکارگیری الگوی تجزیهوتحلیل فرهنگی برای ارائه راهبردها و استراتژیهای کلاس درس نشان داده خواهد شد.
مطالعات زنان
سید خدایار مرتضوی؛ شهیندخت پاکزاد
چکیده
آوازۀ برابریطلبی و آزادیخواهی ژان ژاک روسو از قرن هجدهم تاکنون عالمگیر شده است. باوجودِاین، قلم توانمندش در معماری اندیشهها، جایگاه زنان را به قهقرا کشانده است. روسو از شخصیتی دوگانه در رنج بوده است؛ چونان که با یکی از دوگانههای خویش زنان را به ورطه فرمانبرداری محض فرستاده و با دیگری هالهای از تقدس و برتری به سیمایشان ...
بیشتر
آوازۀ برابریطلبی و آزادیخواهی ژان ژاک روسو از قرن هجدهم تاکنون عالمگیر شده است. باوجودِاین، قلم توانمندش در معماری اندیشهها، جایگاه زنان را به قهقرا کشانده است. روسو از شخصیتی دوگانه در رنج بوده است؛ چونان که با یکی از دوگانههای خویش زنان را به ورطه فرمانبرداری محض فرستاده و با دیگری هالهای از تقدس و برتری به سیمایشان بخشیده است. مقالۀ پیش رو با تحلیل سه کتاب «امیل»، «قرارداد اجتماعی» و «اعترافات»، این دوگانهها را به تصویر کشیده است. در امیل، زن موجودی برای مرد و در خدمت وی آفریده شده است. در قرارداد اجتماعی که مهمترین کتاب روسو و از آغازین کتب مربوط به گفتمان برابری در عصر جدید است، زنان نادیده گرفته شدهاند؛ اما در اعترافات، تا سرحد پرستش تحسین شدهاند. در این مقاله از روش هرمنوتیک مؤلفمحور کوئنتین اسکینر برای موشکافی و تفسیر این سه اثر ماندگار استفاده شده است تا قصد و منظور روسو نمایان شود. همچنین از مقولهبندی مفهومی و نظری لوس ایریگاری، فمینیست پستمدرن و معتقد به شیوۀ استثمارگرایانۀ مردان از زبان، برای تبیین قضاوتهای ناعادلانۀ روسو بهره گرفته شده است. در این تحقیقِ میانرشتهای زن، زبان و اندیشه سیاسی روسو دربارۀ نابرابری جنسیتی به هم پیوند خوردهاند. حاصل کار اینکه، روسو با استفاده از زبان و تحت تأثیر عقدههای روانی، به زنان موقعیتی پست و دور از شأن انسانی آنها بخشیده است.
آموزش زبان
مهدی دهمرده؛ امیر نعمتی لیمائی
چکیده
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا ...
بیشتر
ایران از کهنترین تمدنهای تاریخ بشر به شمار میآید و به سبب دارابودنِ موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک ویژه، برخورداری از موقعیت تجاری و ژئواکونومیک خاص و بسیاری موارد دیگر، همواره توجه فرمانروایان و مردمان دیگر سرزمینها را به خود جلب کرده است. این مهم، ارتباطات گستردۀ ایرانیان با اقوام و ملل مختلف را در طول تاریخ سبب شده است. جدا از زبان فارسی که همواره مورد استفادۀ اقوام گوناگون ساکن در ایران برای ارتباط با همدیگر بوده است، به فراخور زمان، زبانهای خارجی گوناگونی نیز در ایران رواج یافتهاند. علاوهبراین، آموزش و یادگیری زبانهای خارجی در ایرانزمین بهویژه در سدههای اخیر همواره یکی از دغدغههای ساکنان این سرزمین بوده است. در این مقاله که برای نخستینبار توسط اندیشمندان تاریخ و زبانشناسی در حوزه علم و با بهرهجستن از روش تحقیق تاریخی و زبانشناسی انجام شده است، تلاش میشود تا این مطلب که در دورههای مختلف تاریخ ایران کدامیک از زبانهای خارجی رونق یافتهاند و هرکدام از آنها در رهگذر زمان چه تحولاتی را به خود دیدهاند، درک شود. بررسی اطلاعات تاریخی، زبانشناسی و آگاهیهای موجود، گوناگونی و تنوع چشمگیر زبانهایی را که در طول تاریخ در ایران کاربرد یافتهاند، نشان میدهد.
میان رشتهای
بهمن زندی؛ بهزاد احمدی
چکیده
هدف مقاله، معرفی حوزه مطالعاتی میانرشتهای «نامشناسی اجتماعیـشناختی» است. نامشناسی، شاخهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعه اجتماع معاصر تبدیل ...
بیشتر
هدف مقاله، معرفی حوزه مطالعاتی میانرشتهای «نامشناسی اجتماعیـشناختی» است. نامشناسی، شاخهای از زبانشناسی اجتماعی است که در آغاز بهعنوان یک دانش درزمانی، به ریشهشناسی نامها میپرداخت، ولی زبانشناسی اجتماعی با اتخاذ دیدگاه همزمانی، نامشناسی را از یک دانش کهنگرا به دانشی برای مطالعه اجتماع معاصر تبدیل کرد. نامها، عنصرهای زبانی هستند که بخشی از دانش زبانی را که نتیجۀ مراودات اجتماعی و تعامل فرد با محیط پیرامون است، تشکیل میدهند. به همین سبب، آنها در مطالعات زبان و هویت، نقش اساسیای ایفا میکنند. علاوهبر این، نامها در ساختشناختی افراد، در جوامع مختلف با تنوع زبانی و فرهنگی متفاوت، نقش مهمی دارند؛ ازاین رو زبانشناسان شناختی نیز به مطالعۀ نام و نامگذاری علاقهمند هستند، اما بهدلیل چندبعدی بودن عنصر زبانی نام، زبانشناسی اجتماعی و زبانشناسی شناختی، هیچیک بهتنهایی قادر به تبیین جنبههای گوناگون نام و نامگذاری نیستند. پیوند دانش مربوط به زبان و دانش مربوط به جامعه با یکدیگر به انتخاب گونهای از واژهها و ساختارهای زبانی دیگر منجر میشود که با بافت اجتماعی، هماهنگ است. براساس یافتههای این مقاله، «نامشناسی اجتماعیـشناختی» بهعنوان یک حوزه مطالعاتی میانرشتهای با رویکرد تلفیقی، نامشناسی را از یک دانش رشتهای به دانشی میانرشتهای تبدیل میکند که قادر است بهطور همزمان «ابعاد اجتماعیـشناختی» مؤثر در نامگذاری را بهخوبی تبیین کند.
علوم ارتباطات
مهدخت بروجردی؛ محمدمهدی فرقانی؛ محبوبه رنجبر
چکیده
تغییرات گستردۀ دنیای امروز بهویژه در عرصه ارتباطات، افزایش نقش روابط عمومیها را به دنبال داشته است که نیازمند حضور کارشناسان و متخصصان حرفهای در هریک از بخشهای مختلف این حرفه است. این امر برخورداری کارکنان روابط عمومی از شایستگیهای خاص این حرفه را به ضرورت تبدیل کرده است. از سوی دیگر، شایستگیهای مدیران بهعنوان کلیدیترین ...
بیشتر
تغییرات گستردۀ دنیای امروز بهویژه در عرصه ارتباطات، افزایش نقش روابط عمومیها را به دنبال داشته است که نیازمند حضور کارشناسان و متخصصان حرفهای در هریک از بخشهای مختلف این حرفه است. این امر برخورداری کارکنان روابط عمومی از شایستگیهای خاص این حرفه را به ضرورت تبدیل کرده است. از سوی دیگر، شایستگیهای مدیران بهعنوان کلیدیترین منابع انسانی و به دنبال آن مدیران روابط عمومی، از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف اصلی این مقاله، ارائه چهارچوب مفهومی الگوی شایستگی مدیران روابط عمومی با بهرهمندی از رویکردهای نظری علم مدیریت و علم ارتباطات است. مقاله در دو مرحله اجرا شده است: طراحی چهارچوب مفهومی اولیه پژوهش، و اعتبارسنجی چهارچوب مفهومی طراحیشده. برای شناسایی شایستگیها از تلفیق رویکردهای رجوع به ادبیات علمی، و بررسی شاخصهای جذب گروه متمرکز با مدیران استفاده شده است. ابتدا ابعاد، مؤلفهها و شاخصها از الگوهای شایستگی ملی و بینالمللی و مبانی نظری علم ارتباطات و روابط عمومی استخراج و سپس اعتبار چهارچوب با استفاده از نظر خبرگان بررسی و تأیید شد. جامعه آماری متشکل از خبرگان حوزه علوم ارتباطات، روابط عمومی و مدیریت بودند. با تشکیل گروه کانونی، گروه نمونۀ پانزدهنفرهای از جامعه آماری که به روش قضاوتی انتخاب شدند طی دو مرحله پس از تأیید ابعاد و مؤلفههای چهارچوب مفهومی، شاخصیابی این ابعاد و مؤلفهها را انجام دادند. با توجه به افزایش نقش روابط عمومیها در توانمندی ارتباطی و موفقیت سازمانها، چهارچوب مفهومی ارائهشده در این مقاله میتواند مورد استفادۀ مدیران سازمانها قرار گیرد.
میان رشتهای
رضا اکبری؛ محمد صادق تراب زاده جهرمی؛ محسن حبیبی
چکیده
پایهایترین گام در تحلیل خطمشی، ساختاردهی مسئله است. اگر مسئلهای بهدرستی صورتبندی نشود، راهحل درستی نیز نخواهد داشت. شناخت نادرست از موقعیت مسئله اجتماعی یا اهمال در شناخت آن از جمله در حوزه عدالت، در بهترین حالت منجر به تولید راهحل خوب برای مسئلهای نادرست خواهد شد؛ ازاینرو تحلیل خوب از موقعیت مسئلههای عدالت، برای ...
بیشتر
پایهایترین گام در تحلیل خطمشی، ساختاردهی مسئله است. اگر مسئلهای بهدرستی صورتبندی نشود، راهحل درستی نیز نخواهد داشت. شناخت نادرست از موقعیت مسئله اجتماعی یا اهمال در شناخت آن از جمله در حوزه عدالت، در بهترین حالت منجر به تولید راهحل خوب برای مسئلهای نادرست خواهد شد؛ ازاینرو تحلیل خوب از موقعیت مسئلههای عدالت، برای تولید راهکار درست ضروری است. بهدلیل فقدان ابزارهای تحلیلی در حوزه تصمیمگیری و اقامه عدالت، این مقاله به دنبال طراحی الگوریتم تحلیل موقعیت مسئله بهعنوان ابزاری در تحلیل گامبهگام موقعیت مسئله عدالت است. این کار از مسیر استخراج عناصر و ابعاد تحلیلی از مطالعات عدالت بهویژه نظریههای مطرح عدالت صورت میگیرد. الگوریتم تحلیل موقعیت مسئله در عدالتپژوهی شامل هفت بُعد است: مبانی فلسفی، زمینه، بازیگر، متغیر موجد حق، متعلق توزیع، زمان، نتیجه. تصمیمگیران در تحلیل موقعیت مسئله، موضع خود را نسبت به عناصر هریک از این ابعاد مشخص میسازند. این کار، خودآگاهیِ تصمیمگیرنده و خطمشیگذار را نسبت به مختصات مداخله بالا میبرد. با استفاده از الگوریتم ارائهشده میتوان تبیین کرد چه چیزی، چه موقع، مبتنیبر چه نگاهی، در چه شرایطی، توسط چه کسی، به چه کسی، بر پایه چه معیاری، و برای تحقق کدام نتیجه، توزیع میشود یا باید بشود.