محمدصادق زاهدی
چکیده
امروزه کاربردی کردن دانش به رویکرد غالب در سیاستگذاری آموزش عالی تبدیل شده است. در این میان، کاربردی کردن علوم نظری از دشواری و پیچیدگی خاصی برخوردار است، زیرا تقسیمبندی علوم به نظری و کاربردی، این دو را در برابر یکدیگر قرار میدهد. با این حال مدتهاست علومی همچون فیزیک، شیمی و ریاضیات، که از علوم پایه محسوب میشوند، به ...
بیشتر
امروزه کاربردی کردن دانش به رویکرد غالب در سیاستگذاری آموزش عالی تبدیل شده است. در این میان، کاربردی کردن علوم نظری از دشواری و پیچیدگی خاصی برخوردار است، زیرا تقسیمبندی علوم به نظری و کاربردی، این دو را در برابر یکدیگر قرار میدهد. با این حال مدتهاست علومی همچون فیزیک، شیمی و ریاضیات، که از علوم پایه محسوب میشوند، به کاربردی و نظری تقسیم شده و در مؤسسههای آموزش عالی نیز به صورت رشتههای مجزا ارایه میشوند. در این میان تقسیم فلسفه به نظری و کاربردی، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. اصطلاح فلسفه کاربردی اگرچه توسط برخی محققان به کار رفته و انجمنهایی نیز با این نام شکل گرفته است، اما به جریان تعریف شدهای در نظام آموزش عالی تبدیل نشده است. در این مقاله با اشاره به تفاوت مفهوم فلسفه کاربردی با آنچه در گذشته از آن به حکمت عملی تعبیر میشده است، میانرشتهگی، به عنوان رهیافتی مناسب برای کاربردی کردن فلسفه در شاخه های مختلف فلسفی، معرفی و به گونههای مختلف کاربردی شدن فلسفه با توجه به تنوع میانرشتگی اشاره می شود.
مرتضی ابراهیمی
چکیده
تلاش مستمر متفکران علوم انسانی برای ایجاد تعادل میان معتقدات بشر درباره جهان و زندگی از یک سو و جهانبینی از سوی دیگر، نشان میدهد که فاصلهای جدی میان اعتقادات و جهانبینی آنها وجود دارد. هر اندیشهای هر اندازه متافیزیکی (مجرد)، هر تجربهای در هر رتبه از شهود، هر منظر و اعتقادی هر قدر درونرشتهای و فراتاریخی باشد، ناگزیر ...
بیشتر
تلاش مستمر متفکران علوم انسانی برای ایجاد تعادل میان معتقدات بشر درباره جهان و زندگی از یک سو و جهانبینی از سوی دیگر، نشان میدهد که فاصلهای جدی میان اعتقادات و جهانبینی آنها وجود دارد. هر اندیشهای هر اندازه متافیزیکی (مجرد)، هر تجربهای در هر رتبه از شهود، هر منظر و اعتقادی هر قدر درونرشتهای و فراتاریخی باشد، ناگزیر متأثر از شرایط محیطیست. یکی از اساسیترین معضلات علوم انسانی فقدان پارادایم است، که مطالعات میانرشتهای میتواند بخشی از این خلأ را جبران کند. ضرورت مطالعات بینرشتهای و ترکیب و انسجام رشتههای تخصصی در مطالعه یک مسئله واحد یا مسائل متعدد قبل از هر چیز نیازمند تفکر باز و منسجم تحلیلی و همکاری در عمل و اندیشه نخبگان است. روش میانرشتهای معرفتیست که در قلمرو علم و رشته خاصی نمیگنجد و در مرز محدودی متوقف نمیشود. اندیشمندان علوم انسانی میتوانند گامهایی اساسی با تکیه بر نبوغ عقلانی (فلسفی)، توانایی علمی، سابقه درخشان تاریخی و تحول بردارند. زیرا هیچ یک از فعالیتهای اجتماعی بشر تکبعدی نیست و تعامل میان رشتههای گوناگون علوم انسانی باعث میشود که اندیشمندان در قلمرو علوم بیشتر، موضوعات جدیدی را تعقیب کنند. بنابراین خطاپذیری دانش بشر، ماهیت مکملسازی، چندتباری بودن دانش و تعهد اخلاقی، ضرورت رویکرد جدی به مطالعات میانرشتهای را در علوم انسانی ایجاب میکند.
معصومه قاراخانی
چکیده
ایجاد پیوند میان حوزه های نظری و عرصههای عملی آموزش و نیز ارتباط اثربخش علم با واقعیت های اجتماعی روزمره از ویژگی های آموزش میان رشته ای است. میان رشته ای «سیاست اجتماعی» که با مسایل سیستمی و پیچیده زندگی روزمره سروکار دارد، از هر دو این ویژگی ها برخوردار است. گرچه «سیاست اجتماعی» در برخی از دانشگاه های دنیا به مثابه یک ...
بیشتر
ایجاد پیوند میان حوزه های نظری و عرصههای عملی آموزش و نیز ارتباط اثربخش علم با واقعیت های اجتماعی روزمره از ویژگی های آموزش میان رشته ای است. میان رشته ای «سیاست اجتماعی» که با مسایل سیستمی و پیچیده زندگی روزمره سروکار دارد، از هر دو این ویژگی ها برخوردار است. گرچه «سیاست اجتماعی» در برخی از دانشگاه های دنیا به مثابه یک رشته دانشگاهی هویت مستقل خود را دارد، اما تاکنون به طور مشخص و مستقل به عنوان بخشی از ساختار آموزش دانشگاهی ایران درنیامده است. این پژوهش با آگاهی از مسئله کم توجهی به میان رشته «سیاست اجتماعی»، به این پرسش پاسخ می دهد که دلایل امکان و شرایط امتناع «سیاست اجتماعی» در نظام آموزش عالی ایران چیست؟ با اتخاذ رویکردی تفسیری و تحلیلی تلاش می شود دلایل امتناع و شرایط امکان آن در ایران واکاوی شود. براساس یافته های پژوهش ماهیت موضوع «سیاست اجتماعی»، شرایط بیمارگونه ساختار آموزش دانشگاهی در ایران و نیز ضعف گفتمان روشنفکری در توجه به موضوعات مرتبط با «سیاست اجتماعی» را می توان به عنوان دلایل امتناع آن دانست. شرایط امکان «سیاست اجتماعی» نیز خود را در توجه به دو سطح از ضرورت باز می یابد. یک، سطح شناختی که ناظر بر نقش راهبردی رشته «سیاست اجتماعی» در سیاستگذاری اجتماعی است، و دوم، سطح کاربردی که مستلزم درک شرایط مسئله مند اجتماعی در ایران و ضرورت فهم علمی این شرایط است. تأسیس «سیاست اجتماعی» آکادمیک می تواند از سویی ناظر بر بعد معرفت شناختی آن با هدف توسعه دانش اجتماعی در ایران باشد و از سوی دیگر در توجه به اهمیت کارکردی و نقش کاربردی آن، می تواند با پیوند میان ابعاد اجتماعی، سیاسی و امنیتی با وجوه علمی پدیده های اجتماعی منجر به کاستن از هزینه های فرصت سیاست گذاری های اجتماعی در جامعه شود.
منصوره نیکوگفتار
چکیده
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که ...
بیشتر
تبیین مسائل اجتماعی، به دلیل پیچیدگی و زوایای بسیار آن، مستلزم رویکردی بینرشته ای و یکپارچهنگر است. از این رو بررسی الگوهای فرهنگی، متضمن تلفیق رویکردهای روانشناختی و جامعهشناختی است. الگوهای فرهنگی فردگرایی ـ جمع گرایی تعیینکننده نوع ارتباط فرد با جامعه و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی به شمار می روند که به تبع آن سطوح متفاوتی از سلامت اجتماعی را رقم می زنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش پیشبین فردگرایی ـ جمعگرایی افقی و عمودی در سلامت اجتماعی دانشجویان است. در یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی، 300 دانشجو (شامل 159 دختر و 141 پسر) با میانگین سنی 83/28 و انحراف استاندارد 8/6 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و توسط پرسشنامه سلامت اجتماعی (کیزز و شاپیرو، 2004) و مقیاس فردگرایی ـ جمعگرایی (تریاندیس و همکاران، 1988) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که جمعگرایی عمودی و فردگرایی افقی پیشبینی کننده سلامت اجتماعیست. دلالت های یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
فریبرز محرم خانی
چکیده
اگر مانند برایان فی مفاهیم را به سه دسته تقسیم کنیم (دسته نخست: مفاهیمی که در تفکر از آنها استفاده میکنیم، دسته دوم: مفاهیمی که درباره آنها تفکر میکنیم، و دسته سوم: مفاهیمی که به کمک آنها فکر میکنیم) آنگاه «مخیله اجتماعی» در دسته سوم قرار خواهد گرفت. این مفهوم ناظر است بر عناصر ثابت فرهنگی یک ملت، که در طول تاریخ، همراه آنها ...
بیشتر
اگر مانند برایان فی مفاهیم را به سه دسته تقسیم کنیم (دسته نخست: مفاهیمی که در تفکر از آنها استفاده میکنیم، دسته دوم: مفاهیمی که درباره آنها تفکر میکنیم، و دسته سوم: مفاهیمی که به کمک آنها فکر میکنیم) آنگاه «مخیله اجتماعی» در دسته سوم قرار خواهد گرفت. این مفهوم ناظر است بر عناصر ثابت فرهنگی یک ملت، که در طول تاریخ، همراه آنها است و در مواجهه با تحولات جدید بر آنها تأثیر میگذارد. رژی دبره «مخیله اجتماعی» را محور نظریه واسطهشناسی خود قرار داد. در این مقاله سعی شده است، با استفاده از روش فرانظریه، تأثیر دو نظریه ضمیر ناخودآگاه یونگ و مارکسیسم ساختارگرای آلتوسر در پیدایش مفهوم میانرشتهای «مخیله اجتماعی» بررسی شود. فرانظریه، برخلاف نظریه، به ما نمیگوید که جهان چگونه کارکردی دارد؛ بلکه به چگونگی بنیان نظریهها میپردازد. بدین ترتیب نوشتار حاضر به تأثیر دو جریان مهم روانشناختی و سیاسی ــ که فضای فکری فرانسه را تحت تأثیر خود قرار داد ــ میپردازد و میکوشد تا ردپای این دو جریان را در آرای دبره نشان دهد.
مرتضی بحرانی
چکیده
این مقاله تمرکز خود را بر تبیین و تحلیل جایگاه دوستی مدنی و مبدأ و غایت دوستی در مدینه نزد فارابی نهاده است و از آنجا که با رویکردی نظاممند و انتقادی به بحث میپردازد، بدون اتخاذ چارچوبی نظری، که بتواند در ذیل آن به بررسی آرای فارابی بپردازد، با روش تحلیل محتوا به متن آثار فارابی رجوع کرده و بدایت و نهایت مطلق دوستی و دوستی مدنی ...
بیشتر
این مقاله تمرکز خود را بر تبیین و تحلیل جایگاه دوستی مدنی و مبدأ و غایت دوستی در مدینه نزد فارابی نهاده است و از آنجا که با رویکردی نظاممند و انتقادی به بحث میپردازد، بدون اتخاذ چارچوبی نظری، که بتواند در ذیل آن به بررسی آرای فارابی بپردازد، با روش تحلیل محتوا به متن آثار فارابی رجوع کرده و بدایت و نهایت مطلق دوستی و دوستی مدنی را در فلسفه فارابی به بحث گذاشته است. محور مقاله این است که فارابی به دوستی مدنی به مثابه امری پیونددهنده نگاه میکند؛ امری که هر جا، موجودی، که لباس وجود بر تن داشته باشد، بینیاز از آن نیست. البته محبتگرایی و دوستمندی موجودات نه نشان از ضعف، که دقیقاً نشان از کمال و کمالمندی آنان است. این امر تألیفدهنده، نه تنها موجد انواع مدینه است، بلکه به مدد همین مقوله است که رئیس هر مدینه، به امر ریاست و تدبیر امور آن میپردازد. از این رو، به دلیل وجه تألیفدهندگی مقوله دوستی، هر جا که جمعی از موجودات حضور داشته باشند، رد پای دوستی نیز، از پیش، آنجا حضور دارد؛ به نحوی که میتوان گفت محبت مقدم بر وجود است
محمدهادی یعقوبنژاد
چکیده
مقاله حاضر به مقوله علم و سازماندهی آن، و ارائه راهکاری متناسب با علوم انسانی ـ اسلامی میپردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر مدیریت، به عنوان عنصری فراگیر در سازماندهی هر نوع کار و محیط انسانی، برای مهندسی و سازماندهی علوم انسانی ـ اسلامی چه راهکاری میتوان ارائه کرد. از آنجا که علوم انسانی اسلامی به عنوان روح همه ...
بیشتر
مقاله حاضر به مقوله علم و سازماندهی آن، و ارائه راهکاری متناسب با علوم انسانی ـ اسلامی میپردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که از منظر مدیریت، به عنوان عنصری فراگیر در سازماندهی هر نوع کار و محیط انسانی، برای مهندسی و سازماندهی علوم انسانی ـ اسلامی چه راهکاری میتوان ارائه کرد. از آنجا که علوم انسانی اسلامی به عنوان روح همه علوم میتواند به علوم دیگر جهت دهد و آنها را علاوه بر شئون مادی در جنبههای معنوی انسانی نیز اثربخش سازد، شایسته است که به مثابه نیازی میانرشتهای مورد توجه قرار گیرد. از این رو لازم است به درستی و بر اساس اصول شناخته شده، سازماندهی و مدیریت شود تا زمینههای تحول و تولید علم به موقع را به دست دهد. مهندسی و مدیریت این علوم با استفاده از نظامهای دانشمدار و ابزارهای فناورانه، از جمله راهکارهای مهم و زیرساختیست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.