مقصود فراستخواه
چکیده
میانرشتهگرایی، علامتی از بحران رویکردهای سنتی به علمورزی و مدلهای متعارف برنامهریزی آموزشی و درسی و ساختارهای معمول دپارتمانها و تخصصهای دانشگاهی است. هدف از این مقاله شناخت زمینههای پیدایی و برآمدن میانرشتهای شدن، پیشرانهای آن، ظرفیتها ومحدودیتها و آسیبپذیریها، و سرانجام الزامات وبایستههای آن است. روش ...
بیشتر
میانرشتهگرایی، علامتی از بحران رویکردهای سنتی به علمورزی و مدلهای متعارف برنامهریزی آموزشی و درسی و ساختارهای معمول دپارتمانها و تخصصهای دانشگاهی است. هدف از این مقاله شناخت زمینههای پیدایی و برآمدن میانرشتهای شدن، پیشرانهای آن، ظرفیتها ومحدودیتها و آسیبپذیریها، و سرانجام الزامات وبایستههای آن است. روش تحقیق فراتحلیل کیفی تحقیقات قبلی به منظور افقگشایی برای فعالیتها و برنامههای دانشگاه وآموزش عالی در ایران به کار رفته است. هشت دسته عوامل مؤثر به شرح 1. تحولات ساختی –کارکردی در علم، 2. تحولات کلان پارادیمی، 3. تحولات فناوری اطلاعات وارتباطات، 4. تحولات انتظارات بیرونی از علم، 5. تحولات ناشی از کشش تقاضا، 6. عامل جهانی شدن، 7. تحولات نهادی و8. عامل فناوری شناسایی شد. ظرفیتها و محدودیتهای هر یک از رویکردهای رشتهای و میانرشتهای همسنجی شد. علم جلودار سرحدی، علمی پیشرو در کرانهای نوپدید دانش بشری، رهیافتی پیشرو برای توسعه جهان اجتماعی با مرجعیت علم است وبدون پارادایم میانرشتهای و رویکرد شبکهای قابل پی جویی نیست. با وجود کاراییهای فراوان فعالیت میانرشتهای به دلیل معرضها و آسیبپذیریها، لازم است در این فعالیتها احتیاط کرد. هفت گروه از بایستههای راهبردی فعالیتهای آموزشی وپژوهشی میانرشتهای به همراه سازوکارهای اجرایی به دست آمد. میانرشتهای شدن مستلزم رویکرد فلسفۀ علم پیچیدهای است که تمایزات علم را با تشابهاتشان تألیف میکند
فاروق امین مظفری؛ خورشید پاداشی اصل؛ لقمان شمسی؛ علی بوداقی
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه میانرشتهای در رابطه دانشگاه و صنعت نوشته شده است. با بررسی فرایند تولید علم و مرور هر سه پارادایم موجود در جامعهشناسی علم، پارادایم اخیر تولید علم، رابطه دانشگاه و صنعت را به عنوان یکی از الگوهای تولید علم معرفی مینماید. اما ارتباط دانشگاه با صنعت یک رابطه ساده و بیچالش نبوده و مطالعات ...
بیشتر
مقاله حاضر با هدف بررسی نقش و جایگاه میانرشتهای در رابطه دانشگاه و صنعت نوشته شده است. با بررسی فرایند تولید علم و مرور هر سه پارادایم موجود در جامعهشناسی علم، پارادایم اخیر تولید علم، رابطه دانشگاه و صنعت را به عنوان یکی از الگوهای تولید علم معرفی مینماید. اما ارتباط دانشگاه با صنعت یک رابطه ساده و بیچالش نبوده و مطالعات انجام شده در این زمینه گویای این مسئله است. از طرفی دیگر آموزش و انجام پژوهشهای میانرشتهای نیز در سالهای اخیر رونق گرفته است. با بررسی عوامل موثر بر انجام کار میانرشتهای و محدودیتهای موجود در آن این نتایج بدست آمد که چالشهای موجود بر سر راه ارتباط دانشگاه با صنعت، مواردی هستند که جزو عوامل موثر بر کار میانرشتهای تلقی میشوند و عدم وجود این عاملها باعث اخلال در کار میانرشتهای و ایجاد چالش در رابطه دانشگاه و صنعت شده است. بنابراین تاکید بر کار و پژوهشهای میانرشتهای میتواند قسمت عظیمی از چالشهای موجود در رابطه دانشگاه و صنعت را بر طرف کند.
حسین ابراهیمآبادی
چکیده
تاسیس و گسترش آموزش عالی میانرشتهای یکی از دغدغههای مهم ذهنی و برنامهای وزارت علوم در طول سالهای 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامهها، فعالیتها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشتههای میانرشتهای» نشانگراستقبال سرد دانشگاهها، جامعه علمی و حتی بخشهای ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی ...
بیشتر
تاسیس و گسترش آموزش عالی میانرشتهای یکی از دغدغههای مهم ذهنی و برنامهای وزارت علوم در طول سالهای 1385 تا 1388 بوده است. نگاه اجمالی به برنامهها، فعالیتها و نتایج مربوط به طرح تاسیس و توسعه «رشتههای میانرشتهای» نشانگراستقبال سرد دانشگاهها، جامعه علمی و حتی بخشهای ستادی ذیربط وزارت علوم از آن بوده است. از میان دلایلی که برشمرده میشود درسطح کلان، میتوان به پیش افتادگی مفهومی و فراهم نبودن زمینههای عملی، ناوابسته بودن طرح به نیازهای محیط ملی وسازگارنبودن با بافت اجتماعی و دانشی، و در سطح خرد، کژراهه ترجیح آموزش به پژوهش میانرشتهای، در دسترس نبودن استاد- محتوا و روشن نبودن الگوی آموزش میانرشتهای اشاره داشت. در این مقاله تلاش میشود ابتدا با تامل درخاستگاه و منشاء ایده دانش میانرشتهای، موانع چرخش ازآموزش رشتهای به آموزش و یادگیری میانرشتهای در چارچوب گسترش مرزهای دانش و رویکردهای جدید یادگیری و تاکید ویژه بر تجربه ایران مورد بررسی قرارگیرد. سپس دو الگوی آموزش مبتنی بر رشته و میانرشتهای مقایسه و ویژگیهای آموزش میانرشتهای به بحث گذاشته میشود. در پایان نیز علاوه بر طرح ایدههایی برای عمل در مسیر بهبود و تغییر در فرایند آموزش عالی میانرشتهای، الگوی آموزش الکترونیکی و یادگیری وب پایه به عنوان ظرفیتی جدید و تاثیرگذار برای پیشبرد مقاصد میانرشتهایها مورد بررسی و پیشنهاد شده است.
غلامحسن عبیری
چکیده
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده ...
بیشتر
مسوولیت دانشگاهها در امر توسعه سرمایههای انسانی با هدف حل مسایل روز، با مشکل روبرو شده و دانش آموختگان آموزش عالی در چارچوب تقسیم کار موجود، پاسخگوی نیازهای جامعه ایدئولوژیک ایران نیستند. این مقاله با هدف تبیین تحول در دانشگاهها و ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در جهت پاسخگویی به عدم کارآمدی ساختار اقتصادی به تحریر درآمده است. پوشش منطقی پیوند میانرشتهای به منظور انسجام تخصصهای جدید، میتواند ساختار اقتصادی ایران را، که با عدم تعادل روبرو میباشد، از بحران خارج نموده، شرایط پویایی را در نظام سیاسی ـ اجتماعی، در جهت افزایش بهرهوری، نوید دهد. آزادسازی، فعال نمودن و انعکاس پذیری، سه اصل برای پویایی امر آموزش عالی است. ادغام دانش موجود با هدف ایجاد تخصصهای جدید، ساختار دانشگاهها را با تعییر روبرو خواهد کرد. این تغییر میبایست در یک چارچوب منطقی، اعتماد دانش پژوهان را به رشتههای تحصیلی جدید بدنبال داشته باشد. آماده سازی جامعه برای کنشهای پیش رو باید بهرهوری نظام سیاسی ـ اجتماعی را افزایش دهد، تا پویایی به ساختار اقتصادی برگردد.
مهدی فاتحراد؛ محمد رضا جلیلوند؛ منیره محمد زاده
چکیده
در حالی که ادبیات پژوهشی عمدتاً به تبیین مبانی نظری مطالعات میانرشتهای پرداخته است، در مورد چرایی انجام پروژههای تحقیقاتی میانرشتهای توسط محققان، پژوهشهای تجربی بسیار اندکی صورت گرفته است. به منظور پر کردن این شکاف در حوزه مطالعات میانرشتهای، پژوهش حاضر تلاش دارد با تأکید بر روششناسی میانرشتهای (استفاده از تیم ...
بیشتر
در حالی که ادبیات پژوهشی عمدتاً به تبیین مبانی نظری مطالعات میانرشتهای پرداخته است، در مورد چرایی انجام پروژههای تحقیقاتی میانرشتهای توسط محققان، پژوهشهای تجربی بسیار اندکی صورت گرفته است. به منظور پر کردن این شکاف در حوزه مطالعات میانرشتهای، پژوهش حاضر تلاش دارد با تأکید بر روششناسی میانرشتهای (استفاده از تیم برای پیشبرد پژوهش) به شناسایی انگیزهها و چالشهای پیش روی محققان میانرشتهای برای شرکت در پروژههای تحقیقاتی میانرشتهای بپردازد. اهم اهدافی که این پژوهش دنبال مینماید عبارت است از: 1)شناسایی انگیزهها و چالشهای انجام مطالعات میانرشتهای با تأکید بر روششناسی میانرشتهای، و 2)تعیین میزان اهمیت و اولویت بندی عناصر فوق در رابطه با مطالعات میانرشتهای. پژوهش حاضرازنظرهدف «توسعهاى»، ازنظرطرحپژوهش «توصیفى»، و از نظر روشپژوهش «پیمایشی» بهحسابمىآید. در اینپژوهش با بهرهگیری از تیمی میانرشتهای، ابتدا با بررسی مبانی نظری و مطالعات انجام شده در حوزه مطالعات میانرشتهای، انگیزهها و چالشهای انجام این دسته از مطالعات شناسایی شد. در مرحله بعد، مصاحبهای ساختارمند با پنج نفر از محققان میانرشتهای به عمل آمد. برای بررسی کمی عناصر شناسایی شده از دیدگاه محققان رشتههای مختلف و نیز مطالعات قبلی، پرسشنامهای محقق ساخته طراحی و میان نمونهای متشکل از 64 نفر از محققان رشتههای مختلف که سابقه مشارکت در فعالیتهای میانرشتهای را داشتند، توزیع گردید. به علاوه، براىتجزیهوتحلیلآمارى دادهها نیزاز آزمونهای روایی و پایایی، آزمون میانگین یک جامعه (t تک نمونهای)، آزمون فریدمن، و آزمون تحلیل واریانس تک عاملی بااستفاده از نرم افزارهای آماری اسپیاساس و لیسرل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که انگیزههای شناسایی شده به استثنای یادگیری عمومی و آزاد و ارضاء نیازهای روانشناختی و نیز چالشهای شناسایی شده، در انجام مطالعات میانرشتهای تأثیر قابل توجهی داشتهاند.
مرتضی بحرانی
چکیده
در باب ترجمه، از زاویههای مختلفی بحث شده است. عموماً بر این نکته اجماع وجود دارد که ترجمه، پدیدهای میانفرهنگی است؛ بدین معنا که مترجم در کار خود با بیش از یک فرهنگ سروکار داشته و دارد. در این مقاله، از زاویهای دیگر، استدلال میشود که عمل ترجمه، علاوه بر میانفرهنگی بودن، از آغاز یک عمل میانرشتهای بوده است. بدین معنا که مترجمان ...
بیشتر
در باب ترجمه، از زاویههای مختلفی بحث شده است. عموماً بر این نکته اجماع وجود دارد که ترجمه، پدیدهای میانفرهنگی است؛ بدین معنا که مترجم در کار خود با بیش از یک فرهنگ سروکار داشته و دارد. در این مقاله، از زاویهای دیگر، استدلال میشود که عمل ترجمه، علاوه بر میانفرهنگی بودن، از آغاز یک عمل میانرشتهای بوده است. بدین معنا که مترجمان برخلاف دانشمندان که به کسب یک رشته علمی خاص اکتفا نمیکردند بلکه جویای همه معارف بودند، و نیز برخلاف متخصصان رشتهای کنونی، موضوع کار خود را به گونهای مییافتهاند که نه به همه معارف نیازی داشتهاند و نه میتوانستهاند با تخصص در یک رشته علمی به کار خود ادامه دهند، بلکه ناگزیر علاوه بر دانش زبان به دانشی که با موضوع ترجمه ارتباط برقرار میکرد نیز نیازمند بودهاند. این مسئله، یعنی نیازمندی شناخت موضوع مورد ترجمه، از آغاز ترجمه را به معرفتی میانرشتهای تبدیل کرده است. استلزام دیگر این ادعا این است که میانرشتهای، تماماً مفهومی مدرن و امروزی نیست؛ بلکه از آغاز مصادیقی برای آن وجود داشته است که عمل ترجمه نمونه بارز آن است و این ویژگی خود را هنوز نیز از دست نداده است. امروزه نه تنها ترجمه، بلکه مطالعات ترجمه نیز، معرفتی میانرشتهای تلقی میشود. بررسی و تدقیق در تجربه میانرشتگی ترجمه به ویژه برای مللی که امروزه، به ضرورت، به میانرشتگی در حوزههای مختلف روی آوردهاند میتواند میتواند پیامدهایی مفیدی را جهت فهم درستتر میانرشتگی به دست دهد.
عظیمه سادات خاکباز؛ جمیله علم الهدی؛ نعمت الله موسی پور؛ اسماعیل بابلیان
چکیده
هدف این مقاله معرفی نوعی دانش تلفیقی و میانرشتهای برای تدریس دانشگاهی است. این دانش تلفیقی خاص از دانش تعلیم و تربیت و محتوای تخصصی است که مدرس قرار است آن را تدریس کند و به آن دانش محتوایی-تربیتی میگویند. با آنکه این دانش، اثر گذارترین دانش تدریس شناخته شده است که قادر است گفتمان تدریس دانشگاهی را تخصصی کند، هنوز ماهیت ...
بیشتر
هدف این مقاله معرفی نوعی دانش تلفیقی و میانرشتهای برای تدریس دانشگاهی است. این دانش تلفیقی خاص از دانش تعلیم و تربیت و محتوای تخصصی است که مدرس قرار است آن را تدریس کند و به آن دانش محتوایی-تربیتی میگویند. با آنکه این دانش، اثر گذارترین دانش تدریس شناخته شده است که قادر است گفتمان تدریس دانشگاهی را تخصصی کند، هنوز ماهیت آن در برنامه درسی آموزش عالی در پرده ابهام است. علت این ابهام در ماهیت میانرشتهای این نوع دانش است. در این مقاله، به کالبد شکافی این نوع دانش که ماهیتی تلفیقی دارد پرداخته میشود. به این منظور، موضوع ریاضی به عنوان مورد مطالعاتی تدریس انتخاب شده است. دادههای این پژوهش از 27 نفر از مدرسان ریاضی دانشگاه که در طیفی از تازه کار تا استادانی با سابقه بیش از 30 سال تدریس بودهاند از طریق مصاحبه نیمه ساختاری و مشاهده جمعآوری شده است. دادهها از طریق کدگذاری و مقوله بندی تحلیل شدند و نتایج نشان از یک الگو با چهار مقوله بود. این الگو قابلیت گفتمان بیشتری در خصوص این دانش و تدریس دانشگاهی فراهم میآورد. به علاوه آنکه میتواند چارچوب مناسبی جهت طراحی رشتههای میانرشتهای که حاصل از تلفیق دو دانش تعلیم و تربیت و حوزههای تخصصی مانند ریاضی و علوم هستند، فراهم آورد.