محمود مهرمحمدی
چکیده
شاید در چند دهه اخیر، جهان اتفاقی تلختر، دلهرهآورتر و مرگبارتر از شیوع ویروس کرونا (کوویدـ19) را تجربه نکرده باشد. این پدیدهٔ پاندمیک، از سوی دیگر، آثار مثبتی را نیز در زندگی انسانها از خود بهجای گذاشته است؛ بنابراین نباید آن را بهطور کامل تهدید، ضایعه و فاجعه ارزیابی کرد. همینکه این دو روی پدیده مورد تصدیق قرار گرفت، پای ...
بیشتر
شاید در چند دهه اخیر، جهان اتفاقی تلختر، دلهرهآورتر و مرگبارتر از شیوع ویروس کرونا (کوویدـ19) را تجربه نکرده باشد. این پدیدهٔ پاندمیک، از سوی دیگر، آثار مثبتی را نیز در زندگی انسانها از خود بهجای گذاشته است؛ بنابراین نباید آن را بهطور کامل تهدید، ضایعه و فاجعه ارزیابی کرد. همینکه این دو روی پدیده مورد تصدیق قرار گرفت، پای واکاویهای دانشپژوهانه به عرصهٔ باز میشود. کلانپرسشی که در این نظرورزیها باید در کانون توجه قرار گیرد این است که کوویدـ۱۹ چه آثار مخرب و چه آثار سازندهای را برای بشر بههمراه داشته است یا چگونه زیست بشر را در این دو جهت تحتتأثیر قرار داده و خواهد داد. از سوی دیگر، دامنه تأثیرگذاری این پدیده چنان وسیع است که متفکران و صاحبان اندیشه در طیف وسیعی از حوزههای معرفتی را به خود مشغول کرده و در ادامه هم خواهد کرد. به دیگر سخن، کلانپرسش مورد اشاره باید به پرسشهای خاص و موردی در حوزههای معرفتی گوناگون ترجمه شود تا به کنشهای مطالعاتی آن حوزه جهت دهد. وقتی سخن از حوزههای دانشی متنوع به میان میآید که ربطی میان آنها و پدیدهٔ پاندمی کرونا برقرار است، در درجهٔ نخست رشتههایی مانند آموزش (اعم از عمومی و عالی)، اقتصاد و روانشناسی و سلامت روان ممکن است به ذهن خطور کند. اما قطعاً دامنه ربط بسیار وسیعتر و جدیتر است و از جمله حوزههای الهیات، فلسفه، جامعهشناسی، حقوق و حتی سیاست و روابط بینالملل را دربرمیگیرد. جالب این که شمارهٔ بهار ۱۳۹۹ فصلنامه مطالعات میانرشتهای، یعنی اولین شماره از دو شماره مستقلی است که به این موضوع اختصاص داده شده است، زمانی به چاپ میرسد که جهان شاهد التهابات سیاسی در ایالات متحدهٔ امریکا در پیوند با انتخابات ریاستجمهوری است. برای نمونه، از ربط پاندمی کرونا به عرصهٔ سیاسی اگر بخواهیم مثالی بزنیم، بهترین و تازهترین و شاید مهمترین آن در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا نمایان باشد. شکست ترامپ و پایین کشیدهشدن او از اریکه قدرت به عقیدهٔ بسیاری از ناظران و تحلیلگران تحت تأثیر نوع مواجهه او با مدیریت پدیده کرونا نیز بوده است. به عبارت دیگر، مدیریت موفق و منجر به مرگومیر کمتر این پدیده میتوانست شانس او برای انتخاب مجدد را به شکل قابلتوجهی افزایش دهد. رقبای سیاسی او بر این طبل با صدای هرچه بلندتر کوبیدند و شاید ضعف او را در مدیریت این شرایط بیش از آنچه بود هم جلوه دادند و میوهٔ آن را که دستیابی به قدرت بود نیز چیدند. در عرصهٔ روابط بینالملل هم شرایط حادث شده در اثر شیوع کرونا فرضیههای گوناگونی اعم از فراهم آمدن بستری برای اتفاقات مثبت، همدلانه و عدالتخواهانه از یکسو یا اتفاقات از نوع سلطه و تهدید کننده مقاصد صلحطلبانه از سوی دیگر را به ذهن متبادر می کند که همه آنها مستحق عطف توجه پژوهشی توسط پژوهشگران این عرصه است.به هر روی، باید اذعان کنم پاندمی کرونا برای فصلنامه مطالعات میانرشتهای فرصت و موقعیت مسئلهدار نابی را فراهم ساخت تا صاحبان اندیشه در عرصه های مختلف معرفتی را به تأمل و نگارش مقاله در این زمینه بکر و البته میان رشته ای دعوت کنیم. همچنان که اشاره شد ما با اختصاص دو شماره ویژه به این مقوله مجله را به یکی از بسترهایی در کشور تبدیل کردیم که به اندازه وسع و توان می کوشید میزبان تلاش های اندیشه ورزانه در جهت پاسخگویی به یکی از نیازهای مبرم جامعه باشد. خوشبختانه این تصمیم با استقبال قابل توجه جامعه علمی مواجه شد و بدین ترتیب منابع در خور اعتنایی فراهم آمد که پیشکش مخاطبان فرهیخته مجله شده است. این دستاورد در درجه نخست مرهون سیاست های بخردانه ای بود که هیات تحریریه فصلنامه اتخاذ کرد. سپس باید از استاد گرامی جناب آقای دکتر نعمت الله فاضلی تشکر کرد که دعوت هیات تحریریه برای پذیرش مسئولیت سردبیر میهمان این شماره ها را پذیرفت و با کفایت و کارایی کار را به سرمنزل مقصود رساند.امید است این مجموعه بتواند به سهم خود ذخائر دانایی کشور را به نظام سیاستگذاری و تصمیم گیری در سطوح مختلف نیز مرتبط ساخته و به افزایش عیار عقلانی و اثربخشی آن ها یاری رساند.
نعمت الله فاضلی
عباس منوچهری
چکیده
با سرعت انتشار بیسابقه و تداوم غیرقابلتصور در بهچالشکشیدن تعاملات کوچک و کلان انسانی، ویروس کویدـ19 اکنون به دغدغهای مهم برای متخصصان و همچنین مردم عادی در سراسر جهان تبدیل شده است. ویروس کرونا نهتنها سلامت انسانها را به خطر انداخته، بلکه حتی زیستجهان انسانی را مختل کرده است. فواصل زمانی وقوع پاندمیها در حال کاهش ...
بیشتر
با سرعت انتشار بیسابقه و تداوم غیرقابلتصور در بهچالشکشیدن تعاملات کوچک و کلان انسانی، ویروس کویدـ19 اکنون به دغدغهای مهم برای متخصصان و همچنین مردم عادی در سراسر جهان تبدیل شده است. ویروس کرونا نهتنها سلامت انسانها را به خطر انداخته، بلکه حتی زیستجهان انسانی را مختل کرده است. فواصل زمانی وقوع پاندمیها در حال کاهش است و درعینحال، هر بار بر شدت و قدرت ویرانگری هر پاندمی جدید افزوده میشود. این بدان معناست که عالم بشری تنها از طریق ویروسی مشخص تهدید نمیشود، بلکه در حال تجربهٔ روند ویرانگر پاندمیهای تشدیدشونده است. این مقاله تلاش دارد تا با این پدیده از منظری میانرشتهای مواجه شود. آنچه در اینجا ادعا شده این است که پرسشها فقط زمانی پاسخهای مقتضی را خواهند گرفت که به واقعیات مربوط به منشأ این ویروس توجه شود. ویروس کرونا معلول علت یا علل معینی نیست، بلکه در بطن عالم زندگانی بشر، که شامل «طبیعت» هم میشود، نشانهای است که بر اختلالی قابلتوجه، اما اغلب نادیدهگرفتهشده، در عالم انسانی دلالت دارد. در عالمیت تکنیکیشدهٔ دوران مدرن جنگافزار تکنولوژیکی منشأ پاندمیها و ویروسهاست. به عبارتدیگر، در جهان تکنولوژیکی هم طبیعت و هم زیستجهان انسانی بهنحوی نظاممند تخریب و مختل شدهاند.
بحران ویروس کرونا
نعمت اله فاضلی
چکیده
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای ...
بیشتر
این مقاله تحلیلی فرهنگی از پیامدها و تأثیرات فرهنگی بحران ویروس کرونا در ایران است. در ماههایی که بحران ویروس کرونا شکل گرفته است این پرسش در کانون توجه جامعه و اندیشمندان ایران بوده است که این بحران چه دلالتهایی برای شیوهٔ زندگی و فرهنگ در ایران دارد؟ نگارنده در پی ارزیابی این پرسش است. در قسمت مقدمهٔ مقاله هدف و چگونگی و پرسشهای اصلی مقاله را توضیح داده میشود. در قسمت دوم مقاله به تحیلی از مسئلهمندی فرهنگ در ایران امروز پرداخته میشود و اینکه چگونه ذهنیت جمعی مردم ایران متأثر از بحران ویروس کرونا هوشیار و حساس و شده و به پرسشگری از امور بدیهی و طبیعی فرهنگ میپردازد. سپس سه دیدگاه دربارهٔ نحوهٔ صورتبندیکردن این پرسشگری ارائه میشود: 1) گفتمان تداوم؛ 2) گفتمان گسست؛ و 3) گفتمان بازاندیشی انتقادی. در قسمت سوم مقاله این گفتمانها شرح داده میشود. رویکرد نگارنده به موقعیت کرونایی همسو با گفتمان بازاندیشی است. از اینرو بخش مهم مقاله را به ویژگیها و ابعاد این بازاندیشی انتقادی اختصاص داده شده است. نگارنده استدلال میکند که انفجار اطلاعات و دانش، آشناییزدایی، بازاندیشی در نظام اولویتها، دیجیتالیشدن مضاعف، افزایش توانش تطبیقی، افزایش تقاضای اجتماعی برای دانش، و در نهایت افزایش سوژگی و عاملیت، مجموعه عواملی هستند که گفتمان بازاندیشی را شکل میدهند. روش نگارنده در این مقاله تحلیل دیدگاههای شکل گرفته دربارهٔ پیامدهای فرهنگی بحران کرونا در ایران است. درعینحال، از تجربههای زیسته و درکهای شهودیام نیز کمک گرفتهام. تجزیهوتحلیل نظری مفاهیم و دیدگاهها یکی از راهبردها برای فهم روایتهای شکلگرفته از پیامدهای بحران کروناست.
بحران ویروس کرونا
محسن شفیعی سیف آبادی؛ علی باقری دولت آبادی
چکیده
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای ...
بیشتر
در همهگیری کویدـ19 با یک بحران اجتماعی تأثیرگذار بر تمامی ابعاد زندگی انسانها روبهرو هستیم. فهم ابعاد دقیق این دگرگونی مستلزم بهکارگیری مدلی مفهومی یا رویکردی میانرشتهای است. ازهمینرو، هدف اصلی مقاله حاضر فهم تأثیرها و واقعیات بحران کوویدـ19 بر مبنای نظریه سیستمهای اجتماعی نیکلاس لومان و با استفاده از مطالعه کتابخانهای و روش توصیفیـتحلیلی است. سؤالی این است که بحران کوویدـ19 چه ابعادی از حیات انسانها را متأثر ساخته و شامل چه واقعیاتی میشود؟ فرضیه مورد آزمون عبارت است از: «بحران کرونا در سه سطح سیستمی تعاملاتی، سازمانی و جامعوی قابلبررسی است و در خردهسیستمهایی چون قانون، علم، دین، سیاست، اقتصاد و آموزشوپرورش قابلفهم است». نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که تغییر رویکرد در بستر سیستم تعاملات اجتماعی باعث دگرگونی اساسی در تعاملات روزمره افراد شده است. در سیستم سازمانی برخی سازمانها منتفع و برخی زیان دیدهاند و کنش سازمانی برخی نهادها به داخل منازل کشیده شده است. سیستم جامعوی که خود شامل شش قسمت میشود نیز تغییراتی مهم در زمینه اقصادی، ظهور قوانین جدید در بسیاری از ابعاد زندگی شهروندان، تحوّلی عمیق در زمینه باورهای دینی، تغییر رویه در شیوهٔ آموزشی، توجه ویژه به علوم تجربی و تمرکزگرایی در حوزهٔ خردهسیستم سیاست را تجربه نموده است.
مطالعات فرهنگی
حامد طاهری کیا
چکیده
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای ...
بیشتر
شیوع ویروس کرونا با شدت هرچه تمامتر به مرزهای نظم زندگی روزمره ایرانی شوک ایجاد کرد. مرگ و بیماری حاصل از شیوع ابتلا به ویروس کرونا موجب شد تا در ایران وضعیت اضطراری ایجاد شود. مدارس و دانشگاهها تعطیل شد و مردم باید در خانه قرنطینه میشدند. همچنین، شیوع ویروس کرونا به رخدادهای دیگری مانند قرنطینگی منجر شد و بهدنبال آن بحرانهای اقتصادی، روحی، و خانوادگی نیز بهوجود آمد. بزنگاه رخداد شیوع ویروس کرونا در ایران همزمان با مراسم سنتی خرید شب عید، مسافرت، و دیدوبازدیدهای نوروزی بود، درحالیکه تمامی سنت روابطی ایام عید از هم فروپاشیده بود. با تعطیلشدن شهر، ضرورت عدم جمعشدن در کنار یکدیگر و ماندن در قرنطینه، فضای دیجیتال مهمترین ابزار ارتباطی مردم بود که بهواسطۀ شبکههای اجتماعی میتوانستند احساسات خود ناشی از هراس و اضطراب پرتابشدن به میدان رخداد را با یکدیگر در میان بگذارند و پیوند عاطفی ایجاد کنند. بنابراین، یکی از مهمترین احساساتی که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشد احساس نوستالژی دربارۀ زمان پیشاکرونا و خیالبافی پیرامون آینده بود. بر این اساس، با اتخاذ رویکردی میانرشتهای بین مطالعات فرهنگی دیجیتال و مطالعات بصری، هدف اصلی مقاله بررسی چگونگی خودبیانگری احساسات نوستالژی و خیالبافی کاربران ایرانی در شبکۀ اجتماعی اینستاگرام و فیسبوک است. در نتیجه، یاد کردن شهر بهمثابه خانهٔ امنی که از دست رفته است و فکر کردن دربارۀ آیندۀ مبهم و پیشرو در قالب خیالبافی نشان از گیر افتادن در میدان رخدادِ شیوع ویروس کرونا است.
بحران ویروس کرونا
حسین افراسیابی؛ مریم بهارلوئی
چکیده
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا سراسر جهان را فراگرفته و علاوه بر اثرات بهداشتی و پزشکی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهمی برای زندگی انسانهاو جوامع داشته است. بررسی چنین پدیده فراگیر و چندبعدی، نگاه میانرشتهای را میطلبد. پژوهش را با هدف کشف تجربه کنشگران اجتماعی در زندگی در شرایط بحران کرونا و قرنطینه اجرا کردیم. مشارکتکنندگان ...
بیشتر
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا سراسر جهان را فراگرفته و علاوه بر اثرات بهداشتی و پزشکی، پیامدهای اجتماعی و فرهنگی مهمی برای زندگی انسانهاو جوامع داشته است. بررسی چنین پدیده فراگیر و چندبعدی، نگاه میانرشتهای را میطلبد. پژوهش را با هدف کشف تجربه کنشگران اجتماعی در زندگی در شرایط بحران کرونا و قرنطینه اجرا کردیم. مشارکتکنندگان شامل 43 نفر از جوانان حاضر در شبکههای اجتماعی است که با استفاده از شیوهٔ نمونهگیری هدفمند (در دسترس و با حداکثر تنوع) انتخاب کردیم و با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته انجام دادیم. دادههای حاصل از مصاحبهها با استفاده از کدگذاری نظری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و در پایان هفت مقولهٔ اصلی کشف شد که عبارتاند از: آشفتگی روانی/رفتاری، افزایش خودمراقبتی، تنگنای تعاملات، تنگنای معیشت، بازاندیشی معنوی، تلخی رسانه و مرور و بازیابی خویشتن. براساس جمعبندی مفاهیم و مقولهها، تعلیق در هراس و بازاندیشی بهعنوان مقوله نهایی ارائه شد. در فضای تاحدودی غیرقابل کنترل بیرونی، ارتقاء خودمراقبتی، تقویت سازوکارهای ذهنی و همافزایی اجتماعی میتواند غلبه بر ابعاد منفی این شرایط را تسهیل کند.
بحران ویروس کرونا
سعیده سعیدی
چکیده
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک ...
بیشتر
موقتی پنداشتن حضور میلیونی اتباع افغانستان در چهار دههٔ گذشته بهعنوان مسئلهای اجتماعی بسترساز چالشهای متعددی برای هر دو طرف شده است. این نوشتار بهدنبال فهم دلالتهای موقعیت پاندمیک کرونا بر تجربه زیستهٔ دانشجویان افغانستانی در چارچوب شناخت کلیتر وضعیت مهاجران افغانستانی ساکن ایران است. جمعآوری دادهها از طریق تکنیک مردمنگاری مجازی بوده و مدل ادغام اردال و اپن بستر نظری این مقاله را شکل میدهد. فرضیهٔ محوری این است که موقعیت همهگیری کرونا تأثیرات گستردهای بر ابعاد آموزشی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران بهطورعام و دانشجویان افغانستانی بهطورخاص گذاشته است، مهمترین تأثیر منفی این اضطراب اجتماعی در تقاطع با ملیّت، جنسیت و طبقه، فربهشدن نابرابریهای آموزشی و جنسیتی در زیست روزمرهٔ مهاجران است. از سوی دیگر مهمترین تغییر مثبت ناشی از موقعیت کرونا، مرئیشدن حضور مهاجران در سطح افکار عمومی و عرصه سیاستگذاری است که زمینههای ادغام ساختاری مهاجران را تاحدی تسهیل نموده است. بحران کرونا با فربهکردن مفهوم همسرنوشتی دستگاه سیاستگذار را متوجه این موضوع کرده که همه اعضای جامعه در یک قایق سوار هستند و مغفول گذاشتن بخشی از جمعیت کشور برخلاف منافع ملّی بوده و پتانسیل تهدید دارد. در نتیجه، با مرئیکردن حضور میلیونی مهاجران بهصورت محدود و قطاعی فرایند ادغام ساختاری مهاجران را تسریع نموده است.
بحران ویروس کرونا
غلامرضا ذاکرصالحی
چکیده
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها ...
بیشتر
در این مقاله به آیندههای محتملی خواهیم پرداخت که بر اثربحران کرونا پیشروی آموزش عالی قرار خواهد گرفت. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفیـاکتشافی و از نظر روش، زمینهیاب مقطعی است. آیندهپژوهی بهعنوان یک حوزهٔ میانرشتهای جهتگیری این مقاله را تشکیل میدهد نحوهٔ جمعآوری دادهها میدانی است. دادهها از طریق ابزار پرسشنامهٔ بسته محققساخته گردآوری شد. در تهیه پرسشنامه از مقیاس گاتمن استفاده شد. پاسخگویان جمعی از خبرگان و متخصصان آموزش عالی هستند که بهصورت راهبردی و هدفمند انتخاب شدند. نتایج در قالب سناریوهای آینده ارائه شدهاند. سناریوهای محتمل برای کشف و اعتباربخشی سناریو مرجح در اختیار عدهای از خبرگان آموزش عالی قرار گرفت. در پیمایش مربوط به اعتباربخشی، 84 نفر از متخصصان و صاحبنظران آموزش عالی مشارکت داشتند. سناریوهای محتمل در هفت مؤلفه سازماندهی شدند: 1) هویت و جایگاه دانشگاه؛ 2) توجه به پایداری 3) ورود به دانشگاه؛ 4) تغییر سبک زندگی دانشگاهی؛ 5) بینالمللیشدن؛ 6) یادگیری الکترونیکی؛ و 7) حکمرانی و مدیریت. یافتهها نشان داد خبرگان آموزش عالی اصل وجود تأثیرات و پیامدهای بحران کوویدـ19 برآموزش عالی را پذیرفتهاند. همچنین، از دیدگاه آنان این تأثیرات بسیط و ساده نبوده و دارای ابعاد وسیع و متنوّعی است. همانگونهکه ملاحظه شد، در هر یک از ابعاد هفتگانهٔ معطوف به آینده حداقل یک سناریو مرجّح با میانگین بالای 50درصد موافق وجود دارد. سه روند کلان که بیشترین احتمال وقوع را از نظر پاسخگویان دارند به ترتیب عبارتانداز: 1) تقویت یادگیری الکترونیکی(اما نه بهصورت تحوّل بنیادین و مجازیشدن کامل)؛ 2) تغییر در سبک زندگی دانشگاهی؛ و 3) توجه بیشتر به مقولهٔ پایداری. این سه روند بیشترین سناریوهای مرجّح را در درون خود جای دادهاند.