عباس منوچهری
چکیده
اندیشه سیاسی، آن نوع نظرورزی است که در رشتههای متعددی صورتبندی میشود. فلسفه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، الهیات سیاسی، و ادبیات سیاسی شاخصترین انواع اندیشه سیاسی هستند. اگر چه در یک سیر تاریخی «علم سیاست» به «علم قدرت» تبدیل شد، ولی اکنون بار دیگر برای دستیافتن به «زندگی خوب»، «سیاست اندیشی» به سرآغازهای ...
بیشتر
اندیشه سیاسی، آن نوع نظرورزی است که در رشتههای متعددی صورتبندی میشود. فلسفه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی، الهیات سیاسی، و ادبیات سیاسی شاخصترین انواع اندیشه سیاسی هستند. اگر چه در یک سیر تاریخی «علم سیاست» به «علم قدرت» تبدیل شد، ولی اکنون بار دیگر برای دستیافتن به «زندگی خوب»، «سیاست اندیشی» به سرآغازهای خود باز گشته است. با توجه به چرخش معرفتی «علم سیاست» به اخلاق، از یکسو، و چرخشی که در مطالعات توسعه و علم اقتصاد به اندیشه هنجاری صورت گرفته است، از سوی دیگر، بهره بردن از تضمنات عملی اندیشه سیاسی، ضرورتی تاریخی بهنظر میرسد. در این مقاله، ابتدا به تحلیلها و نظریههای شاخصی که درباره چیستی اندیشه سیاسی ارایه شدهاند رجوع میشود، آنگاه روایت دلالتی _ پارادایمی بهعنوان شیوهای بدیل برای تبیین میانرشتهای اندیشه سیاسی ارایه میشود.
ابراهیم عباسی
چکیده
این مقاله سعی دارد ابعاد روششناختی اجتماعگرایی را بهعنوان یکی از رهیافتهای هنجاری علوم اجتماعی در تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی بررسی کند. بدینسان در پی سؤال مؤلفههای روشی اجتماعگرایی چیست؟ اصول روششناختی و مفاهیم اصلی آن را از دیدگاه السدیر مکاینتایر به بحث میگذارد. اجتماعگرایان سنت را به جای گفتمان ...
بیشتر
این مقاله سعی دارد ابعاد روششناختی اجتماعگرایی را بهعنوان یکی از رهیافتهای هنجاری علوم اجتماعی در تبیین پدیدههای سیاسی و اجتماعی بررسی کند. بدینسان در پی سؤال مؤلفههای روشی اجتماعگرایی چیست؟ اصول روششناختی و مفاهیم اصلی آن را از دیدگاه السدیر مکاینتایر به بحث میگذارد. اجتماعگرایان سنت را به جای گفتمان قرار میدهند. پنج مرحله ظهور، عقلانیت، گفتوگو، افول و احیای مجدد سنتهای فکری را بررسی میکنند. آنها سازهگرایان عرصه روششناختی هستند. سطح تحلیل آنها نه خرد و کلان بلکه محلی است و مکان و عقلانیت محیطی برای آنها اهمیت فراوان دارد. در عرصه جامعهشناسی نیز بر اجتماعات تأکید دارند و سیاست را در این عرصه جستجو میکنند. از نظر جامعهشناسی رهیافت فوق ناشی از افول تدریجی ایدئولوژیهای بسیج کننده، اعم از چپ و لیبرال در عرصه سیاسی، افول جنبشهای پرولتری و فرایندهای غیر سیاسی شدن در کشورهای اروپایی و تحولاتی نظیر جنبش سبزها، حامیان محیط زیست، جنبشهای فمینیستی و ... بوده است. کاربست این رهیافت به جای دیگر نظریات رویکردهای اثباتگرایی و هرمنوتیکی، بهنظر میرسد بتواند رهیافتی بومی را برای فهم و سیاستگذاری در جامعه متکثر ایرانی بهدست دهد و بهعنوان نظریهای میانرشتهای برای علوم انسانی بهکار آید.
عباس کاظمی؛ محبوبه حاج حسینی
چکیده
در این مقاله چالشهای انجام مطالعات فرهنگی بهعنوان دانشی بینرشتهای نشان داده خواهد شد. در این تحقیق که از طریق مصاحبه گروهی با فارغالتحصیلان و مصاحبه فردی با متخصصان مطالعات فرهنگی انجام شده است، ابتدا تجربه زیسته ذیل دانشی بینرشتهای را بر اساس تجربه دانشجویان آن در سه دانشگاه «علامه طباطبایی»، «علم و فرهنگ» ...
بیشتر
در این مقاله چالشهای انجام مطالعات فرهنگی بهعنوان دانشی بینرشتهای نشان داده خواهد شد. در این تحقیق که از طریق مصاحبه گروهی با فارغالتحصیلان و مصاحبه فردی با متخصصان مطالعات فرهنگی انجام شده است، ابتدا تجربه زیسته ذیل دانشی بینرشتهای را بر اساس تجربه دانشجویان آن در سه دانشگاه «علامه طباطبایی»، «علم و فرهنگ» و «دانشگاه تهران» روایت میکند. سپس چالشها و غفلتهای مطالعات فرهنگی در ایران را بر اساس مصاحبههای فردی با متخصصان این رشته شرح میدهد و در نهایت در باب راههای برون رفت و آینده مطالعات فرهنگی بحث کرده و به داوری در باب دیدگاههای استخراج شده از مصاحبهها میپردازد.
اسماعیل ضرغامی؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا ...
بیشتر
«فضا» از اواخر قرن نوزدهم و تا پیش از دهۀ 1960 در معماری کلیدواژۀ اصلی بود اما بهتدریج اهمیت نظری خود را در دانش معماری از کف داد. این تحول عمدتاً بهسبب فراگیرشدن نشانهشناسی پسامدرن و نظریات «مکان» در معماری بود. دانش اجتماعی اما مسیر برعکسی را طی نمود، در قرن نوزدهم، در آگاهی مدرن و بهواسطه تاریخیگری، فضا یکسره در انقیاد زمان درآمد، «مراحل» زمانی توسعه موردتوجه قرار گرفت، زمان خطی بود و فضا حاشیهای. در تمام این دوره مراد از «فضا»، فضای انتزاعی دکارتی/نیوتنی بود که نسبت به تاریخ، زمینه و جامعه خنثی و بیاثر بود و لذا در حیطه و بازۀ مطالعات علوم اجتماعی واقع نمیشد. در قرن بیستم اما فضامندی بهتدریج راه خود را به تحلیلهای اجتماعی گشود تا آنجا که تحولات اواخر قرن بیستم در این زمینه را «چرخش فضاوار» علوم اجتماعی نامیدند. در این مقاله ضمن بررسی این تحولات در هر دو عرصه در نتیجهگیری اشاره خواهدشد که با روی آوردن به یک هستیشناسی رابطهای در باب فضا و غنا یافتن آن از مطالعات میان و ترارشتهای، کلیدواژۀ فضا همچنان در نظریۀ معماری رهگشا خواهدبود و در رابطۀ آن با علوم اجتماعی نقشی میانجیگرانه خواهد داشت.
مجید موحد مجد؛ عباس گرگی
چکیده
در علوم ایمنی، حادثه رویدادی ناخواسته و غیر برنامهریزی شدهاست که بهصورت یک یا چند واقعه متوالی بهواسطه اعمال ناایمن شرایط ناایمن یا هر دو به وجود میآید. بهرغم رشد فزاینده علوم ایمنی در دهههای اخیر، مفهوم حادثه همچنان بهعنوان پدیدهای غیراجتماعی، خنثی و فاقد معنا تعریف میگردد که بهطور ناخواسته و غیر برنامهریزی ...
بیشتر
در علوم ایمنی، حادثه رویدادی ناخواسته و غیر برنامهریزی شدهاست که بهصورت یک یا چند واقعه متوالی بهواسطه اعمال ناایمن شرایط ناایمن یا هر دو به وجود میآید. بهرغم رشد فزاینده علوم ایمنی در دهههای اخیر، مفهوم حادثه همچنان بهعنوان پدیدهای غیراجتماعی، خنثی و فاقد معنا تعریف میگردد که بهطور ناخواسته و غیر برنامهریزی شده توسط کارگران یا ماشینآلات به وجود میآیند. بخش قابلتوجهی از تحقیقات انجام شده دراین زمینه، به پیروی از سنت همهگیرشناسی و روانشناسی رفتارگرا با تقلیل مسئله ایمنی و بهداشت کار به موضوعی صرفاً فنی و تخصصی بر نقش عوامل فردی خطر و خطای انسانی در وقوع حوادث تأکید میکنند. بیتوجهی این مطالعات به بسترهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی وسازمانی در تحلیل حوادث و عدم بهرهگیری از یافتههای میانرشتهای باعث گردیده تا گزارشهای مذکور صرفاً به ارایه فهرستی از عوامل خطر و توزیع آماری حوادث برحسب متغیرهای کمی و جمعیتشناختی اکتفا نموده و در نتیجه نسبت به فرایند ساخت اجتماعی حوادث و ماهیت پرابلماتیک مفهوم حادثه اجتناب نمایند. از این رو، پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از ظرفیت دیگر رشتههای علمی، نظیر جامعهشناسی انتقادی و اقتصاد سیاسی محدویتهای علوم ایمنی و رویکردهای متعارف فنی و تخصصی آن را در تبیین یکجانبه و تکبعدی حوادث ناشی از کار نشان دهد. بهمنظور دستیابی به این هدف، در پژوهش حاضر، از روششناسی کیفی بهعنوان روششناسی غالب و از روش مردمنگاری انتقادی جهت انجام عملیات تحقیق و متعاقباً از روش تحلیل موضوعی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است. یافتههای بهدست آمده در این پژوهش شامل هفت مقولۀ عمده است که در قالب چرخه ساخت اجتماعی حوادث نشان داده شده است. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان میدهد که حوادث ناشی از کار، بیش از آنکه به دلیل بیاحتیاطی و ویژگیهای فردی و روانشناختی کارگران باشد، از شرایط حاکم بر سازمان کار، روابط نابرابر قدرت و تجارب کارگران از محیط کار ناشی میشود.
طاهره شاه جعفری؛ حسین ابراهیمآبادی؛ محمدهاشم رضائی؛ عیسی ابراهیمزاده
چکیده
این پژوهش چگونگی استفاده از اینترنت را توسط دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهار چوب با انجام نیاز سنجی، نیازهای نوجوانان ایرانی در محیطهای مجازی و فضای اینترنت شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور از پرسشنامه محقق ساخته و نیز مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران در حوزههای ...
بیشتر
این پژوهش چگونگی استفاده از اینترنت را توسط دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهار چوب با انجام نیاز سنجی، نیازهای نوجوانان ایرانی در محیطهای مجازی و فضای اینترنت شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. بدینمنظور از پرسشنامه محقق ساخته و نیز مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران در حوزههای برنامهریزی درسی، تکنولوژی آموزشی، برنامهریزی آموزشی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس رویکرد میانرشتهای استفاده گردید. در نهایت نیازهای دانشآموزان بر اساس روش تحلیل عاملی به دو عامل دانش و مهارت و ویژگیهای فردی _ اجتماعی تفکیک شده است والگوی استفاده از اینترنت شامل عوامل فراغتی و دسترسی به اطلاعات و منابع طراحی و ارایه شد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد این عوامل اثر مستقیمی بر ویژگیهای شبکه ندارد و این تأثیر در رابطه با عوامل فراغتی از طریق محل برنامهها صورت میپذیرد.بیشترین علاقهمندی دانشآموزان در اینترنت به دانلود فیلم و آهنگ و سپس بازیهای بر خط و برنامههای تفریحی اشاره دارد که لزوم توجه برنامهریزان را به تهیه و ارایه فیلم و بازیها و برنامههای آموزنده، علمی و تفریحی _ آموزشی مشخص مینماید.
زهره نجفی؛ مهنوش مانی؛ مهرداد کلانتری
چکیده
مکتب انسانگرایی در قرن بیستم با دیدگاههای راجرز و مزلو به روانشناسان معرفی شد. این مکتب به بررسی نیازهای آدمی و گرایشهای فطری او پرداخته است. آرمان شهر، تجربیات اوج و والا، تجربیات دینی، انگیزههای متعالی و طبیعت انسان از جمله نظریات مزلو و راجرز است. عطار یکی ازبزرگترین عرفای مسلمان قرن 6 و 7 نیز در غزلیات خود بر اساس ...
بیشتر
مکتب انسانگرایی در قرن بیستم با دیدگاههای راجرز و مزلو به روانشناسان معرفی شد. این مکتب به بررسی نیازهای آدمی و گرایشهای فطری او پرداخته است. آرمان شهر، تجربیات اوج و والا، تجربیات دینی، انگیزههای متعالی و طبیعت انسان از جمله نظریات مزلو و راجرز است. عطار یکی ازبزرگترین عرفای مسلمان قرن 6 و 7 نیز در غزلیات خود بر اساس آموزههای اسلام به بررسی این امور پرداخته و ضمن بیان آنها به تحلیل و تبیین این موضوعات همت گمارده است. با کاربرد نظریات انسانگرایان میتوان بسیاری از اندیشههای عطار را تبیین کرد و دریافت که وی نیز بهنظریهپردازی در این زمینه پرداخته است. در واقع آشکار میشود عطار مانند بسیاری دیگر از عارفان در تعلیمات خویش به مباحث روانشناختی روی آورده که دریافت و استخراج این نظریات نیازمند پژوهشهای جدی متخصصان علم روانشناسی بر روی متون ادبی است. از طرف دیگر برای تفسیر بسیاری از اندیشههای عرفانی آشنایی با نظریات گوناگون روانشناسی ضرورت دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی _ تحلیلی انجام گردیده است کوشش میشود با بهکارگیری نظریات انسانگرایان درباره نیازهای انسان، انسان کامل، تجربیات اوج و انگیزههای متعالی نظریات عطار تبیین گردد.