اقتصاد سیاسی
مجید رمضانی؛ علیرضا رحیمی بروجردی؛ علی نصیری اقدم؛ محسن مهرآرا
چکیده
مطالعۀ حاضر در پاسخ به این سؤال انجام شده است که «آیا میتوان بخشی از تفاوت عملکرد نظام آموزش مدرسهای کشورهای برخوردار از منابع طبیعی را در آزمونهای استاندارد بینالمللی با توجه به چگونگی استفادۀ آنها از رانت منابع طبیعی توضیح داد؟» به این منظور، با معرفی شاخص «نسبت سهم رانت منابع طبیعی به سهم مالیاتها» به عنوان ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر در پاسخ به این سؤال انجام شده است که «آیا میتوان بخشی از تفاوت عملکرد نظام آموزش مدرسهای کشورهای برخوردار از منابع طبیعی را در آزمونهای استاندارد بینالمللی با توجه به چگونگی استفادۀ آنها از رانت منابع طبیعی توضیح داد؟» به این منظور، با معرفی شاخص «نسبت سهم رانت منابع طبیعی به سهم مالیاتها» به عنوان بازتابی از تأثیرات اقتصاد سیاسی منابع طبیعی به کنترل آثار تغییر در مدیریت رانت منابع بر کیفیت، کارایی و اثربخشی آموزش پرداخته شد. امتیازات آزمونهای استاندارد بینالمللی تیمز، پرلز و پیزا به عنوان سنجۀ کیفیت آموزش در نظر گرفته شد و رویکرد دادههای تابلویی و الگوی اثرات ثابت به عنوان روش متریک مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. تأثیر متغیرهای توضیحی مدل بر امتیازات آزمون، در قالب یک تابع تولید آموزش برای 79 کشور منتخب در بازۀ زمانی 2015-1995 بررسی شد. یافتههای مطالعه نشان میدهد که اثر اقتصاد سیاسی منابع طبیعی بر کیفیت آموزش معنادار است و بنابراین، با افزایش سهم رانت منابع طبیعی در درآمدهای دولت، کیفیت آموزش کاهش یافته است. ضرائب تخمینزدهشده برای متغیر نسبت سهم رانت منابع به سهم مالیاتها، نسبت به فروض مختلف ناشی از حذف سایر متغیرهای توضیحی در اغلب موارد از استحکام برخوردار است و تأثیر منفی افزایش وابستگی اقتصاد به رانت منابع را بر کیفیت آموزش تأیید میکند.
علی خورسندی طاسکوه
چکیده
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیتهای میانرشتهای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میانرشتهای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون میتوان ادعا کرد میانرشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیتها و تجارب میانرشتهای نیز گونهها و اَشکال متنوع ...
بیشتر
با توجه به رشد سازمانی سه دهه اخیر فعالیتهای میانرشتهای در آموزش و نیز اشاعه رویکردهای میانرشتهای در نهادهای تولید علم و اندیشه، اکنون میتوان ادعا کرد میانرشتگی در اجتماعات و ساختارهای آکادمیک از جایگاه و اعتبار قابل اعتنایی برخوردار است. ادبیات موجود در زمینه فعالیتها و تجارب میانرشتهای نیز گونهها و اَشکال متنوع و متکثری از میانرشتگی را پیشنهاد میکند. پارهای از آنها متعارف و آشناترند، اما گونهها و دانشواژههایی از آن کمتر مأنوس و مورد استفاده و استقبال عموم هستند، اما کاربردی هستند و از خصلتها و ویژگیهای خاصی برخوردارند. با علم به اینکه، هر گونهای از میانرشتهای، نشانگر جهت نگاه و چگونگی شناخت و فهم موضوعاتی است که در فضاهای پیچیده و چندوجهیِ میانرشتگی معنا مییابند، در این مقاله تلاش میشود عمدهترین گونههای میانرشتگی و مصادیق مفهومی و کاربردی آنها توصیف و تبیین شوند.