بحران ویروس کرونا
محمدسعید ذکایی؛ سیمین ویسی
چکیده
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل میدهد. بهرغم آثار عمیق و فراگیر این شبکههای عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، بهندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعهای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام میشود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعهٔ ایرانی، بهویژه امید و اضطراب، ...
بیشتر
ساختار عاطفی هر جامعه بخش پویای فرهنگی آن جامعه را تشکیل میدهد. بهرغم آثار عمیق و فراگیر این شبکههای عاطفی بر متن اجتماعی و تعاملات روزمره، بهندرت در فضای علوم اجتماعی ایرانی، مطالعهای کیفی بر روی ساختار عواطف جامعه انجام میشود. پاندمی کرونا در چند ماه گذشته توانسته بر ساختار عاطفی جامعهٔ ایرانی، بهویژه امید و اضطراب، تأثیرات مهمی بگذارد. فضای مجازی بهعنوان فضایی که ادامهٔ فضای واقعی است بهخوبی این تغییرات را نشان میدهد. مقاله حاضر با اتکا به قومنگاری مجازی، نشانهشناسی و تحلیل تماتیک نشان میدهد که شیوع ویروس کرونا باعث شده است بیش از پیش و در ادامه ساختارهای عاطفی واقعی جامعه، در فضای مجازی امید جمعی در برابر امید عمومی قرار بگیرد. بر اساس نتایج، امیدورزی انتقادی بیشتر به سمت امیدورزی اتوپیایی و نیز کارناوالیشدن فضا میل کرده است. با این وجود رگههایی از امیدورزی عاملانه، که البته گاه به انحراف کشیده میشود، در فضا دیده میشود. اضطراب بهعنوان عاطفهای که در برابر امید و بهویژه امید جمعی قرار میگیرد، با افزایش کرونا افزایش چشمگیری داشته است. از آنجاییکه افزایش ترسهای ساختاری به امید عاملانه منجر نمیشود بر ناکامیها و ملال و اضطراب وجودی افزوده است. حتی تبدیل اضطراب وجودی به اضطراب بصری نتوانسته از شدت آن بکاهد. در نهایت اضطراب ناشی از کرونا تبدیل به انزجار نسبت به تمام افراد جامعه و بهدنبال آن افزایش اضطراب نیز میشود.
آموزش عالی
آرش یدالهی ده چشمه؛ سعید رجائی پور؛ سیدعلی سیادت
چکیده
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران ...
بیشتر
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی بوده است که دادههای موردنیاز از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 25 صاحبنظر و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA و بر اساس طرح اشتراوس و کوربین از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج جهت اعتباریابی و بازبینی در اختیار مصاحبهشوندگان قرار گرفت و با استفاده از فن مرور همتا از پنج متخصـص در حوزه آموزش عالی نظرخواهی شد. یافتهها نشان داد که مؤلفۀ دانشگاه مسئولیتگرای ارزشآفرین بهعنوان پدیدهٔ محوری، مؤلفهٔ تحولخواهی و سازگارشوندگی بهعنوان عوامل علّی، رهبری مسئولانه، مؤلفهٔ توسعهٔ شایستگیهای حرفهای سرمایهٔ انسانی و برنامهٔ آموزشی و درسی توسعهدهنده بهعنوان راهبردهای کنش، مؤلفههای خطمشیگذاری تخصصی و حرفهای، فرهنگ نوآوری مسئولانه و ساختار تحولآفرین بهعنوان شرایط زمینهای و استقلال دانشگاهی و مؤلفهٔ مدلهای مالی توسعهدهنده بهعنوان مؤلفههای مداخلهای دانشگاه نسل چهارم شناسایی شدند. پیامد اصلی برهمکنش تمامی مؤلفههای اشارهشده توسعۀ منطقهای است که در سه حوزه فرهنگیـاجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نقش حیاتی در توسعه و بالندگی جامعۀ محلی و ملی دارد.
جامعهشناسی
رحیم یوسفی اقدم؛ مقصود فراستخواه
چکیده
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) ...
بیشتر
مقاله حاضر به مطالعه ظهور سوژه کودک در دورۀ قاجار میپردازد و از لحاظ نظری، مبتنی بر رویکرد میانرشتهایِ مطالعات تکنولوژی است. در مواجه با گردآوری دادههای دست اول، از تکنیک «پارادایم نمایه» یا «اندیشیدن با موردها» (موشکافی جزئیات برونمتنی) و در تحلیل دادهها از تکنیک «اندیشیدن به نحوۀ اندیشیدن» (تحلیل استعارهها) استفاده شده است. پیشنهادۀ (تز) مقاله آن است که در دورۀ قاجار، تکنولوژی عکاسی بهعنوان مدلی شناختی برای توصیف طفل و نحوۀ اکتساب دانش او قرار گرفته است. طفل بهعنوان مقولهای منعطف و پذیرنده فهم شده است که دیدهها (محسوسات) و شنیدههای (منقولات) خود را ضبط و یا از آنها تصویربرداری میکند. دیدنِ کودک منفعل و از این رو ابژۀ نظارت شده است و قدرت (در معنای باروَر و تولیدکنندۀ سوژهها) از طریق معرفتشناسی عکاسانه اِعمال میشود. نظارت به معنی مراقبت و کنترل بر تمامی چیزهایی است که طفل در حضور آنها است؛ زیرا حضور و یا «بودن در پیش چیزی» برای اطفال معنای نظری یعنی «تأثیرپذیری» و یا تصویر برداشتن پیدا کرده است. طفل هرچیزی را که در برابرش قرار دارد، چون ماشینِ خودکارِ عکسبرداری، ثبت و ضبط میکند. مقاله ردپایِ اِعمال قدرت از طریق معرفتشناسی عکاسانه را در مکانهایی که کودک در آنجا حضور داشته است (خانه، کوچهها، مکتبخانهها و مدارس جدید) پیگیری میکند.
علوم اجتماعی
سیمین ویسی؛ محمدسعید ذکایی؛ اردشیر انتظاری
چکیده
یکی از مهمترین مسائل جامعۀ ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقالۀ حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاستگذاریهاست. صفحات افراد جوان در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند و به قومنگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانهشناختی آنها پرداختهایم. ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل جامعۀ ایرانی بحث عدالت است. مبحث اصلی مقالۀ حاضر، عدالت معرفتی و شکاف میان تعاریف آن در زندگی روزمره و سیاستگذاریهاست. صفحات افراد جوان در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، توئیتر، فیسبوک (متا)، یوتیوب و تلگرام بهصورت هدفمند انتخاب شدهاند و به قومنگاری مجازی، تحلیل مضمون و نشانهشناختی آنها پرداختهایم. از سوی دیگر، متون سیاستگذاری نیز تحلیل مضمون شدند. یافتههای فضای مجازی بیعدالتی معرفتی هرمنوتیکی را تأیید میکنند؛ شاهد دو نوع دیگریسازی در فضا هستیم که اولی نخبهگرایانه و دومی مبتنی بر خوانش گفتمان حاکم از معیار بودن است که افراد سعی در مقابله با آنها دارند. پیامدهای این دیگریسازیها شامل تباین میان احکام رسمی و نظرات مردم، قطبیشدن جامعه، بیصدایی و مسئلهآمیزشدن امر تفاوت است. عدالت معرفتی در دو سطح ملی و فراملی که با یکدیگر در پیوندند نیز خود را در دادهها آشکار ساخت. بررسی اسناد سیاستگذاری مربوطه مؤید کافینبودن زمینههای مشارکت جوانان در تصمیمگیریهای کلان، بیتوجهی به سبک زندگیهای گوناگون، دیگریسازی، نگرش آسیبشناسانه و پلیسی و قضاییکردن مسائل است. به نظر میرسد با رفع نواقص برنامههای موجود و عملیاتیسازی آنها، بهرهگیری از ظرفیت علمی دانشگاهها و حرکت از تفکر پرتگاهی از طریق راهبردهای پیوندزدایی و کثرت رادیکال بتوان شاهد رفع بیعدالتی معرفتی بهخصوص در میان جوانان بود.
حقوق
غلامعلی قاسمی؛ محمد عاکفی قاضیانی
چکیده
بیماری کووید-19 اقتصاد جهانی را با چالشهایی، از جمله در حوزه سرمایهگذاری، مواجه ساخته است. دولتها به موجب حقوق بینالملل موظف به حفظ سلامت و امنیت شهروندان هستند، اما وضع تدابیر حمایت از سلامت عمومی در کنترل بیماریها منجر به ورود خسارات متعدد به فعالیتهای اقتصادی سرمایهگذاران میگردد. عمده دولتها در دوران امر بین ...
بیشتر
بیماری کووید-19 اقتصاد جهانی را با چالشهایی، از جمله در حوزه سرمایهگذاری، مواجه ساخته است. دولتها به موجب حقوق بینالملل موظف به حفظ سلامت و امنیت شهروندان هستند، اما وضع تدابیر حمایت از سلامت عمومی در کنترل بیماریها منجر به ورود خسارات متعدد به فعالیتهای اقتصادی سرمایهگذاران میگردد. عمده دولتها در دوران امر بین حمایت از سلامت عمومی و سرمایهگذاری خارجی، اولی را انتخاب کرده و تدابیر ضروری و فوری اتخاذ نمودهاند. این مقاله با ماهیت کیفی و با رویکرد توصیفی ـتحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که در جریان همهگیری، و بهتبع آن، وضع قوانین بهداشتی و اعلام وضعیت اضطراری، تکلیف سرمایهگذاریهای خارجی که متحمل خسارت شدهاند چیست و چگونه تدابیر دولتها قابلیت توجیه دارد؟ پس از ارائه مقدمهای از این بحران اقتصادی، این موضوع در سه بخش 1) تعهدات بینالمللی در کنترل بیماریهای واگیر؛ 2) ابعاد حقوقی سرمایهگذاری خارجی؛ و 3) چالشهای حلوفصل اختلافات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این نتیجه حاصل شد که دولتها موظف به کنترل و مقابله با بیماریهای واگیر بوده و از اینرو مطابق مقررات بینالمللی سلامت، اعلام وضعیت اضطراری و دیگر محدودیتها نهتنها توجیهپذیر، بلکه تعهدی بینالمللی و قابل رسیدگی است. از طرفی سیل دعاوی سرمایهگذاری علیه دولتهای میزبان از تهدیدات جدی قلمداد میگردد. فارغ از عدم قطعیت فعلی، که ناشی از فقدان احکام صادر شده از سوی مراجع بینالمللی در این خصوص میباشد، مجموعه موافقتنامههای سرمایهگذاری، حقوق بینالملل عرفی و قواعد مسئولیت بینالمللی دولتها از جمله مؤلفههایی هستند که مبنای تصمیمات محاکم در جریان این دعاوی خواهد بود.