نوع مقاله : مقاله علمی ـ پژوهشی

نویسندگان

1 پژوهشگر پسادکتری، بنیاد ملی علم ایران، تهران، ایران

2 استاد پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران

چکیده

مشیِ هنر معاصر در فتح عنوان هنر بی‏قاب در هنر مفهومی، بهره‏وری از انقلاب فناوری و هم‌کنشی میان مخاطب و اثر هنری، و توجه به مضامین محیط‏زیستی است. از معاصرترین شکل هنرمحیطیِ موضوع‏گرای ‏معاصر، اکو آرت است که در پرداختن به بحران زیست‎محیطی، آوانگاردی نوین در شیوه بازنمایی هنر ارائه ‎می‏دهد. از سویی، تخریب‏ محیط‎زیست فضایی مشترک برای بازنمایی تعامل گفتمان‏های مختلف دانش ازجمله ابعاد مختلف علم در شناخت این مهم، برای عاملین ایجاد نموده ‎است. از این رو، تبیین تلاقی هنر-علم در هنر محیط‌زیستی برای درک روابط گفتمانی در هنر معاصر ضرورت انجام این پژوهش است که با مطالعه بازنمایی تعامل گفتمان‏ هنر معاصر با علم در رویکرد انتقادی به بحران ‏محیط‌زیست با صورت‎بندی گفتمان در قرائت فوکو از اپیستمه، صورت ‌می‏پذیرد. مقاله حاضر در تلاش است با فرض سینرژی هنر-علم با ‏عنوان سامان گفتمانی هنر محیطی معاصر در بازنمایی بحران‏ محیط‎زیستی، صورت‎بندی گفتمانی اکو آرت مبنی‏بر علم را مطالعه‎ کند. روش ‏تحقیق اتخاذ شده در تبیین قواعد گفتمان هنر اکو با استناد به شرح اپیستمه در روش دیرینه‏شناسی در آراء فوکو است که با استناد به منابع کتابخانه‏ای صورت ‎می‏پذیرد. نتیجه آن‌که هنر معاصر محیط‌زیستی در تعامل با نهادهای علمی با جلوه‏هایی از هنرهای تجربی، تعاملی، مشارکتی، مبتنی‏بر تحقیقات و روش‎های علمی، فضای گفتمان بحران زیست‏محیطی را بازتولید می‏کند و رابطه هنر-علم می‏تواند به‏عنوان نمایی از معرفت‎شناختی (اپیستمه و صورت‎بندی دانایی) در دوارن معاصر قلمداد شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

CAPTCHA Image