فلسفه تعلیم و تربیت
پروانه نجاریان
چکیده
نظریه پیچیدگی، نظریه نوینی است که از علوم طبیعی منشأ گرفته، اما پس از چندی در قلمرو علوم اجتماعی نیز گسترش یافته و در دو دهه اخیر با شتاب فزایندهای توسط متخصصان تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اینکه نظریه پیچیدگی در ایران، در اغلب قلمروها و بهویژه در تعلیم و تربیت و برنامه درسی، موضوع ناشناختهای است، ضرورت ...
بیشتر
نظریه پیچیدگی، نظریه نوینی است که از علوم طبیعی منشأ گرفته، اما پس از چندی در قلمرو علوم اجتماعی نیز گسترش یافته و در دو دهه اخیر با شتاب فزایندهای توسط متخصصان تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به اینکه نظریه پیچیدگی در ایران، در اغلب قلمروها و بهویژه در تعلیم و تربیت و برنامه درسی، موضوع ناشناختهای است، ضرورت دارد مفاهیم و دلالتهای آن تبیین شوند. مقاله حاضر با این پرسش تدوین شده است که چگونه مفاهیم و استلزامات نظریه پیچیدگی، راهکارهایی برای رفع کاستیهای برنامه درسی کنونی ارائه میکنند؟ این پژوهش از نوع بنیادی بوده و از دو روش پژوهش فلسفی استفاده شده است: «تحلیل مفهومی از نوع ارزیابی ساختار مفاهیم» و «استنتاج از نوع قیاس عملی». یافتههای مقاله حکایت از این دارد که با یاری گرفتن از ویژگیهای نوین فلسفی نظریه پیچیدگی، میتوان در جهت اصلاح برنامه درسی کنونی گام برداشت. برخی استلزامات نظریه در برنامه درسی عبارتند از: بها دادن به ابعاد پیچیده انسان و تعاملات او با جهان هستی، تحقق رویکرد فرارشتهای و برنامه درسی مسئلهمحور، ترویج دانش زمینهای و انتخاب منابع و مواد آموزشی مرتبط با مسائل بومی، جایگزینی دانش توزیعی، مشارکتی، و مذاکرهای بهجای دانش کنترلی و سلسلهمراتبی، حمایت از یادگیری مادامالعمر و یادگیری از راه دور، تأکید بر یادگیری از طریق بازخورد، پیوند، و تعامل چندجانبه شبکهای با بهکارگیری فناوریهای شبکهبنیان پیچیده نوین آموزشی، و آمادگی برای رویارویی با تحولات و موقعیتهای غیرمنتظره.
علیرضا محمودنیا؛ پروانه نجاریان؛ سعید ضرغامی؛ محمد یمنی
چکیده
ادگار مورن بر این باور است که نظامهای آموزشی کنونی دچار بحران شدهاند، بحرانی که ناشی از رویکرد ساده شده و تفکیکی نسبت به دانش و تفکیک آن به رشتههای مجزا و تاکید بیش از حد بر تخصصی و فوقتخصصی شدن است.وی برای به چالش کشیدن این بحران، رویکرد فرارشتهای را ارائه میدهد. هدف از این مقاله بیان مبانی فلسفی این دیدگاه مورن است. ...
بیشتر
ادگار مورن بر این باور است که نظامهای آموزشی کنونی دچار بحران شدهاند، بحرانی که ناشی از رویکرد ساده شده و تفکیکی نسبت به دانش و تفکیک آن به رشتههای مجزا و تاکید بیش از حد بر تخصصی و فوقتخصصی شدن است.وی برای به چالش کشیدن این بحران، رویکرد فرارشتهای را ارائه میدهد. هدف از این مقاله بیان مبانی فلسفی این دیدگاه مورن است. بنابراین، این مقاله درصدد است با استفاده از روش تحلیلی، تاکید صریح مورن بر ضرورت اصلاح اندیشه را مورد بحث قرار دهد و تدبیر وی تحت عنوان رویکرد فرارشتهای را بیان کند. از دیدگاه مورن، رویکرد فرارشتهای نه تنها تفکیک و تشخیص رشتههای مختلف دانش را محترم میشمارد، بلکه مرزهای میانرشتهها را کنار گذاشته و دانشی یگانه، واحد و یکپارچه را ارائه میدهد. در نتیجه، رویکرد فرارشتهای نوعی آموزش و پژوهش مسئلهمحور است که با در نظر گرفتن طیف وسیع دانش، میتواند از آموزشِ تکبعدی و بیگانگی رشتهها با یکدیگر اجتناب ورزد. به نظر میرسد این رویکرد از عدم آگاهی و غفلت از مسائل جامعه جلوگیری میکند و این قابلیت را دارد که در نظامهای آموزشی تحول ایجاد نماید.