نویسندگان
1 استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
2 دانشجوی دکتری رشته فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه خوارزمی
3 استاد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
چکیده
ادگار مورن بر این باور است که نظامهای آموزشی کنونی دچار بحران شدهاند، بحرانی که ناشی از رویکرد ساده شده و تفکیکی نسبت به دانش و تفکیک آن به رشتههای مجزا و تاکید بیش از حد بر تخصصی و فوقتخصصی شدن است.وی برای به چالش کشیدن این بحران، رویکرد فرارشتهای را ارائه میدهد. هدف از این مقاله بیان مبانی فلسفی این دیدگاه مورن است. بنابراین، این مقاله درصدد است با استفاده از روش تحلیلی، تاکید صریح مورن بر ضرورت اصلاح اندیشه را مورد بحث قرار دهد و تدبیر وی تحت عنوان رویکرد فرارشتهای را بیان کند. از دیدگاه مورن، رویکرد فرارشتهای نه تنها تفکیک و تشخیص رشتههای مختلف دانش را محترم میشمارد، بلکه مرزهای میانرشتهها را کنار گذاشته و دانشی یگانه، واحد و یکپارچه را ارائه میدهد. در نتیجه، رویکرد فرارشتهای نوعی آموزش و پژوهش مسئلهمحور است که با در نظر گرفتن طیف وسیع دانش، میتواند از آموزشِ تکبعدی و بیگانگی رشتهها با یکدیگر اجتناب ورزد. به نظر میرسد این رویکرد از عدم آگاهی و غفلت از مسائل جامعه جلوگیری میکند و این قابلیت را دارد که در نظامهای آموزشی تحول ایجاد نماید.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله