آینده پژوهی آموزش عالی
احد رضایان؛ احسان مرزبان؛ علیحسین رضایان؛ مصطفی مرزبان
چکیده
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار ...
بیشتر
هدف از این مقاله، شناسایی و تعیین عوامل کلیدی، روندهای نوظهور و نیروهای پیشران در مسیر تدوین آییننامۀ ارتقای مرتبۀ اعضای هیئت علمی دانشگاهها و ارزیابی روابط ساختاری میان عوامل و مؤلفههای کلیدی در افق 1414 است. برای این منظور با تکیه بر روششناسی آمیخته و بهرهگیری از ابزارهای مرور ادبیات، مصاحبه، ماتریس تحلیل آثار متقاطع، نرمافزار میکمک و پنل خبرگان، ضمن احصای مجموعهای جامع از عوامل اثرگذار، مؤلفههای کلیدی شناسایی و روابط اثرگذاری و اثرپذیری میان آنها بهلحاظ ساختاری تحلیل شده است. درنتیجه، پنج نیروی «گفتمان حاکم بر آموزش عالی در ایران»، «انتظار جامعه (صنعت، بازار و دولت) از آموزش عالی»، «اقتصاد آموزش عالی»، «رقابتی و بینالمللیشدن آموزش عالی» و «چالشهای نوظهور و توسعۀ علوم میان و فرارشتهای» بهعنوان پیشرانهای تغییر در موضوع مقاله احصا گردیده و تأثیر و نقش هریک در آیندۀ نظام ارتقای اعضای هیئت علمی تبیین شده است. برایناساس، ارتقای ویرایشهای آیندۀ این آییننامه، نیازمند همگامی با نیروهای پیشران شناساییشده، لحاظ پیچیدگیهای ساختاری میان عوامل کلیدی مؤثر و انطباق با تحولات محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از طریق اتخاذ رویکردهای میانرشتهای و آیندهنگر آنهاست.
آموزش عالی
آرش یدالهی ده چشمه؛ سعید رجائی پور؛ سیدعلی سیادت
چکیده
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران ...
بیشتر
با توجه به تأثیر دانشگاهها نسل چهارم در تحولات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رشد و توسعۀ جوامع محلی و منطقهای، هدف اصلی این مقاله بررسی ابعاد و تدوین الگوی دانشگاه نسل چهارم برای دانشگاههای ایران است. مقاله حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهکارگیری راهبرد نظریه دادهبنیاد انجام گرفته است. جامعهٔ آماری شامل متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی بوده است که دادههای موردنیاز از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 25 صاحبنظر و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند زنجیرهای جمعآوری گردید. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA و بر اساس طرح اشتراوس و کوربین از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. نتایج جهت اعتباریابی و بازبینی در اختیار مصاحبهشوندگان قرار گرفت و با استفاده از فن مرور همتا از پنج متخصـص در حوزه آموزش عالی نظرخواهی شد. یافتهها نشان داد که مؤلفۀ دانشگاه مسئولیتگرای ارزشآفرین بهعنوان پدیدهٔ محوری، مؤلفهٔ تحولخواهی و سازگارشوندگی بهعنوان عوامل علّی، رهبری مسئولانه، مؤلفهٔ توسعهٔ شایستگیهای حرفهای سرمایهٔ انسانی و برنامهٔ آموزشی و درسی توسعهدهنده بهعنوان راهبردهای کنش، مؤلفههای خطمشیگذاری تخصصی و حرفهای، فرهنگ نوآوری مسئولانه و ساختار تحولآفرین بهعنوان شرایط زمینهای و استقلال دانشگاهی و مؤلفهٔ مدلهای مالی توسعهدهنده بهعنوان مؤلفههای مداخلهای دانشگاه نسل چهارم شناسایی شدند. پیامد اصلی برهمکنش تمامی مؤلفههای اشارهشده توسعۀ منطقهای است که در سه حوزه فرهنگیـاجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی نقش حیاتی در توسعه و بالندگی جامعۀ محلی و ملی دارد.
برنامهریزی شهری
فرشید سامانپور؛ ناصر برکپور؛ منیژه مقصودی
چکیده
شهرسازی دربردارندۀ نظریههای مشارکتی و عملباور است. یادگیری این نظریهها مستلزم کنشگری مدنی و مردم سالار دانشگاهها در محیطی فرارشتهای است، که در برخی کشورها از طریق خدمات مدنی انجام میشود. این خدمات در برنامۀ آموزشی شهرسازی ایران جایی ندارد و هدف مقاله بررسی امکان ارائۀ آن است. پس از مرور برخی از تجربیات جهانیِ خدمترسانیِ ...
بیشتر
شهرسازی دربردارندۀ نظریههای مشارکتی و عملباور است. یادگیری این نظریهها مستلزم کنشگری مدنی و مردم سالار دانشگاهها در محیطی فرارشتهای است، که در برخی کشورها از طریق خدمات مدنی انجام میشود. این خدمات در برنامۀ آموزشی شهرسازی ایران جایی ندارد و هدف مقاله بررسی امکان ارائۀ آن است. پس از مرور برخی از تجربیات جهانیِ خدمترسانیِ دانشگاهی در شهرسازی، با توجه به تمرکز نظام آموزش عالی ایران، گونهای خدمترسانی موسوم به «خدمتآموزی»، که در سطح کارگاههای آموزشی ارائه میشود، در ساختار کنونی آموزش شهرسازی قابل انجام به نظر رسید. مرور تجربیات کشورهای دیگر نشان داد که خدمتآموزی در شهرسازی با موانعی در سطح فنی (بهویژه مشارکت مدنی) و ساختاری (آموزش عالی) روبهروست که به نظر میرسد ناشی از جدایی دانشگاهها از جامعه است. در این تحقیق، با تمرکز بر سطح فنی، برای تبیین مشکلات مبانی نظری عملباورِ (پراگماتیست) خدمات دانشگاهی بررسی و بر اساس آن روشی مبتنی بر تمثیل برای مشارکت مدنی ارائه شد که بتواند خدمتآموزی را در ساختار کنونی آموزش عالی ایران توجیه کند. در یک اقدامپژوهی، خدمتآموزی با کاربرد این روش در دو دانشکدۀ شهرسازی تهران برگزار شد. پس از سه چرخۀ کاربرد و تأمل طی سه نیمسال، نتایج با نگرش چندسویه بررسی شد، که نشان داد کاربرد روش یادشده میتواند مشکل مشارکت را تعدیل و خدمتآموزی را برای دانشجویان توجیه کند، ولی بهتنهایی نمیتواند مدرسان را به پذیرش خدمتآموزی در ساختار کنونی آموزشی قانع نماید. در این مقاله، دلایل احتمالیِ مخالفت مدرسان و سرنخهایی برای بررسی بیشتر و پیشبرد خدمتآموزی ارائه شده است.
میان رشتهای
مهدی سبحانی نژاد؛ سولماز نورآبادی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تبیین پیشنیازها و سازوکار برنامه درسی میانرشتهای دانشگاهی بهمنظور تحقق معرفت جامع است. روش پژوهش این مقاله، توصیفیـتحلیلی و استنتاجی بوده و در پی پاسخ به دو پرسش است؛ 1. پیشنیازهای برنامه درسی میانرشتهای دانشگاهی چیست؟ 2. سازوکار تحقق معرفت جامع حاصل از برنامه درسی میانرشتهای در آموزش عالی، چگونه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، تبیین پیشنیازها و سازوکار برنامه درسی میانرشتهای دانشگاهی بهمنظور تحقق معرفت جامع است. روش پژوهش این مقاله، توصیفیـتحلیلی و استنتاجی بوده و در پی پاسخ به دو پرسش است؛ 1. پیشنیازهای برنامه درسی میانرشتهای دانشگاهی چیست؟ 2. سازوکار تحقق معرفت جامع حاصل از برنامه درسی میانرشتهای در آموزش عالی، چگونه است؟ یافتهها نشان داد که «عمدهترین پیشنیاز برنامه درسی میانرشتهای دانشگاهی، درک اهمیت میانرشتهای در راستای خودرهبرسازی یادگیرنده است». لازم است دستاندرکاران این حوزه دریابند که تقسیم موضوعها به مواد درسی مجزا، برقراری ارتباط میان مفاهیم را دشوار میکند. رویکرد موضوعمحور کنونی، سبب پرورش نیافتن مهارتهای فکری سطح بالا و نیز بیتوجهی به ابعاد بینشی و مهارتی یادگیری میشود. همچنین ازآنجاکه منظور از معرفت جامع، نوعی یادگیری است که دربردارندۀ همزمان شناخت، بینش و مهارت باشد، بنابراین، برنامه درسی دانشگاهی باید بهگونهای باشد که فراگیران بتوانند به همۀ ابعاد معرفت جامع دست یابند. سازوکار میانرشتهای، درصدد فراهم کردن فرصت بحث و تفکر، آشنا کردن استادان با رویکردهای نوین تدریس، سنجش نیازهای محلی و ملی و مشاهده نتایج در محتوای برنامه درسی، و بهکارگیری روش مناسب ارزشیابی از برنامههای درسی است. با بهرهمندی از برنامه درسی میانرشتهای میتوان به تحقق معرفت جامع که هدف والای دانشگاه است، کمک کرد.
میان رشتهای
رضا ماحوزی؛ مسعود اعتصامی
چکیده
سنتگرایی بهعنوان یکی از جریانهای نیرومند فکری دنیای معاصر، از طریق نقد نشانههای دنیای جدید و نظام آموزشی و فرهنگی آن، خواهان ایجاد نظم جدیدی در عرصه فرهنگ، علم، و آموزش است. این جریان، به پشتوانه بهرهمندی از یک سنت فکری فلسفی و عرفانی، توانسته است در دهههای اخیر ذهنهای بسیاری را در کشورها و فرهنگهای مختلف متوجه خود کند. ...
بیشتر
سنتگرایی بهعنوان یکی از جریانهای نیرومند فکری دنیای معاصر، از طریق نقد نشانههای دنیای جدید و نظام آموزشی و فرهنگی آن، خواهان ایجاد نظم جدیدی در عرصه فرهنگ، علم، و آموزش است. این جریان، به پشتوانه بهرهمندی از یک سنت فکری فلسفی و عرفانی، توانسته است در دهههای اخیر ذهنهای بسیاری را در کشورها و فرهنگهای مختلف متوجه خود کند. بر این اساس، بررسی برنامههای آموزشی و علمی موردنظر جریان سنتگرایی معاصر ــ که در ایران بیش از هرکسی خود را مدیون اندیشههای سید حسین نصر میداند ــ امری موجه است. در این مقاله تلاش میشود با توجه به نقدهای این جریان فکری، بهویژه سید حسین نصر، به محتوا و ساختار علوم جدید و نظام علمی همسو با آن، پیشنهادهای جایگزین در رویکردی میانرشتهای به بحث گذاشته شود. ازاینرو بهکمک نگاه میانرشتهای سنتگرایان در نقد دنیای معاصر ازیکسو و پیشنهاد جایگزین آنها مبنیبر بازگشت به متافیزیک سنت و نهتنها دنیای گذشته از سوی دیگر، مجالی برای فهم کلیت این نظام اندیشگی ــ که همزمان از دانشهایی چون فلسفه، الهیات، عرفان، تاریخ، روانشناسی، هنر، سیاست و علوم دقیقه برخوردار است ــ فراهم میشود. در هر دو وجه، سنتگرایان، فهم درست و دقیق متافیزیک سنت را، شرط هرگونه داوری و قضاوت درباره ضعفها و تاریکیهای عصر مدرن و ضرورت گذر از آن طرح کردهاند. در این نوشتار تلاش میکنیم آینده نظام علم را برمبنای نگاه انتقادی سید حسین نصر به نظام علمی موجود که در متافیزیک وارونه عصر مدرن ریشه دارد، معرفی و بررسی کنیم.
میان رشتهای
محمد نقی فراهانی؛ حمید خانی پور
چکیده
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی ...
بیشتر
روانشناسی میتواند در نقش یک علم میانجی، علوم انسانی را به هم مرتبط کند. اهداف این مقاله عبارتند از: 1- بررسی تاریخچه علاقهمندیهای میانرشتهای در روانشناسی؛ 2- بررسی حوزههای مشترک روانشناسی و سایر علوم انسانی؛ 3- تبیینهای روانشناختی ناکام ماندن مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی ایران؛ 4- سازوکارهای روانشناختی اثرگذاری تأسیس مؤسسههای میانرشتهای در توسعه آموزش عالی؛ و 5- راههای ارتقای همکاری روانشناسان در مطالعات میانرشتهای ایران. مطالعات میانرشتهای، نیازمند تأسیس و توسعه مؤسسههای میانرشتهای است که برونداد آن، یکپارچگی نظری و توسعه راهحلهای جامع و کلنگر به نیازهای زیستی، روانی، اجتماعی، و اخلاقی انسان خواهد بود. فرایندهای مخرب مرتبط با پویاییهای کار گروهی، سوگیری خود افزایی و کمبود مؤسسههای میانرشتهای بهعنوان داربستهای اجتماعی تحول علوم انسانی، ازجمله دلایل شکست همکاریهای میانرشتهای در ایران است. توسعه مؤسسههای میانرشتهای که روانشناسی نیز در آن نقش داشته باشد، مستلزم تغییر دادن برنامههای درسی، گسترش شاخههای روانشناسی، و اتخاذ رویکردهای گفتمانی در روانشناسی است.
سیدمحمد شبیری شبیری؛ سیده زهرا شمسی
چکیده
مسائل و مشکلات زیست محیطی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز به برنامهدرسی زیست محیطی در آموزش عالی و تفکر را در برنامهریزی توسعه دانشگاهی جهت پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده مضاف میکند. بدین منظور این پژوهش به بررسی تحلیلی برنامه درسی میانرشتهای آموزش زیست محیطی در آموزش عالی میپردازد. روش پژوهش، توصیفی ...
بیشتر
مسائل و مشکلات زیست محیطی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز به برنامهدرسی زیست محیطی در آموزش عالی و تفکر را در برنامهریزی توسعه دانشگاهی جهت پویایی ارتباط گذشته، حال و آینده مضاف میکند. بدین منظور این پژوهش به بررسی تحلیلی برنامه درسی میانرشتهای آموزش زیست محیطی در آموزش عالی میپردازد. روش پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل اساتید و دانشجویان زیست محیطی در دانشگاههای کشور به تعداد 759 نفر میباشد که 40 نفر استاد و 719 نفر دانشجو است. روش نمونهگیری برای دانشجویان بهطور تصادفی ساده بوده که بنا بر پیشنهاد جدول کرجیسی و مورگان تعداد نمونه برابر با 250 نفر و برای اساتید از شیوه سرشماری انتخاب و استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها این پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته میباشد که برای تعیین روایی از نظرات صاحبنظران و براساس فرمول لا و شه 8/0 و برای پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برابر 806% بدست آمد. تحلیل و تفسیر دادهها براساس ماتریس SWOT انجام پذیرفت. با استناد نتایج حاصل از نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها استراتژی کنونی نظام آموزش عالی در برنامه درسی زیست محیطی راهبردی تهاجمی است. راهبردی که با استفاده از نقاط قوت و در جهت بهرهگیری از فرصتها به منظور پیشبرد اهداف سازمان تدوین و پیش میرود. اینگونه راهبرد مطلوبترین نوع راهبرد است.
رضا مهدی
چکیده
محوریت دانش در حیات اجتماعی، پیچیدگی مسائل و نیازهای جامعه، انتظار خدمات اجتماعی و نوآوری و کارآفرینی علمی از دانشگاهها، مساله گشایی و غنی سازی وظایف آموزشی و پژوهشی، توسعه و گسترش فعالیتها و رشتههای میانرشتهای را به یک ضرورت راهبردی در آموزش عالی و نظام دانشگاهی تبدیل کرده است. در نیم قرن اخیر، گسترش و توسعه فعالیتهای آموزشی ...
بیشتر
محوریت دانش در حیات اجتماعی، پیچیدگی مسائل و نیازهای جامعه، انتظار خدمات اجتماعی و نوآوری و کارآفرینی علمی از دانشگاهها، مساله گشایی و غنی سازی وظایف آموزشی و پژوهشی، توسعه و گسترش فعالیتها و رشتههای میانرشتهای را به یک ضرورت راهبردی در آموزش عالی و نظام دانشگاهی تبدیل کرده است. در نیم قرن اخیر، گسترش و توسعه فعالیتهای آموزشی و پژوهشی میانرشتهای دستاوردها و نتایج مناسبی برای نظام آموزش عالی، دانشگاهها، صنعت و جامعه در کشورهای توسعه یافته داشته است. علاقهمندی و تمایل دانشگاهها، صنایع، دولت، استادان، محققان و دانشجویان به طراحی و اجرای فعالیتها و رشتههای میانرشتهای یکی از مهمترین دستاوردهای فعالیتهای میانرشتهای در نظام دانشگاهی و آموزش عالی است. در آموزش عالی و نظام دانشگاهی ایران، شکلگیری و توسعه فعالیتها و رشتههای دانشگاهی میانرشتهای نسبت به اهداف و برنامه، توفیق چندانی نداشته است. در راستای جبران عقب ماندگیهای گذشته و فراهم کردن شرایط مطلوب برای شکلگیری و توسعه میانرشتهایها، هدف اصلی این مقاله شناسایی عوامل و الزامات کلیدی برای شکلگیری و توسعه فعالیتهای دانشگاهی میانرشتهای، است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق کیفی ترکیبی شامل مرور اسناد، فراتحلیل یافتههای پژوهشهای دیگر و پیمایش محدود، استفاده شده است. در نهایت، با جمعبندی تحقیقات انجام شده، شش عامل عمده و دوازده الزام کلیدی برای شکلگیری و توسعه فعالیتها و رشتههای دانشگاهی میانرشتهای، استخراج و ارائه شده است.
حسن محجوب عشرت آبادی؛ عماد ملکینیا؛ داود قرونه
چکیده
فعالیتهای میان رشته ای بهعنوان یک نوآوری در جهت مقابله با چالشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی فراروی آموزش عالی در نظر گرفته شده است. فشارهای بیرونی و نیاز به ترکیب حوزههای مختلف دانش برای حل مسائل امروزی، اهمیت تحقیقات میانرشتهای را دو چندان کرده است و فعالیتهای میانرشتهای نوشداروی مشکلات آموزش عالی امروزی ...
بیشتر
فعالیتهای میان رشته ای بهعنوان یک نوآوری در جهت مقابله با چالشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی فراروی آموزش عالی در نظر گرفته شده است. فشارهای بیرونی و نیاز به ترکیب حوزههای مختلف دانش برای حل مسائل امروزی، اهمیت تحقیقات میانرشتهای را دو چندان کرده است و فعالیتهای میانرشتهای نوشداروی مشکلات آموزش عالی امروزی شناخته شده است.هیچ سازمانی به اندازه دانشگاه تخصصی نیست در نتیجه حل چالشهای فراروی آموزش عالی میانرشتهای بستگی به اصلاح ساختارهای فرهنگی دارد تا این تخصصها رشد یابند. اعضای هیأت علمی نقش اساسی در تغییرات سازمانی موردنیاز برای توسعه فعالیتهای میان رشته ای ایفاء مینمایند و در واقع اساتید نقش اصلی را در ابتکارات میانرشتهای بازی میکنند در این مقاله مواردی از قبیل: رشتههای دانشگاهی، نیاز به آموزشهای میانرشتهای، چالشهای فراروی تحقیقات میانرشتهای، نقش مدیران و اعضای هیأت علمی در تسهیل ابتکارات میانرشتهای و استراتژیهای مورد استفاده در فعالیتهای میانرشتهای بحث و بررسی قرار گرفتهاند. میتوان نتیجه گرفت که، موانع اصلی فعالیتهای میانرشتهای، موانع ساختاری رشتهها است. این موانع عبارتند از: قرار دادن اعضای هیات علمی و محققان در دپارتمانهای جداگانه و غیر قابل نفوذ، سازماندهی دانش به صورت حوزههای مجزا، حاکم کردن دیدگاهها و نظریات محدود و خاص بر رفتارهای علمی و قالبی کردن رفتارها. دانشگاه و موسسات آموزش عالی جهت تسهیل آموزشها و تحقیقات میانرشتهای بایستی بر استراتژیهایی در زمینه ساختارهای سازمانی، اعضای هیأت علمی و سیاستهای تغییر تاکید داشته باشند.
ثنا صفری
چکیده
آموزش عالی بهعنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا میتوان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این ...
بیشتر
آموزش عالی بهعنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا میتوان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این سند بر ضرورت توجه به پرورش نیروی انسانی، برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی تاکید شده است. از این رو میتوان به نقش و اهمیت آموزش عالی در توسعه آینده این کشور پی برد. بنابراین ماهیت و کیفیت یک موسسه آموزش عالی در گرو کیفیت توان علمی اعضای هیات علمی آن میباشد. به عبارتی دیگر ارتقای دانشگاهها از طریق ارتقای توانمندیهای اعضای هیات علمی و ارتباط آنها با تغییرات تکنولوژیکی وتاثیرات آنها بر تدریس ویادگیری تسریع میگردد. از سوی دیگر پاسخ گویی به نیازهای نوظهور جوامع علمی مستلزم بهره مندی از مطالعات میانرشتهای است. در این مقاله ابتدا به مفهوم و ماهیت توسعه اعضای هیات علمی پرداخته میشود وسپس حیطههای مطالعاتی مربوط به این حوزه مطالعاتی با تاکید بر علوم میانرشتهای مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین رویکردهای جدید ونقش اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میانرشتهای مورد بررسی وتحلیل واقع شده ودر پایان راهکارهای مناسب برای ارتقا کیفیت علوم میانرشتهای ارائه میشود.
غلامعلی طبرسا؛ مهدی حسنوند مفرد؛ محسن عارف نژاد
چکیده
کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغههای اصلی نظامهای آموزش عالی در اغلب کشورهای جهان است. بررسیها نشان میدهد بهرغم نقشی که دانشگاهها در توسعه منابع انسانی داشته و دارند و همواره کوشش بر این بوده است که دانشجویان را تربیت کنند که بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند، موضوع آموزش هنوز دچار کمبودها و نارساییهای فراوانی بوده ...
بیشتر
کیفیت آموزشی و پژوهشی از جمله دغدغههای اصلی نظامهای آموزش عالی در اغلب کشورهای جهان است. بررسیها نشان میدهد بهرغم نقشی که دانشگاهها در توسعه منابع انسانی داشته و دارند و همواره کوشش بر این بوده است که دانشجویان را تربیت کنند که بتوانند مشکلات جامعه را حل کنند، موضوع آموزش هنوز دچار کمبودها و نارساییهای فراوانی بوده است. دانشگاهها بهعنوان سازمانهایی که نقش اساسی در رشد و توسعه علمی، فرهنگی و تربیت نیروی انسانی متخصص دارند باید همگام با تحولات علمی، آموزشی و متناسب با نیازها و مقیاسهای ملی و جهانی، فرایند کیفیت آموزشی خود را به طور مستمر بهبود بخشند. در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل موثر بر بهبود کیفیت آموزشی پرداخته شده است. این عوامل شامل حمایت از دانشجویان و اساتید، اعضای هیئت علمی، خدمات اداری، خدمات کتابخانهای، تهیه برنامه آموزشی و مکان، زیرساختها و امکانات هستند. برای رتبهبندی عوامل موثر بر اجرای بهبود کیفیت آموزشی با استفاده از رویکرد AHP گروهی از نظرات 130 نفر از اساتید و دانشجویان دانشگاه اصفهان استفاده شده است.با توجه به اطلاعات بدست آمده و تجزیه وتحلیل آنها با استفاده از نرم افزار expert choice تهیه برنامه آموزشی با وزن 0.338 دارای بیشترین تاثیر بر بهبود کیفیت آموزشی است و بعد از آن اعضای هیئت علمی با وزن0.246، حمایت از دانشجویان و اساتید با وزن0.122، مکان، زیرساختها و امکانات با وزن 0.103، خدمات کتابخانهای با وزن 0.102، و خدمات اداری با وزن 0.089در اولویتهای بعدی میباشند.
قاسم سلیمی؛ زهرا صباغیان؛ حسن دانایی فرد؛ محمود ابوالقاسمی
چکیده
هماکنون جدال اندیشهای بر سر مفهومسازی تولید، تسهیم، انتشار و کاربرد دانش در دانشگاهها و مؤسسههای عالی کشور، موضوع پیچیدهای است که توجه زیادی را هم در ادبیات دانشگاهی و هم در حوزه مدیریتی به خود معطوف داشته است. بر این مبنا، تسهیم دانش در آموزش عالی به عنوان یک موضوع میانرشتهای که پیوند میان دو رشته اصلی «مدیریت دانش» ...
بیشتر
هماکنون جدال اندیشهای بر سر مفهومسازی تولید، تسهیم، انتشار و کاربرد دانش در دانشگاهها و مؤسسههای عالی کشور، موضوع پیچیدهای است که توجه زیادی را هم در ادبیات دانشگاهی و هم در حوزه مدیریتی به خود معطوف داشته است. بر این مبنا، تسهیم دانش در آموزش عالی به عنوان یک موضوع میانرشتهای که پیوند میان دو رشته اصلی «مدیریت دانش» و «آموزش عالی» بهویژه مدیریت آموزش عالی است، مطرح شده است. بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران کوشیدهاند تا به این پرسش پاسخ دهند که عوامل تأثیرگذار بر افراد در تسهیم دانش کدامند؟ عوامل و دلایل احتمالی تسهیم و یا عدم تسهیم دانش افراد کدامند؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی انجامشده که یافتههای آن در برخی از موارد نظری و در برخی از موارد نیز دارای شواهد تجربی است. در این مقاله تلاش شده با روش توصیفی تحلیلی، تسهیم دانش بین اعضای هیئت علمی، به مثابه یک حوزه مطالعاتی میانرشتهای در عرصه آموزش عالی، بررسی و واکاوی شود. پژوهش حاضر، کاوش پدیدة تسهیم دانش در عرصه آموزش عالی را به بحث گذاشته و سپس با بررسی دقیق و ژرفنگری، عوامل مؤثر بر تسهیم دانش بین اعضای هیئت علمی را تحلیل کرده است.این مقاله بر این نکته تأکید دارد که حوزه مطالعاتی میانرشتهای تسهیم دانش از علوم و دانشهای مختلفی بهره برده و برای کاوش پدیده تسهیم دانش در محیطهای آموزش عالی و نظریهپردازی در این زمینه، درک و تحلیل ماهیت دانش، انگیزش و فرصت تسهیم دانش در دانشگاه ضروری است. همچنین در این مقاله نتایج دو دهه پژوهشهای مهم تجربی در ارتباط با عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در محیطهای دانشگاهی مرور شده است. در پایان، مقاله با ارائه مدلی مفهومی، جایگاه کنونی و زمینههای بالقوه پژوهشهای آتی مرتبط با تسهیم دانش را پیش روی پژوهشگران قلمرو آموزش عالی قرار میدهد.
رضوان حکیم زاده
چکیده
توجه روز افزون به برنامههای درسی میان رشتهای در آموزش عالی بیانگر وجود چالشهایی است که کار آمدی برنامههای درسی با تکیه بر موضوعات مجزا را در معرض نقدی جدی قرار میدهد.یکی از مهمترین پدیدههایی که باعث وجود این چالشها است، روند جهانی شدن میباشد.جهانی شدن –صرف نظر از دیدگاهی که در مقابل آن اتخاذ میکنیم- دلالتهایی را ...
بیشتر
توجه روز افزون به برنامههای درسی میان رشتهای در آموزش عالی بیانگر وجود چالشهایی است که کار آمدی برنامههای درسی با تکیه بر موضوعات مجزا را در معرض نقدی جدی قرار میدهد.یکی از مهمترین پدیدههایی که باعث وجود این چالشها است، روند جهانی شدن میباشد.جهانی شدن –صرف نظر از دیدگاهی که در مقابل آن اتخاذ میکنیم- دلالتهایی را برای حوزه برنامههای درسی به همراه دارد که از جمله آنها میتوان به افزایش و گسترش بی سابقه منابع علمی قابل دسترس دانشجویان از طریق فناوری های نوین ارتباطاتی و اطلاعاتی اشاره کرد.علاوه بر این حضور در بازار کار جهانی و انواع جدید مشاغل ،همچنین پذیرش مسئولیت های جدید دانشجویان بعنوان اعضای جوامع جهانی،ملی و محلی نیازمند کسب صلاحیت هایی است که در رویکرد سنتی موضوعات درسی مجزا قابل دسترسی نیست.در این راستا بین المللی شدن آموزش عالی فرایندی است که به عنوان راهکار و پاسخ منطقی برای چالش های برآمده از جهانی شدن توسط صاحبنظران آموز ش عالی و متعاقباً دانشگاه های پیشرو در جهان مورد توجه قرار گرفته است.این مقاله با معرفی مختصر مفهوم جهانی شدن و همچنین بین المللی شدن و وجوه تمایز آن ها، به بررسی رویکردها و راهکارهای بین المللی شدن در عرصه برنامه های درسی آموزش عالی می پردازد و در ادامه با تکیه بر قر ائن و شواهد سعی دارد نشان دهد که حرکت به سمت بین المللی شدن آموزش عالی و اتخاذ رویکرد میان رشته ای در برنامه های درسی آموزش عالی با فراهم سازی زمینه ارتقاء فهم چشم اندازهای جهانی و کسب صلاحیت های شهروندی جهانی ، می تواند پاسخ مطلوبی به الزامات دنیای امروز باشد که درهم تنیدگی پدیده ها،تنوع و تغییرات سریع از جمله مشخصات بارز آن هستند.
محبوبه عارفی
چکیده
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به ...
بیشتر
بررسی و مطالعه چگونگی و نوع برنامه ریزی در نظام های آموزش عالی از دغدغه های مداوم و جدی محسوب می گردد. بدین لحاظ صاحبان نظر در این عرصه با توجه به نیاز ها و شرایط، ایدههای متنوعی را در طول زمان مطرح نمودهاند که در این مقاله یکی از آن مجموعه تحت عنوان رویکرد برنامه ریزی میان رشته ای شامل مفاهیم،کاربردها ،سطوح و الزامات و شرایط آن ،به طور کلی و با روش مطالعه نظری و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر گسترده بودن طیف مفهومی رویکرد و سطوح چند گانه و الزامات متعددی است و علیرغم پیچیده بودن و وجود مشکلات، می توان از آن به عنوان یک رویکرد موثر در جهت پاسخگوئی به نیاز های جدید در آموزش عالی استفاده نمود.
عظیمه سادات خاکباز؛ نعمتالله موسیپور
چکیده
حوزههای میانرشتهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در ایران قرار گرفته و دورههای مختلفی تحت عنوان رشتههای میانرشتهای طراحی شده است؛ که دانشجویان مشغول تحصیل در آنها هستند. ارزیابی از چگونگی اجرای برنامه درسی این دورهها میتواند نشانگر وضعیت، مشکلات، موانع، نقاط قوت و ضعف باشد ...
بیشتر
حوزههای میانرشتهای در سالهای اخیر مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در ایران قرار گرفته و دورههای مختلفی تحت عنوان رشتههای میانرشتهای طراحی شده است؛ که دانشجویان مشغول تحصیل در آنها هستند. ارزیابی از چگونگی اجرای برنامه درسی این دورهها میتواند نشانگر وضعیت، مشکلات، موانع، نقاط قوت و ضعف باشد و پشتوانهای برای تجربههای آتی برنامهریزی درسیِ میانرشتهای در آموزش عالی محسوب شود. یکی از دورههای میانرشتهای طراحیشده در سالهای اخیر، کارشناسی ارشد آموزش ریاضی است که تلفیقی از علوم پایه و علوم تربیتی محسوب میشود و در حال توسعه در آموزش عالی میباشد. بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی میپردازد. این پژوهش به روش کیفی انجام شده است. جامعه پژوهش را تمامی فارغالتحصیلان دوره کارشناسی ارشد آموزش ریاضی و نمونه پژوهش را دانشآموختگان دانشگاههای شهید بهشتی، شهید باهنر کرمان، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران و دانشگاه آزاد واحد کرمان تشکیل میدهند که تا مهر ماه 1387 فارغالتحصیل شده بودند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه (بازپاسخ و بستهپاسخ)، مشاهده، یادداشتبرداری و مصاحبه بود که به شیوه کدگذاری و از طریق مقولهبندی دادهها تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش، نمایی از چالشهای دوره کارشناسی ارشد آموزش ریاضی به دست میدهد که میتواند چشماندازی برای سیاستگذاران و برنامهریزان درسی آموزش عالی در راستای توسعه و بهبود میانرشتهایها، بهخصوص میانرشتهایهای حاصل از تلفیق علوم پایه و علوم تربیتی، محسوب شود.
محمود مهر محمدی
چکیده
در این مقاله ابتدا، با اشاره به ضرورت ورود به عرصه علوم میانرشتهای و نیاز به ارائه تبیین دقیق نظری از آن، هدف مقاله در همین راستا ارزیابی میشود. سپس موقعیت مسئلهای علوم میانرشتهای، در آموزش عالی ایران و جهان توضیح داده میشود. از آنجا که تبار و پیشینه مباحث تلفیق در برنامههای درسی مقطع پیش از دانشگاه، یعنی حوزه آموزش و پرورش، ...
بیشتر
در این مقاله ابتدا، با اشاره به ضرورت ورود به عرصه علوم میانرشتهای و نیاز به ارائه تبیین دقیق نظری از آن، هدف مقاله در همین راستا ارزیابی میشود. سپس موقعیت مسئلهای علوم میانرشتهای، در آموزش عالی ایران و جهان توضیح داده میشود. از آنجا که تبار و پیشینه مباحث تلفیق در برنامههای درسی مقطع پیش از دانشگاه، یعنی حوزه آموزش و پرورش، است، بر ضرورت آشنایی سیاستگذاران آموزش عالی با این پیشینه تأکید شده و در بخش بعد، از طریق بازپردازش این پیشینه، شکل متفاوتی از تیپشناسی تلفیق (سه وجهی) عرضه شده است. آن گاه منطقهای متفاوتی تشریح شده است که در پس استفاده از رویکرد تلفیقی در آموزش پیش از دانشگاه، در مقایسه با آموزش دانشگاهی، وجود دارد و بر این مهم تأکید میشود که منطق تلفیق (و علوم میانرشتهای) در آموزش عالی، علیالاصول، پاسخگویی به نیازهای معرفتی و اجتماعی نوظهور بشر از طریق خلق و تکوین رشتههای جدید است. متعاقباً، در بخشی که میتوان آن را مهمترین بخش این نوشتار دانست، با ارائه بررسیهای نمونهای و اجمالی درباره تکوین علوم میانرشتهای، قواعدی که در جریان تکوین رشتههای جدیدی باید به آنها ملتزم بود، توضیح داده شده است. در بخش نتیجهگیری، پیش از بخش پایانی، پنج گزینه سیاستی در توسعه علوم میانرشتهای توضیح داده شده است و بالاخره، در بخش پایانی یک گونهشناسی تلفیق در برنامه درسی آموزش عالی نقد و ارزیابی شده است.
هدایت الله اعتمادی زاده؛ احمدرضا نصر؛ محمد جواد لیاقت دار
چکیده
اصطلاحهای میانرشتهای، آموزش میانرشتهای، و برنامههای میانرشتهای به طور روزافزون، در حوزه آموزش عالی به کار میرود. این اصطلاحها اغلب، با مسامحه زیاد به کار میرود و معمولاً، همراه با واژههای مشابه، از جمله چندرشتهای و فرارشتهای، استفاده یا جایگزین آنها میشود. در دهههای پیش، رویکرد میانرشتهای به ...
بیشتر
اصطلاحهای میانرشتهای، آموزش میانرشتهای، و برنامههای میانرشتهای به طور روزافزون، در حوزه آموزش عالی به کار میرود. این اصطلاحها اغلب، با مسامحه زیاد به کار میرود و معمولاً، همراه با واژههای مشابه، از جمله چندرشتهای و فرارشتهای، استفاده یا جایگزین آنها میشود. در دهههای پیش، رویکرد میانرشتهای به برنامه درسی، اهمیت خود را از دست داد و به مدت دو دهه، رویکرد رشتهمحوری مهم قلمداد شد، اما اندیشه تلفیق و برنامه درسی میانرشتهای اندیشهای جدید نبوده است و تلفیق برنامه درسی در اندیشهها و عقاید اندیشمندان پیشین ریشه دارد که دغدغه وحدت دانش، تشکیل علم منسجم، دانش عمومی و فراگیر، ترکیب و تلفیق دانش را داشتهاند. در این مقاله، ضمن طرح مباحث تاریخی و نظری راجع به میانرشتهای، به بحث درباره برنامه درسی و نگاهی به تاریخچه برنامه درسی میانرشتهای، رشتههای علمی، ترکیبهای متفاوت رشتههای علمی در برنامه درسی، نقد جامعهشناختی برنامه درسی تکرشتهای به عنوان زمینه حمایت از برنامه درسی میانرشتهای، تبیین زیستشناختی برنامه درسی میانرشتهای، الگوها، رویکردها و راهبردهای میانرشتهای، مزایای برنامه درسی بین رشتهای، مسائل و آسیبهای برنامه درسی میانرشتهای پرداخته شده است.
کوروش فتحی واجارگاه؛ طلعت دیبا واجاری
چکیده
دانشگاه مجازی بینالمللی یکی از مفاهیم نسبتاً جدیدی است که در مباحث آموزش عالی، به آن توجه شده است. اساساً، دانشگاه مجازی بینالمللی برای پاسخ به نیازها و مسائل جامعه جهانی تشکیل شده و توسعه یافته است. به عبارت روشنتر، سه وجه یا جنبه عمده در این برنامه جدید نهفته است: وجه اول، رویکرد بینالمللی است که در آن، دانشگاه مجازی بینالمللی ...
بیشتر
دانشگاه مجازی بینالمللی یکی از مفاهیم نسبتاً جدیدی است که در مباحث آموزش عالی، به آن توجه شده است. اساساً، دانشگاه مجازی بینالمللی برای پاسخ به نیازها و مسائل جامعه جهانی تشکیل شده و توسعه یافته است. به عبارت روشنتر، سه وجه یا جنبه عمده در این برنامه جدید نهفته است: وجه اول، رویکرد بینالمللی است که در آن، دانشگاه مجازی بینالمللی از وضعیت دانشگاه سنتی، که به جامعه محلی و ملی معطوف است، فاصله گرفته و رویکردی بینالمللی را در دستور کار قرار میدهد. وجه دوم، رویکرد فناوری است که در آن، دانشگاه مجازی بینالمللی از ICT و شبکهسازی در عرصه بینالمللی بهره میگیرد؛ وجه سوم، رویکرد بین رشتهای است که از طریق ارائه برنامههای درسی بین رشتهای، فارغالتحصیلان این دانشگاه به گونهای تربیت میشوند که بتوانند با مسائل جدید در جامعه جهانی مواجه شوند و برای کار در چنین محیطی آماده شوند. مقاله حاضر ضمن مرور این سه رویکرد، رهیافت دانشگاههای مجازی بینالمللی را برای جامعه ایران بحث و بررسی میکند.
حمیدرضا آراسته
چکیده
مسائل و مشکلات اجتماعی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز برای راهاندازی رشتههای میانرشتهای را مضاعف کرده است. در چهل سال گذشته، این گونه رشتهها دستاوردهای چشمگیری را برای جوامع به ارمغان آورده است و پژوهشگران نیز روشهایی را برای ترکیب علاقهمندیهای علمی، بینشها، و مهارتهای گسترده طراحی کردهاند. ...
بیشتر
مسائل و مشکلات اجتماعی، گسترش دانشها و پیشرفت فناوریهای جدید نیاز برای راهاندازی رشتههای میانرشتهای را مضاعف کرده است. در چهل سال گذشته، این گونه رشتهها دستاوردهای چشمگیری را برای جوامع به ارمغان آورده است و پژوهشگران نیز روشهایی را برای ترکیب علاقهمندیهای علمی، بینشها، و مهارتهای گسترده طراحی کردهاند. چنین بوده است که اعضای هیئت علمی و دانشجویان به طور افزایشی، به سوی این گونه رشتهها جذب شدهاند. این مقاله ضمن بررسی ماهیت مفهومی و بیان برخی تجربیات، به نقاط قوت و ضعف این گونه رشتهها میپردازد. در پایان، پیشنهادهایی برای راهاندازی رشتههای میانرشتهای میشود.
علی افتخاری
چکیده
باتوجه به پیشرفت سریع علم و فناوری در سالهای اخیر، شاخههای مختلف علم بیش از پیش از یکدیگر جدا شدهاند. در نتیجه، ارتباط کمتری بین آنها وجود دارد. از طرف دیگر، حل مسائل پیچیده در قلمرو علم و فناوری نیاز به دیدگاههای جامع تری دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به مطالعات بین-رشتهای شده است، و با توجه به نیازهای مربوطه توسعه آموزش بی ...
بیشتر
باتوجه به پیشرفت سریع علم و فناوری در سالهای اخیر، شاخههای مختلف علم بیش از پیش از یکدیگر جدا شدهاند. در نتیجه، ارتباط کمتری بین آنها وجود دارد. از طرف دیگر، حل مسائل پیچیده در قلمرو علم و فناوری نیاز به دیدگاههای جامع تری دارد. در سالهای اخیر توجه زیادی به مطالعات بین-رشتهای شده است، و با توجه به نیازهای مربوطه توسعه آموزش بی رشتهای نیز مورد توجه قرار گرفته است. ولی بکارگیری مقوله بین رشتهای در رشته های کلاسیک، که هریک ساختار خاصی دارند، بسیار دشوار است. این وضعیت غیر معمول منجر به شکل گیری دیدگاههای مختلف و مجادلههای بحث برانگیز در زمینه بین رشتهای شده است. به بیان دیگر، بر خلاف دیدگاه معمول که بین رشتهای تنها ادغام رشتههای مختلف است، این مقوله بسیار پیچیدهای است که نیازمند ملاحظات تخصصی است. در این مقاله مفاهیم اولیه بین رشتهای با تعریف واژه شناسی آن توصیف میگردد؛ سپس نیازهای ضروری برگذاری دورههای بین-رشتهای (در سطح آموزش عالی) با استفاده از تحلیلهای مدون و مفاهیم موضوعه مطرح میشوند.
علی خورسندی طاسکوه
چکیده
فعالیتهای میانرشتهای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزههای نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاستگذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاستگذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنشها و مقاومتهای پراکنده، «فعالیتهای میانرشتهای» ...
بیشتر
فعالیتهای میانرشتهای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزههای نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاستگذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاستگذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنشها و مقاومتهای پراکنده، «فعالیتهای میانرشتهای» امروز جالب توجه و مطلوب نهادهای تولید و اشاعه دانش و نیز فضاهای سازمانی و اجتماعی آموزش است. با وجود این، آنها، به ویژه در عمل، با موانع پیچیده، چالشهای جدی و انتقاداتی مواجه هستند. این مقاله توصیفی ـ تحلیلی، با تمرکز و تأکید بر علوم انسانی میانرشته ای، عمدهترین موانع و چالشهایی را که در سه دهه اخیر، فعالیتهای میانرشتهای را با مسئله اثربخشی و بهرهوری مواجه کرده است، در قالب سه دسته اصلی موانع (چالشهای) «سازمانی»، موانع «حرفهای»، و موانع «فرهنگی» بررسی و تبیین میکند. در پایان، تلاش خواهد شد موانع و چالشهای خاصی تبیین شود که برنامهها و فعالیتهای میانرشتهای در حوزه علوم انسانی با آنها روبروست.
کیانوش محمدی روزبهانی
چکیده
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاریهای میانرشتهای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشتههای دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیتهای لازم برای مواجهه با تحولات مذکور بازبماند و با چالشهای تازهای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورتهای ...
بیشتر
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاریهای میانرشتهای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشتههای دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیتهای لازم برای مواجهه با تحولات مذکور بازبماند و با چالشهای تازهای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورتهای آموزش عالی در حال حاضر، پرورش مهارتهای میانرشتهای در هر دو زمینه آموزشی و پژوهشی است. در این مقاله، با مروری بر مفاهیم رشتههای تحصیلی و میانرشتگی در آموزش عالی، بر ضرورت پرورش تفکر میانرشتهای به عنوان پیشنیاز هر گونه فعالیت میانرشتهای تأکید شده است. در ادامه، با شرح و توصیف رویکرد «یادگیری مسئلهمحور» این اندیشه مطرح شده است که این رویکرد نوین آموزشی قابلیت فراوانی برای پرورش مهارتهای میانرشتهای دارد. در پایان، الگوی خاصی از یادگیری مسئلهمحور با عنوان « الگوی حل مسئله میانرشتهای» به عنوان الگویی کاربردی برای رشتهها و مقاطع مختلف تحصیلی به اجمال، معرفی شده است.
محمدحسن میرزا محمدی؛ علی صحبت لو
چکیده
یکی از زمینههایی که فیلسوفان تحلیلی به آن پرداختهاند، برنامه درسی در دانشگاه است. فیلسوفان تحلیلی معتقدند که برنامهریزی درسی و آموزشی غالباً، بسیار سطحی و بد انجام میگیرد و باید به جنبههای فلسفی توجه بیشتری مبذول داشت و افراد را به تلاش بیشتر در این زمینه واداشت. این موضوع در فلسفه تربیتی مکتب لندن و نزد فیلسوفان بزرگ این ...
بیشتر
یکی از زمینههایی که فیلسوفان تحلیلی به آن پرداختهاند، برنامه درسی در دانشگاه است. فیلسوفان تحلیلی معتقدند که برنامهریزی درسی و آموزشی غالباً، بسیار سطحی و بد انجام میگیرد و باید به جنبههای فلسفی توجه بیشتری مبذول داشت و افراد را به تلاش بیشتر در این زمینه واداشت. این موضوع در فلسفه تربیتی مکتب لندن و نزد فیلسوفان بزرگ این مکتب، به ویژه هرست، با طرح نظریه «اشکال دانش» مطرح شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مبانی فلسفی برنامههای درسی میانرشتهای در آموزش عالی، «دیدگاه اشکال دانش» را در نزد فیلسوفان تحلیلی بررسی میکند که این کار با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، همه منابع و مراجع مرتبط با موضوع پژوهش بوده است. ابزار پژوهش، فرمهای فیشبرداری بوده است و دادههای حاصل، به طور کیفی، تجزیه و تحلیل شده است.
محمدرضا نیلی احمد آبادی
چکیده
نظام آموزش عالی به رغم رشد کمی، کارایی لازم را در حل مشکلات جامعه ندارد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصمیمات متعددی را مانند طرح بازنگری برنامه درسی اتخاذ کرد و به اجرا گذاشت، ولی هنوز نتیجه لازم را به همراه نداشته است و شاهد موضوعات درسی و روش تدریس به سبک سنتی هستیم. آسیبشناسی شکست طرحها، تلاش برای فهم مشترک از موضوعات میانرشتهای، ...
بیشتر
نظام آموزش عالی به رغم رشد کمی، کارایی لازم را در حل مشکلات جامعه ندارد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصمیمات متعددی را مانند طرح بازنگری برنامه درسی اتخاذ کرد و به اجرا گذاشت، ولی هنوز نتیجه لازم را به همراه نداشته است و شاهد موضوعات درسی و روش تدریس به سبک سنتی هستیم. آسیبشناسی شکست طرحها، تلاش برای فهم مشترک از موضوعات میانرشتهای، اصلاح برداشتها از برنامه درسی و تدریس و نیز بسترسازی مناسب برای آماده کردن اساتید برای نگاه به رشتههای تخصصی، به صورت نظاممند، از راههای اجتنابناپذیر برای حل مشکلات اجتماعی است. در این پژوهش، مبانی نظری دانش میانرشتهای با تأکید بر رشته علوم تربیتی و نیز ابعاد مختلف آن از دیدگاه صاحبنظران تعلیم و تربیت بررسی شده است.